اسانس ها به عنوان محرک های رشد، نقش مهمی در بهبود فلور میکروبی و خصوصیات مورفولوژیکی روده و سیستم ایمنی در جوجه های گوشتی دارند. هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی تاثیر اسانس آویشن و کاکوتی بر فلور میکروبی روده در جوجههای گوشتی بود. بدین منظور 468 قطعه جوجه گوشتی نر سویه راس چکیده کامل
اسانس ها به عنوان محرک های رشد، نقش مهمی در بهبود فلور میکروبی و خصوصیات مورفولوژیکی روده و سیستم ایمنی در جوجه های گوشتی دارند. هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی تاثیر اسانس آویشن و کاکوتی بر فلور میکروبی روده در جوجههای گوشتی بود. بدین منظور 468 قطعه جوجه گوشتی نر سویه راس- 308، با سه ترکیب اسانسی آویشن، کاکوتی و مخلوط آویشن و کاکوتی، در دو شکل استفاده (در آب و در خوراک) و در دو سطح (15/0 و 3/0 درصد جیره) در 13 تیمار با 3 تکرار و 12 قطعه جوجه در هر تکرار، از سن 10 تا 42 روزگی مورد آزمایش قرار گرفتند. در سن 42 روزگی دو قطعه جوجه از هر تکرار انتخاب و بعد از 12 ساعت گرسنگی دادن، کشتار شدند. سپس قطعهای از ایلئوم هر پرنده جهت شمارش جمعیت میکروبی به آزمایشگاه ارسال شد. شمارش کلی باکتریهای کلی فرم و لاکتوباسیلوس در مورد هر نمونه انجام شد و نتایج با نرم افزار SPSS تحلیل گردیدند. شمارش کلی باکتریهای کلی فرم در گروههای تغذیه شده با 3/0 درصد مخلوط آویشن و کاکوتی کمترین مقدار بود، ولی با گروه شاهد اختلاف معنیداری را نشان ندادند. شمارش کلی لاکتوباسیلوس در گروه تغذیه شده با 3/0 درصد مخلوط آویشن و کاکوتی در دان، بیشترین تعداد را نشان داد که در مقایسه با گروه شاهد اختلاف معنیداری داشت (05/0>p). به طورکلی، تفاوت معنیداری از نظر روش مصرف آویشن و کاکوتی در بین گروههای آزمایشی مشاهده نشد. نتایج مطالعه نشان داد افزودن اسانس 3/0 درصد مخلوط آویشن و کاکوتی به جیره غذایی جوجههای گوشتی میتواند در بهبود میکروفلور مفید (لاکتوباسیلوس) و کاهش باکتریهای مضر (اشریشیاکولای) ایلئوم در این جوجه ها موثر باشد.
پرونده مقاله
استفاده از داروهای با منشأ طبیعی برای درمان دیابت مورد توجه قرار گرفته است. خرفه با نام علمی Portulaca oleracea از جمله گیاهان دارویی مهم بومی ایران است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر عصاره روغنی تخم خرفه بر شاخص های مقاومت انسولینی در موش سوری می باشد.در این مطالعه 3 چکیده کامل
استفاده از داروهای با منشأ طبیعی برای درمان دیابت مورد توجه قرار گرفته است. خرفه با نام علمی Portulaca oleracea از جمله گیاهان دارویی مهم بومی ایران است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر عصاره روغنی تخم خرفه بر شاخص های مقاومت انسولینی در موش سوری می باشد.در این مطالعه 30 سر موش سوری به 5 گروه 6 تایی تقسیم بندی شدند: 1- تیمار شاهد منفی (غیردیابتی)، 2- تیمار شاهد مثبت (دیابتی)، 3- تیمار شاهد عصاره خرفه غیردیابتی، 4- تیمار دیابتی با عصاره تخم خرفه (دوز mg/kg150) و 5- تیمار دیابتی با عصاره تخم خرفه (دوز mg/kg 300). تجویز عصاره خرفه از ابتدای آزمایش به مدت یک ماه در گروه های مربوطه (3 تا 5) انجام شد و پس از این مدت، القای دیابت با تزریق استرپتوزوتوسین به گروه های 2، 4 و 5 صورت گرفت و پس از 2 ماه، از موش ها خون گیری شده و شاخص های مورد نظر اندازه گیری شد و مورد تحلیل آماری قرار گرفت. کل دوره آزمایش سه ماه بود.عصاره روغنی تخم خرفه تاثیر کاهنده معنی داری بر گلوکز سرم خون در گروه های دیابتی نسبت به شاهد دیابتی مثبت داشت (05/0p<). همچنین، غظت انسولین سرمی به صورت معنی داری در گروه های 3، 4 و 5 که عصاره خرفه دریافت کرده بودند، افزایش یافت (05/0p<)، ولی در پروفایل لیپیدی و شاخص های HOMA-IR، QUICKI و اندیس آتروژنیک تغییرات معنی داری دیده نشد. نتایج مطالعه نشان داد عصاره تخم خرفه موجب کاهش گلوکز سرمی در موش های دیابتی شده و دارای اثر انسولینوگوگ می باشد.
