هدف: هدف پژوهش حاضر افزایش درک چارچوبهای اخلاقی و قوانین رفتار حرفهای و نحوه استفاده از این چارچوبها در تصمیمگیری اخلاقی است.روش: این پژوهش کاربردی از نوع توصیفی و پیمایشی است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بوده و جامعه مورد مطالعه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه چکیده کامل
هدف: هدف پژوهش حاضر افزایش درک چارچوبهای اخلاقی و قوانین رفتار حرفهای و نحوه استفاده از این چارچوبها در تصمیمگیری اخلاقی است.روش: این پژوهش کاربردی از نوع توصیفی و پیمایشی است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بوده و جامعه مورد مطالعه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاههای استان گلستان، در فاصله زمانی مهر تا آبان ماه 1400 بودند. 239 پاسخنامه از جامعه مورد مطالعه دریافت شد. دادهها ابتدا در نرمافزار اکسل وارد شده، سپس با استفاده از نرمافزار اسمارت پی ال اس نسخه (3)، با استفاده از مدل معادلات ساختاری، روابط بین متغیرهای دو فرضیه پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: آییننامه رفتار حرفهای انجمن حسابداران رسمی آمریکا و هیئت استانداردهای اخلاق بینالمللی حسابداران، به عنوان کدهای حرفهای حسابداران، و الماس تقلب به عنوان قدرت تصمیمگیری حسابداران، در چارچوبهای اخلاقی چندگانه حسابداری، تاثیر معناداری دارد.نتیجهگیری: در حرفه حسابداری، مسائل حوزه اخلاقی بسیار حائز اهمیت است. بهطوری که میزان حساسیت پیرامون گروههای فعال در این حوزه، از منظر اخلاقی و کدهای حرفهای رفتار، دوچندان میشود. ارتباط دو سویه جامعه و حرفه، شرایطی را ایجاد میکند که ناگزیر باید تابع ضوابط دقیقی باشد که دو طرف را به حقوق یکدیگر آگاه کند. از آنجایی که حسابداران بیشتر در معرض چارچوبها و کدهای حرفهای قرار میگیرند، بنابراین، باید طوری رفتار کنند که گویی رفتارشان در حال رعایت یک قانون اخلاقی جهانی است. بدین ترتیب حسابداران ملزم به رعایت اصول اساسی صداقت، عینیت، صلاحیت حرفهای و دقت لازم، رازداری و رفتار حرفهای هستند.
پرونده مقاله
هدف: هدف این مطالعه، تبیین نظری ویژگی رفتاری بیشاطمینانی مدیران، در تصمیمگیریهای مدیریتی است.روش: روش پژوهش حاضر، روش شناخت تاریخی در چارچوب مطالعات کتابخانهای و از نوع پژوهشهای نظری- تحلیلی است.یافتهها: مدیرانی که دارای اعتمادبهنفس بالا هستند، اکثراً نسبت به تصم چکیده کامل
هدف: هدف این مطالعه، تبیین نظری ویژگی رفتاری بیشاطمینانی مدیران، در تصمیمگیریهای مدیریتی است.روش: روش پژوهش حاضر، روش شناخت تاریخی در چارچوب مطالعات کتابخانهای و از نوع پژوهشهای نظری- تحلیلی است.یافتهها: مدیرانی که دارای اعتمادبهنفس بالا هستند، اکثراً نسبت به تصمیمات خود و نتایج آنها در زمینه تصمیمات سرمایهگذاری، بسیار خوشبین میباشند. ریسک گزارشگری مالی در شرکتهایی که مدیران آنها دارای خوشبینی هستند، شدیدتر است.نتیجهگیری: در حالت کلی، سطح مطلوبی از اعتمادبهنفس بیشازحد مدیریت وجود دارد. زمانی که این سطح مطلوب حاصل بشود، اعتمادبهنفس مدیران ارشد مزایای بیشتری را به ارمغان میآورد و در عین حال فراتر از این حد مطلوب اعتمادبهنفس، منجربه سرمایهگذاری ناکارآمد خواهد شد و ممکن است که به ارزش شرکت آسیب برساند. به قانونگذارانو صاحبان سهام شرکتها پیشنهاد میشود به منظور کاهش احتمال انحراف در گزارشگری مالی شرکتها، به ویژگیهای مدیران و میزان پایبندی آنها به اجرای استانداردها و اصول حسابداری توجه کنند. در این راستا بهبود ساختار سازمانی شرکتها میتواند تأثیرگذار باشد.
