تحلیل اثرات فراگیری مالی بر درجه بازبودن تجاری کشور های اوپک (پانل آستانه ای)
محورهای موضوعی : اقتصاد مالیعباس سموعی 1 , داریوش حسنوند 2 , رامین خوچیانی 3 , مهدی زاهد غروی 4
1 - دانشجوی دکترای دانشگاه آزاد اسلامی الیگودرز، خرمآباد، ایران.
2 - استادیار گروه اقتصاد، واحد الیگودرز، دانشگاه آزاد اسلامی، الیگودرز، ایران
3 - گروه اقتصاد، دانشکده اقتصادی، دانشگاه آیت الله بروجردی، بروجرد. ایران
4 - استاد یار دانشگاه شهید آیت الله بروجردی
کلید واژه: فراگیری مالی, درجه بازبودن تجاری, اوپک,
چکیده مقاله :
سوال اصلی پژوهش آن است که آیا فراگیری مالی بر متغیر کلان اقتصادی درجه بازبودن تجاری اثر معناداری دارد یا خیر؟ این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه پژوهش، به صورت توصیفی تحلیلی میباشد. برای جمعآوری مطالب مربوط به ادبیات موضوع از روش کتابخانهای نظیر کتب، مجلات، مقالات، پایان نامهها استفاده خواهد شد و برای برآورد الگوی پژوهش از روش رگرسیون پانل آستانه ای یکنواخت با داده های پانل استفاده میشود. برای تخمین مدل پانل ناهمگن در این مطالعه از توصیف تابع پانل آستانه ای استفاده می شود و آثار آستانه ای در یک مدل پانل غیرخطی وارد می گردد. قلمرو پژوهش کشور های عضو اوپک دوره زمانی 2003 تا 2018 می باشد. دادههای این تحقیق با استفاده از داده های تابلویی استخراج خواهد شد. برای استخراج دادهها، از پایگاه داده WDI و Global Findex و برای تخمین از نرم افزار ایویوز و استاتا استفاده خواهد شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که اثر شاخص فراگیری مالی بر درجه بازبودن تجاری کشور های عضو اوپک مثبت و معنادار است و حاکی از این موضوع است که فراگیری مالی می تواند به توسعه صادرات و تجارت در کشور های اوپک کمک کند. همچنین رابطه غیرخطی این دو متغیر در این مطالعه تایید شد.
Abstract
The main question of the research is whether financial inclusion the macroeconomic variables are significantly affected by economic growth, inflation and the degree of trade openness or not? This research is applied in terms of purpose and in terms of research method. It is descriptive-analytical. Library methods such as books, journals, articles, dissertations will be used to collect material related to the subject literature, and to estimate the research model. The threshold regression method is used with panel data. To estimate heterogeneous panel, in this study, the description of the threshold panel function is used and the threshold effects are entered in a nonlinear panel model. Library methods such as books, journals, articles, dissertations will be used to collect material related to the subject literature, and to estimate the research model. The threshold regression method is used with panel data. The research area of OPEC member countries is from 2003 to 2018. The data in this study will be extracted using panel data. To extract data from WDI and Global Findex databases Eviews and Stata software will be used for estimation. The results show that the effect of financial inclusion index the degree of trade openness of OPEC member countries is positive and significant that this suggests that financial inclusion can lead to the development of exports and help trade in OPEC countries. Also the nonlinear relationship of these two variables this study confirmed.
Keywords: Financial Inclusion, Commercial Opening Degree, OPEC
JEL Classification: F41,F37,G10,G32
فهرست منابع
ابونوری، عباسعلی، خواجه زاده، مهدیس. (1399). تحلیل تاثیر گسترش مالی و تجاری بر رشد اقتصادی در کشورهای عضو اوپک. اقتصاد مالی. (51)14، 194-173.
امینی، علیرضا، لطفی پور، مریم. (1393). تحلیل اثرات آزادسازی تجارت خدمات مالی بر بهرهوری کل عوامل: مطالعه موردی کشورهای منتخب در حال توسعه. اقتصاد مالی. (28)8، 82-61.
بالونژادنوری، روزبه. فرهنگ، امیرعلی. (1400). اثر شمول مالی بر کارایی و پایداری مالی: کاربردی از رویکرد شاخص سازی چند بُعدی. اقتصاد و تجارت نوین. (2)16، 83-59.
شکری، خشایار و عاطفه السادات میرباقری. (1391). اثر آزادسازی تجاری بر رشد اقتصاد غیرنفتی کشورهای عضو اوپک. اقتصاد مالی، (20)6، 194-173.
میرزایی، مریم، شیرازیان، زهرا. (1398). بررسی نقش فراگیرییت مالی و سواد مالی بر ارزش درک شده از سرمایه گذاری از دیدگاه سرمایهگذاران بورس اوراق بهادار تهران. دانش مالی تحلیل اوراق بهادار، 12(41)، 125-142.
صالحی فر، محمد و الهه زمان. (۱۳۹۷). نقش فراگیری مالی در توسعه اقتصادی فراگیر، سومین کنفرانس بین المللی مدیریت، حسابداری و حسابرسی پویا، تهران، دانشگاه صالحان.
ابریشمی، حمید (1388). اقتصاد سنجی کاربردی. موسسه انتشارات دانشگاه تهران. چاپ دوم.
آذربایجانی، کریم؛ عاطفه اشراقی و همایون رنجبر. (۱۳۹۲). تأثیر متنوعسازی صادرات، توسعه مالی و آزادسازی تجاری بر رشد اقتصادی مورد کشورهای D8، اولین همایش الکترونیکی ملی چشم انداز اقتصاد ایران با رویکرد حمایت از تولید ملی، خوراسگان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان.
آل بوسویلم، مسلم، کریمی هسنیجه، حسین، نوری بخش، محمد. (۱۳۹۱). تاثیر ریسک های سیاسی بر رابطه میان توسعه نظام تامین مالی و سرمایه گذاری مستقیم خارجی . دوفصلنامه علمی-پژوهشی اقتصاد و توسعه منطقه ای، 19، ۱۵۲-۱۳۱.
پیرایش، رضا و مریم فرامرز پور( ۱۳۹۵)، عوامل تاثیر گذار بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی، چهارمین همایش علمی پژوهشی یافته های نوین علوم مدیریت، کارآفرینی و آموزش ایران، تهران، انجمن توسعه و ترویج علوم و فنون بنیادین- انجمن علمی تخصص عمران و معماری.
تیمور محمدی، حمید ناظمانو یونس خداپرست پیرسرایی. (1393). بررسی رابطه علیت پویای بین توسعه مالی، باز بودن تجاری و رشد اقتصادی؛ مقایسه موردی دو کشورنفتی ایران و نروژ. پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران، 3(10), 151-178.
جلال آبادی، اسدالله. بهرامی، جاوید (1389). نااطمینانی در مدل های تجربی رشد: رابطه باز بودن تجاری و رشد اقتصادی در کشورهای منتخب. رساله دکترا. دانشگاه علامه طباطبایی.
درگاهی، حسن (1385) عوامل موثر بر توسعه سرمايه گذاري مستقيم خارجي: درس هايي براي اقتصاد ايران، شريف ويژه علوم مهندسي، (22)36، 57- 73.
راستی ،م.(1389) " بررسي رابطه توسعه مالي و تجارت بين المللي در کشورهاي در حال توسعه (رويکرد علت و معلولي و مقايسه کشورهاي صادرکننده و غير صادرکننده نفت "پژوهشهاي اقتصادي ايران، (15)45، 47-25.
سوری، علی (1390). اقتصاد سنجی همراه با کاربردEVIEWS7. انتشارات فرهنگ شناسی. چاپ پنجم.
شفقت زاده، زهرا؛ حسین شریفی رنانی و مصطفی عمادزاده( ۱۳۹۲). بررسی ارتباط میان رشد اقتصادی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و توسعه مالی در ایران، دومین کنفرانس بین المللی مدیریت، کارآفرینی و توسعه اقتصادی، قم، دانشگاه پیام نور.
مهدوي، رحمان و مهدوي، روح اله(1387). تاثيرگذاري سرمايه گذاري مستقيم خارجي و توسعه بازار مالي بر رشد اقتصادي ايران. اقتصاد و تجارت نوين. 4(14) 147-129.
میررضایی، الهام سادات و کاظم امجدی، ۱۳۹۴، بررسی تاثیر توسعه مالی بر تجارت بین الملل در کشورهای منتخب در حال توسعه، سومین کنفرانس بین المللی مدیریت، اقتصاد و حسابداری، تبریز، سازمان مدیریت صنعتی نمایندگی آذربایجان شرقی.
Alajekwu, U. B., Ezeabasili, V. N., & Nzotta, S. M. (2013). Trade openness, stock market development and economic growth of Nigeria: Empirical evidence. Research Journal of Finance and Accounting, 4(3), 120-127.
Alexander Maune (2018) " financial Inclusion and the Trade-Growth Nexus: Evidence from the Emerging Zimbabwean Economy", Journal of Economics and Behavioral Studies (ISSN: 2220-6140), Vol. 10, No. 6A, 43-55, 2018.
Balele, N. P. (2019). The impact of financial inclusion on economic growth in sub-saharan Africa. Journal of Applied Economics and Business, 7(4), 51-68.