پرونده مقاله
مسمومیت آبستنی در میش یکی از بیماری های متابولیکی است که در اثر کمبود گلوکز مادر در پاسخ به افزایش احتیاجات تغذیه ای سریع جنین ایجاد می شود. این مطالعه بهمنظور بررسی سطوح برخی از عناصر و متابولیت ها و کورتیزول خون در میش های آبستن قزل ایستگاه تحقیقاتی خلعت پوشان انجام چکیده کامل
مسمومیت آبستنی در میش یکی از بیماری های متابولیکی است که در اثر کمبود گلوکز مادر در پاسخ به افزایش احتیاجات تغذیه ای سریع جنین ایجاد می شود. این مطالعه بهمنظور بررسی سطوح برخی از عناصر و متابولیت ها و کورتیزول خون در میش های آبستن قزل ایستگاه تحقیقاتی خلعت پوشان انجام گرفت. در این بررسی از 50 رأس میش در سه نوبت قبل از آبستنی، دوره آبستنی و قبل از زایش خون گیری شده و غلظت گلوکز، کلسیم، فسفر، اوره، پروتئین تام سرم خون با استفاده از روش اسپکتروفتومتری و غلظت هورمون کورتیزول سرم خون با استفاده از روش الایزا اندازه گیری شد. اثر شکم زایش روی غلظت گلوکز سرم خون تأثیر معنی دار داشت (01/0>p). غلظت فسفر در همه میش ها در یک سطح بوده و اختلاف معنی داری در بین میش ها از نظر غلظت این عنصر خونی وجود نداشت. اثر تیپ زایش روی همه موارد اندازه گیری شده غیر معنیدار بود. تاریخ خون گیری روی همه موارد اندازه گیری شده بهجز فسفر تأثیر معنی دار داشت (01/0>p). وزن تولد بره سبب افزایش معنی دار غلظت سرمی هورمون کورتیزول شد (01/0>p). همبستگی بین گلوکز و اوره منفی بود (16/0-=r). میان پروتئین تام و اوره سرم همبستگی (٤٢/0=r) وجود داشته و ارتباط معنی داری داشتند (01/0>p). همچنین میان پروتئین تام و فسفر سرم همبستگی (٢١/0-=r) وجود داشته و ارتباط معنی داری داشتند (01/0>p). به طورکلی می توان نتیجه گرفت که با اندازه گیری و بررسی متابولیت های خونی و هورمونی در طول آبستنی دام می توان از وقوع بیماری مسمومیت آبستنی با استفاده از راهکارهای مدیریتی و جیره های مناسب پیشگیری کرد.
