نقدی بر آثار داستانی علی دشتی و محمّد حجازی
محورهای موضوعی : فصلنامه بهارستان سخن
1 - گروه زبان و ادبیّات فارسی، واحد بستان آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، بستانآباد، ایران.
کلید واژه: داستان, کلید واژهها: ادبیّات درباری, علی دشتی, محمّد حجازی,
چکیده مقاله :
چکیده از دیدگاه رواج و یا محدودیتهای ادب فارسی و بخصوص در زمینۀ داستاننویسی، سالهای 1300 تا 1320 دورۀ کاملاً متمایزی است. نیروهای آزادی خواه که خود را پیروز انقلاب مشروطه می دانستند، آرزو داشتند که روند پیروزی و تغییر ساختار اجتماعی همچنان ادامه یابد؛ امّا در برابرآنها قدرت نوخاستهای هم وجود داشت که خواهان تحکیم پایه های قدرتش بود. مبارزه برای کسب قدرت که در تمامی زمینه های اجتماعی وجود داشت، ادبیّات را نیز تحت تأثیر قرار داد. آزادی خواهان در پی افشاگری و آگاهی بخشیدن به مردم بودند و قدرت نوپای پهلوی میخواست با از بین بردن موانع و سرکوب مخالفان، در نظر مردم ایران، به سلطنت خود مشروعیّت بخشد. هر دو طرف به اهمیّت ادبیّات و بخصوص داستاننویسی پی برده بودند و آرزو داشتند که از نیروی تأثیربخش داستان، اسلحهای برای پیشبرد خواستههای خویش بسازند. در نتیجه، دو گونه ادبیّات و داستان نویسی با اهداف متفاوت، در جامعۀ ایرانی رواج یافت که می توان آنها را ادبیّات درباری و ادبیّات مردمی نامید. سناتور علی دشتی و سناتور مطیع الدّوله محمّدحجازی پیشوایان ادبیّات درباری بودند و تنها هدفشان سرگرم کردن مردم و سوق دادن افکار عمومی به مسائل دیگری بود که در رأس آنها مهرورزی های افراطی و لذّت طلبی های بی بند و بار وجود داشت تا افکار عمومی به رویدادها و مشکلات اجتماعی توجّه چندانی نداشته باشد. در این مقاله داستان های این دو نویسنده درباری از نظر محتوا مورد بررسی قرارگرفته است تا مشخّص شود این دو نویسندة سیاستمدار و مورد اعتماد دربار، کدام مسائل را در رأس نوشته های خود قرار میدادند و از میان انبوه مشکلات اجتماعی کدام یک برای ایشان اهمّیّت داشته است.
Abstract From the view point of the promulgation or limitations of Persian Literature, especially in story-writing field, the years 1320 – 1300 are of thorough significance. The liberal forces who considered themselves the winners of constitution revolution, wished that the victory process and social structure be continued. But in front of them there were new powers that wanted to strengthen its bases. Struggling to attain power which existed in all ranks of society, had influence on the literature, too. The liberalists wanted to unmask the reality to the ordinary people; and the newly founded Pahlavi power wanted, by eliminating the impediment and suppressing the opposition, to legitimize its monarchy in the view of people. Both sides had understood the importance of literature, especially story-writing, and wanted to take benefits of its impact to develop their desires. Consequently, two types of literature and story-writing , with different purposes, were developed in Iranian society which can be called : court and folk literature. Senator Ali Dashti and Senator Motioddowleh Mohammad Hejazi were the leading figures of court literature and their only purposes were to entertain people and lead their minds to other problems including extravagant love and unbridled self-indulgence to divert people's attention from social problems. The stories of these two court writers, in this article, have thematically been investigated to show which of the problems were of importance in their ideas.
فهرست منابع و مآخذ
1- آرینپور، یحیی، (1374)، از نیما تا روزگار ما، تهران: زوّار، چاپ اوّل.
2- استعلامی، محمّد، (2535)، ادبیّات دوره بیداری و معاصر، تهران: دانشگاه، چاپ اوّل.
3- حجازی، محمّد، (1341)، ساغر، تهران: نیلوفر، چاپ یازدهم.
4- _________ ، (1345)، زیبا، تهران: ابنسینا، چاپ نهم.
5- _________ ، (1352)، مجموعه آثار محمّد حجازی، تهران: امین، چاپ دوّم.
6- خشکباری، حسین، (1381)، داستان کوتاه در ایران، تهران: ثریّا، چاپ اوّل.
7- دشتی، علی، (بیتا)، جادو، (الف)، بیجا.
8- ______ ، (بیتا)، فتنه، (ب)، بیجا.
9- ______ ، (بیتا)، هندو، (ج)، بیجا.
10- ذوالفقاری، حسن، (1386)، سر دلبران، تهران: مازیار، چاپ اوّل.
11- رائین، اسماعیل، (1357)، فراموش خانه و فراماسونری در ایران، تهران: امیرکبیر، چاپ پنجم.
12- ریپکا، یان، (1351)، تاریخ ادبیّات ایران. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.