Brownbridge, M. T. Bwire, D. K. Rubatsimbira and G. A. Tinyinondi (2019). "The Impact of financial Inclusion on the Interest Rate Channel of the Monetary Policy Transmission Mechanism", Bank of Uganda, Kampala Uganda.
Cabeza-García, L., Del Brio, E. B., & Oscanoa-Victorio, M. L. (2019). Female financial inclusion and its impacts on inclusive economic development. In Women's Studies International Forum (Vol. 77, p. 102300). Pergamon.
Chinoda, T. (2020). The nexus between financial inclusion, trade and economic growth in Africa? Transnational Corporations Review, 12(3), 266-275.
Desbordes, R., & Wei, S. J. (2017). The effects of financial development on foreign direct investment. Journal of Development Economics, 127, 153-168.
Dinabandhu Sethi, Debashis Acharya, (2018). "financial inclusion and economic growth linkage: some cross country evidence", Journal of financial Economic Policy, 10(2),369-385,.
Dutta, N., & Roy, S. (2011). Foreign direct investment, financial development and political risks. The Journal of Developing Areas,10, 303-327.
Feal-Zubimendi, Soledad (2009). "Financial Development and Trade Openness: a Survey", MPRA, Munich Personal RePEc Archive, Online at https://mpra.ub.uni-muenchen.de/63341/ MPRA Paper No. 63341.
Hajilee, M., & Niroomand, F. (2019). On the link between financial market inclusion and trade openness: An asymmetric analysis. Economic Analysis and Policy, 62, 373-381.
Haoudi, A., & Rabhi, A. (2018). Les determinants de de l’inclusion financiere en Afrique: Evidence sur ladetention d’un compte courant . HAL.
Ho, S. Y., & Iyke, B. N. (2021). Short and long-term impact of trade openness on financial development in Sub-Saharan Africa. The Journal of Developing Areas, 55(1).
Kim, D. W., Yu, J. S., & Hassan, M. K. (2018). Financial inclusion and economic growth in OIC countries. Research in International Business and Finance, 43, 1-14.
Last Mazambani and Tariro Juliet Rushwaya and Enuel Mutambara (2018). "financial inclusion: disrupted liquidity and redundancy of mobile money agents in Zimbabw", Investment Management and financial Innovations, 15(3), 159-168.
Ma, Q., Han, X., Badeeb, R. A., & Khan, Z. (2022). On the sustainable trade development: Do Financial inclusion and eco‐innovation matter? Evidence from method of moments quantile regression. Sustainable Development.
Maune, A. (2018). Financial Inclusion and the Trade-Growth Nexus: Evidence from the Emerging Zimbabwean Economy. Journal of Economics and Behavioral Studies, 10(6A (J)), 43-55.
Mbutor O. Mbutor and and Ibrahim A. Uba (2013). "The impact of financial inclusion on monetary policy in Nigeria", Journal of Economics and International, 5(8), 318-326.
Mulungula, A. M., & Nimubona, F. (2022). Digital Financial Inclusion and Trade Openness in Africa. Open Journal of Business and Management, 10(2), 744-777.
Nancy Ong-A-Kwie-Jurgens (2016). "Identifying Constraints to financial Inclusion and their impact on GDP and Inequality: A case of Suriname", Research Department of the Central Bank of Suriname.
Niroomand, Farhang. Massomeh Hajilee & Omar M. Al Nasser (2014). Financial market development and trade openness: evidence from emerging economies, Applied Economics, 46(13), 1498-1490 .
Ozili, P. K. (2018). Impact of Digital Finance on Financial Inclusion and Stability. Borsa Istanbul Review, 18, 329-340.
Tang, Y.-Y., Ma, Y., Wang, J., Fan, Y., Feng, S., Lu, Q., Yu, Q., Sui, D., Rothbart, M. K., Fan, M., & Posner, M. I. (2007). Short-Term Meditation Training Improves Attention and Self-Regulation. Proceedings of the National Academy of Sciences, 104, 17152-17156.
تحلیل اثرات فراگیری مالی بر درجه بازبودن تجاری کشور های اوپک (پانل آستانه ای)
چکیده
سوال اصلی پژوهش آن است که آیا فراگیری مالی بر متغیر کلان اقتصادی درجه بازبودن تجاری اثر معناداری دارد یا خیر؟ این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه پژوهش، به صورت توصیفی تحلیلی میباشد. برای جمعآوری مطالب مربوط به ادبیات موضوع از روش کتابخانهای نظیر کتب، مجلات، مقالات، پایان نامهها استفاده خواهد شد و برای برآورد الگوی پژوهش از روش رگرسیون پانل آستانه ای یکنواخت با داده های پانل استفاده میشود. برای تخمین مدل پانل ناهمگن در این مطالعه از توصیف تابع پانل آستانه ای استفاده می شود و آثار آستانه ای در یک مدل پانل غیرخطی وارد می گردد. قلمرو پژوهش 14 کشور عضو اوپک دوره زمانی 2003 تا 2018 می باشد. دادههای این تحقیق با استفاده از داده های تابلویی استخراج خواهد شد. برای استخراج دادهها، از پایگاه داده WDI و Global Findex و برای تخمین از نرم افزار استاتا استفاده خواهد شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که اثر شاخص فراگیری مالی بر درجه بازبودن تجاری کشور های عضو اوپک مثبت و معنادار است و حاکی از این موضوع است که فراگیری مالی می تواند به توسعه صادرات و تجارت در کشور های اوپک کمک کند. همچنین رابطه غیرخطی این دو متغیر در این مطالعه تایید شد.
طبقه بندی JEL: F41,F37,G10,G32
کلمات کلیدی: فراگیری مالی، درجه بازبودن تجاری، اوپک
1- بیان مساله
رابطه بین فراگیری مالی و متغیرهای کلان اقتصادی همچون رشد اقتصادی و درجه بازبودن تجاری توجهات زیادی را در ادبیات مربوط به این موضوع به خود جلب کرده است. با این حال، اختلافات زیادی در رابطه با اثرگذاری بر درجه بازبودن تجاری وجود دارد. دسترسی مناسب تر و ساده تر به سیستم مالی (یک سیستم مالی گسترش یافته) می تواند نوعی سیستم بانکی با ثبات، دسترسی عمومی و آسان به اعتبارات، فقر کمتر و رشد اقتصادی مداوم در بلند مدت را در پی داشته باشد. هرچند با افزایش سفته بازی، تورم افزایش خواهد یافت و اثرات منفی خواهد داشت. گسترش فراگیری مالی می تواند مخاطرات مالی را کاهش دهد. همچنین توسعه مالی باعث کاهش مخاطره نقدینگی میشود. مخاطره نقدینگی در اثر عدم اطمینانهای مربوط به تبدیل داراییها به وسیله مبادله بروز میکند. عدم تقارن اطلاعات و هزینههای مبادله میتوانند مانع نگهداری وجه نقد شده و مخاطره نقدینگی را افزایش دهند. این اصطکاکها میتوانند برای ظهور بازارها و نهادهای مالی که نقدینگی را افزایش میدهند ایجاد انگیزه کنند. گستردگی و فراگیری مالی می تواند باعث تجهیز پس انداز ها و تسهیل مبادلات و کاهش هزینه مبادله شود که همگی منجر به افزایش رشد اقتصادی و افزایش حجم تجارت خواهد شد. تجهیز پسانداز عبارت است از جمعآوری سرمایه از تعداد بسیار پراکندهای از پس اندازکنندگان برای سرمایهگذاری. واسطههای مالی با تجمیع ثروت هزاران سرمایهگذار که ثروت خود را به منظور سرمایهگذاری در شرکتها در اختیار آنان قرار دادهاند باعث صرفهجویی در هزینهها میشوند. ترتیبات مالی با تقلیل هزینههای مبادله، موجب بالا رفتن سطح مبادلات میشوند و امکان تقسیم کار، تخصص، ابداعات فنی، و افزایش بهرهوری را فراهم میآورند که این امر به نوبه خود منجر به رشد اقتصادی و تجارت میشود.
