این پژوهش به بررسی بهبود رفتار لرزهای سیستم های تعمیرپذیر با مکانیزم گهواره ای در ساختمانهای مهاربند فولادی نامنظم جرمی در پلان پرداخته است. برای پیدا کردن یک روش مناسب در ساختمان با پلان منظم با توزیع نامتقارن جرم، به منظور کاهش اثرات نامطلوب سازه و برای تعمیر سریع آ چکیده کامل
این پژوهش به بررسی بهبود رفتار لرزهای سیستم های تعمیرپذیر با مکانیزم گهواره ای در ساختمانهای مهاربند فولادی نامنظم جرمی در پلان پرداخته است. برای پیدا کردن یک روش مناسب در ساختمان با پلان منظم با توزیع نامتقارن جرم، به منظور کاهش اثرات نامطلوب سازه و برای تعمیر سریع آسیب های ایجادشده در سازه پس از رخداد زلزله قوی از یک روش نوین استفاده می شود. بدین ترتیب که در ابتدا با ایجاد شرایط بلند شدگی در پای ستون های دهانه مهاربندی و با به کارگیری وسایل اتلاف کننده انرژی در این بخش، جذب و استهلاک انرژی به این قسمت از سازه انتقال مییابد و از بروز آسیب به بخشهای دیگر جلوگیری می شود. بر اساس نتایج، تأثیر لحاظ نمودن اثرات زلزلههای قائم و افقی در نامنظمیهای جرمی مختلف سازهها در عملکرد لرزهای سازههای کوتاه مرتبه مشخص شد ونیز اینکه نا منظمیهای موجود در مدل عددی سازه تأثیری بسزایی در منحنیهای IDA دارد. با افزایش ارتفاع سازه در چهار حالت خرابی، میانه احتمال شکنندگی سازهها در Sa پایین تری رخ میدهد، به این معنی که آسیبپذیری سازه افزایش می یابد. همچنین با افزایش ارتفاع، شیب کاهش Sa در چهار حالت خرابی ملایمتر میگردد و نیز منحنیهای شکنندگی برای دو سطح عملکرد IO و سطح عملکرد CP برای هر 6 سازه بهدستآمدهاند. در نظرگیری اثر نامنظمی بهطور قابلتوجهی در خرابی سازهای سازه ها مؤثر میباشند بهطوریکه در نظرگیری اثر این نامنظمیهای در توزیع جرم میتواند منجر به بالا رفتن احتمال خرابی سازه ها گردد.
پرونده مقاله
امروزه نیاز به طراحی واجرای سازه هایی با آسیب پذیری وخسارت کمتر و تعمیر آسان تر پس از وقوع زلزله ضروری می باشد. سیستم های مقاوم جانبی لرزه ای سنتی خسارات جدی را در سیستم سازه ای می تواند تحمیل کند و جابه جایی های نسبی باقی مانده درسازه، تعمیر سازه را بعد از وقوع زلزله چکیده کامل
امروزه نیاز به طراحی واجرای سازه هایی با آسیب پذیری وخسارت کمتر و تعمیر آسان تر پس از وقوع زلزله ضروری می باشد. سیستم های مقاوم جانبی لرزه ای سنتی خسارات جدی را در سیستم سازه ای می تواند تحمیل کند و جابه جایی های نسبی باقی مانده درسازه، تعمیر سازه را بعد از وقوع زلزله بسیار سخت و غیر قابل اقتصادی می نماید. استفاده از حرکت گهواره ای در سازه سبب از بین رفتن اثرات مخرب لرزه ای از جمله استهلاک انرژی و بهبود رفتار لرزه ای می شود. در این مقاله به منظور بررسی اثرات سیستم گهواره ای بر روی پاسخ لرزه ای ساختمان های فولادی کوتاه و بلند مرتبه منظم یک قاب پنج و ده طبقه فولادی با سیستم باربری جانبی قاب خمشی ویژه مطابق ویرایش چهارم استاندار2800 و آخرین ویرایش های مباحث ششم و دهم مقررات ملی ساختمان در نرم افزار پرفورم طراحی شده است. سپس هفت رکورد زلزله انتخاب و سپس این رکورد ها براساس آیین نامه ASCE به طیف آیین نامه 2800 هم پایه شدند. با استفاده از تحلیل تاریخچه زمانی غیرخطی به بررسی و مقایسه پاسخ لرزه ای ساختمان مورد مطالعه در حالت های با و بدون بهره گیری از سیستم گهواره ای پرداخته شده است. نتایج مطالعات نظیر برش پایه، جابجایی نسبی طبقات، انرژی تلف شده و شتاب های جانبی و قائم سقف حاکی از آن است که بهره گیری از سیستم حرکت گهواره ای درساختمان های کوتاه و بلند مرتبه فولادی می تواند به طور قابل ملاحظه ای سبب بهبود پاسخ لرزه ای سازه شود.
