تجزیه و تحلیل رابطه سرمایه فکری و عوامل توان رقابتی (تغییرات بازده دارایی و فروش شرکت)
محورهای موضوعی : مدیریتمهدی گودرزی 1 , علی اکبر چهارمحالی 2 , احسان رحمانی نیا 3 , هاشم نیکومرام 4 , محسن امینی خوزانی 5
1 - دانشجوی دکتری، گروه حسابداری، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - استادیار، گروه حسابداری، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - گروه حسابداری، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
4 - استاد، گروه حسابداری، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
5 - گروه مهندسی مالی، واحد شهرقدس، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: سرمایه فکری, ارتباطات سیاسی, بازده دارایی ها, توان رقابتی, فروش, حسابداری مدیریت استراتژیک,
چکیده مقاله :
نقش سرمایه فکری و تأثیر آن در موفقیت بنگاهها، اهمیت پرداختن به موضوع سرمایه فکری را دو چندان میکند و افشای این نوع سرمایه نیز، از اهمیت زیادی برخوردار است چراکه افشای بیشتر اینگونه اطلاعات میتواند بر تصمیمهای سرمایهگذاران و تأمینکنندگان مالی و درنتیجه، تخصیص بهینه منابع تأثیر داشته باشد که درنهایت منجر به ایجاد مزیت رقابتی برای بنگاهها میگردد. از سوی دیگر دخالت برخی عوامل بر رابطه بین سرمایه فکری و توان رقابتی شرکتها تاثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر تبیین نقش و اهمیت برخی از این عوامل از جمله حسابداری مدیریت استراتژیک و ارتباطات سیاسی در فرایند تأثیرگذاری سرمایه فکری بر بازده دارایی و فروش از ابعاد توان رقابتی شرکتها میباشد. یافتهها نشان دادهاند که علاوه بر وجود رابطه معنادار مثبت بین سرمایه فکری با بازده دارایی و فروش از ابعاد توان رقابتی، حسابداری مدیریت استراتژیک نیز دارای نقش تعدیلگری فزاینده در ارتباط بین سرمایه فکری با این ابعاد از توان رقابتی بوده و همچنین ارتباطات سیاسی دارای نقش تعدیلگری در ارتباط مثبت بین سرمایه فکری با بعد فروش توان رقابتی میباشد. نتایج این پژوهش بر اهمیت دو عامل حسابداری مدیریت استراتژیک و ارتباطات سیاسی و کنترل آنها در رابطه بین سرمایه فکری و توان رقابتی شرکتها تاکید دارد.
The intellectual capital role on success of companies emphasizes addressing the issue of intellectual capital. Also, disclosure of this type of capital is important since it can affect the decisions of investors and financiers and subsequently the optimal allocation of resources, which leads to competitive advantage creation for companies. Furthermore, involvement of some factors affect the relationship between intellectual capital and companies' competitiveness. The purpose of this research is explaining some of these factors’ role and importance including strategic management accounting and political connections in process of influencing intellectual capital on asset returns and sales from the dimensions of companies' competitiveness. Findings have shown that in addition to the existence of a significant positive relationship between intellectual capital and asset returns and sales from the dimensions of competitive power, strategic management accounting also has an increasing moderating role in the relationship between intellectual capital and these dimensions of competitive power. Also, the political connections has a moderating role in the positive relationship between intellectual capital and sales dimension of competitiveness. The Results of this research emphasize the importance of two factors of strategic management accounting and political connections and their control in the relationship between intellectual capital and companies’ competitiveness.
_|1) ابراهیمی کهریزسنگی، خدیجه و بخردی نسب، وحید. (1398). نقش راهبری شرکتی در حسابداری مدیریت استراتژیک. حسابداری مدیریت، 12(41), 69-89.
