ادبیات تعلیمی یکی از انواع کهن ادب فارسی است که علاوه بر ارتباط گستردهای که با دیگر انواع ادبی از جمله حماسه، غنا، عرفان و طنز دارد، با دانشهایی چون علوم سیاسی، اجتماعی و علم کلام نیز پیوند مستمر و گاه مستقیم دارد؛ ازاینرو با توجه به اهمیت گفتمانهای مختلف اجتماعی در چکیده کامل
ادبیات تعلیمی یکی از انواع کهن ادب فارسی است که علاوه بر ارتباط گستردهای که با دیگر انواع ادبی از جمله حماسه، غنا، عرفان و طنز دارد، با دانشهایی چون علوم سیاسی، اجتماعی و علم کلام نیز پیوند مستمر و گاه مستقیم دارد؛ ازاینرو با توجه به اهمیت گفتمانهای مختلف اجتماعی در شکلگیری ایدئولوژی حاکم بر جوامع و تجلی آن در نحوۀ تفکر اقشار گوناگون جامعه، در این تحقیق، قصد بر آن است که با واکاوی ریشههای اجتماعی، سیاسی و کلامیِ مضامین اندرزی از دورۀ سلجوقی تا تیموری، درک روشنتری از چگونگی شکلگیری مضمونهای تعلیمی در شعر این دوره، که برخی از آنها تا دورۀ مورد بحث سابقه نداشته‎اند، ارائه شود و علل شکلگیری آنها تبیین گردد. البته در پژوهش حاضر از مضامین عام تعلیمی، که در تمام ادوار ادب فارسی نمونههای زیادی دارند، صرفنظر شده و تنها به بیان تعالیمی پرداخته شده است که ارتباط مستقیمی با شرایط اجتماعی و اندیشههای کلامی دارند.
پرونده مقاله
مقولۀ تأثیرپذیری و تأثیرگذاری علما و دانشمندان در بیان افکار و عقاید آنها، یکی از موضوعاتی همیشگیِ مدنظر و مطالعۀ پژوهشگران بوده است. در این مقاله نیز تأثیرپذیری مولانا جلالالدین محمد بلخی از امام محمد غزّالی در باب برخی مسائل تربیتی از قبیل تربیت تدریجی و خودشناس با چکیده کامل
مقولۀ تأثیرپذیری و تأثیرگذاری علما و دانشمندان در بیان افکار و عقاید آنها، یکی از موضوعاتی همیشگیِ مدنظر و مطالعۀ پژوهشگران بوده است. در این مقاله نیز تأثیرپذیری مولانا جلالالدین محمد بلخی از امام محمد غزّالی در باب برخی مسائل تربیتی از قبیل تربیت تدریجی و خودشناس با تکیه بر کتابهای کیمیای سعادت و احیاء علومالدین غزّالی، و مثنوی معنوی و دیوان کبیر مولانا، مورد نظر قرار گرفته است.
از آنجایی که غزّالی و مولانا بهلحاظ تاریخی وحوادث زندگی با یکدیگر قرابت دارند، در بحث تعلیم و تربیت و اصولی که این دو عارف بلندپایه به آنها اشاره کردهاند، تأثیرپذیری مولانا از غزّالی در باب مسائل تربیتی و تعلیمی درخور بررسی است. این نوشتار با روش تحلیل محتوا میکوشد تا به این سؤال، یعنی اثرپذیری مولانا در اظهار اندیشهها و افکار خود از ابوحامد غزّالی پاسخ دهد. این تحقیق نشان میدهد که مولوی در رعایت تشویق و تنبیه، ایجاد انگیزه، نظرداشت تفاوتهای شخصیتی، غور در بُعد باطنی، مهیا کردن شرایط توبه و توکل و دوری از گناه، از غزّالی تأثیر فراوان پذیرفته است تا جایی که میتوان برخی آراء مولانا را ترجمان افکار غزّالی دانست.
