هدف: نتایج تحقیقات پیشین نشان داده است که استفاده از بدهیهای کوتاهمدت در نهایت میتواند موجب عملکرد مالی نامطلوب شرکت در بلندمدت گردد. نظریههای مالی رفتاری نیز بیان میدارد که در تصمیمگیری مدیران و سرمایهگذاران، علاوه بر اطلاعات، یکسری دیدگاهها و فاکتورهای روانشن چکیده کامل
هدف: نتایج تحقیقات پیشین نشان داده است که استفاده از بدهیهای کوتاهمدت در نهایت میتواند موجب عملکرد مالی نامطلوب شرکت در بلندمدت گردد. نظریههای مالی رفتاری نیز بیان میدارد که در تصمیمگیری مدیران و سرمایهگذاران، علاوه بر اطلاعات، یکسری دیدگاهها و فاکتورهای روانشناختی نیز تصمیم آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی تاثیر خودشیفتگی مدیران بر ساختار سررسید بدهیها میباشد.
روششناسی: با استفاده از دادههای 85 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در دوره زمانی 1397 تا 1401، آزمون فرضیهها با استفاده از رگرسیون چندگانه صورت گرفته است.
یافتهها: پس از تجزیه و تحلیلهاي آماري، نتایج حاصل از فرضیههاي پژوهش حاکی از آن است که خودشیفتگی مدیران بر ساختار سررسید بدهیها تاثیر مثبت و معناداری دارد. در این پژوهش از دو شاخص نسبت پاداش مدیران و اندازه امضای مدیران برای سنجش خودشیفتگی مدیران استفاده شده است.
دانش افزایی: نتایج حاصل از فرضیههاي پژوهش حاکی از آن است که خودشیفتگی مدیران بر ساختار سررسید بدهیها تاثیر مثبت و معناداری دارد. بدین معنی که با افزایش خودشیفتگی مدیران، استفاده از بدهیهای کوتاهمدت افزایش مییابد. مدیران خودشیفته سعی میکنند ساختار داراییها و ساختار سررسید بدهی را به منظور پرداخت بدهیها مطابقت دهند. از اینرو، در دوره تحت مدیریت آنها، دوره سررسید ساختار بدهی زمانی کاهش مییابد که شرکت بتواند سود خود را افزایش دهد.
پرونده مقاله