الزامات اجتماعی خلفا در توجّه به ادبا و نفوذ واژگان فارسی (عصر اوّل عبّاسی)
محورهای موضوعی :
فصلنامه بهارستان سخن
سعید حمیدی
1
,
محبوب مهدویان
2
1 - دانشجوی دکتری گروه تاریخ و تمدّن ملل اسلامی، واحد خوی، دانشگاه آزاد اسلامی، خوی– ایران.
2 - گروه تاریخ و تمدّن ملل اسلامی، واحد خوی، دانشگاه آزاد اسلامی، خوی – ایران.
تاریخ دریافت : 1398/02/28
تاریخ پذیرش : 1398/06/09
تاریخ انتشار : 1398/09/01
کلید واژه:
کلید واژهها: الزامات اجتماعی,
واژگان فارسی,
نمادهای ایرانی,
ادیبان,
چکیده مقاله :
چکیده
خروج تمدّن اسلامی از مهد عربی و آشنایی با همسایگان، حدود اسلام را مستعدّ اختلاط فرهنگی نمود، تا این که عبّاسیان در میدان رقابت با امویان، آگاهانه به انتخاب سیاست ایرانگرایی همت گماردند و با درک ضرورت نفوذ مفاهیم ایرانی از طریق واژگان فارسی، عصر اوّل عبّاسی را به دفتر ثبت این افتخار مبدل کردند. گرچه در این نوسازی ادبی دبیران و مترجمان نیز مشارکت داشتند، امّا ادیبان به تأسّی از عناصر باستانی و با قلم لطافت و زبان کفایت، حیاتی پویا بدان بخشیدند. پژوهش حاضر بر آن است تا ضمن اشاره به الزامات اجتماعی خلفا در پذیرش واژگان ایران زمین، به ثمربخشی آنها در توجّه ادبا به مفاهیم باستانی و علاقه به انعکاس نمادهای ایرانی بپردازد. دست آورد پژوهش مینمایاند که بکارگیری واژگان فارسی، با هدف جبران خلاء فرهنگی در خلافت و ضرورت ابقاء مضامین تمدّنی انجام گرفته است. مفاهیمی همراستا با سنن غنی و حکمت عامّپسند که قابلیّت انتقال یافتند. همچنین نشانگر است که واژگانی همسو با طبیعت شهرنشینی گزینش شده و با همّت ادبا وبه شوق شعرا، فقدان عناصر بومی در آنان نتوانست خللی به ماندگاریشان در کانون مرزهای عربی وارد نماید.
چکیده انگلیسی:
Abstract
The egression of Islamic civilization from the Arabic cradle and its familiarity with the neighbors made the Islamic boundaries ready to mix with other cultures, and the Iran-biased policy and adorned the first period of the Abbasid era with Persian terms. Although in this literary innovation the transcribers and translators had also taken part, the literary men, following the ancient elements, endowed a new life to it by their exquisite writings. The present research is , by alluding to the caliphs' social stipulations in acceptance of the Persian vocabulary, to deal with their utility in paying attention to the ancient concepts and reflection of Iranian symbols. The result of the research indicates that using the Farsi words has been fulfilled by the purpose of retaliation to the cultural vacuum in the caliphate and the necessity of retaining the civilization themes which were transferred along with the rich traditions of the lowest common denominator wisdom. It also indicates the terms which have been selected with the nature of urbanization and with the will of the literary men and the enthusiasm of the poets, the lack of the native element couldn't affect their stability inside the boundaries of the Arabic territory.
منابع و مأخذ:
فهرست منابع و ماخذ
ابن رومی، عبدالله بن جریج، (1998)، دیوان، بیروت: دارو مکتبه هلال.
ابن طقطقی، محمّد بن علی بن طباطبا، (1389)، تاریخ الفخری، چ پنجم، تهران: انتشارات علمی فرهنگی.
ابن معتز، عبدالله، (2004)، دیوان، تحقیق مجید طراد، الطبعه الاولی، بیروت: دارالکتب العربی.
ابن ندیم، محمّد بن اسحاق، (1366)، الفهرست، ترجمة رضا تجدّد، تهران: انتشارات اساطیر.
ابونواس، حسن بن هانی، (1418)، دیوان، شرح و ضبط نصوصه، عمر فاروق الطباع، بیروت: شرکتدار الارقم بن ابی الارقم ااطبتعه و النشر.
آبی، منصور بن الحسین، (1990)، نثر الدر، مصر: قاهره.
آذرشب، محمّدعلی و دیگران، (1435)، الالفاظ الفارسیه فی آثار جاحظ، السنه الرابعه، العدد الثالث عشر.
اصفهانی، حمزه، (1388)، سنی الملوک و الرض الانبیا، ترجمة جعفر شعار، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
انیس، ابراهیم، (1991)، اللغه بین القومیه، قاهره: دارالمعارف.
