در عصر حاضر با توجه به افزایش فزایندهی جمعیت شهری و کمبود زمین خالی به اندازهی کافی برای ساختوساز، موجب توسعهی عمودی شهرها و بلندمرتبهسازی در ایران گردیده است. گرایش به بلندمرتبهسازی در شهرهای بزرگ ایران ضمن اثرات مثبت خود، دارای اثرات و پیامدهای زیانباری در ابعا چکیده کامل
در عصر حاضر با توجه به افزایش فزایندهی جمعیت شهری و کمبود زمین خالی به اندازهی کافی برای ساختوساز، موجب توسعهی عمودی شهرها و بلندمرتبهسازی در ایران گردیده است. گرایش به بلندمرتبهسازی در شهرهای بزرگ ایران ضمن اثرات مثبت خود، دارای اثرات و پیامدهای زیانباری در ابعاد مختلف بهویژه بعد اجتماعی بوده است. در این راستا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرات و پیامدهای اجتماعی ناشی از افزایش بلندمرتبهسازی در کلانشهر تبریز میباشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی-تحلیلی میباشد که در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش حداقل مربعات جزئی در نرمافزار Warp-pls و آزمون F یا تحلیل واریانس استفاده شده است. جامعهی آماری تحقیق شامل شهروندان منطقه 1، 2 و 5 تبریز و به عبارتی ساکنان برجهای آفتاب در ولیعصر (منطقه 1)، برجهای آسمان در ائلگلی (منطقه 2) و برجهای مهر در شهرک رشدیه (منطقه 5) میباشد که در راستای تعیین حجم نمونه از روش کوکران استفاده شده و حجم نمونه 384 نفر تعیین گردیده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که مهمترین پیامدهای اجتماعی ناشی از بلندمرتبهسازی در کلانشهر تبریز مربوط به مؤلفههای اختلال در تعاملات اجتماعی، کاهش حس تعلق به مکان، اختلال در اجتماعی شدن، کاهش سلامت روحی-روانی و اختلال در حریم خصوصی بوده که ضرایب حاصل از مدل ساختاری برای هرکدام 651/0، 574/0، 433/0، 411/0 و 383/0 میباشد. همچنین در بین مؤلفههای فرعی نیز بیشترین تأثیرگذاری بلندمرتبهسازی مربوط به کاهش ارتباطات اجتماعی با دوستان و همسایگان، کاهش هویت مکان و حس تعلق مکانی و عدم شکلگیری مشارکت و اعتماد اجتماعی بین ساکنان بوده است.
پرونده مقاله
در جهان امروز، شهرها به مکان اصلی سکونت و فعالیت و به شیوهی برتر زندگی تبدیل شدهاند. در این راستا برخی شهرها جاذب جمعیت و برخی دیگر نیز همچون مناطق مرزی دافع جمعیت میباشند. با توجه به نقش شهرهای مرزی در راستای تأمین امنیت داخلی کشورها نیاز به برنامهریزی مناسب در راس چکیده کامل
در جهان امروز، شهرها به مکان اصلی سکونت و فعالیت و به شیوهی برتر زندگی تبدیل شدهاند. در این راستا برخی شهرها جاذب جمعیت و برخی دیگر نیز همچون مناطق مرزی دافع جمعیت میباشند. با توجه به نقش شهرهای مرزی در راستای تأمین امنیت داخلی کشورها نیاز به برنامهریزی مناسب در راستای ارتقای شاخصهای توسعهی پایدار این مناطق به شدت احساس میگردد. بدین منظور تحقیق حاضر با هدف بررسی مؤلفههای توسعهی پایدار شهری در مناطق مرزی (شهرهای مریوان ایران و کلار عراق) و ارائهی راهکارهایی در جهت دستیابی به وضعیت مطلوب نگارش شده است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از منظر ماهیت اکتشافی-تطبیقی بوده که برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزار Amos استفاده شده است. جامعهی آماری تحقیق نیز شامل شهروندان شهرهای مریوان و کلار بوده که بر مبنای فرمول کوکران 383 نفر بهعنوان حجم نمونه برای هر شهر تعیین گردیده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بیشترین میزان تحققپذیری ابعاد توسعهی پایدار در شهر کلار به ترتیب مربوط به اجتماع و فرهنگ پایدار، محیطزیست و کالبد پایدار، امنیت پایدار و اقتصاد پایدار با ضرایب 57/0، 52/0، 45/0 و 37/0، و در شهر مریوان به ترتیب مربوط به محیطزیست و کالبد پایدار، اجتماع و فرهنگ پایدار، امنیت پایدار و اقتصاد پایدار با ضرایب 61/0، 54/0، 48/0 و 46/0 بوده است. همچنین نتایج حاکی از آن است که وضعیت ابعاد امنیت پایدار و اقتصاد پایدار در این دو شهر مناسب نبوده و شهر مریوان دارای مطلوبیت جزئی در شاخصهای پایداری نسبت به شهر کلار میباشد.