پرونده مقاله
درونمایه و هدف اصلی سفرنامهها انتقال تجربیات، دیدهها و شنیدههای نویسنده است. نویسندگان کوشیدهاند تفاوتهای فرهنگی و مظاهر مختلف تمدنهای هر ملت را در آثار خود نشان دهند. هرچند هدف آنها بازتاب آموزههای اخلاقی و ایجاد اثری تعلیمی نیست، در پویش ناشناختهها، عادات و چکیده کامل
درونمایه و هدف اصلی سفرنامهها انتقال تجربیات، دیدهها و شنیدههای نویسنده است. نویسندگان کوشیدهاند تفاوتهای فرهنگی و مظاهر مختلف تمدنهای هر ملت را در آثار خود نشان دهند. هرچند هدف آنها بازتاب آموزههای اخلاقی و ایجاد اثری تعلیمی نیست، در پویش ناشناختهها، عادات و اخلاق مردم را انعکاس میدهند. هدف مقالۀ حاضر یافتن آموزههای تعلیمی در سفرنامههایی چون سفرنامۀ ناصرخسرو، اولین سفرنامۀ منثور نوشتهشده در قرن پنجم، سفرنامۀ نزاری قهستانی از اولین سفرنامههای منظوم که اواخر قرن هفتم در قالب مثنوی سروده شد و بیشتر اثری تعلیمی است تا سفرنامهای، و خسی در میقات جلال آلاحمد، بهعنوان نمونهای از سفرنامههای معاصر، انتخاب شد که مشحون از نکات اخلاقیاجتماعی است. مبانی اخلاقی و اندرزی هر سۀ آنها برجسته گردید. معیار گزینش این سه اثر آن بوده است که توجه خوانندگان به همۀ انواع سفرنامهها جلب شود؛ زیرا غالب تصور بر آن است که سفرنامهها فقط بهشکل نثر نگارش یافتهاند. نکتۀ دیگر آنکه بزرگانی که بهدلیل آثاری خاص مشهورند، اثرهایی هم دارند که میتواند در دیگر انواع ادبی بدرخشد. مهمترین هدف، یافتن و معرفی ادیبانی است که آثار سفرنامهای دارند. نتیجۀ پژوهش نشان میدهد تاکنون بخش بسیاری از سفرنامهها از منظر ادب تعلیمی نادیده گرفته شدهاند. بهطور کلی، این آثار مصادیقی از ادبیات تعلیمی به شمار میروند. دستاورد بعدی آنکه ناصرخسرو بیشتر بر نکات اخلاقی در اجتماع تأکید دارد و نزاری بر رعایت اخلاق فردی؛ اما آلاحمد اصلاح عقاید مذهبی را موجب تغییر در رفتار میداند.
پرونده مقاله
ادب تعلیمی یکی از اغراض بنیادی سخن، و هدف آن آموزش اخلاق، تهذیب نفس و مهارتهای زندگی است. این گونۀ ادبی، از دیرباز در ادب فارسی حضوری برجسته داشته و در غزل فارسی نیز از موضوعات پربسامد بوده است. غزل حافظ سرشار از مضامین اندرزگونه است. حافظ از اشارات اندرزی غافل نمی چکیده کامل
ادب تعلیمی یکی از اغراض بنیادی سخن، و هدف آن آموزش اخلاق، تهذیب نفس و مهارتهای زندگی است. این گونۀ ادبی، از دیرباز در ادب فارسی حضوری برجسته داشته و در غزل فارسی نیز از موضوعات پربسامد بوده است. غزل حافظ سرشار از مضامین اندرزگونه است. حافظ از اشارات اندرزی غافل نمیماند و با بهرهگیری از شیوههای خاص روایت، پردازش صحنه و انتخاب شخصیت مناسب، اندرزهای ترغیبی و تحذیریاش را با بهترین شیوههای فصاحت و بلاغت، با مخاطب در میان میگذارد. حافظ با آگاهی از میراث تعلیمی گذشتۀ ادب فارسی و عربی و شناخت این گونۀ ادبی، از شیوههای خاص برای بیان اندرزهایش بهره میگیرد. حافظ، بنا بر اقتضای کلام، از صحنهپردازی، شخصیتگزینی و چگونگی لحن بیان و دیگر شیوههای روایت، برای انتقال اندرز بهره میبرد. در این پژوهش، به پیشینۀ ادب تعلیمی در گذشتۀ ادب فارسی، چگونگی اندرزگزاری، شأن و جایگاه اندرزگزاران، شیوههای انتقال اندرز، خاستگاه و سرچشمۀ اندرزهای حافظ و بسامد موضوعی اشعار حکمی شاعر، اشاره شده است. حافظ از داستانهای شاهنامه و شخصیتهای آن، قصص اسلامی، امثال، کلیلهودمنه و قابوسنامه، برای پردازش اندرزهایش بهره میبرد. کاربرد عنصر طنز در پارهای از اندرزهای حافظ، شیوهای بلاغی برای مبارزه با ریاکاران است. حافظ در برابر مُفتی زمان ناشنیده پند است؛ اما فتوای پیر مغان را به گوش دل میشنود. در این پژوهش، به شیوههای اندرزگزاری حافظ از زبان سومشخص، پیران، اندرزهای طنزآمیز و مقابله با طبقات ریاکار و اندرزپذیری از پیر مغان اشاره شده و بسامد موضوعی اندرزهای حافظ بهصورت نمودار نشان داده شده است.
