هدف از پژوهش حاضر، بررسیعوامل موثر برآسیب شناسی سازمانی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی بود. روش پژوهش حاضر کمّی از نوع پیمایشی و از لحاظ هدف نوعی پژوهش کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه استادان تمام وقت دانشگاههای آزاد اسلامی مناطق شمال، جنوب، شرق، غرب، چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، بررسیعوامل موثر برآسیب شناسی سازمانی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی بود. روش پژوهش حاضر کمّی از نوع پیمایشی و از لحاظ هدف نوعی پژوهش کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه استادان تمام وقت دانشگاههای آزاد اسلامی مناطق شمال، جنوب، شرق، غرب، و مرکزی شامل دانشگاههای آزاد اسلامی واحدهای ساری، اصفهان، کرمان، خرم آباد، و شیراز بودند که تعداد کل آنان 1389 نفر بود که بر اساس فرمول کوکران تعداد 305 نفر با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار آن با دیدگاه اساتید و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ محاسبه و 89/0 شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از تحلل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری با نرم افزار Pls Smart3 استفاده شد. یافتهها نشان داد که متغیرهای استراتژی، ساختار و فرآیند به صورت مستقیم و متغیر استراتژی غیر مستقیم از طریق متغیرهای ساختار و فرایند 8/96 درصد از آسیب شناسی تولید دانش را تبیین میکنند. همچنین ساختار 6/49 درصد و متغیر فرایند 4/58 درصد آسیب شناسی تولید دانش را تبیین می کنند. 7/38 درصد از تغییرات تولید دانش مربوط به اثر مستقیم استراتژی، 39 درصد از تغییرات تولید دانش مربوط به اثر ساختار، 32 درصد از تغییرات تولید دانش مربوط به اثر مستقیم فرایند، 5/70درصد از تغییرات مربوط به ساختار مربوط به اثر مستقیم استراتژی، 5/36 درصد از تغییرات مربوط به فرایند مربوط به اثر مستقیم استراتژی، 3/46 درصد از تغییرات متغیر فرایند مربوط به اثر مستقیم ساختار میباشد. طبق نتایج بدست آمده می توان اذعان داشت که مدل آسیب شناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی میتواند به عنوان یک مدل مؤثر در آسیب شناسی تولید دانش به کار گرفته شود و موجب ارتقای سطح علمی تولید کنندگان دانش گردد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر اعتبار یابی الگوی برنامه درسی مبتنی بر پارادایم فیزیک کوانتومی در مدارس با روش دلفی بود. روش پژوهش حاضر کمی و بر اساس تکنیک دلفی و محاسبات فازی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصان بودند که از سوابق اجرایی در زمینه برنامهریزی درسی چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر اعتبار یابی الگوی برنامه درسی مبتنی بر پارادایم فیزیک کوانتومی در مدارس با روش دلفی بود. روش پژوهش حاضر کمی و بر اساس تکنیک دلفی و محاسبات فازی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصان بودند که از سوابق اجرایی در زمینه برنامهریزی درسی و فیزیک کوانتوم برخوردار بودند. حجم نمونه بر اساس تکنیک دلفی 12 نفر تعیین وبه شیوه هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار آن با روایی صوری و پایایی با آزمون آلفای کرونباخ محاسبه شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها نیز از تکنیک دلفی و با نرمافزار اکسل استفاده شد. یافتهها نشان داد معیارهای شناساییشده برای الگوی برنامه درسی مبتنی بر پارادایم فیزیک کوانتومی در این پژوهش در مجموع 26 مقوله اصلی شامل(توانایی دیدن هدفمند (8933/0)، توانایی تفکر متناقض (8381/0)، توانایی احساس توانبخش (8580/0)، توانایی شناخت شهودی (8778/0)، توانایی پاسخگویی (8736/0)، توانایی اعتماد به جریان زندگی (8782/0)، توانایی زندگی کردن در روابط (8625/0)، دانش تخصصی (8807/0)، بستر مهارتی (8542/0)، تعارض با سنت (8625/0)، نگرش معلمان و مدیران (8542/0)، عدم شناخت رویکرد کوانتوم (8667/0)، تدریس خلاقانه (8703/0)، شناخت و آگاهی نسبت به دانش آموزان (9020/0)، تدریس مبتنی بر شهود (8113/0) و مشارکت دانش آموزان در کلاس و درگیر ساختن دانش آموزان (8740/0) و 54 زیر مقوله بودند. بر اساس نتایج میتوان نتیجه گرفت برنامه درسی طیف گستردهای از مؤلفهها و شاخصها را دربرمی گیرد که برنامه ریزان نظام آموزشی میتوانند با مقایسه نتایج مختلف مطلوبترین و کارا مدترین عناصر را جهت طراحی برنامه درسی به کار گیرند.