2) بحری ثالث، جمال و عبرتی، محمدرضا (1398). اثر ارتباطات سیاسی بر خطر سقوط قیمت سهام با تأکید بر رقابت بازار محصول در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامه علمی-پژوهشی دانش سرمایهگذاری، دوره 8، شماره 29، فروردین، صفحه 275-296
3) برادران حسنزاده، رسول، ابیضی، عیسی و نامور، رامین (1398). تأثیر ارتباطات سیاسی بر مسئولیتپذیری اجتماعی شرکت با تأکید بر رقابت بازار محصول. فصلنامه پژوهشهای تجربی حسابداری، دوره 9، شماره 3 - شماره پیاپی 33، صفحه 301-325
4) پورمحمدیان، میترا و بحری، سجاد (1401). بررسی نقش تعدیلگر ریسک ورشکستگی شرکت بر ارتباط بین سرمایه فکری و ساختار سرمایه. نشریه علمیرویکردهای پژوهشی نوین مدیریت و حسابداری، دوره 6 شماره 21، صفحه 406-418
5) تقوایی یزدی، مریم و همکاران (1399). تأثیر سرمایه فکری بر کارآفرینی سازمانی (مطالعه موردی: پارک علم و فناوری مازندران). نوآوریهای مدیریت آموزشی، شماره 59، صفحه 59-45
6) جوان امانی، ودود و اکبری، حمید (1401). بررسی تأثیر مدیریت دانش و سرمایههای فکری در کسب مزیت رقابتی و اولویتبندی آن به روش AHP (موردمطالعه: شرکت بیمه ایران). علوم و فنون مدیریت اطلاعات، 8 (2).
7) حسینی پور سیدمحمدرضا، پرهیزگار محمدمهدی، حسینی میرزاحسن، جوکار علیاکبر (1397) مدل توان رقابتی در بانکداری الکترونیک. کاوشهای مدیریت بازرگانی.10(20):263-281.
8) رحیمی ریگی، قاسم، مصطفایی، قدرت، کریمی، حمید وشیخ محمدی، امیر (1395) تأثیر اجزای سرمایه فکری بر کارایی شرکتهای پذیرفته¬شده دربورس و اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل تحلیل پوششی داده (DEA). دانش حسابرسی- شماره 63 صفحه - از 149 تا 166.
9) نخعی، کریم، یزدی فر، حسن و فغانی، مهدی. (1400). ارتقای سطح اثربخشی معیارهای رقابتی شرکتها بر اساس تکنیکهای حسابداری مدیریت استراتژیک از طریق تحلیلهای درخت تصمیم و تئوری راف توسعه یافته. پژوهش های تجربی حسابداری، 11(39)، 137-168.
10) Alvino, F. Di Vaio, A. Hassan, R. and Palladino, R. (2021), "Intellectual capital and sustainable development: a systematic literature review", Journal of Intellectual Capital, Vol. 22 No. 1, pp. 76-94.
11) D’Amato. A, (2021). Does Intellectual Capital Impact Firms’ Capital Structure? Exploring the Role of Firm Risk and Profitability. Managerial Finance.
12) Duff, A. (2018). Intellectual capital disclosure: evidence from UK accounting firms. Journal of Intellectual Capital. Vol. 19 No. 4, pp. 768-786.
13) Faccio, M. (2010). Differences between politically-connected and non-connected firms: a cross country analysis. Financial Management, Vol. 39, No. 3, pp. 905-928.
14) Habib, A. & Muhammadi, A. H. (2018). Political connections and audit report lag: Indonesian evidence. International Journal of Accounting & Information Management, Vol. 26, No. 1, pp.59-80.
15) Honggowati, Setianingtyas (2017). Corporate Governance and Strategic Management Accounting Disclosure. Indonesian Journal of Sustainability Accounting and Management. 1. 24. 10.28992/ijsam.v1i1.24.
16) Ibarra-Cisneros, M.A. Hernández-Perlines, F. & Rodríguez-García, M. (2020). Intellectual capital, organisational performance and competitive advantage. European Journal of International Management, 14(6).