پرونده مقاله
سالهاست که وجود و چگونگی ساختار مثنوی معنوی محل بحث است. اگر مثنوی از نوع ادب تعلیمی باشد، ساختار آن همان طرح درسی مثنوی است. نیز بر اساس ماهیت رمزی متون عرفانی میبایست بازخوانی آن در گرو بازگشایی رمزهای زبان عرفانی مولوی از طریق تتبع آنها در آثاری از باشد که تقدم ز چکیده کامل
سالهاست که وجود و چگونگی ساختار مثنوی معنوی محل بحث است. اگر مثنوی از نوع ادب تعلیمی باشد، ساختار آن همان طرح درسی مثنوی است. نیز بر اساس ماهیت رمزی متون عرفانی میبایست بازخوانی آن در گرو بازگشایی رمزهای زبان عرفانی مولوی از طریق تتبع آنها در آثاری از باشد که تقدم زمانی بر مثنوی داشتهاند؛ زیرا در تعلیم، معلم ناگزیر از رعایت عهدهای ذهنی و و روشهای بیانی است که از ابتدا برگزیده است. در این پژوهش برای آزمودن صحت این فرضیه، دو بیت متوالی تمثیلیِ نخستین حکایت مثنوی، داستان معروف شاه و کنیزک، و ارتباط آنها با یکدیگر و با کل داستان، نمونه قرار گرفت. با تکیه بر ابیات و جملاتی از آثار منظوم و منثور مولوی که پیش از مثنوی تصنیف شدهاند و نیز تکیه بر ابیات خود مثنوی، خوانش دو بیت مورد بررسی قرار گرفت و با شروح دیگر مقابله شد و این نتایج حاصل شد: نخست اینکه دو بیت مورد پژوهش، موقوفالمعانی و مصداق صنعت ادبی براعت استهلال و لذا مبین مضمون نخستین داستان مثنوی هستند. دیگر اینکه مضمون دو بیت شناختِ امر اولی از امر ثانوی است. دو دیگر اینکه چون هدف غایی سلوک مولوی بر اساس نینامه، بازگشت به اصل است، مضمون داستان نخست آشکار می کند که راه بازگشت به اصل در سلوک روحانی مولوی مبتنی بر شناخت است. بر اساس این یافتهها میتوان گفت که برای یافتن ساختار مثنوی بهعنوان اثری از ادب تعلیمی صوفیانه، خوانش روشمند آثار متقدم مولوی مبتنی بر رمزگشایی و کشف زبان عرفانی او شرط اساسی است.