در کشورهای عضو اوپک، زیرساخت های مالی، همچون بانکداری الکترونیک و زیرساخت های مربوط به آن دارای مشکلات جدی می باشد. از طرف دیگر برخی ابزارهای مالی به صورت گسترده در اختیار مردم قرار نگرفته است که همه موارد فوق می تواند اثرات منفی بر متغیرهای کلان اقتصادی داشته باشد. مطالعه حاضر اولین مطالعه ای است که اثرات فراگیری بازارهای مالی، بر متغیر کلان اقتصادی درجه بازبودن تجاری گروهی از اقتصادهای در حال توسعه مورد بررسی قرار داده است. برای انجام این کار، این رابطه برای دوره زمانی بین سال های 2003 تا 2018 برای 14 کشور عضو اوپک مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به مطالب فوق، سوال اصلی پژوهش آن است که آیا فراگیری مالی بر متغیر کلان اقتصادی درجه بازبودن تجاری اثر معناداری دارد یا خیر؟
2- ادبیات و پیشینه تحقیق
2-1. مفاهیم و تعاریف
اهمیت فراگیری مالی توسط ادبیات در حال رشد تأیید شده و توسط شواهد گسترده ای تأکید می شود (امینی و لطفی پور،1393؛ ساها و همکاران1 ، 2015 ؛ خوزه2، 2015؛ نوریس و همکاران3 ، 2015). به دلیل ماهیت چند وجهی فراگیری مالی، تعاریف مختلفی وجود دارد که توسط شاخص های مختلف اندازه گیری می شود. مشارکت جهانی برای فراگیری مالی (GPفراگیری مالی4) و گروه مشورتی برای کمک به فقرا (5CGAP)، فراگیری مالی را به عنوان وضعیتی تعریف کردند که کلیه کارگران از دسترسی مؤثر به خدمات مالی مانند امور مالی، پرداخت پس انداز و بیمه که توسط مؤسسات رسمی ارائه می شود برخوردار هستند. گارسیا و همکاران6 (2013) اظهار داشتند كه شبکه بین المللی آموزش مالی (INFE) فراگیری مالی را به عنوان پیشرفت در تقویت محصولات و خدمات مالی مناسب و به موقع توضیح می دهد(García, Grifoni, López, & Mejía,2013). همچنین عموم مردم باید به این محصولات تنظیم شده دسترسی داشته باشند. این باید برای همه شهروندان در همه جای کشور در دسترس باشد. فراگیری مالی عموما به صورت نسبت افراد و بنگاههایی که از خدمات مالی استفاده میکنند، تعریف میشود (The World Bank,2014). فراگیری مالی در تعریفی ساده به معنای برقراری امکان دسترسی همه گروهها به خدمات مالی از جمله پرداخت، خدمات انتقال وجه، حسابهای سپرده، اعتبار و بیمه است (Mazambani, Juliet & Mutambara, 2018 ,
2015, Rueda-Sabater, Beal & Heng). به عبارت دیگر فراگیری مالی یکی از شاخص های مهم توسعه مالی به شمار می رود.
2-2. ارتباط فراگیری مالی و تجارت بین الملل
مطابق تعاریف استاندارد در فراگیری مالی، دسترسی باید راحت باشد و خدمات باید با مسئولیت پذیری و با هزینه ای که برای مشتری ها مقرون به صرفه است و برای کسی که آن را فراهم می کند پایدار باشد تحویل داده شود. افزایش فراگیری مالی می تواند منجر به کاهش مسکوکات در دست مردم، افزایش سپرده های دیداری و افزایش پایه پولی و افزایش ضریب فزاینده پولی شود که این مسیر اگر با فضای کسب و کار و توسعه صنعتی مناسب و ریسک پایین تولید همراه شود می تواند منجر به افزایش رشد اقتصادی و حجم تجارت شود، اما اگر با افزایش سفته بازی همراه شود می توان تورم را افزایش دهد. افزایش نقدینگی ایجاد شده می تواند به عنوان عامل تولید در مسیر استراتژی های صادرات محور و یا افزایش واردات مواد مصرفی و سرمایه ای شده و منجر به افزایش حجم تجارت بین کشور ها شود. در کشور های عضو اوپک، زیرساخت های مالی، همچون بانکداری الکترونیک و زیرساخت های مربوط به آن دارای مشکلات جدی می باشد. از طرف دیگر برخی ابزارهای مالی به صورت گسترده در اختیار مردم قرار نگرفته است که همه موارد فوق می تواند اثرات منفی بر متغیرهای کلان اقتصادی داشته باشد. طبق ادبیات، فراگیری مالی سرمایه گذاری ها را از طریق تخصیص منابع گسترش می دهد، فقر را با کاهش نابرابری کاهش می دهد، می تواند درآمد متوسط را افزایش دهد، پس انداز را بسیج کند و خطرات را متنوع کند (The World Bank,2008 ، Levine,2005 ، Zahonogo,2017). براساس مطالعه ژانگانو (2017) دریافت که تأثیر باز بودن تجارت برای کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه منفی است. با این وجود بسیاری از مطالعات نشان می دهد که فراگیری مالی پیش شرط رشد اقتصادی است (ابونوری و خواجه زاده،1399؛ ایوانز، 2015). به نظر می رسد کشورهایی که سرانه تولید ناخالص داخلی آنها کم است، از نظر مالی فراگیری کمتری دارند (سارما و پایس7،2011). ادبیات نظری نشان می دهد که: (1) فراگیری مالی شفافیت تجارت را افزایش می دهد، (2) باز بودن تجارت می تواند تأثیر مثبت یا منفی بر رشد اقتصادی داشته باشد و (3) فراگیری مالی می تواند تأثیر مثبت یا منفی بر رشد اقتصادی داشته باشد. بسیاری از مطالعات پیوند مثبت بین باز بودن تجارت و تولید ناخالص داخلی را نشان داده اندNancy,2016 : Kim, Yu & Hassan ,2018)). مطالعات دیگر (Bernard,2016)وجود یک رابطه مثبت تولید ناخالص داخلی تجارت را انکار می کنند (Keho,2017). همه این مطالعات، در مورد نقش فراگیری مالی بر ارتباط رشد - تجارت سکوت کرده اند (شکری و میرباقری،1391). داشتن یک حساب یک نقطه ورود به سیستم مالی رسمی است. پرداخت و دریافت صورتحساب، ارسال یا دریافت وجوه را مقرون به صرفه و آسان می کند. مکانی برای پس انداز پول است و راه را برای دریافت وام بانکی باز می کند. مالکیت حساب یک شاخص فراگیری مالی است (هاودی و رایبحی8، 2018). تانگ و همکاران9 (2007) نشان دادهاند که محیط تجارت بینالملل توسط تجارت الکترونیک از طریق شمولی مالی و تسریع فروش کالاها، تسهیل جمعآوری مالیات، افزایش درآمد و نزدیکتر کردن شرکتها به بازار بینالمللی تغییر میکند. مالونگا و نیموبونا10 (2022) در جدیدترین مطالعه، نقش فراگیری مالی بر درجه بازبودن تجاری در کشورهای آفریقا را موثر دانسته که می تواند از طریق جریان تولید و تجارت کالا و مبادله سرمایه حجم تجارت را تحت تاثیر قرار دهد. وی بیان می کند که برای یک اقتصاد، فراگیری مالی هزینه های اداره دولت را کاهش می دهد و امکان ردیابی را در استفاده از منابع مالی برای بخش های دولتی فراهم می کند. تراکنش ها امن تر و سریعتر هستند که بار اداری و مالی را بر بخش ها کاهش می دهد. سیستم مالی کشورها را با تسهیل توزیع مجدد نقدینگی به همه اقشار مردم، حتی آنهایی که درآمد بسیار پایینی دارند، بهبود می بخشد. این امر بازگرداندن ارز خارجی توسط مهاجران را تسهیل می کند. این ارزها به جبران کسری تجاری در حساب های جاری خود کمک می کنند و تأثیر مستقیم و فوری بر کل اقتصاد دارند. مانو11 (2018) با بررسی شواهدی از اقتصاد نوظهور زیمباوه نشان می دهد که یک رابطه معنادار و مثبت در پیوند به فراگیری مالی و باز بودن تجارت در رشد در زیمبابوه وجود دارد. اوزیلی12 (2018) منافع فراگیری مالی بر اقتصاد و تجارت را نقل و انتقال بهتر و بیشتر مالی، بهبود کارایی و تقویت سیستم نقدینگی، تسهیل مبادلات ارزهای خارجی و در نتیجه کاهش هزینه های عملیاتی دولت می داند. گرچه قبلاً مطالعات بسیاری در مورد تأثیر فراگیری مالی بر رشد اقتصادی انجام شده است، نقش فراگیری مالی در تقویت باز بودن تجارت برای تأثیرگذاری بر رشد و توسعه اقتصادی مورد بررسی قرار نگرفته است. طبق ادبیات، فراگیری مالی سرمایه گذاری ها را از طریق تخصیص منابع گسترش می دهد، حجم تجارت و رشد اقتصادی را افزایش می دهد، می تواند درآمد متوسط را افزایش دهد، پس انداز را بسیج کند و ریسک را متنوع و کاهش دهد (Nguling’wa ,2019). چینودا13 (2020) نشان می دهد که افزایش شمول مالی در سیستم مالی، با افزایش حجم تجارت، پیوند تجارت-رشد را ارتقا می دهد. ما و همکاران14 (2022) نیز با دخالت دادن محیط زیست در تحلیل ها، به این نتیجه می رسند که شمول مالی با حمایت از محیط زیست، از یک تجارت پایدار حمایت می کند.
بالو نژادنوری و فرهنگ (1400) در مطالعه خود با عنوان " اثر شمول مالی بر کارایی و پایداری مالی " بیان می کنند که در مطالعه حاضر به بررسی اثر شمول مالی بر کارایی مالی و پایداری مالی در دوره 2004-2018 برای کشورهای در حال توسعه با روش شاخصسازی چند بُعدی و روش تخمین گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) دو مرحلهای پرداخته شد. در بین مطالعات داخلی در خصوص ارتباط شمول مالی با کارایی و پایداری مالی تاکنون پژوهشی صورت نگرفته است و تحقیق حاضر اولین بررسی به حساب میآید و در خارج از کشور نیز با توجه به جدید بودن موضوع، مطالعات مرتبط محدودی وجود دارد. دراین چارچوب نتایج پژوهش نشان داد که شمول مالی اثر مثبت و معنادار بر پایداری مالی و اثر منفی و معنادار بر کارایی مالی دارد. بر اساس شواهد تجربی پژوهش، پایداری مالی و شمول مالی میتواند در قالب یک هدفگذاری مشترک محقق شود. به بیان دیگر سیاستگذاران ضمن حفظ پایداری سیستم مالی، میتوانند به اهدافی دستیابند که در آن تعداد بیشتری از افراد از خدمات مالی بهرهمند شوند. در مقابل، یافتهها نشان داد که اقدامها و برنامههای توسعه دهنده شمول مالی میتواند عوارض جانبی بصورت کاهش کارایی مالی داشته باشد. این امر ناشی از افزایش مشارکت در بازارهای مالی است که در نهایت منجر به افزایش هزینه های اجتماعی در سیستمهای هر کشور می گردد که نیاز به تدوین برنامههای مکمّل دارد.