پرونده مقاله
اکینوکوکوس گرانولوزوس عامل بیماری مشترک هیداتیدوز در انسان و برخی از حیوانات می باشد. با توجه به نقش و اهمیت نشخوارکنندگان از جمله گوسفند در بقاء و انتقال انگل به میزبانان اصلی و انسان، این مطالعه به منظور ارزیابی اولیه مواد دفعی-ترشحی پروتواسکولکس و لایه ژرمینال به من چکیده کامل
اکینوکوکوس گرانولوزوس عامل بیماری مشترک هیداتیدوز در انسان و برخی از حیوانات می باشد. با توجه به نقش و اهمیت نشخوارکنندگان از جمله گوسفند در بقاء و انتقال انگل به میزبانان اصلی و انسان، این مطالعه به منظور ارزیابی اولیه مواد دفعی-ترشحی پروتواسکولکس و لایه ژرمینال به منظور انجام آزمایشهای سرولوژیک انجام شد.در این مطالعه، واکنش مایع کیست و مواد دفعی-ترشحی لایه ژرمینال و پروتواسکولکس در مجاورت با سرم تهیه شده از گوسفند و موش آزمایشگاهی آلوده به کیست هیداتیک ارزیابی شد. خون مورد نیاز برای تهیه سرم آلوده و غیرآلوده از 100 رأس گوسفند در حین کشتار جمع آوری و آزمون کانترایمنوالکتروفورز روی نمونه های مذکور صورت گرفت. با استفاده از روش کانترایمنوالکتروفورز در مجاورت با آنتی ژن مایع کیست 80 درصد، آنتی ژن دفعی-ترشحی پروتواسکولکس 72 درصد و آنتی ژن دفعی-ترشحی لایه ژرمینال 92 درصد از سرم های گوسفندان آلوده به کیست هیداتیک واکنش مثبت نشان دادند و در 5 نمونه سرم موش آزمایشگاهی آلوده به کیست هیداتیک تجربی به روش کانترایمنوالکتروفورز با استفاده از مایع کیست هیداتیک 80 درصد، آنتی ژن دفعی-ترشحی پروتواسکولکس 80 درصد و آنتی ژن دفعی-ترشحی لایه ژرمینال 100 درصد از سرم ها واکنش مثبت نشان دادند. طبق نتایج به دست آمده در مطالعه حاضر، آنتی ژن دفعی-ترشحی لایه ژرمینال با داشتن درصد حساسیت بالاتر در تشخیص نمونه های آلوده، قابل ارزیابی در مطالعات تکمیلی در این زمینه می باشد.
پرونده مقاله
درماتوفیتوز یک عفونت پوستی زئونوز است که سویه تریکوفیتون وروکوزوم مسئول اصلی این عفونت در گاو می باشد. این بیماری اساساً در دام های جوان (گوساله ها) رخ می دهد و معمولاً انتقال بین دام ها از طریق تماس مستقیم با یک میزبان بوده و از طریق ساختارهای رویشی عفونی مثل هایف ها و چکیده کامل
درماتوفیتوز یک عفونت پوستی زئونوز است که سویه تریکوفیتون وروکوزوم مسئول اصلی این عفونت در گاو می باشد. این بیماری اساساً در دام های جوان (گوساله ها) رخ می دهد و معمولاً انتقال بین دام ها از طریق تماس مستقیم با یک میزبان بوده و از طریق ساختارهای رویشی عفونی مثل هایف ها و اسپورهای قارچ گسترش می یابد. در اسفند ماه سال 1395، بررسی ها در یکی از گاوداری های شیری اطراف تهران نشان داد که ضایعات بیماری درماتوفیتوز نه تنها در گوساله ها بلکه در تلیسه ها و گاوهای شیری نیز وجود دارد. ضایعات معمولاً به صورت دلمه های سفید متمایل به خاکستری با اندازه متفاوت اما مجزا، محدود و ضخیم دیده شد و ناحیه دچار ریزش مو بود. ضایعات پوستولار که به صورت دلمه های کوچک از سطح پوست بیرون زده بودند، کمتر مشاهده شد. بررسی میکروسکوپی مستقیم نمونه های پوست برای جرب منفی اما برای اجزای قارچ مثل هایف و آرتروکنیدی مثبت بود. از لحاظ ماکروسکوپی سویه قارچ روی محیط سابورو دکستروز آگار به صورت کلونی های کوچک دکمه ای شکل به رنگ سفید تا کرم، سطحی با قوام مخملی و پشتی سفید رنگ بود. خصوصیات میکروسکوپی آن نیز به صورت هایف های بلند و نامنظم همراه با تعداد زیادی کلامیدیوکنیدی بود که به صورت زنجیروار پشت سرهم قرار داشتند که همگی از خصوصیات تشخیصی تریکوفیتون وروکوزوم می باشد. در نهایت دام های بیمار تحت درمان با محلول 10 درصد یدید سدیم به میزان Kg14/g1 به صورت داخل سیاهرگی قرار گرفتند. در این گزارش مشخص شد که تریکوفیتون وروکوزوم مسئول عفونت قارچی در سنین مختلف در گاوداری شیری بوده است، به طوری که می توان گفت دام های بالغ نیز همانند دام های جوان به عفونت مستعد هستند و بیماری سبب اثرات آسیب رسان روی رشد، تولید شیر و گوشت دام می شود.