پرونده مقاله
ادبیات تعلیمی کهنترین نوع ادبی در ایران است که از زیرشاخههایی چون پند و اندرز، زهد و اخلاقیات تشکیل شده و پیوندی ناگسستنی با اخلاق دارد و همّ خود را در راستای پرورش قوای روحی و تربیت نفس انسانی به کار میگیرد. بخش وسیعی از ادبیات تعلیمی را اندرزنامهها تشکیل میدهند ک چکیده کامل
ادبیات تعلیمی کهنترین نوع ادبی در ایران است که از زیرشاخههایی چون پند و اندرز، زهد و اخلاقیات تشکیل شده و پیوندی ناگسستنی با اخلاق دارد و همّ خود را در راستای پرورش قوای روحی و تربیت نفس انسانی به کار میگیرد. بخش وسیعی از ادبیات تعلیمی را اندرزنامهها تشکیل میدهند که غالباً بهصورت نثر و با نگرشی اخلاقی بهمنظور تعلیم شیوههای کشورداری و همچنین بهبود زندگی فردی و اجتماعی نگاشته شدهاند. در نوشتار حاضر، برجستهترین متون تعلیمی نثر فارسی که در فاصلۀ قرون پنجم تا هفتم، به شکل اندرزنامههای سیاسی نگاشته شدهاند، با رویکردی اخلاقی و با نیمنگاهی به اخلاق اسلامی مورد واکاوی قرار گرفت و نشان داده شد که مواردی چون تأکید بر نابرابری، جبرگرایی و اعتقاد به بخت و تقدیر، تعصبات نکوهیدۀ عقیدتی و مذهبی، تحقیر زن، پرداختن به آداب و فواید میخواری، عشقورزیهای حرام، تأیید و توصیۀ تلویحی برخی رذایل اخلاقی، ناپاکی زبان و رعایت نکردن عفت کلام، از بدآموزیهای این نوع متون تعلیمی هستند و عامل اصلی وجود آنها ساختار طبقاتی و استبدادی است و سایر عوامل مانند محتوای متون تعلیمی، آمیختگی جریانهای فکری، واقعبینی نویسندگان و جهتگیریهای آنان در ارتباط با عامل اصلی در پیدایش این بدآموزیها مؤثر بودهاند.
پرونده مقاله
انتقام که امروزه نوعی ناهنجاری اخلاقی و عدالت بدوی به شمار میرود، از جمله پندارهای حاکم بر آثار حماسی است که در ایلیاد و اودیسۀ هومر، همانند حلقههای ارتباطی، حوادث را منطقی و پیوسته کرده و در هر سه بخش اساطیری، پهلوانی و تاریخی شاهنامه، امری بسیار مهم و واجد قداست ت چکیده کامل
انتقام که امروزه نوعی ناهنجاری اخلاقی و عدالت بدوی به شمار میرود، از جمله پندارهای حاکم بر آثار حماسی است که در ایلیاد و اودیسۀ هومر، همانند حلقههای ارتباطی، حوادث را منطقی و پیوسته کرده و در هر سه بخش اساطیری، پهلوانی و تاریخی شاهنامه، امری بسیار مهم و واجد قداست تلقی شده است. با توجه به اینکه یکی از بهترین روشهای تبیین هر مسئلهای، مقایسۀ آن با نمونهای همشأن و همجنس است، نوشتار حاضر با هدف بررسی رویکرد اقلیمهای حماسهساز ایران و یونان در خصوص انتقام، اقسام انتقام و انگیزههای شکلگیری آن را در حماسههای مذکور بررسی کرده تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا انتقام از بنمایههای شاخص آثار حماسی و اصلاساسی و قابل احترام بوده است؟ یافتههای تحقیق که به روشتوصیفیتحلیلی انجام شده، نشان میدهد که انتقامهای مقدس در این آثار، انتقامهایی اجتماعی هستند که در غیاب هنجارهای قانون رسمی کشور، در قالب قصاص و مجازات خطاکاران به وقوع پیوسته است. این انتقامها که صورت ابتدایی کیفر و مجازات عمومی به شمار میروند، در شاهنامه، بیشترین و در اودیسه، کمترین فراوانی را دارند و بهدلیل برخورداری از جنبۀ تأدیبی و تأمینی، ضمن جلوگیری از گسترش فساد و ناامنی در جامعه، ضامن اجرای عدالت و حیات افراد بودهاند.
پرونده مقاله