مقایسه پریشانی هیجانی، خودکارآمدی خوردن، بامداد گرایی و سبک های مقابله ای افراد مبتلا و غیر مبتلا به اختلال پرخوری با کنترل شاخص توده بدنی
محورهای موضوعی : علوم تربیتیالهام فارسی مدان 1 , سودابه شیرانی بروجنی 2 , طیبه شریفی 3
1 - دانشگاه آزاد شهر کرد
2 - دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی، دانشگاه آزاد شهر کرد،
3 - عضو هیات علمی و استاد یار دانشگاه آزاد شهر کرد.
کلید واژه: خودکارآمدی, شاخص توده بدنی, اختلال پرخوری, بامدادگرایی, روانشناسی سلامت,
چکیده مقاله :
هدف پژوهش حاضر مقایسه افراد مبتلا به اختلال پرخوری و افراد غیر مبتلا از لحاظ، سبکهای مقابلهای، بامدادگرایی، خودکارآمدی در زمینه خوردن، استرس، اضطراب و افسردگی با کنترل شاخص توده بدنی بود. روش این پژوهش، توصیفی از نوع علی- مقایسهای است. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان اردبیل تشکیل میدادند که 53 نفر از افراد مبتلا به اختلال پرخوری با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه تشخیصی، مطابق با پنجمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی به عنوان گروه بیمار و 61 نفر نیز به عنوان گروه غیر بیمار انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای شاخص افسردگی اضطراب و استرس لویندا (1995) ، مقیاس بامدادگرایی اسمیت، ریلی و میدکیف (1989)، پرسشنامه پرخوری گورمالی و همکاران (1982)، مقیاس خودکارآمدی در کنترل وزن کلرک و همکاران (1991) و سبکهای مقابلهای بیلینگنز و موس (1981) بود و دادهها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بعد از کنترل شاخص توده بدنی، افراد مبتلا به اختلال پرخوری اضطراب و افسردگی بیشتر و خودکارآمدی کمتری در کنترل خوردن داشتند. آنها از سبک مقابلهای هیجان-مدارتری استفاده میکردند و تمایلات عصرگرایانه آنها نسبت به افراد غیر بیمار بالاتر بود. بنابراین توجه به پریشانی هیجانی، خود کارآمدی در مدیریت تغذیه، نوع شخصیت بامدادگرایی و سبکهای مقابلهای میتواند نقش مهمی در مدیریت پرخوری این بیماران داشته باشد.
The aim of present study was comparison coping styles, morningness, self-efficacy in eating, stress, anxiety and depression in binge eating disorder patients with normal people by controlling body mass index. In this study 53 student out of 392 with binge eating disorder selected by diagnostic questionnaire and interview according to Fifth Edition of the Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders also 64 normal students were selected by simple random method. The tools that used in this study was Composite Scale of Morningness (CSM), Lynda's Depression Anxiety Stress Scales (DASS), Weight efficacy Life Style Questionnaire, Binge Eating Scale and Coping Styles Questionnaire. Data were analyzed using multivariate analysis of covariance. The results showed that after controlling BMI, patients with binge eating disorder had more anxiety and depression and less self-control. They used the more emotion-focused coping strategies and eveningness tendencies was higher than non-patients. Therefore, attention to emotional distress, self-efficacy in nutrition management, morningness, and coping styles, can play an important role in the management of these patients.
_||_