پرونده مقاله
در زمینه گرایی به ارزیابی و مطالعه نظام شکلگیری اثر در قالب کل (بافت پیرامونی) توجه میگردد. زیرا پیوند میان معماری و بافت پیرامونی آن همواره در زمینهی قابل تطبیق با اثر تفحص میگردد، به قسمی که از نظر مفهومی به کوبیسم و از نظر ادراکی و روششناسی به اصل شکل و زمینه استوار چکیده کامل
در زمینه گرایی به ارزیابی و مطالعه نظام شکلگیری اثر در قالب کل (بافت پیرامونی) توجه میگردد. زیرا پیوند میان معماری و بافت پیرامونی آن همواره در زمینهی قابل تطبیق با اثر تفحص میگردد، به قسمی که از نظر مفهومی به کوبیسم و از نظر ادراکی و روششناسی به اصل شکل و زمینه استوار است. همچنین ارتباط بین اثر و اجزای پیرامونی آن بهواسطه کلیتی پیوسته و در عین حال حفظ خصوصیات شخصی خود در نظام جزء به کل قابل تعریف میباشد. همچنین روششناسی زمینهای در قالب آمیختگی میان اثر و زمینه و همچنین پیادهسازی اثر در ساختار مولد و حلشدگی در آن از منظر ارتباط عناصر سازنده اثر با کلیت آن قابل تعریف میباشد؛ زیرا ارزیابی و بکارگیری آن در واژهای چون گشتالت ملهم گشته است که عاملی است بین عناصر در حال تغییر و ثابت که جایگاه ویژهای در خلق اثر معمارانه دارد. بر این اساس با توجه به طرح آرامگاه فردوسی که با اقتباس از نمونههای باستانی بر رویداد روحیه ناسیونالیسم ملی آن زمان طراحی گشته است، میتوان عناصری را شناسایی کرد که مبنای الگووارگی طرح چلیپا در چگونگی شکلگیری اثر میباشند. لذا در این جستار تلاش شده است بابهره از مدارک مکتوبی چون مقالات، کتب و... و استنتاج اولیه از آنها و سپس به تحلیل و توصیف مدارک ارزشمدار پرداخته و در قالب تحلیل و توصیف مدارک مزبور به نوعی استدلال قیاسی از منظر الگوی شکلگیری چلیپا در کلیت این مجموعه توجه شود که در این راستا با طرح پرسشی چون: چگونه میتوان به واسطه روششناسی زمینهای به رمزگشایی الگوی شکل چلیپا در مقابر ایرانی_ اسلامی اعم از؛ آرامگاه فردوسی پاسخ داد؟، بتوان از طریق عناصر سازنده پایهای چون نقطه تا حجم و شناسایی پیکرهبندی این الگواره در کلیت شکلگیری مقبره فردوسی از منظر روششناسی عناصر پایهای به زمینهگرایی کالبدی مجموعه پاسخ داد.
پرونده مقاله
یکی از عناصر بنیادی معماری بومی، فضاهای باز یا حیاط می باشدکه در اقلیم های گوناگون با شکل های مختلف قابل مشاهده است. در این مقاله به بررسی الگوهای بومی فضاهای باز حیاط در دو اقلیم گرم و مرطوب و گرم وخشک در دو شهر یزد و بوشهر پرداخته شده است. روش تحقیق اتخاذ شده در این ن چکیده کامل
یکی از عناصر بنیادی معماری بومی، فضاهای باز یا حیاط می باشدکه در اقلیم های گوناگون با شکل های مختلف قابل مشاهده است. در این مقاله به بررسی الگوهای بومی فضاهای باز حیاط در دو اقلیم گرم و مرطوب و گرم وخشک در دو شهر یزد و بوشهر پرداخته شده است. روش تحقیق اتخاذ شده در این نوشتار، روش تحقیق کیفی تطبیقی است که با بررسی مستندات کتابخانه ای مربوط به اصول اقلیمی هر منطقه به تطبیق اطلاعات به دست آمده از طریق مشاهدات میدانی مربوط به 4 نمونه ی خانه ی دوره قاجار در هرکدام از شهرها پرداخته شده است. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش است که" عملکرد اقلیمی حیاط در دو اقلیم گرم و خشک و گرم و مرطوب چگونه است؟". جهت رسیدن به پاسخ؛ شکل ، تناسبات ،هندسه و خصوصیات کالبدی بدنه های مرتبط با حیاط در نمونه های مورد مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که در تناسبات حیاط های خانه های بوشهر، مولفه ارتفاعی دارای بیشترین مقدار، نسبت به مولفه های افقی طول و عرض کف حیاط بوده است و حیاط به حالت مکعب مستطیل ایستاده می باشد در حالی که در خانه های یزد مولفه ارتفاعی نسبت به مولفه های افقی طول و عرض کف حیاط دارای میران کمتری است و حیاط در این شهر حالت مکعب مستطیل خوابیده دارد. فرم مکعب مستطیل ایستاده در بوشهر جهت ایجاد تهویه عمودی و به جریان درآوردن رطوبت منطقه به صورت دودکشی عمل می نماید در حالی که در یزد فرم خوابیده حیاط امکان ایجاد تهویه عرضی را مهیا نموده و افزایش رطوبت از طریق استفاده از حوض و پوشش گیاهی در سطح وسیع ترنسبت به شهر بوشهر را امکان پذیر نموده است.
