هجو از فروع ادبیات غنایی به شمار میرود و مانند هر گونۀ ادبی دیگر دارای ویژگیهایی است که آن را از گونههای دیگر جدا میکند. پژوهش حاضر در حوزه ادبیات غنایی و با هدف مقایسه تحلیلی هجو در شعر سنایی غزنوی، جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی و خاقانی شروانی که از شاعران بزرگ سده چکیده کامل
هجو از فروع ادبیات غنایی به شمار میرود و مانند هر گونۀ ادبی دیگر دارای ویژگیهایی است که آن را از گونههای دیگر جدا میکند. پژوهش حاضر در حوزه ادبیات غنایی و با هدف مقایسه تحلیلی هجو در شعر سنایی غزنوی، جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی و خاقانی شروانی که از شاعران بزرگ سده ششم هجری و سبک سلجوقی هستند، صورت گرفته است. در این پژوهش، به شیوۀ کاربرد اوزان عروضی، موسیقی، ایدئولوژی و واژگان گزیدۀ شامل استفاده از نامهای جانوران در هجو، استفاده از ساخت مصغر، به کارگیری واژههای تابو و نیز هجوهای پنهان و آشکار شخصی و اجتماعی در شعر این سه شاعر پرداخته شده است. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که زبان خاقانی و جمالالدین در هجو از سنایی عفیفترست، اگر چه زبان هجو در سنایی و خاقانی نسبت به جمالالدین، تندتر، گزندهتر و هتاکتر است، اما استوار و زیبا بیان شده و قدرت آنها را بر قلمرو الفاظ و تعبیرات شاعرانه به حد کمال نشان میدهد.
پرونده مقاله
نظامی عشق را ساری در سراسر عالم وجود میداند و اعتقاد دارد همۀ کائنات اعم از جمادی، نباتی، حیوانی و انسانی نسبت به هم جنس خود کشش و جذبهای دارند؛ یعنی جذب و انجذاب میان همجنسان در سراسر جهان جاری است. همین نکته، جذبهای ایجاد کرد که پژوهشی بر روی آن انجام شود؛ این مقا چکیده کامل
نظامی عشق را ساری در سراسر عالم وجود میداند و اعتقاد دارد همۀ کائنات اعم از جمادی، نباتی، حیوانی و انسانی نسبت به هم جنس خود کشش و جذبهای دارند؛ یعنی جذب و انجذاب میان همجنسان در سراسر جهان جاری است. همین نکته، جذبهای ایجاد کرد که پژوهشی بر روی آن انجام شود؛ این مقاله به طور تفضیلی، عشق میان آدمیان را بررسی میکند که شامل گونۀ اصلی دوگانۀ عشقهای حقیقی و مجازی است و چون هر یک از این دو به نظامهای مستتر و مستقر تعلق دارند، یگانه و گونهگون به جلوه آمدهاند. عشق حقیقی حاصل تأمّل در نظام مستتر هستی است که یگانه و بحت و بسیط است، به خدا اختصاص دارد و عشق مجازی چون متوجه آفریده های خداوند و نظام مستقر موجودات است، رنگارنگ و گونهگون جلوه مینماید. در این مقام، منظومههای نظامی به بازنمایی عشقهای مجازی (عذری و کامجو) و حقیقی (عشق به خدا و پیامبر) اختصاص مییابد.
پرونده مقاله
زبان نگاه، زبانی رمزی و اشارهای میان انسانهاست که در شرایط مختلف، با حرکات و سکنات چشم، با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. چشمها، بهترین دریچۀ قلب افراد هستند؛ چون به کمک آنها، میتوان بسیاری از مفاهیم و احساساتی را که هیچگاه نمیتوان با زبان، آنها را به درستی منتقل چکیده کامل
زبان نگاه، زبانی رمزی و اشارهای میان انسانهاست که در شرایط مختلف، با حرکات و سکنات چشم، با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. چشمها، بهترین دریچۀ قلب افراد هستند؛ چون به کمک آنها، میتوان بسیاری از مفاهیم و احساساتی را که هیچگاه نمیتوان با زبان، آنها را به درستی منتقل کرد، به طرف مقابل انتقال داد. در دنیای شاعران، ارتباط عاشقان واقعی در بیشتر مواقع با همین زبان صورت میگیرد. در واقع، با اشتعال شعلۀ عشق در دل آنها، زبان گفتار، قدرت خود را در گویایی، به چشمها میدهد. ارتباط عمیق والدین با فرزندان نیز اغلب از طریق ارتباط چشمی صورت میگیرد. همچنین افراد ناشنوا که از نعمت زبان گفتار محروم هستند، میتوانند در کنار استفاده از انگشتان برای تفهیم منظور خود به دیگران، از زبان نگاه نیز یاری بگیرند. در واقع، زبان نگاه میتواند زبان بیزبانی آنها باشد و موجب تسهیل ارتباط با افراد عادی جامعه گردد. این مقاله به بررسی و تبیین اهمّیّت زبان نگاه، در روابط مختلف اجتماعی و همچنین دلایل برتری آن بر زبان گفتار میپردازد. گفتنی است که این بررسی، بیشتر بر مبنای متون نظم فارسی صورت گرفته است.