پرونده مقاله
پژوهش درباره کیفیت آموزش در مدارس از جمله مهمترین مسائلی است که از یک سو بازخورد مناسب برای تجزیه و تحلیل مسائل آموزشی، تصمیمگیریهای اساسی و برنامهریزیهای راهبردی در اختیار مسئولان و دستاندرکاران آموزش و پرورش قرار می دهد و از سوی دیگر، دبیران با آگاهی از کیفیت عم چکیده کامل
پژوهش درباره کیفیت آموزش در مدارس از جمله مهمترین مسائلی است که از یک سو بازخورد مناسب برای تجزیه و تحلیل مسائل آموزشی، تصمیمگیریهای اساسی و برنامهریزیهای راهبردی در اختیار مسئولان و دستاندرکاران آموزش و پرورش قرار می دهد و از سوی دیگر، دبیران با آگاهی از کیفیت عملکرد خود در جریان تدریس قادر خواهند بود به اصلاح شیوهها و روشهای آموزشی و در نتیجه، افزایش کیفیت تدریس خود بپردازند. بنابراین، هدف از این پژوهش تدوین الگوی ارتقاء کیفیت مدارس متوسطه شهرستان اهواز با استفاده از روش داده بنیاد بود. روش پزوهش کیفی و از نظر هدف کاربردی بود. در مرحله اول مطالعه کیفی با رویکرد نظریه زمینهای با مصاحبه نیمه ساختاریافته با 25 نفر از متخصصین حوزه مورد بررسی انجام شد و در مرحله بعد و به منظور اعتباریابی الگو به دست آمده پرسشنامهای در اختیار 18 نفر از متخصصین این حوزه قرار گرفت. همچنین اعتباریابی الگو با استفاده از روش اعتبار محتوایی لاوشه بوده است.ابزار پژوهش نیز مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که اعتبار آن با روایی صوری و پایایی نیز با روش ضریب توافق بین کدگذاران انجام شد که مقدار آن 90/0 حاصل شد. نتایج تحلیل و اعتباریابی الگو در 5 بعد اصلی عبارت است از: شرایط علّی با 1 مقوله اصلی و اعتبار 94/0، شرایط زمینهای با 2 مقوله اصلی و اعتبار 88/0، شرایط مداخلهگر با 2 مقوله اصلی و اعتبار 85/0، راهبردها با 2 مقوله اصلی و اعتبار 80/0 و پیامدها با 2 مقوله اصلی و اعتبار 70/0 یافتههای پژوهش نشان داده است که الگو ارتقا کیفیت آموزش در مدارس شهر اهواز از اعتبار خوبی برخوردار بوده است.
پرونده مقاله
زمینه رهبری آموزش عالی پویا، پیچیده و چند بعدی است. به دلیل پیچیدگی سازمانی، اهداف متعدد و ارزشهای سنتی دانشگاهها، ماهیت رهبری در آموزش عالی نیز مبهم و بحثبرانگیز است و این دلایل محققان را به سمت توصیف و تحلیل اساس رهبری در آموزش عالی از منظرهای مختلف سوق داده است. ه چکیده کامل
زمینه رهبری آموزش عالی پویا، پیچیده و چند بعدی است. به دلیل پیچیدگی سازمانی، اهداف متعدد و ارزشهای سنتی دانشگاهها، ماهیت رهبری در آموزش عالی نیز مبهم و بحثبرانگیز است و این دلایل محققان را به سمت توصیف و تحلیل اساس رهبری در آموزش عالی از منظرهای مختلف سوق داده است. هدف اصلی این پژوهش ارائه مدل پارادایمی توسعه رهبری آموزشی مدیران مراکز آموزش عالی استان فارس بود. روش پژوهش حاضر از نوع کیفی با روش داده بنیاد و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه خبرگان، کارشناسان، مدیران و رهبران آموزشی در مراکز آموزش عالی استان فارس است. نمونه‎گیری تا زمان دستیابی به اشباع دادهها ادامه داشت و با تعداد 13 نفر از اعضای جامعه آماری مصاحبه به عمل آمد. از ابزار مصاحبه نیمهساختاریافته برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. اعتبار ابزار با روایی صوری و پایایی نیز با ضریب توافق بین کدگذاران بررسی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که مقوله محوری (توسعه رهبری آموزشی) تابعی از شرایط علّى (ساختار نظام آموزشی، چشم انداز سازمان، مهارت های رهبری، سبک رهبری)، شرایط زمینه ای (ویژگی های شخصیتی رهبر، فرهنگ سازمانی و فناوری و تکنولوژی) و شرایط مداخله گر (توانایی های رهبری، نگرش رهبری، منابع مالی سازمان و عوامل