پرونده مقاله
دیپلماسی یکی از عوامل مهم نشاندهندهی هویت یک حکومت است که تاریخچهای دیرین و به قدرت تاریخچهی شهرها دارد. بناهای دیپلماتیک و خصوصاً سفارتخانهها نمایندهی یک کشور بیگانه در پایتخت و یا در شهرهای مهم کشور میزبان هستند که زمین آنها خاک کشور بیگانه محسوب میشود و دولت چکیده کامل
دیپلماسی یکی از عوامل مهم نشاندهندهی هویت یک حکومت است که تاریخچهای دیرین و به قدرت تاریخچهی شهرها دارد. بناهای دیپلماتیک و خصوصاً سفارتخانهها نمایندهی یک کشور بیگانه در پایتخت و یا در شهرهای مهم کشور میزبان هستند که زمین آنها خاک کشور بیگانه محسوب میشود و دولتها در امور داخلی آنها دخالت نمیکنند. مهمترین عامل در طراحی چنین فضایی، تصویر و مفاهیمی است که کشور میهمان میخواهد در کشور میزبان ارائه کند. ضرورت پرداخت به این موضوع ازآنجهت حائز اهمیت است که از یکسو مسائل سیاسی و اجتماعی را تحت شعاع قرار داده است و از سوی دیگر از بعد فرهنگی نیز میتواند کمک فراوانی را جهت معرفی هویت معماری ایرانی ارائه نماید. لذا هدف از تحقیق حاضر، بررسی عوامل تأثیرگذار بر هویت ملی در بناهای دیپلماتیک در ایران از دیدگاه معماران ایرانی است. این پژوهش سعی داشته است با فرض اینکه ایجاد حریم و حس امنیت مؤثرترین متغیر تأثیرگذار بر هویت ملی در بناهای دیپلماتیک است، به این سؤال پاسخ دهد که چه عواملی بر هویت ملی در بناهای دیپلماتیک در ایران از دیدگاه معماران ایرانی تأثیرگذار هستند؟ جهت تجزیهوتحلیل اطلاعات پرسشنامه از ضریب همبستگی اسپیرمن برای تعیین سهم هر یک متغیرها بر هویت ملی در بناهای دیپلماتیک از روش تحلیل رگرسیون چندمتغیری با استفاده از نرمافزار SPSS استفاده شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که هویت ملی در معماری بناهای دیپلماتیک ایران وجود دارد. فرهنگ ملی در معماری بناهای دیپلماتیک ایران وجود دارد. همچنین متغیر هماهنگی با معماری مبدأ و مقصد بیشترین تأثیرگذاری را بر هویت ملی بناهای دیپلماتیک دارد. هماهنگی طرح با زمینه، دومین متغیر تأثیرگذار بر هویت ملی بناهای دیپلماتیک است. درنهایت گشایش و دعوتکنندگی فضا و امنیت در رتبه سوم تأثیرگذاری بر هویت ملی بناهای دیپلماتیک قرار دارند.