17) Jain P. Vyas V. and Roy A. Exploring the mediating role of intellectual capital and competitive advantage on the relation between CSR and financial performance in SMEs. Social Responsibility Journal, 2017. 13(1): p. 1–23.
18) Liu C.H. The relationships among intellectual capital, social capital, and performance-The moderating role of business ties and environmental uncertainty. Tourism Management, 2017. 61: p. 553–561.
19) Namamian, F. Gholizdeh, H. and Bagheri, F. 2011. Intellectual Capital and the method of measurement (2011), Executive Management Conference 1 and 2.
20) Smriti, N. and Das, N. (2018), "The impact of intellectual capital on firm performance: a study of Indian firms listed in COSPI", Journal of Intellectual Capital, Vol. 19 No. 5, pp. 935-964.
21) Xu, Jian & Li, Jingsuo (2019) The impact of intellectual capital on SMEs’ performance in China: Empirical evidence from non-high-tech vs. high-tech SMEs. Journal of Intellectual Capital, Issue publication
|_
فصلنامه مدیریت کسب و کار، شماره ...، پائیز 1402
تجزیه و تحلیل رابطه سرمایه فکری و عوامل توان رقابتی
(تغییرات بازده دارایی و فروش شرکت)
چکیده
نقش سرمایه فکری و تأثیر آن در موفقیت بنگاهها، اهمیت پرداختن به موضوع سرمایه فکری را دو چندان میکند و افشای این نوع سرمایه نیز، از اهمیت زیادی برخوردار است چراکه افشای بیشتر اینگونه اطلاعات میتواند بر تصمیمهای سرمایهگذاران و تأمینکنندگان مالی و درنتیجه، تخصیص بهینه منابع تأثیر داشته باشد که درنهایت منجر به ایجاد مزیت رقابتی برای بنگاهها میگردد. از سوی دیگر دخالت برخی عوامل بر رابطه بین سرمایه فکری و توان رقابتی شرکتها تاثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر تبیین نقش و اهمیت برخی از این عوامل از جمله حسابداری مدیریت استراتژیک و ارتباطات سیاسی در فرایند تأثیرگذاری سرمایه فکری بر بازده دارایی و فروش از ابعاد توان رقابتی شرکتها میباشد. یافتهها نشان دادهاند که علاوه بر وجود رابطه معنادار مثبت بین سرمایه فکری با بازده دارایی و فروش از ابعاد توان رقابتی، حسابداری مدیریت استراتژیک نیز دارای نقش تعدیلگری فزاینده در ارتباط بین سرمایه فکری با این ابعاد از توان رقابتی بوده و همچنین ارتباطات سیاسی دارای نقش تعدیلگری در ارتباط مثبت بین سرمایه فکری با بعد فروش توان رقابتی میباشد. نتایج این پژوهش بر اهمیت دو عامل حسابداری مدیریت استراتژیک و ارتباطات سیاسی و کنترل آنها در رابطه بین سرمایه فکری و توان رقابتی شرکتها تاکید دارد.