سازمانی) است. این عوامل، شرایط را برای اعمال کنش ها و تعاملات (راهبردها) (کار تیمی و مشارکتی، شایسته سالاری، آموزش برای رهبران، مدیریت منابع، توسعه رهبری، بهبود ساختار سازمان و مدیریت دانش) مهیا میکند که پیامدهای (توانمندسازی کارکنان، بهبود عملکرد سازمانی، ارتقاء کیفیت آموزش، توسعه پژوهشگری، ارتقاء مهارت های رهبری، بهبود مشارکت کارکنان، تصمیمات سازمانی، تخصیص بهینه منابع) را دارد. می توان نتیجه گرفت که مدل پارادایمی توسعه رهبری آموزشی مدیران مراکز آموزش عالی استان فارس دارای شرایط چندبعدی است که برنامه ریزان آموزشی میتوانند به آنها توجه کنند.
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش تعیین و رتبهبندی مؤلفههای مدیریت و آموزش منابع انسانی بالقوه غیر شاغل جمعیت هلالاحمر استان بوشهر بود. روش پژوهش حاضر کمی و پیمایشی و ازنظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان و داوطلبان هلالاحمر استان بوشهر بودند. برای تعیین حجم نم چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش تعیین و رتبهبندی مؤلفههای مدیریت و آموزش منابع انسانی بالقوه غیر شاغل جمعیت هلالاحمر استان بوشهر بود. روش پژوهش حاضر کمی و پیمایشی و ازنظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان و داوطلبان هلالاحمر استان بوشهر بودند. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده و تعداد 108 نفر کارکنان و داوطلبان هلالاحمر استان بوشهر تعداد 302 نفر بهعنوان حجم نمونه آماری انتخاب گردید. شیوه نمونهگیری بهصورت تصادفی ساده بود. برای اعتباربخشی الگوی پژوهش از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. برای تحلیل اطلاعات از روش OPA استفاده شد و مضامین حاصلشده اولویتبندی با نرمافزار لینگو شدند. یافتهها نشان داد که بهمنظور اولویتبندی مؤلفههای الگوی مدیریت و آموزش منابع انسانی با استفاده از تکنیک OPA و نرمافزار لینگو، مؤلفههای ساختار آموزش محور (246/0)، تعیین نیازهای آموزشی ( 215/0 )،برنامهریزی برنامههای آموزشی ( 164/0)، تعهد مدیریت ارشد ( 087/0)، ارکان آموزش ( 083/0)، اجرای دقیق برنامههای آموزشی ( 075/0)، راهبردهای ارتقای آموزش (061/0)، ارزیابی نتایج آموزش ( 032/0)،داوطلب محوری (022/0) و جذب داوطلبان بالقوه ( 014/0) به ترتیب رتبههای یک تا ده را به خود اختصاص دادند. در پایان، نتایج تجزیهوتحلیل اهمیت – عملکرد نشان داد که شاخصهای راهبردهای ارتقای آموزش، ساختار آموزش محور، ارکان آموزش و ارزیابی نتایج برنامههای آموزشی در ناحیه " اینجا تمرکز کنید " قرار گرفتهاند. به عبارتی این مؤلفهها از دید اعضای نمونه آماری دارای اهمیت بالایی است اما عملکرد سازمان، در آن پائین است؛ لذا برنامه ریزان نظام اموزشی و مدیریتی باید به این ناحیه توجه بیشتر کرد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر اعتبارسنجی الگوی برای مدیریت مدرسه محور جهت افزایش کارایی و اثربخشی تعلیم و تربیت در مدارس متوسطه شهر اهواز بوده است. روش پژوهش حاضر، کمی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری مدیران مدارس متوسطه شهر اهواز در سال 1401 بود که تعداد آنها 150 نف چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر اعتبارسنجی الگوی برای مدیریت مدرسه محور جهت افزایش کارایی و اثربخشی تعلیم و تربیت در مدارس متوسطه شهر اهواز بوده است. روش پژوهش حاضر، کمی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری مدیران مدارس متوسطه شهر اهواز در سال 1401 بود که تعداد آنها 150 نفر بود و حجم نمونه 80 نفر با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار اصلی جمعآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 21 گویه بود که بر اساس مدل مفهومی اولیه طراحی گردید. پایایی با آلفای کرونباخ بررسی و مقدار 85/0 حاصل شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها نیز از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرمافزار PLS Smart کمک گرفتهشده است. یافتهها نشان داد که ضریب رگرسیونی استاندارد شده تأثیر متغیر عوامل اجتماعی بر متغیر اثربخشی تعلیم و تربیت در مدارس برابر 471/0 و مقدار آماره تی برابر 34/29 بود؛ ضریب رگرسیونی استاندارد شده تأثیر متغیر عوامل ساختاری بر متغیر اثربخشی تعلیم و تربیت در مدارس برابر 230/0 و مقدار آماره تی برابر 61/14 و ضریب رگرسیونی استاندارد شده تأثیر متغیر عوامل مدیریتی بر متغیر اثربخشی تعلیم و تربیت در مدارس برابر 340/0 و مقدار آماره تی برای این ضریب برابر 62/24 می-باشد و بیشتر از 96/1 میباشد که نشان از معنیدار بودن این ضریب در سطح خطای 5 درصد است. میتوان نتیجه گرفت که الگوی پیشنهادی اعتبارسنجی مدیریت مدرسه محور جهت افزایش کارایی و اثربخشی تعلیم و تربیت در مدارس متوسطه شهر اهواز دارای برازش است و میتوان از نتایج آن در برنامهریزیهای آموزشی و مدیریتی مدارس استفاده کرد.
پرونده مقاله
توسعه حرفهای یکی از رویکردهای مدیریت آموزشی است که امروزه در نظامهای آموزشی موردتوجه قرار گرفته است. ازاینرو، هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه شاخصهای توسعه حرفهای مدرسان دانشگاه فرهنگیان با متغیرهای زمینهای(جنسیت، تحصیلات و سابقه خدمت) بود. روش پژوهش حاضر کمی (توصی چکیده کامل
توسعه حرفهای یکی از رویکردهای مدیریت آموزشی است که امروزه در نظامهای آموزشی موردتوجه قرار گرفته است. ازاینرو، هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه شاخصهای توسعه حرفهای مدرسان دانشگاه فرهنگیان با متغیرهای زمینهای(جنسیت، تحصیلات و سابقه خدمت) بود. روش پژوهش حاضر کمی (توصیفی- همبستگی) و از نظر هدف نیز کاربردی بود. جامعه آماری شامل مدرسان پردیسهای دانشگاه فرهنگیان البرز 214 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 136 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. همچنین روش نمونهگیری نیز طبقهای تصادفی با رعایت سهم هر طبقه بود. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که بر اساس ادبیات و پیشینه پژوهش طراحی شد. برای تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوا استفاده شد و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و مقدار 89/0 شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها نیز از آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) استنباطی(آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس) با نرمافزار Spss24 استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین توسعه حرفهای و جنسیت رابطه معناداری وجود ندارد(05/0<P). رابطه بین توسعه حرفهای و سطح تحصیلات نیز برای مؤلفه یادگیری معنادار و برای سایر مؤلفههای توسعه حرفهای معنادار نبود. همچنین نتایج تحلیل واریانس یکطرفه برحسب سابقه کاری افراد نشان داد که مقدار معناداری برای مؤلفههای هدایت فرآیندهای آموزش و یادگیری، هدایت نوآوری ،بهبود و تغییر و توسعه مدرسان دانشگاه فرهنگیان کمتر از 05/0 است، درنتیجه اختلاف معناداری بین میانگین مؤلفهها برحسب سابقه کاری افراد وجود دارد. برای سایر مؤلفههای اصلی الگوی توسعه حرفهای اختلاف معنادار نبود. بر اساس نتایج می توان نتیجه گرفت که توسعه حرفه ای مدرسان با ویژگی های زمینه و فردی در برخی زمینه دارای ارتباط است و از این رو نیاز به پژوهش بیشتر احساس می شود.
پرونده مقاله