میرزایی و شرازیان (1398) در مطالعه ای با عنوان" بررسی نقش فراگیرییت مالی و سواد مالی بر ارزش درک شده از سرمایه گذاری از دیدگاه سرمایهگذاران بورس اوراق بهادار تهران " با جامعهی آماری سرمایه گذاران حقیقی فعال در بورس اوراق بهادار تهران که با استفاده از جدول مورگان نمونهای 384 نفری از میان آنها به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند از روش مدلسازی مسیری ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی(PLS) بهره گرفته است. نتایج بررسیها نشان دادند که فراگیری مالی و سواد مالی و مؤلفههایشان تأثیر معناداری بر ارزش درک شده از سرمایهگذاری سرمایهگذاران دارد.
صالحی فر و زمان (1397) در مطالعه ای با عنوان" نقش فراگیری مالی در توسعه اقتصادی فراگیر" با روش تحلیلی- توصیفی و با استفاده از مستندات واطلاعات مربوط به سطح فراگیری مالی در کشورهای مختلف، دریافتند که آموزش و فرهنگ سازی به عنوان یک مولفه اساسی درکشورهایی که فراگیری مالی را در سیاستگذاری های خود تبیین می کنند، می تواند مقدمات لازم جهت دستیابی به رشد و توسعهاقتصادی فراگیر را به ارمغان آورد.
میررضایی و کاظم (۱۳۹۴) در مطالعه ای با عنوان "بررسی تاثیر توسعه مالی بر تجارت بین الملل در کشورهای منتخب در حال توسعه" برای 42 کشور منتخب درحال توسعه طی دوره زمانی 4004 تا 4022 با استفاده از تکنیک اقتصادسنجی پانل پویا با رهیافت گشتاورهای تعمیم یافتهGMM نشان دادند که تمامی متغیرهای مورد بررسی دارای تأثیر مثبت بر تجارت بین الملل در طی دوره زمانی مورد بررسی می باشند.
راستی (1389) در پژوهشی با عنوان" بررسي رابطه توسعه مالي و تجارت بين المللي در کشورهاي در حال توسعه (رويکرد علت و معلولي و مقايسه کشورهاي صادرکننده و غير صادرکننده نفت " با استفاده از الگوي خودرگرسيون برداري VAR و آزمون عليت گرنجري نشان مي دهد که از منظر تجارت در اقتصاد ايران پديده دنباله روي تقاضا (اثر مثبت افزايش تجارت يا آزادسازي تجاري بر توسعه مالي) و در کشورهاي نيجريه و ترکيه پديده راهبري عرضه (يا به عبارت ديگر اثر مثبت توسعه مالي بر افزايش تجارت بين الملل) حمايت مي شود و در کشورهاي ديگر مورد بررسي هيچ يک از اين دو پديده از منظر تجارت تاييد نمي شود.
صمیمی و همکاران (1388)، با استفاده از روش خود رگرسیون با وقفه های توزیعی(ARDL)، به "بررسی تاثیر همزمان متغیرهای توسعه مالی و آزادی تجاری بر رشد اقتصادی در ایران" پرداخته اند. نتایج بدست آمده از مطالعه ایشان نشان می دهد که تاثیر متغیر نسبت حجم نقدینگی به تولید ناخالص داخلی به عنوان شاخص توسعه مالی، بر تولید ناخالص داخلی ایران مثبت و معنیدار بوده و متغیر آزادسازی تجاری نیز بر تولید ناخالص داخلی ایران تاثیر مثبت و معنیداری داشته است.
2-3-2- مطالعات خارجی
مالونگا و نیموبونا (2022) در مطالعه خود با عنوان "فراگیری مالی دیجیتال و درجه بازبودن تجاری در آفریقا" بیان می کند که هدف این مطالعه آزمایش تاثیر گنجاندن مالی دیجیتال بر باز بودن تجارت با استفاده از پانل 16 کشور آفریقایی بود که طی یک دوره 17 ساله از سال 2002 تا 2018 مشاهده شد. با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS). نتایج بهدستآمده نشان داد که تنها یک متغیر (logGDP) از پنج متغیر باقیمانده، تأثیر آماری معنیداری بر باز بودن تجارت در سطح 1% دارد نتایج نشان می دهد که کاهش 0.23 درصدی تولید ملی در این کشورها منجر به کاهش 1 درصدی سطح تجارت می شود. در رابطه با متغیر فراگیری مالی (ATM) مشخص شد که بر باز بودن تجارت در سطح 1 درصد تأثیر منفی و معناداری دارد. زمانی که سطح تجارت 0.6 درصد کاهش یابد، به این معنی است که استفاده از فراگیری مالی دیجیتال 1 درصد کاهش یافته است.
چینودا (2020) در مطالعه خود با عنوان "ارتباط بین فراگیری مالی، تجارت و رشد در آفریقا" بیان می کند که مطالعات متعددی رابطه بین رشد اقتصادی و شمول مالی، یا بین رشد اقتصادی و باز بودن تجارت را بررسی کردهاند. این مطالعه در ادامه کارهای قبلی پیشرفت کرده و از آزمونهای علیت گرنجر و تکنیکهای هم انباشتگی استفاده میکند تا مشخص کند آیا یک رابطه تعادلی بلندمدت بین هر سه متغیر در آفریقا با استفاده از پانل 30 کشور آفریقایی برای دوره 2004-2017 وجود دارد یا خیر. یافته های مطالعه یک رابطه علیت یک طرفه از رشد اقتصادی به شمول مالی و از رشد اقتصادی به تجارت در آفریقا را آشکار می کند. همچنین نشان می دهد که افزایش شمول مالی در سیستم مالی، پیوند تجارت-رشد را ارتقا می دهد. نویسنده به سیاست گذاران توصیه می کند که بر روی سیاست های حامی رشد تمرکز کنند تا گنجاندن مالی را که تجارت را پیش می برد، افزایش دهند.
براونبرییدج و همکاران15 (2019) در مطالعه ای به بررسی "اثرات فراگیری مالی بر کانال های نرخ بهره مکانیسم انتقال سیاست های کلان"، از یک روش تصحیح خطای برداری پانلی (PVEC) برای دوره 2001Q1 تا 2016Q4 استفاده شده است تا این فرضیه را آزمون کند که اقتصادهایی با سطوح پایین تر فراگیری مالی دارای مکانیسم انتقال سیاست پولی و تجاری ضعیف تر از اقتصادهایی هستند که دارای سطوح بالاتر فراگیری مالی هستند یا خیر. نتایج حاکی از آن است که اقتصادهایی با سطح بالاتری از فراگیری مالی، پاسخهای قوی تری نشان می دهند، اگرچه این لزوماً دلالت بر این ندارد که سطوح بالاتر فراگیری مالی، دلیلی بر سازوکارهای انتقال پولی قوی تر باشد، زیرا ممکن است درجه فراگیری مالی با سایر جنبه های توسعه همبستگی داشته باشد که همچنین بر مکانیسم انتقال پول تأثیر می گذارد.
حاجیلی و نیرومند16 (2019) در مطالعه ای با عنوان "ارتباط بین گستردگی بازارهای مالی و درجه بازبودن تجاری: یک تجزیه و تحلیل نامتقارن"، با به بکارگرفتن رویکردهای ترکیبی(ARDL)و (NARDL) به برآورد مدل های بلند مدت و کوتاه مدت برای 18 اقتصاد نوظهور با استفاده از داده های سالانه 1983 تا 2014 پرداخته و نشان می دهد که ورود به بازار مالی نقش مهمی در کوتاه مدت داشته و تأثیر متقارن بر باز بودن تجارت اکثریت اقتصادهای نوظهور دارد.
مانو17 (2018) در مطالعه ای به بررسی "فراگیری مالی و رابطه تجارت – رشد: شواهدی از اقتصاد نوظهور زیمباوه"، با استفاده از داده های سری زمانی جمع آوری شده از بانکهای اطلاعاتی بانک جهانی از سال 1980 تا 2016 ، تأثیر فراگیری مالی را بر رابطه تجارت- رشد زیمبابوه بررسی کرده است. یافته ها نشان می دهد که یک رابطه مکمل ، قوی و مثبت در پیوند به فراگیری مالی و باز بودن تجارت در رشد در زیمبابوه وجود دارد. با این حال، سیاستگذاران باید برای تدوین سیاست هایی به منظور تعمیق درج مالی به منظور تقویت رشد از طریق باز بودن تجارت، موظف باشند. مقاله به گسترش دانش آکادمیک کمک می کند و به همین ترتیب در پر کردن شکاف موجود در بدنه دانش کمک می کند. این مقاله برای سیاست گذاران، دانشگاهیان، بخش خصوصی و محققان به طور کلی مهم است.