پرونده مقاله
فیبرین غنی از پلاکت، فرآورده غنی از پلاکتی است که به دلیل آزادسازی فاکتورهای رشد میتواند در روند التیام زخم تأثیر گذار باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی ماکروسکوپیک تأثیر استفاده موضعی از این فرآورده بر روند التیام زخم ثانویه پوست بود. بدین منظور از 14 قلاده سگ نر بالغ ا چکیده کامل
فیبرین غنی از پلاکت، فرآورده غنی از پلاکتی است که به دلیل آزادسازی فاکتورهای رشد میتواند در روند التیام زخم تأثیر گذار باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی ماکروسکوپیک تأثیر استفاده موضعی از این فرآورده بر روند التیام زخم ثانویه پوست بود. بدین منظور از 14 قلاده سگ نر بالغ استفاده شد. چهار عدد زخم تمام ضخامت به ابعاد 5/2×5/2 سانتی متر در طرفین ستون فقرات قسمت پشتی بدن هر یک از حیوانات ایجاد شد. زخمهای سمت چپ و راست به ترتیب بهعنوان تیمار و شاهد استفاده شدند. درصد جمع شدگی زخم، تشکیل بافت پوششی و التیام زخم در روزهای 7، 14، 21 و 28 بعد از عمل در تمامی زخمها محاسبه شده و میانگین مقادیر عددی حاصله بین دو گروه با استفاده از آزمون آماری تی مستقل در سطح اطمینان 95% مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که در روز 28 بعد از عمل، درصد جمع شدگی زخم گروه تیمار بهطور غیرمعنیداری کمتر از گروه شاهد (15/6±03/44 در مقایسه با 09/10± 26/49) و درصد تشکیل بافت پوششی بهطور غیرمعنیداری بیشتر از گروه شاهد (32/10±90/85 در مقایسه با 45/13±24/66) بود. همچنین درصد التیام زخم گروه تیمار بهطور معنیداری (03/0=p) بیشتر از گروه شاهد (14/5±55/92 در مقایسه با 69/3±85/83) بود. بهطورکلی یافتهها نشان داد که فیبرین غنی از پلاکت منجر به بهبود روند التیام زخم ثانویه پوست از لحاظ ماکروسکوپیک میشود.
