نگاهی به بومی سروده های لرستان
محورهای موضوعی : زبان، گویش ها و ادبیات لری
1 - استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، ایران.
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فرهنگیان، ایران.
کلید واژه: لرستان, بومیسروده, چهلسرو, لاوه لاوه,
چکیده مقاله :
ادبیات بومی، گنجینۀ شایستهای است که از گذشتگان برای ما به ارث مانده است. این نوع ادبیات به معنای خاص خود به ادبیاتی گفته میشود که در منطقهای خاص به وجود آمده باشد. ادبیات بومی لرستان یکی از بخشهای ارزشمند ادبیات بومی اقوام ایرانی است. در این مقاله به بررسی بخشی از فرهنگ عامۀ مردم لرستان با عنوان بومیسرودهها میپردازیم و ضمن معرفی تاریخچۀ این سرودههای بومی، جایگاه آنها را در بین مردم لرستان بررسی میکنیم. همچنین ضمن معرفی انواع ادب محلی مردم لرستان، به معرفی چهلسرو (چهل سرود)، مور، لاوه لاوه (لالایی)، کارآواها، بیت مشگه، دایم بوی و عاشقانهها به عنوان مهم ترین انواع بومیسرودههای لرستان خواهیم پرداخت. با بررسی و معرفی بومیسرودههای این مردم، این نتیجه حاصل شد که شعر و موسیقی، بخش جداییناپذیر زندگی مردم لرستان است و اگر بگوییم جانمایۀ فرهنگ عامۀ لرستان است سخنی گزاف نخواهد بود. مردم لرزبان برای همه جوانب زندگی خود از هنگام تولد تا لحظۀ مرگ، اشعار و موسیقیهایی دارند که در شرایط مختلف، کارکردهای متفاوتی دارند و با بهرهگیری از این سرودهها، بخشهای مختلف زندگی خود را لذّتبخش و خاطرهانگیز میکنند.
Native literature is a worthy treasure inherited from our ancestors. This kind of literature in its special sense refers to a literature that has been created in a particular region. The native literature of Lorestan is one of the precious parts of Iranian folk’s native literature. In this paper, we will investigate a part of the popular culture of people of Lorestan, the native poems and their place in the community of Lorestan, while introducing their history. We will also introduce the Chell Sero (forty songs), Mur, Laue Laue (Lullaby), work songs, couplets Mashga, Dayam Buye and romances as the most important types of native poems of Lorestan .Poetry and music are inseparable parts of the Lorestan people, and if we say that they are the cause of popular culture, we have not exaggerated. These people have some poems and music for all aspects of their life from birth to death, which have various functions in different situations.
- اسدیان خرمآبادی، محمد(1358)، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و آموزش عالی، مرکز مردمشناسی ایران.
- ایزدپناه، حمید(1376)، تاریخ جغرافیایی و اجتماعی لرستان، تهران: انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
- جمالزاده، سیدمحمدعلی(1341)، فرهنگ لغات عامیانه، تهران: فرهنگ ایران زمین.
- حاجی زاده میمندی، مسعود(1384)، الگوی پژوهش در فرهنگ عامه، یزد: علم نوین.
- رضایی دیورودی، محسن(1391)، فرهنگ عامه(مهندسی فرهنگی فرهنگ عامه در ایران)، چابکسر: نوین پویا.
- شمیرانی، کیوان(1368)، راهنما: برای کند و کاو در فرهنگ مردم و حفظ و اشاعه آن، تهران: انتشارات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
- عسگری عالم، علیمردان(1388) ادبیات شفاهی قوم لر، تهران: انتشارات آرون.
- عسگری عالم، علیمردان(1388)، ضرب المثلها و تکبیتهای سور و سوگ زبان لکی، خرم آباد: شاپورخواست.
- گوهریپور، مرتضی(1393)، فرهنگ عمومی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.
- موسوی، سید سیامک(1380)، سوگ سرایی و سوگ خوانی در لرستان، خرم آباد: انتشارات افلاک.
- همایونی، صادق(1379)، ترانههای محلی فارس، شیراز: بنیاد فارس شناسی.
- یوسفی، مسعود(1387)، مویههای سرزمین من، خرم آباد: انتشارات شاپورخواست.
- یوسفی ، جعفر(1389)، اقوام ایرانی (قوم لُر)، تهران: انتشارات امیرکبیر .
- ارشد، معصومه و همکاران(1398)، «تحلیل زیبایی شناختی چهل سرو»، دوماهنامۀ فرهنگ و ادبیات عامه، سال 7، ش 25، صص 127-155 .
- دستغیب، عبدالعلی(1380)، «دربارۀ ادبیات بومی»، مجلۀ ادبیات داستانی، ش 56، شهریور و مهر 1380، صص 14- 27.
- ذوالفقاری، حسن و لیلا احمدی(1388)، «گونه شناسی بومیسرودههای ایران»، فصلنامه ادبپژوهی، ش 7 و 8.
- فرهادی، مرتضی(1379)، «ترانههای کار، کارآواهای ازیادرفته کارورزان و استادکاران»، فصلنامه علوم اجتماعی، ش 11 و 12، صص 111-114.
- کمال الدینی، سیدمحمدباقر، جاویدان خرد، محمد(1394)، «اشعار کار در کهگیلویه و بویراحمد»، دوفصلنامه فرهنگ و ادبیات عامه، سال 3، ش 5، بهار و تابستان 1394، صص 29-49.
- همایونی، صادق(1376)، «بومیسرود، آینه زندگی»، مجلۀ شعر، پاییز، ش 21، صص 40-43.
_||_