بشار بن برد، (1957)، دیوان، شرح و تکمیل محمّد الطاهر بن عاشور، الجز الثالث، القاهره: مطبعه لجنه التألیف و الترجمه و النشر.
بهار(ملک الشّعرا)، محمّدتقی، (1370)، سبک شناسی، تهران: امیر کبیر.
بیرونی، ابوریحان، (1422)، آثارالباقیه عن القرون الخالیه، با تعلیق و تحقیق پرویز اذکایی، تهران: میراث مکتوب.
جاحظ، ابوعثمان عمرو بن بحر، (1423)، البیان و التبیین، بیروت، داراحیا التراث العربی.
_________________ ، (1998)،البیان و التبیین، تحقیق عبدالسّلام محمّد هارون، قاهره: مکتبه الخانجی.
_________________ ، (1948)، البیان، تحقیق عبدالسّلام محمّد هارون، قاهره.
جرجی زیدان، (1987)، تاریخ تمدّن الاسلامی، الجز الخامس، قاهره: دارالمعارف.
حموی، یاقوت، (1380)، معجم البلدان، تهران: توس.
حنفی، احمد، (1940)، مقالة موسیقی العربیه، مجلّة الهلال.
دیلمی، مهیار، (1344)، دیوان مهیار دیلمی، دارالکتب المصریه، قاهره: الطبعه الاولی.
راثی، محسن، (1381)، مقدّمه فی اللغه الفارسیه، تهران: شورای گسترش زبان و ادبیّات فارسی.
رافعی، مصطفی صادق، (1974)، تاریخ الآداب العربی، بیروت: دارالثقافه.
زرّینکوب، عبدالحسین، (1377)، تاریخ مردم ایران قبل از اسلام، جلداوّل، تهران: امیرکبیر.
______________، (1369)، روزگاران ایران، تهران: سخن.
سیوطی، جلالالدّین، (1368)، المزهر فی العلوم اللغه و انواعها، شرح احمدجاد المولی و لآخرون، بیروت: دار احیا الکتب العربیه.
شفیعی کدکنی، محمّدرضا، (1383)، صور خیال در شعر فارسی، چاپ نهم، تهران: آگاه.
صفا، ذبیح الله، (1372)، دورنمایی از فرهنگ ایرانی و اثر جهانی آن، تهران: هیرمند.
صولی، ابی بکر محمد بن یحیی، (1341 ق)، ادب الکتاب، مصر: قاهره.
ضیف، شوقی، (1995)، تاریخ الدب العربی(العصرالجاهلی)، قاهره: دارالمعارف.
طبری، محمّد بن جریر، (1965)، تاریخ الرسل و الملوک، بیروت: بی نا.
عاکوب، عیسی، (1989)، تأثیر الحکم الفارسیه فیالادب العربی، دمشق: للدراسات و الترجمه و النشر.
غنیمی هلال، مصطفی، (1373)،ادبیّات تطبیقی، ترجمة مرتضیآیت اللهزاده هاشمی، تهران: امیرکبیر.
فاخوری، حنا، (1986)، الجامع فی التاریخ الادب العربی، الطبعه الاولی، بیروت: دارالجلیل.
فارمر، هنری جورج، (1377)، موسیقی در ایران و سرزمینهای اسلامی، ترجمة علی محمّد حقشناس، فصلنامة موسیقی ماهور، شماره اوّل.
فرای، ریچاردن، (1363)، عصر زرّین فرهنگ ایران، ترجمة مسعود رجب نیا، تهران، انتشارات سروش، چاپ دوم.
فردوسی، ابوالقاسم، (1374)، شاهنامه، زیر نظر ری رابرتکس، تهران.
فره فروشی، بهرام، (1354)، کارنامه اردشیر بابکان، تهران: دانشگاه تهران.
کریستن سن، آرتور، (1336)، موسیقی و تمدّن اسلامی، تاریخ و تمدّن ایران به همکاری جمعی از دانشوران ایران شناس اروپا.
ماسیون، لوبی، (1369)، تمدنن اسلامی در قرن چهارم، ترجمة عیرضا زکاوتی، تهران: امیرکبیر.
متز، آدام، (1364)، تمدّن اسلامی در قرن چهارم، ترجمة علیرضا زکاوتی، تهران: امیرکبیر.
محمّدی ملایری، محمّد، (1384)، تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی، تهران: توس.
مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین بن علی، (1965)، مروج الذهب و معادن الجوهر، بیروت، الشرکه العلمیه للکتاب.
_______________ ، (1370)، مروج الذهب و معادن الجواهر، بیروت: دارالندلس.
یارشاطر، احسان، (1347)، فرهنگ واژههای فارسی در زبان عربی، تهران: انجمن آثار ملّی.
یوهان فک، العربیه، (1951)، ترجمة عبدالحلیم نجار، قاهره.
_||_