پرونده مقاله
لیپوپلیساکارید ها از عوامل مهم آسیبهای جنین در طی مراحل رشد میباشند. این آسیبها شامل تاخیر در رشد جنین، مرگ داخل رحمی جنین، جذب جنینی و زایمان زودرس بوده و با استرس اکسیداتیو ناشی از لیپوپلیساکارید ها مرتبط می باشند. هدف از این مطالعه بررسی اثر محافظتی ویتامین E د چکیده کامل
لیپوپلیساکارید ها از عوامل مهم آسیبهای جنین در طی مراحل رشد میباشند. این آسیبها شامل تاخیر در رشد جنین، مرگ داخل رحمی جنین، جذب جنینی و زایمان زودرس بوده و با استرس اکسیداتیو ناشی از لیپوپلیساکارید ها مرتبط می باشند. هدف از این مطالعه بررسی اثر محافظتی ویتامین E در برابر صدمات جنینی ناشی لیپوپلیساکاریدها در موش صحرایی بود. در این مطالعه تعداد 48 سر موش صحرایی آبستن به 4 گروه تقسیم و به موش های گروه های 1 و 2 در روزهای 15 تا 17 آبستنی لیپوپلیساکارید به میزان 75 میکروگرم بر کیلوگرم به صورت داخل صفاقی، به گروه های 2 و 3 یک هفته قبل از تجویز لیپوپلیساکارید، ویتامین E روزانه به میزان 20 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت داخل عضلانی و به گروه 4 به عنوان شاهد، سالین نرمال به صورت داخل صفاقی تزریق گردید. در روز 18 تمامی موش ها آسان کشی شدند. تعداد جنینهای زنده و مرده شمارش شده، سپس تعداد جنین های زنده وزن گردیده و طول تاج-کفل در جنین های زنده و اسکلت در متاکارپ، متاتارس، بندهای انگشتان دست و پا و جناغ نیز اندازه گیری شد. میزان مالونیل دی آلدئید و گلوتاتیون بافتی کبد مادر، کبد جنین و جفت اندازه گیری شد. تجویز لیپوپلیساکارید به طور معنیداری (05/0p<) موجب افزایش تلفات جنینی، کاهش وزن جنین و طول تاج-کفل در جنین های زنده و کاهش استخوانی شدن اسکلت در متاکارپ، متاتارس، بندهای انگشتان دست و پا و جناغ آن ها گردید. نتایج نشان داد که تجویز هم زمان ویتامین E و لیپوپلیساکارید موجب کاهش آسیبهای ناشی از لیپوپلیساکارید و بهبود صدمات مربوطه در جنین موش صحرایی می شود.
پرونده مقاله
بروز عفونت پستانی در گاو و کاهش مقاومت این حیوان نسبت به عوامل بیماریزا منجر به بروز فرم حاد و بالینی ورم پستان شده و این عارضه به عنوان یکی از مسائل مهم در پرورش گاو به شمار می رود هدف از انجام این تحقیق شناسایی عوامل ایجاد کننده ی ورم پستان تحت بالینی می باشد تا به عن چکیده کامل
بروز عفونت پستانی در گاو و کاهش مقاومت این حیوان نسبت به عوامل بیماریزا منجر به بروز فرم حاد و بالینی ورم پستان شده و این عارضه به عنوان یکی از مسائل مهم در پرورش گاو به شمار می رود هدف از انجام این تحقیق شناسایی عوامل ایجاد کننده ی ورم پستان تحت بالینی می باشد تا به عنون اولین قدم برای پیشگیری از خسارات بهداشتی و اقتصادی باشد. در گاوداری روزانه به طور مرتب و در نوبت دوشش صبح. پس از نمونه گیری هم حجم شیر به آن محلول شیر آزما به عنوان معرف اضافه نموده و مخلوط شیر و معرف به مدت چند دقیقه به صورت دورانی همزده خواهد شد. لخته شدن مخلوط شیر و معرف موید وجود ورم پستان تحت بالینی می باشد. نمونه های جمع آوری شده در هر نوبت دوشش، در کنار یخ به آزمایشگاه میکروبیولوژی ارسال شده و کشت میکروبی و آنتی بیوگرام صورت گرفت.بیشترین باکتری های جدا شده شامل کورینه باکتری (54/12 درصد)، استافیلوکوکوس اورئوس (92/7 درصد)، استرپتوکوکوس آگالاکتیه (62/4 درصد)، استافیلوکوکوس ساپروفیتیکوس (62/4 درصد)، استافیلوکوکوس اپیدرمیس (3/3 درصد)، باسیلوس (64/2 درصد)، استرپتومایسس (98/1 درصد) بودند.ارزیابی حساسیت آنتی بیوتیکی، بیشترین حساسیت را به جنتامایسین و بیشترین مقاومت را به پنی سیلین نشان داد. نتایج مطالعه نشان دهنده مقاومت جدایه های باکتریایی نسبت به آنتی بیوتیک های پرمصرف مانند پنی سیلین، استرپتومایسین و تا حدی تتراسایکلین بود، ولی حساسیت به جنتامایسین که کمتر مورد استفاده قرار گرفته است، بالا بود.
پرونده مقاله