واژگان کلیدی: سرمایه فکری، توان رقابتی، بازده دارایی، فروش شرکت
مقدمه
سرمایه فکری به عنوان یکی از مفاهیم اصلی در حوزه مدیریت و مالی مطرح میشود و مطالعه، شناخت و تجزیه و تحلیل آن نیز از اهمیت و ضرورت ویژهای برخوردار است. اگر چه تعاریف متفاوتی از سرمایه فکری در مطالعات مختلف دیده میشود اما روی این که سرمایه فکری در سه حوزه اصلی سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایهی ارتباطی (مشتری) مورد بحث قرار میگیرد، اتفاق نظر وجود دارد. در اقتصاد دانشمحور، از سرمایه فکري به منظـور ایجاد ارزش براي سازمآنها اسـتفاده میشـود. امـروزه شاهد اهمیت سـرمایه فکـري، بـه عنـوان ابـزاري مـؤثر براي افزایش رقابت شرکتها هستیم و این امر موجب ایجاد جایگاه متفاوت و برتر سرمایه فکري شده اسـت (نامامیان و همکاران1، 2011). در دهه اخیر شرکتها، توجه ویژهای را برای اندازهگیری سرمایههای فکری برای ارائه گزارش به طرفهای ذی نفع ابراز کرده و در پییافتن روشی برای ارزیابی داراییهای ناملموس داخلی و استخراج ارزش نامحسوس، در سازمآنها میباشند. در اقتصاد دانش مدرن، سرمایه فکری، انتقال به توسعه نوآورانه، رقابتی و پایدار را نشان میدهد که در آن "افراد" محرک این رشد هستند، زیرا دانشی که آنها دارند مهمترین منبع برای شرکت است. (آلوینو و همکاران2، 2021). از طرف دیگر، امروزه موضوع رقابت میان بنگاهها به موضوع مورد بحث در میان مدیران، سیاستمداران و دانشگاهیان تبدیل شده است. توانایی رقابت اشاره به جایگاه برتر یک شرکت نسبت به رقبایش درآن صنعت دارد. هنگامی که یک شرکت پیوسته سود بیشتری نسبت به دیگر شرکتهای رقیب در همان صنعت به دست آورد، به عنوان یک شرکت با توان رقابتی در این بازار شناخته میشود. بدون دستیابی به توان رقابتی، شرکت توجیه اقتصادی کمی برای ادامه حیات خود خواهد داشت و از نظر مالی رو به زوال خواهد گرایید (حسینی پور و همکاران، 1397). از نگاهی دیگر، مطابق تئوری نمايندگی بین مديران و سرمايه گذاران تضاد منافع وجود دارد و مکانیزمهای نظارتی بايد در جهت کاهش تضادهای نمايندگی برقرار گردد. بنابراین، مديران وابسته به دولت میتوانند منافع گروههای مختلف ذينفع را همسو کنند و بدین ترتیب، حضور آنها مشکلات بین سرمايه گذاران کوچک و بزرگ را کاهش میدهد و جريان اطلاعات به سمت استفادهکنندگان برون سازمانی را تسهیل میکند. علاوه بر آن، در دنیای رقابتی امروز، شرکتها تمايل زيادی به برقراری ارتباط نزديک با دولت و سیاستمداران دارند؛ زيرا اين روابط منافع زيادی نظیر امتیاز دسترسی به بازار، تخفیفهای مالیاتی، دسترسی آسانتر به اعتبارات و يارانههای دولتی در پی دارد، در عوض شرکتهای دارای روابط سیاسی ممکن است منافع به دست آمده ناشی از اين روابط را با سیاستمداران تسهیم نمايند. اين نوع بافت اقتصادی در سطح يک جامعه، اقتصاد مبتنی بر رابطه نامیده میشود. در نظامهای اقتصادی مبتنی بر روابط، ارتباط سیاسی يک منبع مهم ارزش برای شرکتهای دارای اين روابط است (رسول برادران و همکاران، 1397). از سوی دیگر، حسابداری مدیریت استراتژیک، یک مفهوم یکپارچه و جهانی است که از چندین جنبه قابل بررسی است. به عنوان مثال رویکرد بازاریابی، جهت گیری آینده، دیدگاه رقبا، جنبه های غیر مالی و مدیریت کیفیت جامع. حسابداری مدیریت استراتژیک با استفاده از یک سری تکنیک ها ارزیابی می شود و در راستای تحقق استفاده از تکنیک های حسدابداری مدیریت استراتژیک، دو شرط از مفهوم استراتژی باید تحقق یابد. شرط اول چارچوب زمانی بلند مدت و آینده گرا و شرط دوم چشم انداز متمرکز خارجی است (ابراهیمی و بخردی نسب، 1397).