سین یو و برنارد18 (2018) در مطالعه ای با عنوان "اثرات کوتاه مدت و بلند مدت درجه بازبودن تجاری بر توسعه مالی در آفریقا"، یک گروه از 43 کشور صحرای آفریقا برای دوره 1996 تا 2014 انتخاب شده، نشان می دهد كه حكومت ، توسعه سرمايه انساني و توسعه زيرساختها براي توسعه مالي خصوصاً در دراز مدت بسيار مهم هستند.
دسپورز و وی19 (2017) در مطالعه ی خود تحت عنوان " بررسی اثرات توسعه ی مالی بر تجارت و سرمایه گذاری مستقیم خارجی" رابطه ی علیت بین متغیرهای پژوهش از طریق تغییرات ایجاد شده در توسعه ی مالی کشورهای مقصد و آسیب پذیری های مالی مربوط به بخش های مختلف بررسی شد. این روش با استفاده از داده های بدست آمده از پروژه های تولید واقعی سرمایه گذاری مستقیم خارجی از سراسر جهان اجرا شد. نتایج به دست آمده از این بررسی چنین نشان داد که اثرات کلی توسعه ی مالی دارای اثرات مستقیم و غیر مستقیمی بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی دارد.
یورولماز20 (2016) یک شاخص فراگیری مالی برای اعضای عضو و نامزدهای اتحادیه اروپا برای اندازه گیری میزان فراگیری مالی در سراسر کشورها با گذشت زمان ایجاد می کند و ارتباط بین شاخص فراگیری مالی و متغیرهای انتخاب شده کلان اقتصادی (یعنی تولید ناخالص داخلی سرانه، نرخ سواد بزرگسالان، جمعیت روستایی، نرخ بیکاری، ضریب جینی و شاخص توسعه انسانی) را آزمون می کند. يافته ها نشانگر همبستگي مثبت و معني داري بين شاخص فراگیری مالي و درآمد و بين فراگیری مالي و شاخص توسعه انساني است اما همبستگي منفي با نرخ بيكاري و ضريب جيني دارد.
نیرومند و همکاران21 (2014) در مطالعه ای با عنوان "توسعه بازار مالی و درجه بازبودن تجاری، شواهدی اقتصادهای در حال ظهور"، یک مدل بلندمدت و کوتاه مدت (یک رویکرد آزمایش محدود به همگرایی) برای 18 اقتصاد نوظهور طی دوره 1980 تا 2011 تهیه شده است. شواهد حاکی از آن است که ارتباط بین توسعه بازار سهام یا توسعه بخش بانکی با باز بودن تجارت از طریق ساختار خاص هر کشور انجام می شود.
دوتا و روی22 (2011) در مطالعهی خود تحت عنوان "تجارت، توسعهی مالی و ریسک های سیاسی" از دادههای پانل مربوط به 97 کشور استفاده نمودند. نتایج بدست آمده چنین نشان داد که عوامل ریسک سیاسی با تحت تاثیر قرار دادن حد آستانهای توسعهی مالی، روابط بین این سه متغیر را به صورت قابل توجهی تحت تاثیر قرار می دهد.
سلوداد23 (2009) در مطالعه ای با عنوان "توسعه مالی و درجه بازبودن تجاری: یک بررسی تجربی"، به صورت مروری بر ادبیات نظری و تجربی در مورد توسعه مالی و تأثیر آن بر سطح باز بودن و الگوی تجارت بین المللی ارائه شده است. توسعه مالی ممکن است در ارتقاء صنایع خاص که به مقادیر زیادی از منابع مالی خارجی احتیاج دارند مهمتر باشد و بنابراین رشد اقتصادی را تحریک می کند. علیرغم دیدگاه گسترده مبنی بر توسعه اقتصادی، سطح تجارت افزایش خواهد یافت، اما این اثر مبهم است و هیچ اجماع کاملی در مورد جهت یا اندازه توسعه اقتصادی - رابطه باز بودن وجود ندارد.
3- روش تحقیق
این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه پژوهش، به صورت توصیفی تحلیلی میباشد. برای جمعآوری مطالب مربوط به ادبیات موضوع از روش کتابخانهای نظیر کتب، مجلات، مقالات، پایان نامهها استفاده خواهد شد و برای برآورد الگوی پژوهش از روش رگرسیون پانل آستانه ای یکنواخت با داده های پانل استفاده شد. جهت برآورد مدل از نرم افزار اقتصادسنجیEviews استفاده میشود. نوع پژوهش کاربردی می باشد و در حوزه توسعه اقتصاد و تجارت بین الملل است و قلمرو پژوهش کشور های عضو اوپک دوره زمانی 2003 تا 2018 می باشد. برای استخراج دادهها، از پایگاه داده WDI و Global Findex استفاده خواهد شد. روش پژوهش از نظر ماهيت و محتوايي يك پژوهش از نوع همبستگي ميباشد که براي کشف همبستگي بين متغيرها به روش پسرويدادي عمل خواهد شد. جامعه آماری کشور های عضو اوپک می باشند. تعداد 14 کشور اوپک انتخاب شده است: الجزایر، ایران، عراق، کویت، لیبی، نیجریه، قطر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اکوادور، آنگولا، ونزوئلا و کنگو.
3-1- مدل و متغیرهای پژوهش
با توجه به ادبیات تحقیق و مطالعه حاجیلی و نیرومند (2019)، مدل اقتصادسنجی تحقیق و تصریح الگوی بلند مدت ارتباط بین درجه بازبودن تجاری با فراگیری بازارهای مالی به فرم 1 می باشد:
(1)
که در ان، نشان دهنده درجه باز بودن تجاری (مجموع صادرات و واردات تقسیم بر GDP بر اساس مقادیر اسمی) می باشد. متغیر مستقل یا فراگیری بازارهای مالی برای هر اقتصاد می باشد که ترکیبی از شاخص های تعداد ATM، تعداد بیمه عمر، تعداد حساب های بانکی می باشد. این شاخص با استفاده از ضرایب وزن دهی شده تشکیل می شود. از آنجا که کشورها ناهمگن هستند، ممکن است ابعاد فراگیری مالی شخصی (یعنی نفوذ، دسترسی و استفاده) نتایج قابل مقایسه ای را در سراسر کشورها ارائه ندهد. یعنی یک کشور می تواند در یکی از ابعاد بهتر عمل کند اما در سایر موارد نه و برعکس. برای پرداختن به این چالش، یک شاخص کلی فراگیری مالی ایجاد می شود که سارما24 در مطالعه خود به کار گرفته و امکان مقایسه کشورها در داخل و در سراسر کشورها را امکان پذیر می کند (سارما، 2008 2010؛ سارما و پایس25، 2011). عوامل کنترلی موثر بر درجه باز بودن تجاری مبتنی بر الگوهای تجارت بین الملل سنتی (مزیت نسبی و مطلق)، الگوهای مدرن تجارت بین الملل (مئل هکشر-اوهلین، بازده نسبت به مقیاس و سرمایه انسانی) می باشند. به بیان دیگر متغیرهای سرمایه و نرخ ارز به عنوان متغیرهای کنترلی مبتنی بر الگوهای سنتی تجارت بین الملل وارد مدل شدهاند و متغیرهای سرمایه انسانی و تولید ناخالص داخلی بر اساس الگوهای مدل تجارت بین الملل) بر تجارت بین الملل موثر می باشند. در این تحقیق از ابعاد مختلف فراگیری مالی، یعنی نفوذ، دسترسی و استفاده از آن، برای ساختن شاخص کل فراگیری مالی استفاده می شود.
(6)
که در آن ، شاخص ابعاد برای کشور i است (برای i). 𝐴𝑖 ارزش واقعی ابعاد برای کشور i است. 𝑚𝑖 حداقل مقدار ابعاد برای کشور i است که در هر 14 کشور حفظ شده است ، و 𝑀𝑖 حداکثر ارزش ابعاد برای کشور i است که در هر 14 کشور مشاهده شده است. در یک فضای سه بعدی ، کشور i توسط یک نقطه مشخص می شود ، جایی که نشان دهنده کشور i است. دسترسی در کشور i است. و 𝑢𝑖 استفاده در کشور i است. شاخص فراگیری مالی با اندازه گیری فاصله معقول اقلیدسی معکوس نقطه از حداکثر نقطه ایده آل (1،1،1) اندازه گیری می شود (سارما ، 2008 ؛ یورولماز ، 2016).
(7)
جایی که شاخص فراگیری مالی کشور و i تعداد ابعاد موجود در کشور i است که در این مطالعه 3 است، یعنی نفوذ، دسترسی و استفاده. بنابراین منطبق بر مطالعه ناگوئارا26(2019) شاخص فراگیری مالی با توجه به رابطه فوق، مبتنی بر شاخص های شاخص های تعداد ATM، تعداد بیمه عمر، تعداد حساب های بانکی و کاربران اینترنت در کشور های عضو اوپک محاسبه می شود.
متغیرهای کنترلی بر اساس ادبیات تحقیق همچون نیروی کار، سرمایه، شاخص سرمایه انسانی (میزان تحصیلات) و نرخ ارز و نرخ بهره می باشند.