پرونده مقاله
نوع ارتباط انسان با خدا بر کیفیت رابطه با خود، دیگران و طبیعت تأثیر مستقیم دارد. انسان در رابطه با خدا، تصورات متعددی دارد که دو تصور خدای متشخص و غیر متشخص از همه مهمتر است. قشیری از بزرگان مشایخ صوفیه است که با تأکید بر مقیّد بودن انسان به کسب معرفت خداوند و پیروی از چکیده کامل
نوع ارتباط انسان با خدا بر کیفیت رابطه با خود، دیگران و طبیعت تأثیر مستقیم دارد. انسان در رابطه با خدا، تصورات متعددی دارد که دو تصور خدای متشخص و غیر متشخص از همه مهمتر است. قشیری از بزرگان مشایخ صوفیه است که با تأکید بر مقیّد بودن انسان به کسب معرفت خداوند و پیروی از شریعت پیامبر از سویی و شناخت جایگاه انسان در هستی از سوی دیگر بر روابط چهارگانه ارتباط انسان با خدا، خود، دیگر انسانها و طبیعت تأکید فراوان دارد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با واکاوی ترجمۀ رساله قشیریه، به بررسی ارتباط انسان با خدا، خود، دیگران و طبیعت از منظر قشیری میپردازد. نتیجه پژوهش نشان میدهد که وی با درک خاصی از تصور خدای متشخص(انسان وار)در نحوه ارتباط انسان با خود، دیگران و طبیعت، آموزهها و اندیشههای والایی دارد که این مقاله به تحلیل و نقد هر کدام از این ارتباطات پرداخته است.
پرونده مقاله
کهنالگوها، مفاهیم مشترکی هستند که ریشه در ناخودآگاه جمعی انسانها دارند. این اصطلاح را نخستین بار یونگ در بحث ناخودآگاه جمعیاش مطرح کرد و آن را آرکیتایپ – الگوی نخستین، صورت مثالی، صورت ازلی- نامید. کهنالگوها را میتوان شامل تصاویر، مایهها و انگارهها و نوع د چکیده کامل
کهنالگوها، مفاهیم مشترکی هستند که ریشه در ناخودآگاه جمعی انسانها دارند. این اصطلاح را نخستین بار یونگ در بحث ناخودآگاه جمعیاش مطرح کرد و آن را آرکیتایپ – الگوی نخستین، صورت مثالی، صورت ازلی- نامید. کهنالگوها را میتوان شامل تصاویر، مایهها و انگارهها و نوع دانست. کهنالگوی منجی از انواع مایهها و انگارهها و مفاهیم مشترکی است که میان جوامع و فرهنگها و ادیان مختلف وجود دارد. منجی، فردی است که در زمانی خاص که اصولاً زمان پایان دنیا و دورۀ اوج سختیها و بدبختیهای انسان و سلطۀ تاریکی و پلشتیها در این دنیاست، ظهور میکند. این اندیشه، علاوه بر این که دغدغۀ ذهنی انسانهای گذشته و ادیان مختلف بوده است، اندیشه و تفکری است پویا و زنده که امروزه و تا زمانی که انسانی روی زمین نفس میکشد، در جریان خواهد بود. فروغ فرخزاد نیز، در جایگاه شاعری برجسته و متفکر، به این مسأله نظر داشت، بدان میاندیشید و این امر یکی از دغدغههای ذهنی او بود. مقالۀ حاضر، به بررسی کهنالگوی منجی در شعر کسی که مثل هیچ کس نیست فروغ میپردازد. این شعر پنجمین شعر در دفتر ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد است. این مقاله با توجه به عناصر و اجزای خود شعر نشان میدهد که این فردی که فروغ از آن سخن میگوید، کسی نیست جز منجی.