پرونده مقاله
ضریبرفتار بعنوان عاملی که دربرگیرندهی عملکرد غیرارتجاعی سازهها دربرابر زلزلههای شدید است، کاربرد وسیعی در آییننامهها برای تعیین نیاز لرزهای و طراحی سازهها دارد. هراندازه مقدار محاسبه شدهی ضریبرفتار به واقعیت نزدیکتر باشد، تعیین مقاومت مورد نیاز سازه دقیقتر خ چکیده کامل
ضریبرفتار بعنوان عاملی که دربرگیرندهی عملکرد غیرارتجاعی سازهها دربرابر زلزلههای شدید است، کاربرد وسیعی در آییننامهها برای تعیین نیاز لرزهای و طراحی سازهها دارد. هراندازه مقدار محاسبه شدهی ضریبرفتار به واقعیت نزدیکتر باشد، تعیین مقاومت مورد نیاز سازه دقیقتر خواهد بود. روش تحلیلی متداول برای محاسبهی مقدار ضریبرفتار ساختمانهای معمولی، روش تحلیل استاتیکی غیرخطی (پوشآور) است. اما استفاده از این روش برای ساختمانهای دارای جداسازپایه با تردیدهایی همراه است. تحلیل دینامیکی غیرخطی افزاینده (IDA) یکی از روشهای نوین با کاربرد گسترده است که میتواند جایگزین مناسبی برای محاسبهی ضریبرفتار ساختمانهای دارای جداسازپایه باشد. دراین مقاله ضریبرفتار سازهی فولادی خمشی مجهز به جداسازپایه، برای سه مدل ، 8 و 12 طبقهی فولادی با استفاده از دو روش، یکی تحلیل پوشآور (روش مرسوم) و دیگری تحلیل دینامیکی غیرخطی افزاینده محاسبه و مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاکی از دقیقتر بودن روش تحلیل دینامیکی غیرخطی افزاینده نسبت به تحلیل پوشآور، بهدلیل استفادهی مستقیم از رکوردهای زلزله و همچنین منظور نمودن تمام مشخصات دینامیکی سازه و خصوصاً مشخصات دینامیکی جداساز پایهی آن، میباشد. بطوریکه ضریبرفتار حاصل از تحلیل IDA نسبت به تحلیل پوشآور در سازهی 5 طبقه 2/8%، در سازهی 8 طبقه 16/61% و در سازهی 12 طبقه 8/84% افزایش را نشان میدهد. همچنین ضریبرفتار حاصل از تحلیلها با مقادیر توصیه شده در آییننامهی FEMA P695 مقایسه شده است.