3-2- روش رگرسیون پانل آستانه ای یکنواخت27
در یک مدل رگرسیون پانل آستانه ای28 هر یک از مشاهدات را می توان بر حسب ارزش یک متغیر مشاهده شده به نام متغیر آستانه ای 29دسته بندی نمود. در یک رگرسیون پانل آستانه ای، مکانیزم انتقال 30بین رژیم های حدی31 چنین تعریف می شود که در هر زمان اگر متغیر آستانه ای مشاهده شده برای یک کشور مشخص کمتر از یک مقدار معین موسوم به پارامتر آستانه باشد رابطه فراگیری - تجارت با مدل (یا رژیم) خاصی تعریف می شود که با مدل مورد استفاده در زمانی که متغیر آستانه بزرگتر از پارامتر آستانه است متفاوت خواهد بود. مزیت این مدل آن است که حتی در صورت خطی بودن مدل های رژیم حدی کشش درآمدی به سطح متغیر آستانه ای بستگی دارد. در یک مدل رگرسیون پانل آستانه ای با دو رژیم حدی داریم:
(2)
که در آن متغیر qitمتغیر آستانه، c پارامتر آستانه و g(qit,c) تابع انتقال است که به صورت تابع نماگر32 زیر تعریف می شود:
(3)
در این مدل، اگر متغیر آستانه ای کمتر از c باشد کشش درآمدی برابر با β است و اگر متغیر آستانه ای بیشتر از c باشد، برابر جمع دو ضریب β+1β است، بنابراین همانند مدل درجه دوم کشش به سطح فراگیری مالی بستگی خواهد داشت. به هر حال، در یک مدل پانل آستانه ای مکانیزم انتقال بین رژیم های مختلف بسیار ساده تعریف می شود، به طوری که نمی تواند آثار غیرخطی سطح متغیر بر کشش را نشان دهد. در ادبیات مدل های آستانه ای اغلب برای حل این مشکل از یک تابع انتقال یکنواخت استفاده می شود. در این صورت، مدل را رگرسیون پانل آستانه ای یکنواخت می نامند:
cit= αi+β0yit+β1yitg(qit;γ,c)+εit (4)
که در آن، تابع انتقال g(qit;γ,c) تابعی پیوسته و کران دار از متغیر آستانه ای qit می باشد. عمومی ترین فرم تابع انتقال به صورت رابطه زیر بیان می شود:
(5)
که در آن، بردار c=(c1,c2,…,cm)برداری m بعدی از پارامترهای وضعیت و γ نشانگر شیب تابع انتقال است. اگر z= 1 باشد مدل را رگرسیون انتقال یکنواخت نمایی33 و اگر z=2 باشد در این صورت مدل را رگرسیون انتقال یکنواخت لجستیک34 می نامند. استفاده از مدل رگرسیون پانل آستانه ای یکنواخت برای مدل پژوهش از سه مزیت اصلی برخوردار است. نخست اینکه در این مدل پارامترها (و کشش ها) می توانند بین کشورها و در زمان های مختلف متفاوت باشند و به صورت تابعی از متغیر آستانه ای qitبه طور یکنواخت تغییر نمایند. به طور دقیقتر، کشش به صورت میانگین وزنی پارامترها تعریف می شود. دوم اینکه مقدار کشش برای یک کشور مشخص و در یک زمان مشخص می تواند متفاوت از پارامترهای برآورد شده برای رژیم های حدی باشد، بنابراین باید توجه داشت که تفسیر مستقیم مقدار این پارامترها (همانند مدل های پروبیت و لاجیت ) به آسانی میسر نیست. سوم اینکه این مدل را می توان تعمیم مدل رگرسیون پانل آستانه ای پیشنهاد شده توسط هانسن (1999) و مدل پانل خطی با آثار فردی نمود کرد (Suri,2010).
4- نتایج تحقیق
4-1. آزمونهای انتخاب نوع دادههای ترکیبی (F لیمر و هاسمن)
به منظور انتخاب بین روش دادههای تابلویی و تلفیقی در برآورد مدل، از آزمون F لیمر استفاده شدهاست. نتایج آزمونهای انجام شده در خصوص مدل این پژوهش به شرح جدول 1 میباشد.
جدول 1: نتایج آزمون F لیمر و آزمون هاسمن مدل پژوهش
Table 1: Results of F-Limer test and Hausman test of research model
آزمون F لیمر | |||
مدل | آماره | احتمال | نتیجه |
| 065/4 | 000/0 | دادههای تابلویی |
آزمون هاسمن | |||
آماره | درجه آزادی | احتمال | نتیجه |
687/25 | 13 | 011/0 | اثرات ثابت |
Source: Research Findings
منبع: محاسبات پژوهش
همانطور که در جدول 1 نیز مشاهده میشود، با توجه به نتایج آزمون F لیمر و آزمون هاسمن، مدل پژوهش با استفاده از الگوی دادههای تابلویی با اثرات ثابت برآورد خواهد شد.
4-2. آزمون مفروضات مدل رگرسیون
1. عدم خود همبستگی: در این پژوهش به منظور بررسی عدم خودهمبستگی، از نرمافزار استتا 1235و آزمون وولدریج 36 استفاده شده است. جدول شماره 2 نتایج حاصل از بررسی عدم خودهمبستگی با استفاده از آزمون وولدریج را نشان می دهد.
Table 2: Wooldrige test
آماره آزمون | احتمال | نتیجه |
07/1 | 53/0 | عدم خودهمبستگی |
Source: Research Findings
منبع: یافتههای پژوهش
با توجه به اینکه آماره احتمال این آزمون بیشتر از سطح معنیداری 5% است، مدل پژوهش خودهمبستگی ندارد. خروجی نتایج این آزمونها با استفاده از نرمافزار ایویوز 7 استفاده شدهاست.
2. همسانی واریانسها: در این پژوهش به منظور آزمون وجود ناهمسانی واریانس، از نرم افزار استتا12 و آزمون والد تعدیل شده استفاده میشود. جدول شماره (3) نتایج حاصل از بررسی همسانی واریانس با استفاده از آزمون والد تعدیل شده را نشان میدهد.
جدول 3: آزمون همسانی واریانس (والد تعدیل شده)
Table 3: Test homogeneity of variance (adjusted Wald)
آماره آزمون | احتمال | نتیجه |
14/1 | 73/0 | همسانی واریانس |
Source: Research Findings
منبع: یافتههای پژوهش
همانطور که ملاحظه میشود مقدار آماره احتمال F بیشتر از مقدار خطای استاندارد (05/0=) است، بنابراین همسانی واریانس در مدلهای پژوهش وجود دارد.
هم خطي به معناي وجود ارتباط خطي كامل يا دقيق بين همه يا بعضي از متغيرهاي توضيحي مدل رگرسيون مي باشد (Abrishami,2017). جهت بررسی همخطی از آزمون VIF استفاده شدهاست.
جدول 4: نتایج آزمون همخطی
Table 4: The results of co-linearity
متغیر | نماد | VIF |
فراگیری مالی | FI | 3.784752 |
سرانه تولید ناخالص داخلی واقعی | GDPp | 1.248143 |
نرخ ارز | Ex | 4.645580 |
نرخ تورم | Inf | 4.621775 |
نیروی کار | L | 2.034870 |
سرمایه | K | 1.397779 |
شاخص سرمایه انسانی (میزان تحصیلات) | H | 1.025338 |
Source: Research Findings
منبع: محاسبات پژوهش
طبق نتايج جدول 4 مشكل هم خطي در مدل وجود ندارد زیرا VIF کمتر از 10 میباشد. فرضیه صفر وجود همخطی شدید بین متغیرها است که با توجه به آنکه VIF زیر 5 درصد است رد می شود. اگر عدد VIF کمتر از 10 باشد، نشان دهنده عدم وجود همخطي مي باشد.
4.4. نتایج آزمون فرضیههای پژوهش
معنی داری ضرایب مدل رگرسیون را میتوان با توجه به آماره احتمال (P- value) استنباط کرد. چناچه این مقدار کمتر از مقدار خطا (α) باشد، معنیداری ضرایب مورد تایید است. همچنین با توجه به ضریب رگرسیون میتوان به رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته پی برد. اگر ضریب متغیر مستقل منفی باشد، این رابطه معکوس و اگر این ضریب مثبت باشد، رابطه همجهت است.
جدول 5: نتایج برآورد رگرسیون فرضیهها برای سالهای 2003 تا 2018 (متغیر وابسته: درجه بازبودن تجاریOPN)
Table 5: Estimates of estimating regression hypotheses for the years 2003 to 2018 (Dependent variable: OPN commercial opening degree)
نام متغیرها | نماد | ضریب | انحراف معیار | آماره t | درصد احتمال | ||
عرض از مبدا | C | -3.144706 | 4.096051 | -0.767741 | 0.4430 | ||
حد آستانه فراگیری مالی | FI | 0.797461 | 0.366221 | 2.177543 | 0.0282 | ||
فراگیری مالی در رژیم فراگیری مالی کم | FIN | 0.619095 | 0.233621 | 2.649998 | 0.0083 | ||
فراگیری مالی در رژیم فراگیری مالی زیاد | FIP | 0.972411- | 0.437998 | 2.220120- | 0.0276 | ||
سرانه تولید ناخالص داخلی واقعی | GDPp | 1.472411 | 0.637998 | 2.307860 | 0.0276 | ||
نرخ ارز | Ex | 3.33456 | 1.512498 | 2.20467 | 0.0277 | ||
نرخ تورم | Inf | -0.554678 | 0.177841 | -3.11896 | 0.0017 | ||
نیروی کار | L | 0.561879-
| 2.240901
| 0.250738-
| 0.0000
| ||
سرمایه | K | 0.095246 | 0.044875 | 2.12246 | 0.0120 | ||
شاخص سرمایه انسانی (میزان تحصیلات) | H | 0.45678 | 0.164625 | 2.77467 | 0.0107 | ||
دوربین واتسن: 1.845043 آماره F: 4.642178 احتمال: 0.000000 ضریب تعیین: 0.692356 ضریب تعیین تعدیل شده: 0.686294 |
Source: Research Findings
منبع: یافته های پژوهش
نتایج ارائهشده در جدول5 بیانگر این است که احتمال آماره F کمتر از 05/0 بوده و بنابراین در سطح اطمینان 95 درصد، مدل رگرسیونی برآورد شده معنیدار است. همچنین ضریب تعیین تعدیل شده مدل 68/0 است. این عدد بیانگر آن است 68 درصد تغییرات متغیر وابسته (درجه بازبودن تجاری) توسط مجموعه متغیرهای مستقل و کنترلی مزبور توضیح داده میشود.