چارچوب نظری و پیشینه پژوهش
الف) مبانی نظری
چارچوب نظری این پژوهش بر تأثیرگذاری سرمایه فکری در رابطه با رقابتپذیری شرکتها همچون مواردی مانند رویکرد عملکرد، رویکرد منابع و رویکرد بازار با ورود متغیرهای تعدیلگر یا میانجی مانند حسابداری مدیریت استراتژیک و ارتباطات سیاسی است. سرمایه فکری اصطلاحی عمومی و شامل داراییهای غیرفیزیکی است که برای شرکت ایجاد ارزش میکند و به واسطه آنها اختراع، بهبود عملکرد نیروی انسانی و طرحهای منحصر به فرد در شرکت را شامل میشود. لذا بحث در مورد رفتار سازمانی یا اقدامات خاص در جهت رسیدن به اهداف و منافع مهم بوده و پرداختن به مباحث نظری اثرگذاری آن بر توان رقابتی شرکتها بسیار با اهمیت میباشد. سرمایه انسانی به عنوان یکی از مؤلفههای سرمایه فکری، در راستای افزایش دانش خود بر دانش سازمان میافزاید و به این طریق موجب پیروزی سازمان در بازار رقابت میشود. توسعه عصر دانش تا حد زیادی به وسیله دو رویکرد سرمایه فکری و توان رقابتی شرکتها شکل گرفته است. هر دوی این مفاهیم در رشد و توسعه شرکتها و ایجاد ثروت برای صاحبان شرکت، حیاتی و سرنوشت ساز بوده و تأثیر بسیار زیادی بر خط مشیهای اجرایی توسط مدیران برای اداره شرکتها دارند. لیکن رویکردهای مطرح شده برای سرمایه فکری میتوانند به افزایش توان رقابتی شرکتها، تحت تأثیر عواملی همچون بهبود حسابداری مدیریت استراتژیک و بازنگری در کنشها و تعاملات سیاسی و همچنین رویکردهای مبتنی بر هوشمندی رقابتی صورت پذیرد. در مجموع میتوان عنوان نمود از منظر نظری، ابعاد مختلف سرمایه فکری از لحاظ سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی در ارتباط با رویکردهای توان رقابتی شرکتها همچون رویکرد عملکرد، رویکرد منابع و رویکرد بازار تأثیر به سزایی داشته که در این کنکاش علمی اثرات ابعاد مختلف آن بر رقابت پذیری شرکتها مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته و در فصل دوم این مجموعه مبانی نظری به تفضیل مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
ب) پیشینه پژوهش
سرمایه فکری اولین بار در سال 1962 توسط ترینر مطرح شد. سال 1969 جان کنت گالبرت3 کسی بود که اصطلاح سرمایه فکری را استفاده کرد. در سال 1980 اولین تلاش برای تدوین صورتهای مالی حاوی سرمایه فکری آغاز شد. سال 1990 اولین پست مدیریت سرمایه فکری در شرکت اسکاندیا تخصیصیافت. در اواسط 1990 اولین گزارش سرمایه فکری توسط اسکاندیا منتشر شد. توجه به هوشمندی رقابتی از سال ۱۹۹۴ شدت گرفت. برخی از صاحبنظران در این زمینه از جمله پروساک، برژرون و ساتون معتقدند اثر مدیریت استراتژیک مایکل پورتر نقش کاتالیزور را در ایجاد علاقه به هوشمندی رقابتی در دهه ۱۹۸۰ ایفا کرده است. از جمله این تأثیرات ایجاد انجمن متخصصان هوشمندی رقابتی در سال ۱۹۸۶ و انتشار مجله تخصصی هوشمندی رقابتی در سال ۱۹۹۰ است. انجمن مختصصان هوش رقابتی، هوشمندی رقابتی را به عنوان یک رویه سیستماتیک و اخلاقی برای جمعآوری، تجزیه و تحلیل و مدیریت اطلاعات کسب و کار خارجی که بر برنامهها، رویکردهای تصمیمگیری و عملیات شرکت تأثیر میگذارد، تعریف میکند. کاهنر4 (1998) آن را به عنوان روشی برای نظارت بر محیط رقابتی با هدف ارائه هوش عملی در سازمان مفهومسازی کرده است. از طرفی ارتباطات سیاسی از لحاظ پيشينة مطالعاتی و علمی قلمرویی نسبتاً جدید به شمار می رود. نیاز این حوزه، از منظر آکادميک، به مطالعات پژوهشی و علمی دهة 1950 و پس از جنگ جهانی دوم به ویژه مطالعات هارولدلاسدون در زميندة پروپاگاندا (تبليغات سياسی) بازمی گردد.