پرونده مقاله
تحلیل پیشرفته به روشی اطلاق می شود که در آن مقاومت و پایداری سیستم و اعضای سازه به صورت یکپارچه تعیین شده و لزومی به بررسی جداگانه ظرفیت اعضای سازه نیست. این روش، ابزار مناسبی برای ارزیابی رفتار واقعی سازه ها است و درک طراحان سازه از ویژگی های موثر بر رفتار سازه را اف چکیده کامل
تحلیل پیشرفته به روشی اطلاق می شود که در آن مقاومت و پایداری سیستم و اعضای سازه به صورت یکپارچه تعیین شده و لزومی به بررسی جداگانه ظرفیت اعضای سازه نیست. این روش، ابزار مناسبی برای ارزیابی رفتار واقعی سازه ها است و درک طراحان سازه از ویژگی های موثر بر رفتار سازه را افزایش می دهد. بدون شک یکی از پرکاربردترین سیستمهای سازهای در صنعت ساختمان قاب های مهاربند همگرای فولادی (CBFs) است. فروریزش این نوع قاب ها اغلب با تشکیل طبقه نرم در یک یا چند طبقه و کمانش بیش از حد مهاربندها اتفاق می افتد. این پژوهش با استفاده از تحلیل غیرالاستیک مرتبه دوم یک درک مستقیم از مکانیسم فروریزش قاب های مهاربند همگرای فولادی 6 و 18 طبقه تحت اثر تحریک های لرزه اصلی - پس لرزه ارایه می کند. در این مقاله مکانیسم فروریزش سازه به عنوان مرحله ای که در آن انرژی لرزهای تحمیلی مستهلک نشده و در ادامه منجر به انرژی جنبشی کنترل نشده میشود، مورد ارزیابی قرار گرفته است. تمرکز این تحقیق بر نحوه توزیع و نقش مقادیر مختلف انرژی در المان های سازه و تفاوت مکانیسمهای استهلاک انرژی در همه نقاط سازه است. در این تحقیق، مکانیسم فروریزش سازه برای 32 زوج ترکیب مختلف لرزه اصلی - پس لرزه در قالب فرآیند تحلیل دینامیکی فزاینده (IDAs) به تدریج مقیاس و شناسایی شده است. توزیع انرژی های ورودی و میرایی در طبقات مختلف نشان دهنده نقش طبقات فوقانی در کاهش انرژی تحمیلی است. علاوه بر این، شباهت نمودارهای تغییر مکان جانبی باقی مانده و انرژی های تحمیلی طبقه در ارتفاع به معنی سازگاری پاسخ تغییر مکان جانبی سازه با مدی است که دارای بیشترین سهم در میرایی انرژی است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، به مطالعه تاثیر جایگزینی پوزولان های میکروسیلیس و خاکستربادی بر خواص مکانیکی بتن هایبازیافتی ساخته شده از درشت دانه های بازیافتی بنایی پرداخته است.در بتن های ساخته شده، درشت دانه های بنایی بازیافت شده در درصدهای مختلف جایگزین درشت دانه های طبیعی شدند. جهت ا چکیده کامل
پژوهش حاضر، به مطالعه تاثیر جایگزینی پوزولان های میکروسیلیس و خاکستربادی بر خواص مکانیکی بتن هایبازیافتی ساخته شده از درشت دانه های بازیافتی بنایی پرداخته است.در بتن های ساخته شده، درشت دانه های بنایی بازیافت شده در درصدهای مختلف جایگزین درشت دانه های طبیعی شدند. جهت ارتقاء خواص مکانیکی این بتن ها، درصدهای مختلفی از میکروسیلیس و خاکستربادی جایگزین بخشی از سیمان شدند. آزمایش هایاسلامپ و وزن مخصوص بر روی بتن های تازه و آزمایش های مقاومت فشاری، مقاومت کششی دونیم شدن، ضریب ارتجاعی استاتیکی و سرعت انتشار امواج فراصوت بر روی بتن های سخت شدهانجام شد. نتایج حاکی از این است که جایگزینی میکروسیلیس و خاکستربادی، باعث افزایش اسلامپ و کاهش وزن مخصوص بتن ها گردید.همچنین نتایج نشان داد که جایگزینی %5 و %10 میکروسیلیس، برخی خواص مکانیکی بتن های%50 بازیافتی راارتقاءبخشید. در جایگزینی %15 میکروسیلیس، جایگزینی %25 از درشت دانه های بنایی بازیافت شده، نزدیکی خواص مکانیکی بتن بازیافتی در مقایسه با بتنمعمولی بدون پوزولان را نتیجه داد. هم چنین نتایج نشان داد که، جایگزینی درصدهای مختلف خاکستربادی، نتوانست خواص مکانیکی بتن های بازیافتی را ارتقاء دهد.
