روابط بی نامتنی بین غزلات حافظ و سا یه (هوشنگ ابتهاج)
محورهای موضوعی : متون زبان و ادبیات فارسیمژگان مهدوی 1 , فرهاد طهماسبی 2
1 - کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر، اسلامشهر، ایران.
2 - دانشیار و عضو هیئت علمی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر، اسلامشهر، ایران.
کلید واژه:
چکیده مقاله :
روابط بینامتنی از جملهی مباحث نوین ادبی است که به کشف مناسبات معنایی، سبکی، جامعهشناسانه، و سیر زمینههای شناختی و تحول آنها در آثار ادبی میانجامد. طبق نظریهی بینامتنیت هیچ متنی آزاد از متون دیگر نیست؛ متون با یکدیگر مناسباتی دارند و هر متنی با متن قبل و بعد از خود مرتبط است. موضوع مقالهی پیش رو، بررسی روابط بینامتنی غزلهای حافظ و هوشنگ ابتهاج (سایه) است. از میان شاعران غزلسرای معاصر هوشنگ ابتهاج از معدود شاعرانی است که غزلهایی شیوا ونزدیک به سبک شاعران کلاسیک، به خصوص حافظ، دارد. پرسش بنیادین در این مقاله آن است که میان غزلهای ابتهاج (زبرمتن)با غزلهای حافظ (زیرمتن) چه نوع رابطهی بینامتنیای بسامد بیشتر دارد؟
Among the modern literary topics one is the intertextuality that explores the semantic, stylistic and sociological relations in literary works, as well as the course of cognitive grounds and their evolutions. According to the theory of intertextuality, no context is independent of other ones; contexts are interrelated and bound to the contexts before and after them. This article aims to study the intertextual relations between the sonnets of Hafiz and Houshang Ebtehaj aka Sayeh. From among the Iranian contemporary sonneteers Sayeh is closer to classic poets and to Hafez in specific, regarding his fluency and stylistic composition. The question here is the intertextual frequency between Sayeh’s sonnets and Hafiz’s.
_||_