روش شناسی پژوهش
پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی، از نظر صبغه پژوهش میدانی، از بعد زمان گذشتهنگر، از نظر نوع پژوهش کمّی، از جهت رویکرد، استقرائی و از جنبه تحلیل دادهها علّی میباشد و تلاش دارد تصویری از تأثیر سرمایه فکری بر روی توان رقابتی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را ارائه دهد. این مطالعه تأثیر دو عامل تعدیلگر حسابداری مدیریت استراتژیک و ارتباطات سیاسی را بر روابط بین شاخصهای معرف سرمایه فکری و دو مورد از عوامل تشکیل دهنده توان رقابتی شرکتها در قالب مدل رگرسیونی چندگانه مورد تحلیل و تفسیر قرار داده است. به منظور تعیین ضرورت استفاده از مدل دادههای تابلویی (ناهمسانی عرض از مبدأ) یا تلفیقی (یکسان بودن عرض از مبدأ) و جهت تخمین مدل، از آزمون F لیمر استفاده شده است. چنانچه بر اساس نتایج حاصل از آزمون F لیمر روش دادههای تابلویی انتخاب شود در این صورت تعیین اینکه تفاوت عرض از مبدأ واحدهای مقطعی به طور ثابت (اثرات ثابت) یا تصادفی عمل نماید آزمون هاسمن به کار گرفته شده است. درنهایت، به منظورتحلیل، از روش برآورد بر اساس دادههای پانل و با هدف ارزیابی کلیت الگوی رگرسیون به کار گرفته شده، و معناداری ضرایب پارامترهای الگوی رگرسیون از آمارههای مربوطه استفاده شده است.
مدل های پژوهش
همبستگی بین متغیر وابسته و متغیرهای پیش بینی کننده که هر کدام از آنها تا حدودی با این متغیر همبستگی دارند، دارای اهمیت زیادی است. روشی که از طریق آن متغیرهای پیش بینی کننده ترکیب میشوند، “رگرسیون چند متغیره” نام دارد. در این روش، یک معادله رگرسیون چند متغیره محاسبه میشود که ارز شهای اندازه گیری شده پیش بینی را در یک فرمول خلاصه میکند. ضرایب معادله برای هر متغیر، بر اساس اهمیت آن در پیش بینی متغیر ملاک محاسبه و معین میشود. درجه همبستگی بین متغیرهای پیش بینی کننده در معادله رگرسیون چند متغیره و متغیر وابسته، به وسیله ضرایب نشان داده میشود (سرمد، 1384). در این پژوهش برای برآورد تأثیر عوامل سرمایه فکری بر توان رقابتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی مورد بررسی، از دو مدل رگرسیونی جداگانه استفاده شده است. مدلهای رگرسیون به کار گرفته شده بر اساس مبانی نظری و منطبق با مطالعات تجربی پیشین الهام گرفته شده است.
v : اندازه شرکت i در سال t v : اهرم شرکت i در سال t v : مقدار ثابت و و ... : ضرایب مدل v : شاخص حسابداری مدیریت استراتژیک شرکت i در سال t که در آن:
|