پرونده مقاله
هدف: دسترسی به وجوه نقد برای شرکتها، در تحقق برنامههای سرمایهگذاری بسیار کلیدی است، اما ممکن است در شرایط مختلف، تاثیرپذیری سرمایهگذاری از جریان نقد تغییر کند. بر همین اساس، مطالعه حاضر به بررسی تاثیر محدودیت مالی و بیشاعتمادی مدیران بر حساسیت سرمایهگذاری به جریان چکیده کامل
هدف: دسترسی به وجوه نقد برای شرکتها، در تحقق برنامههای سرمایهگذاری بسیار کلیدی است، اما ممکن است در شرایط مختلف، تاثیرپذیری سرمایهگذاری از جریان نقد تغییر کند. بر همین اساس، مطالعه حاضر به بررسی تاثیر محدودیت مالی و بیشاعتمادی مدیران بر حساسیت سرمایهگذاری به جریان نقد پرداخته است.روش: نمونه آماری مورد مطالعه شامل 153 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1392 تا 1400 است و اطلاعات مورد نیاز از صورتهای مالی حسابرسی شده که در سایت کدال موجود است، گردآوری شدهاند. در این مطالعه هشت فرضیه تبیین شده است که با استفاده از تکنیکهای اقتصادسنجی رگرسیون اثرات ثابت و رگرسیون پروبیت، در نرمافزار ایویوز مورد آزمون قرار گرفتهاند.یافتهها: جریان نقد تاثیر مثبت و معناداری بر سرمایهگذاری و بیشسرمایهگذاری دارد. همچنین محدودیت مالی، حساسیت مثبت سرمایهگذاری و بیشسرمایهگذاری به جریان نقد را افزایش میدهد، ولی بیشاعتمادی مدیران تاثیری بر حساسیت سرمایهگذاری و بیشسرمایهگذاری به جریان نقد ندارد. با این وجود، زمانی که تعامل محدودیت مالی و بیشاعتمادی مدیران، در نظر گرفته میشود، حساسیت مثبت سرمایهگذاری و بیشسرمایهگذاری به جریان نقد، تقویت میشود که حاکی از نقش مهم محدودیت مالی در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری است.نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه با حمایت از تئوری حساسیت سرمایهگذاری به جریان نقد، نشان میدهد که محدودیت مالی، بیشاعتمادی مدیران و جریانهای نقد، همگی نقشی حیاتی در تصمیمگیریهای سرمایهگذاری شرکت ایفا میکنند.
پرونده مقاله
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تنوع جنسیتی در هیأت مدیره بر اجتناب مالیاتی، با در نظر گرفتن نقش تعدیلگری مسئولیتپذیری اجتماعی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای1393-1400 است.
روش: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بو چکیده کامل
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تنوع جنسیتی در هیأت مدیره بر اجتناب مالیاتی، با در نظر گرفتن نقش تعدیلگری مسئولیتپذیری اجتماعی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای1393-1400 است.
روش: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند، از این میان، 105 شرکت به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. از تحلیل آماری رگرسیون خطی چندمتغیره برای آزمون فرضیههای پژوهش استفاده گردید. برای آزمون فرضیهها نیز از دادههای تابلویی استفاده شده است.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان میدهد که تنوع جنسیتی در هیأت مدیره، رابطه مثبت و معناداری با مسئولیتپذیری اجتماعی دارد. همچنین تنوع جنسیتی در هیأت مدیره، رابطه منفی و معناداری با اجتناب مالیاتی دارد. مسئولیتپذیری اجتماعی رابطه بین تنوع جنسیتی در هیات مدیره، با اجتناب مالیاتی را تشدید میکند.