پرونده مقاله
شعر نظامی، زنده و رنگارنگ است؛ ترکیبی از رنگهای لطیف و زیبا. نظامی، از توصیف نقش و نگارهای زیبا و تصاویر پر زرق و برق لذّت میبرد و مانند نقّاشی چیرهدست که با روح رنگ آشناست، با دقّت و صحّت، طرح خام ذهن را با قلمموی بیان رنگآمیزی میکند و از این ترکیبِ هنرمندانه، نق چکیده کامل
شعر نظامی، زنده و رنگارنگ است؛ ترکیبی از رنگهای لطیف و زیبا. نظامی، از توصیف نقش و نگارهای زیبا و تصاویر پر زرق و برق لذّت میبرد و مانند نقّاشی چیرهدست که با روح رنگ آشناست، با دقّت و صحّت، طرح خام ذهن را با قلمموی بیان رنگآمیزی میکند و از این ترکیبِ هنرمندانه، نقشی روحنواز و ماندگار رقم میزند. رنگها، در شرایط متفاوت با القای حالات روانی خاص مانند آرامش یا اضطراب، تأثیر ویژهای بر روی رفتارهای فردی و اجتماعی افراد خواهند داشت.نقش رنگ در هنر نیز انکارناپذیر است. روانشناسی امروز در زمینۀ نقش رنگ در ذهن و زندگی انسان به حقایقی دست یافته که ردّ پای آن را در کلام نظامی به روشنی میتوان دید. از سوی دیگر، کشف هالههای رنگین الکترومغناطیسی انرژی در اطراف بدن و جزییات مربوط به آنها، از دستیافتههای نوین دانش فراروانشناسی است که از زوایای گوناگون روانشناختی و غیرروانشناختی انطباق درخور توجّهی با هفت پیکر نظامی دارد. بنا بر آن چه خواهیم خواند، گزافه نیست اگر بگوییم شاعر نقشپرداز گنجه، حقیقت رنگ را درک کرده، هویّت آن را میشناسد و نه از سر تصادف، بلکه در کمال دقّت نظر و هوشیاری، نقش شعر خود را رنگآمیزی میکند. پژوهش پیش رو بر همین اساس به طور مختصر به تفسیر جنبههای روانشناختی و فراروانشناختی هفت پیکر میپردازد.
پرونده مقاله
شکل گیری مکتب رمانتیسم در اواخر قرن هیجدهم و اوایل قرن نوزدهم اتّفاق افتاد که نیازهای بشری از جمله نیازهای اجتماعی، فردی و معنوی مسبّب به وجود آمدن مکتبی با نام مکتب رمانتیسم شد و این نهضتی بود که بر علیه مکتب کلاسیسیسم قد علم کرد. در این پژوهش که با روش تحلیلی- توصیفی چکیده کامل
شکل گیری مکتب رمانتیسم در اواخر قرن هیجدهم و اوایل قرن نوزدهم اتّفاق افتاد که نیازهای بشری از جمله نیازهای اجتماعی، فردی و معنوی مسبّب به وجود آمدن مکتبی با نام مکتب رمانتیسم شد و این نهضتی بود که بر علیه مکتب کلاسیسیسم قد علم کرد. در این پژوهش که با روش تحلیلی- توصیفی از طریق اسناد کتابخانه ای انجام شده است با نگاهی بر مکتب رمانتیسم در ادبیّات غرب و همچنین تأثیر آن بر ادبیّات معاصر ایران، کوشش شده است اشعار رمانتیک سه شاعر معاصر ایران، سهراب سپهری(1359 ـ 1307)، مهدی اخوان ثالث(1369 ـ 1307) و فروغ فرخزاد(1313 - 1345) از جنبة رمانتیسم و تأثیرگذاری این مکتب بر اشعار شاعران مذکور تحلیل و مقایسه گردد. با مطالعه و بررسی اشعار شاعران مذکور این نتیجه به دست آمد که از میان ویژگیهای شعر رمانتیک، طبیعت، تنهایی عرفانی و امید به آیندة روشن و خوش بینی در شعر سپهری، در شعر اخوان ثالث، یأس و ناامیدی، عشق به مردم و اعتراض به ناهنجاریهای جامعه و در نهایت در شعر فروغ فرخزاد، عشق زمینی، مرگ و تنهایی به واسطة درد و رنج زندگی جلوة بیشتری دارد.
پرونده مقاله