مطالعه جامعهشناختی رویکرد جوانان به همباشی و همزیستیهای نوپدید (مورد مطالعه: شهر تهران)
محورهای موضوعی : خانوادهناهید حسینی 1 , سیدمحمد سیدمیرزایی 2 , باقر ساروخانی 3
1 - دانشجوی دکتری جامعه شناسی گروه های اجتماعی، واحد علوم و تحقیقات. دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - استاد گروه جمعیت شناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - استاد گروه جامعه شناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: جوانان, ازدواج, همزیستی, عقلانیت, همباشی,
چکیده مقاله :
همزیستیهای نوپدید یا همباشی، شیوهای از زندگی مشترک بدون عقد و پیوند رسمی ازدواج است و در سالهای اخیر در ایران مطرح شده و پژوهشهای پراکندهای در مورد آن صورت گرفته است. این تحقیق با هدف واکاوی رویکرد معنایی جوانان نسبت به همباشی و با روش کیفی از نوع تحلیل تماتیک انجام شده است. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمه ساختاریافته به صورت فردی و گروههای کانونی است. نمونهگیری هدفمند با حداکثر تنوع تا اشباع داده به تعداد 28 نفر دختر و پسر ساکن در مناطق مختلف شهر تهران بوده است. تجزیه و تحلیل دادههای متنی با تکنیک کدگذاری روشهای کیفی انجام و اعتبار تحقیق با مثلث توافق کدگذاران و بر پایه رویه تحقیق برلکات مورد دقت قرار گرفت. دو رویکرد اصلی خوش بینانه و منفی نگر حاصل این واکاوی است که هر دو مبتنی بر نوعی از عقلانیت وبری است. به این معنا که افراد با رویکرد منفی نگر این پدیده را به دلیل مغایرت مذهبی، فرهنگی، قانونی، هنجاری و در نهایت غیرعقلانی بودن آن، بر اساس عقلانیت معطوف به ارزش، رد و کنش ناظر به ارزشها را برمیگزینند. دسته دوم اگرچه بر اساس دلایلی همچون بازی نقش و گریز از مواجهه با مشکلات ازدواج و احتمالاً تجربه تلخ طلاق آن را انتخابی عقلانی میدانند. منتهی عقلانیتی صوری و ناظر به جنسیت است. اما استراتژی این گروه هوشمندانه و کنش موکول به بازتولید فرهنگی پدیده و فرهنگسازی آن در جامعه است.
Emerging cohabitation or cohabitation is a way of life without marriage and formal marriage, and in recent years in Iran and scattered research has been done about it. The aim of this study was to investigate the semantic approach of young people towards companionship and is done with a qualitative method of thematic analysis. Data collection tools are semi-structured interviews with individuals and focus groups. The analysis of textual data was performed by the technique of coding qualitative methods and the validity of the research was examined in accordance with the agreement of the coders and based on the Berlakat research procedure. The two main approaches, positive and negative, are the result of this analysis, both of which are based on a kind of Weberian rationality. In other words, people with a negative approach to this phenomenon due to religious, cultural, legal, normative and ultimately irrational contradictions, based on value-oriented rationality, choose the rejection and action of values. The second group, however, considers it a rational choice for reasons such as role-playing and avoiding the problems of marriage and possibly the bitter experience of divorce. It is the culmination of a formal and gender-oriented rationality. But the strategy of this intelligent group and action depends on the cultural reproduction of the phenomenon and its culture in society.
_||_