پرونده مقاله
از میان روش های بی شماری که تا به حال در زمینه تشخیص آسیب سازه ها پیشنهاد شده اند، روش بهروزرسانی مدل اجزای محدودی محبوبیت زیادی داشته است. با این وجود، دقت و کارایی این روش در صورت افزایش تعداد متغیرهای مسئله به شدت افت میکند و این در مواجهه با سازه های بزرگ با تعداد چکیده کامل
از میان روش های بی شماری که تا به حال در زمینه تشخیص آسیب سازه ها پیشنهاد شده اند، روش بهروزرسانی مدل اجزای محدودی محبوبیت زیادی داشته است. با این وجود، دقت و کارایی این روش در صورت افزایش تعداد متغیرهای مسئله به شدت افت میکند و این در مواجهه با سازه های بزرگ با تعداد المان های زیاد، مسئلهساز است. در این پژوهش روشی دو مرحله ای پیشنهاد می گردد که قادر است با شناسایی اعضای سازه ای آسیب دیده به کمک یک شاخص آسیب مبتنی بر انرژی کرنشی استاتیکی در گام اول، سایز مسئله تشخیص آسیب مورد معرفی به مدل به روزشونده را به طور قابل ملاحظه ای کاهش دهد. بنابراین، تنها تعداد معدودی متغیر به گام دوم که شامل یک فرآیند به روزرسانی مدل اجزامحدودی است معرفی میشوند. این گام دوم در واقع متشکل از یک فرآیند تکراری به روزرسانی مدل است که از یک تابع هدف جدید و حساس به آسیب برای تشخیص شدت آسیب در المان هایی که در گام قبلی شناسایی شده بودند استفاده می کند. همچنین، از یک بهینهیاب فراکاوشی به نام بهینه یاب تعادلی به منظور تعیین مقدار متغیرهای مجهول مسئله، که همان مقادیر آسیبدیدگی المان های معرفی شده توسط گام اول هستند، استفاده میشود. روش پیشنهادی همچنین بر روی تعدادی نمونه عددی نیز تست شده است تا کارایی روش در حضور عوامل مزاحم خارجی مانند نویزهای اندازه گیری نیز بررسی گردد. یک مطالعه مقایسه ای برای قیاس نتایج انجام شده است. طبق نتایج، روش پیشنهادی قادر به تشخیص محل و شدت آسیب در سازه های مختلف است و نویزهای اندازهگیری و اطلاعات مودال فقط از چند مود ارتعاشی اول تاثیر چندانی بر دقت نتایج ندارند. یک مطالعه آزمایشگاهی نیز انجام شده است تا کارایی و دقت روش پیشنهادی در سازه های واقعی نیز دیده شود، که طبق نتایج آن، روش به خوبی قادر به تشخیص آسیب بوده است.
پرونده مقاله
طراحی براساس عملکرد، نگرشی نوین بر مباحث طرح لرزهای سازهها میباشد که مبنای آن برخلاف روشهای سنتی طراحی مبتنی بر نیرو، بر تغییر مکانهای سازه استوار است. استفاده از این رویکرد در فرآیند طراحی سازهها موجب دستیابی به سازههایی با عملکرد مناسب و سطح اطمینان قابل قبولی چکیده کامل
طراحی براساس عملکرد، نگرشی نوین بر مباحث طرح لرزهای سازهها میباشد که مبنای آن برخلاف روشهای سنتی طراحی مبتنی بر نیرو، بر تغییر مکانهای سازه استوار است. استفاده از این رویکرد در فرآیند طراحی سازهها موجب دستیابی به سازههایی با عملکرد مناسب و سطح اطمینان قابل قبولی میشود. هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر زلزلههای حوزه دور و نزدیک بر ظرفیت فروریزش و شکنندگی قابهای خمشی بتنی بهینهسازی شده بر اساس عملکرد با استفاده از الگوریتم فراکاوشی مرکز جرم، میباشد. از تحلیل بارافزون در فرآیند بهینه سازی برای کنترل پاسخ های قاب های مورد مطالعه در سطوح عملکردی و از تحلیل دینامیکی افزایشی برای ارزیابی شکنندگی قابهای بهینه بدست آمده، استفاده شده است. با توجه به مقادیر به دست آمده برای نسبت حاشیه فروریزش و نسبت حاشیه فروریزش اصلاح شده برای قابهای 3، 6 و 12 طبقه مشاهده میکنیم نسبت حاشیه فروریزش و به طبع آن ایمنی لرزهای تحت زلزلههای دور گسل بترتیب 7%، 16% و 8% بیشتر از نسبت حاشیه فروریزش و ایمنی لرزهای تحت زلزلههای نزدیک گسل میباشد. به عبارت دیگر سازههای بهینهسازی شده در این مطالعه در برابر زلزلههای نزدیک گسل ایمنی لرزهای کم و شکنندگی بیشتری نسبت به زلزلههای دور گسل دارند.
پرونده مقاله