نتیجهگیری: به مدیران، سرمایهگذاران و اعتباردهندگان پیشنهاد میشود با وجود تأثیر تنوع جنسیتی در هیأت مدیره، بهمنظور جلوگیری از اعمال رفتار فرصتطلبانۀ مدیران و اجتناب مالیاتی شرکت، در تصمیمگیریهای خود به تنوع جنسیتی در هیأت مدیره توجه بیشتری کنند. به حسابرسان مالیاتی نیز توصیه میشود به شرکتهایی که فعالیتهای غیرمسئولانۀ اجتماعی دارند، توجه بیشتری نشان دهند؛ زیرا امکان فعالیتهای اجتناب مالیاتی در آن شرکتها بیشتر از دیگران است. مدیران شرکتهایی که مسئولیت اجتماعی بیشتری داشتهاند، میتوانند با ارائۀ صورتهای مالی شفاف و با پررنگ نشان دادن اینکه در برابر سهامداران احساس مسئولیت بیشتری دارند، برای جذب سرمایۀ بیشتر اقدام کنند.
پرونده مقاله
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل اثرگذاری در دورههای کوتاهمدت و بلندمدت دو شکل مالیات بر درآمد و مالیات بر ارزشافزوده، بر روی این دو شاخص اقتصاد کلان برای دوره 1370 تا 1400 میباشد. در این مطالعه برای برآورد ضرایب، با توجه به نتیجه آزمون ریشه واحد و ایستایی متغیره چکیده کامل
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل اثرگذاری در دورههای کوتاهمدت و بلندمدت دو شکل مالیات بر درآمد و مالیات بر ارزشافزوده، بر روی این دو شاخص اقتصاد کلان برای دوره 1370 تا 1400 میباشد. در این مطالعه برای برآورد ضرایب، با توجه به نتیجه آزمون ریشه واحد و ایستایی متغیرها در سطح و با یک وقفهگیری از روش خودتوضیحی با وقفههای گسترده (ARDL)، استفاده شده است.یافتهها: نتایج نشان میدهد که هر دو مدل (متغیر وابسته مدل اول: تورم، و متغیر وابسته مدل دوم: تولید ناخالص داخلی) دارای روابط بلندمدت میباشند. در مدل نخست، نتایج نشان میدهد که در بلندمدت، مالیاتها دارای اثرات تورمی بوده، و از سوی دیگر، برخلاف انتظار گروهی از کارشناسان، تحمیل مالیاتها در بلندمدت، تولید ناخالص را بهبود خواهد بخشید. همچنین مقدار ECT(-1) برای هر دو مدل به صورت مورد انتظار و برابر 775/0- و 901/0- میباشد که به معنای بازگشت به تعادل بلندمدت در کمتر از دو دوره، پس از ورود شوک میباشد.نتیجهگیری: پیشنهاد میشود با بررسی سایر متغیرهای مالی کلان، نسبت به ارزیابی سایر متغیرها و اثرگذاری آنها بر متغیرهای اقتصاد کلان توجه بیشتری مبذول گردد.
پرونده مقاله
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی استفاده از کلانداده در رابطه میان حاکمیت هیئت مدیره و تأخیر در گزارش حسابرسی است.
روش: تعداد 152 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1395-1400 بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. همچنین برای بررسی رابطه میان چکیده کامل
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی استفاده از کلانداده در رابطه میان حاکمیت هیئت مدیره و تأخیر در گزارش حسابرسی است.
روش: تعداد 152 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1395-1400 بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. همچنین برای بررسی رابطه میان حاکمیت هیئت مدیره، بکارگیری کلانداده، و تأخیر در گزارش حسابرسی، از حداقل مربعات معمولی، مدلسازی معادله ساختاری، استفاده شده است.
یافتهها: نتایج نشان داد که میتوان از کلانداده به عنوان پیشبینیکننده تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده کرد. همچنین هنگامی که از کلانداده به عنوان میانجی استفاده میشود، حاکمیت هیئت مدیره تأثیر معناداری روی تأخیر در گزارش حسابرسی دارد.
نتیجهگیری: این پژوهش، سرمایهگذاران و ذینفعان را نسبت به اهمیت بکارگیری کلانداده و رویههای حاکمیت شرکتی در کاهش تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی آگاه میسازد. همچنین میتواند در ایجاد الزامات گزارش حسابرسی و اِعمال قوانین جهت تضمین انتشار بهموقع گزارش حسابرسی، به قانونگذاران کمک نماید. همچنین تحقیق حاضر شواهد خاصی از نقش بکارگیری کلانداده در میانجیگری رابطه میان حاکمیت هیئت مدیره و تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی را فراهم میکند.
پرونده مقاله