نتایج تخمین مدل پژوهشی نشان می دهد که حد آستانه اي اندازه فراگیری مالی 0.79 باشد. نتايج آزمون خطي بودن هانسن با روش بوت استرپ نيز معنا داري حد آستانه را تأييد ميكند. مفهوم اين حد آستانه آن است كه در فراگیری مالی کمتر از 0.79، افزايش فراگیری مالی اثر معنادار و منفی بر درجه بازبودن تجاری کشور های اوپک دارد، اما در رژيم دولت هایی با فراگیری مالی بزرگتر، فراگیری مالی اثری مثبت بر درجه بازبودن تجاری دولت ها دارد. به بیان دیگر رابطه غیرخطی فراگیری مالی و درجه بازبودن تجاری کشور های اوپک تایید می شود. نتایج سایر متغیرهای کنترلی نیز منطبق بر تئوری می باشد.
نتیجه گیری و پیشنهادات
نتایج تخمین مدل پژوهشی نشان می دهد که حد آستانه اي اندازه فراگیری مالی 0.79 باشد. نتايج آزمون خطي بودن هانسن با روش بوت استرپ نيز معنا داري حد آستانه را تأييد ميكند. مفهوم اين حد آستانه آن است كه در فراگیری مالی کمتر از 0.79، افزايش فراگیری مالی اثر معنادار و منفی بر درجه بازبودن تجاری کشور های اوپک دارد، اما در رژيم دولت هایی با فراگیری مالی بزرگتر، فراگیری مالی اثری مثبت بر درجه بازبودن تجاری دولت ها دارد. به بیان دیگر رابطه غیرخطی فراگیری مالی و درجه بازبودن تجاری کشور های اوپک تایید می شود. این نتایج منظبق بر تئوری های تجارت بین الملل و مطالعات کابزا و گارسیا (2019) و مانو (2018) می باشد. در واقع فراگیری مالی شفافیت تجارت را افزایش می دهد، باز بودن تجارت می تواند تأثیر مثبت یا منفی بر رشد اقتصادی داشته باشد و فراگیری مالی می تواند تأثیر مثبت یا منفی بر رشد اقتصادی داشته باشد. تجهیز پسانداز عبارت است از جمعآوری سرمایه از تعداد بسیار پراکندهای از پس اندازکنندگان برای سرمایهگذاری. واسطههای مالی با تجمیع ثروت هزاران سرمایهگذار که ثروت خود را به منظور سرمایهگذاری در شرکتها در اختیار آنان قرار دادهاند باعث صرفهجویی در هزینهها میشوند. ترتیبات مالی با تقلیل هزینههای مبادله، موجب بالا رفتن سطح مبادلات میشوند و امکان تقسیم کار، تخصص، ابداعات فنی، و افزایش بهرهوری را فراهم میآورند که این امر به نوبه خود منجر به افزایش صادرات و حجم تجارت شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که اثر متغیرهای سرانه تولید ناخالص داخلی واقعی، سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی و نرخ ارز بر متغیر وابسته درجه بازبودن تجاری دولت های اوپک مثبت معنی دار است و نشان می دهد کشورهای دارای نسبت رانه تولید ناخالص داخلی واقعی، سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی و نرخ ارز بالاتر درجه بازبودن تجاری بالاتری در دوره مورد بررسی دارند که مبتنی بر تئوری های تجارت بین الملل می باشد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که اثر متغیر تورم و نیروی کار بر متغیر درجه بازبودن تجاری دولت های اوپک منفی و معنی دار است و نشان می دهد افزایش تورم و نیروی کار منجر به کاهش درجه بازبودن تجاری دولت ها در دوره مورد بررسی می باشند. با توجه به نتایج تحقیق که نشان می دهد رابطه غیرخطی فراگیری مالی و درجه بازبودن تجاری کشور های اوپک وجود دارد، به سیاستگذاران مالی توصیه می شود جهت افزایش درجه بازبودن تجاری، رابطه غیرخطی با فراگیری مالی را در نظر گرفته و با اتخاذ سیاست های فراگیری مالی در مسیر افزایش تحجم تجارت و مزایای آن گام بردارند. همچنین با در نظر گرفتن نتایج تحقیق که نشان می دهد اثر متغیرهای سرانه تولید ناخالص داخلی واقعی، سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی و نرخ ارز بر متغیر وابسته درجه بازبودن تجاری دولت های اوپک مثبت معنی دار است، توصیه می شود کشور های اوپک در مسیر افزایش و مدیریت سرانه تولید ناخالص داخلی واقعی، سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی و نرخ ارز گام بردارند تا درجه بازبودن تجاری این کشور ها افزایش یابد، زیرا کشورهای دارای نسبت رانه تولید ناخالص داخلی واقعی، سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی و نرخ ارز بالاتر درجه بازبودن تجاری بالاتری در دوره مورد بررسی دارند که مبتنی بر تئوری های تجارت بین الملل می باشد. همچنین با توجه به اینکه نتایج تحقیق نشان می دهد اثر متغیر تورم و نیروی کار بر متغیر درجه بازبودن تجاری دولت های اوپک منفی و معنی دار است، به مسئولان اقتصادی کلان کشور های اوپک توصیه می شود جهت افزایش حجم تجارت، سیاست های مبتنی بر کاهش تورم و مدیریت جمعیت را در پیش بگیرند، زیرا افزایش تورم و نیروی کار منجر به کاهش درجه بازبودن تجاری دولت ها در دوره مورد بررسی می باشند.
منابع
1. ابونوری، عباسعلی، خواجه زاده، مهدیس. (1399). تحلیل تاثیر گسترش مالی و تجاری بر رشد اقتصادی در کشورهای عضو اوپک. اقتصاد مالی. (51)14، 194-173.
2. امینی، علیرضا، لطفی پور، مریم. (1393). تحلیل اثرات آزادسازی تجارت خدمات مالی بر بهرهوری کل عوامل: مطالعه موردی کشورهای منتخب در حال توسعه. اقتصاد مالی. (28)8، 82-61.
3. بالونژادنوری، روزبه. فرهنگ، امیرعلی. (1400). اثر شمول مالی بر کارایی و پایداری مالی: کاربردی از رویکرد شاخص سازی چند بُعدی. اقتصاد و تجارت نوین. (2)16، 83-59.
4. شکری، خشایار و عاطفه السادات میرباقری. (1391). اثر آزادسازی تجاری بر رشد اقتصاد غیرنفتی کشورهای عضو اوپک. اقتصاد مالی، (20)6، 194-173.
5. میرزایی، مریم، شیرازیان، زهرا. (1398). بررسی نقش فراگیرییت مالی و سواد مالی بر ارزش درک شده از سرمایه گذاری از دیدگاه سرمایهگذاران بورس اوراق بهادار تهران. دانش مالی تحلیل اوراق بهادار، 12(41)، 125-142.
6. صالحی فر، محمد و الهه زمان. (۱۳۹۷). نقش فراگیری مالی در توسعه اقتصادی فراگیر، سومین کنفرانس بین المللی مدیریت، حسابداری و حسابرسی پویا، تهران، دانشگاه صالحان.
7. ابریشمی، حمید (1388). اقتصاد سنجی کاربردی. موسسه انتشارات دانشگاه تهران. چاپ دوم.
8. آذربایجانی، کریم؛ عاطفه اشراقی و همایون رنجبر. (۱۳۹۲). تأثیر متنوعسازی صادرات، توسعه مالی و آزادسازی تجاری بر رشد اقتصادی مورد کشورهای D8، اولین همایش الکترونیکی ملی چشم انداز اقتصاد ایران با رویکرد حمایت از تولید ملی، خوراسگان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان.
9. آل بوسویلم، مسلم، کریمی هسنیجه، حسین، نوری بخش، محمد. (۱۳۹۱). تاثیر ریسک های سیاسی بر رابطه میان توسعه نظام تامین مالی و سرمایه گذاری مستقیم خارجی . دوفصلنامه علمی-پژوهشی اقتصاد و توسعه منطقه ای، 19، ۱۵۲-۱۳۱.
10. پیرایش، رضا و مریم فرامرز پور( ۱۳۹۵)، عوامل تاثیر گذار بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی، چهارمین همایش علمی پژوهشی یافته های نوین علوم مدیریت، کارآفرینی و آموزش ایران، تهران، انجمن توسعه و ترویج علوم و فنون بنیادین- انجمن علمی تخصص عمران و معماری.
11. تیمور محمدی، حمید ناظمانو یونس خداپرست پیرسرایی. (1393). بررسی رابطه علیت پویای بین توسعه مالی، باز بودن تجاری و رشد اقتصادی؛ مقایسه موردی دو کشورنفتی ایران و نروژ. پژوهشنامه اقتصاد انرژی ایران، 3(10), 151-178.
12. جلال آبادی، اسدالله. بهرامی، جاوید (1389). نااطمینانی در مدل های تجربی رشد: رابطه باز بودن تجاری و رشد اقتصادی در کشورهای منتخب. رساله دکترا. دانشگاه علامه طباطبایی.
13. درگاهی، حسن (1385) عوامل موثر بر توسعه سرمايه گذاري مستقيم خارجي: درس هايي براي اقتصاد ايران، شريف ويژه علوم مهندسي، (22)36، 57- 73.
14. راستی ،م.(1389) " بررسي رابطه توسعه مالي و تجارت بين المللي در کشورهاي در حال توسعه (رويکرد علت و معلولي و مقايسه کشورهاي صادرکننده و غير صادرکننده نفت "پژوهشهاي اقتصادي ايران، (15)45، 47-25.
15. سوری، علی (1390). اقتصاد سنجی همراه با کاربردEVIEWS7. انتشارات فرهنگ شناسی. چاپ پنجم.
16. شفقت زاده، زهرا؛ حسین شریفی رنانی و مصطفی عمادزاده( ۱۳۹۲). بررسی ارتباط میان رشد اقتصادی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و توسعه مالی در ایران، دومین کنفرانس بین المللی مدیریت، کارآفرینی و توسعه اقتصادی، قم، دانشگاه پیام نور.
17. مهدوي، رحمان و مهدوي، روح اله(1387). تاثيرگذاري سرمايه گذاري مستقيم خارجي و توسعه بازار مالي بر رشد اقتصادي ايران. اقتصاد و تجارت نوين. 4(14) 147-129.
18. میررضایی، الهام سادات و کاظم امجدی، ۱۳۹۴، بررسی تاثیر توسعه مالی بر تجارت بین الملل در کشورهای منتخب در حال توسعه، سومین کنفرانس بین المللی مدیریت، اقتصاد و حسابداری، تبریز، سازمان مدیریت صنعتی نمایندگی آذربایجان شرقی.
- Alajekwu, U. B., Ezeabasili, V. N., & Nzotta, S. M. (2013). Trade openness, stock market development and economic growth of Nigeria: Empirical evidence. Research Journal of Finance and Accounting, 4(3), 120-127.
- Alexander Maune (2018) " financial Inclusion and the Trade-Growth Nexus: Evidence from the Emerging Zimbabwean Economy", Journal of Economics and Behavioral Studies (ISSN: 2220-6140), Vol. 10, No. 6A, 43-55, 2018.
- Balele, N. P. (2019). The impact of financial inclusion on economic growth in sub-saharan Africa. Journal of Applied Economics and Business, 7(4), 51-68.
- Brownbridge, M. T. Bwire, D. K. Rubatsimbira and G. A. Tinyinondi (2019). "The Impact of financial Inclusion on the Interest Rate Channel of the Monetary Policy Transmission Mechanism", Bank of Uganda, Kampala Uganda.
- Cabeza-García, L., Del Brio, E. B., & Oscanoa-Victorio, M. L. (2019). Female financial inclusion and its impacts on inclusive economic development. In Women's Studies International Forum (Vol. 77, p. 102300). Pergamon.
- Chinoda, T. (2020). The nexus between financial inclusion, trade and economic growth in Africa? Transnational Corporations Review, 12(3), 266-275.
- Desbordes, R., & Wei, S. J. (2017). The effects of financial development on foreign direct investment. Journal of Development Economics, 127, 153-168.
- Dinabandhu Sethi, Debashis Acharya, (2018). "financial inclusion and economic growth linkage: some cross country evidence", Journal of financial Economic Policy, 10(2),369-385,.
- Dutta, N., & Roy, S. (2011). Foreign direct investment, financial development and political risks. The Journal of Developing Areas,10, 303-327.
- Feal-Zubimendi, Soledad (2009). "Financial Development and Trade Openness: a Survey", MPRA, Munich Personal RePEc Archive, Online at https://mpra.ub.uni-muenchen.de/63341/ MPRA Paper No. 63341.
- Hajilee, M., & Niroomand, F. (2019). On the link between financial market inclusion and trade openness: An asymmetric analysis. Economic Analysis and Policy, 62, 373-381.
- Haoudi, A., & Rabhi, A. (2018). Les determinants de de l’inclusion financiere en Afrique: Evidence sur ladetention d’un compte courant . HAL.
- Ho, S. Y., & Iyke, B. N. (2021). Short and long-term impact of trade openness on financial development in Sub-Saharan Africa. The Journal of Developing Areas, 55(1).
- Kim, D. W., Yu, J. S., & Hassan, M. K. (2018). Financial inclusion and economic growth in OIC countries. Research in International Business and Finance, 43, 1-14.
- Last Mazambani and Tariro Juliet Rushwaya and Enuel Mutambara (2018). "financial inclusion: disrupted liquidity and redundancy of mobile money agents in Zimbabw", Investment Management and financial Innovations, 15(3), 159-168.
- Ma, Q., Han, X., Badeeb, R. A., & Khan, Z. (2022). On the sustainable trade development: Do Financial inclusion and eco‐innovation matter? Evidence from method of moments quantile regression. Sustainable Development.
- Maune, A. (2018). Financial Inclusion and the Trade-Growth Nexus: Evidence from the Emerging Zimbabwean Economy. Journal of Economics and Behavioral Studies, 10(6A (J)), 43-55.
- Mbutor O. Mbutor and and Ibrahim A. Uba (2013). "The impact of financial inclusion on monetary policy in Nigeria", Journal of Economics and International, 5(8), 318-326.
- Mulungula, A. M., & Nimubona, F. (2022). Digital Financial Inclusion and Trade Openness in Africa. Open Journal of Business and Management, 10(2), 744-777.
- Nancy Ong-A-Kwie-Jurgens (2016). "Identifying Constraints to financial Inclusion and their impact on GDP and Inequality: A case of Suriname", Research Department of the Central Bank of Suriname.
- Niroomand, Farhang. Massomeh Hajilee & Omar M. Al Nasser (2014). Financial market development and trade openness: evidence from emerging economies, Applied Economics, 46(13), 1498-1490 .
- Ozili, P. K. (2018). Impact of Digital Finance on Financial Inclusion and Stability. Borsa Istanbul Review, 18, 329-340.
- Tang, Y.-Y., Ma, Y., Wang, J., Fan, Y., Feng, S., Lu, Q., Yu, Q., Sui, D., Rothbart, M. K., Fan, M., & Posner, M. I. (2007). Short-Term Meditation Training Improves Attention and Self-Regulation. Proceedings of the National Academy of Sciences, 104, 17152-17156.
Analysis of the effects of financial Inclusion on the degree of trade openness of OPEC member countries (Threshold panel regression method)
Abstract
The main question of the research is whether financial inclusion the macroeconomic variables are significantly affected by economic growth, inflation and the degree of trade openness or not? This research is applied in terms of purpose and in terms of research method. It is descriptive-analytical. Library methods such as books, journals, articles, dissertations will be used to collect material related to the subject literature, and to estimate the research model. The threshold regression method is used with panel data. To estimate heterogeneous panel, in this study, the description of the threshold panel function is used and the threshold effects are entered in a nonlinear panel model. Library methods such as books, journals, articles, dissertations will be used to collect material related to the subject literature, and to estimate the research model. The threshold regression method is used with panel data. The research area of OPEC member countries is from 2003 to 2018. The data in this study will be extracted using panel data. To extract data from WDI and Global Findex databases Eviews and Stata software will be used for estimation. The results show that the effect of financial inclusion index the degree of trade openness of OPEC member countries is positive and significant that this suggests that financial inclusion can lead to the development of exports and help trade in OPEC countries. Also the nonlinear relationship of these two variables this study confirmed.
JEL Classification: F41,F37,G10,G32
Keywords: Financial Inclusion, Commercial Opening Degree, OPEC
[1] Sahay, Čihák, N’Diaye, & Barajas
[2] Jose
[3] Norris, et al
[4] global Partnership for Financial Inclusion (GPFI)
[5] consultative Group to Assist the Poor (CGAP)
[6] García, Grifoni, López, & Mejía
[7] Sarma & Pais
[8] Haoudi & Raibhi
[9] Tang et al.
[10] Mulungula & Nimubona
[11] Maune
[12] Ozili
[13] Chinoda
[14] Ma et al.
[15] Brownbridg et al
[16] Hajilee & Niroomand
[17] Maune
[18] Sin-Yu & Bernard
[19] Desbordes & Wei
[20] Yorulmaz
[21] Niroomand et al
[22] Dutta and Roy
[23] Soledad
[24] Sarma
[25] Sarma& Pais
[26] Nguling’wa, Philip Balele
[27] Panel Smooth Threshold Regression (PSTR)
[28] Panel Threshold Regression (PTR)
[29] Threshold Variable
[30] Transition Mechanism
[31] Extreme Regimes
[32] Indicator
[33] Exponential Smooth Transition Regression (ESTR)
[34] Logistic Smooth Transition Regression (LSTR)
[35] 1 Stata12
[36] 2 Wooldrige