پرونده مقاله
عبارت قرارگاه رفتاری در بردارندۀ مفهومی پردامنه و پرکاربرد است که با نگاهی ویژه در دانش روانشناسی محیط به آن پرداخته شده است. روانشناسی محیطی به محیط کالبدی، بهعنوان بستری مؤثر در جهت شکلگیری رفتارهای فردی و اجتماعی توجه نموده است. در واقع انسان بر اساس ویژگیها و ن چکیده کامل
عبارت قرارگاه رفتاری در بردارندۀ مفهومی پردامنه و پرکاربرد است که با نگاهی ویژه در دانش روانشناسی محیط به آن پرداخته شده است. روانشناسی محیطی به محیط کالبدی، بهعنوان بستری مؤثر در جهت شکلگیری رفتارهای فردی و اجتماعی توجه نموده است. در واقع انسان بر اساس ویژگیها و نیازهای فردی و اجتماعی خود به برخی از دادههای محیط واکنش نشان داده و متناسب با آن رفتاری را از خود بروز میدهد که ملاک بررسی، رفتارهای پرتکرار خواهد بود.ملاک اصلی، شناسایی مؤلفههای ارتقادهندۀ استطاعت قرارگاه رفتاری در جهت پیادهسازی آنها در محلۀ نیاوران واقع در منطقۀ یک تهران است. دلیل انتخاب این بستر علاوه بر قابلیتهای فیزیکی و اجتماعی محلۀ نیاوران، به این سبب است که محلات عنصری پیونددهنده میان کانون خانواده و بستر شهری به شمار می-روند. سؤال بنیادی این پژوهش عبارت است از: مؤلفههای مؤثر بر تطبیق محیط کالبدی با الگوهای بهینۀ رفتاری در راستای پاسخگویی مناسب به رفتارهای فردی و اجتماعی چیست؟ بر این اساس هدف اصلی پژوهش شناخت و پیشبینی رفتار تحت تأثیر سه حوزۀ فردی، اجتماعی و محیطی است و پیادهسازی آن عوامل در قرارگاههای رفتاری بالاخص محلۀ نیاوران در جهت بهینهسازی رفتار میباشد. این پژوهش به روش تحلیل محتوای پیمایشی و با طرح پرسشنامه از کاربران محله طی فرآیندی برنامهریزی شده، در جهت تبیین مؤلفههای ارتقادهندۀ قرارگاه رفتاری اقدام نموده است.نتیجهگیری: این نوشتار در جهت شناخت و پیشبینی الگوهای رایج رفتاری با استفاده از بررسیهای مردمشناسی و جامعهشناسی و تلفیق آن با نگرشهای معمارانه تلاش نموده است. در نتیجه خلق قرارگاه زیستی مناسب با شناخت و پیشبینی مؤلفههای مؤثر بر شکلگیری رفتارهای فردی، اجتماعی و محیطی بهینه سبب ارتقای استطاعت در محلۀ نیاوران شده و شاهد رفتارهای متعالی ساکنین خواهیم بود که از میزان علاقهمندی آنها به محیط و محله نشئت میگیرد.
پرونده مقاله
در زمان کنونی، بحث توسعه پایدار شهری وکاهش مصرف انرژی یکی از بحث های بسیار مهم و رایج در سطح جهانی و بین المللی می باشد. به طوری که ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی را دربرمیگیرید. پرداختن به مسکن که مهمترین عنصر شهری است در توسعه پایدارشهریحائز اهمیت می باشد ،چ چکیده کامل
در زمان کنونی، بحث توسعه پایدار شهری وکاهش مصرف انرژی یکی از بحث های بسیار مهم و رایج در سطح جهانی و بین المللی می باشد. به طوری که ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی را دربرمیگیرید. پرداختن به مسکن که مهمترین عنصر شهری است در توسعه پایدارشهریحائز اهمیت می باشد ،چرا که توسعه مسکن علاوه بر محیط زیست، بر اقتصاد، فرهنگ و مسایل اجتماعی تأثیر میگذارد. در پژوهش زیر از روش کتابخانهای برای جمع آوری اطلاعات مورد نظر و از روش توصیفی (نمونه موردی) برای دستیابی به هدف نهایی پژوهش که پیشنهادی ساختمانی پایدار با کاهش مصرف انرژی در منطقه سعادت آباد در تهران به روش مدلسازی اطلاعات ساختمان است، استفاده شده است. ابتدا اطلاعات لازم از طریق مطالعه منابع مختلف جمع آوری شده و کار طراحی با توجه به این مطالعات و استفاده از روشهای طراحی معماری آغاز می شود. سپس طبق قوانین و الزامات ساختمان سازی کشور، طرح پایهای بدست آمد و این طرح در نرم افزارRevitArchitecture مدلسازی شد. برای سنجش میزان نزدیکی به اصول پایداری در معماری، از نرم افزار Design Builder استفاده شده است.در نظر داشتن بعد زمان در طراحی، باعث شد که نورگیر و تراس ساختمان در فصول سرد سال، بتوانند به گلخانه تبدیل شده و در فصول گرم سال نورگیر تنها نقش نورگیر ساختمان را دارد و به دلیل مکش صورت گرفته، به طور طبیعی باعث تهویه بخش های مختلف ساختمان میگردد وتراس ساختمان نیز تنها نقش یک فضای نیمه باز را داردکه بر بخشهای داخلی مرتبط سایهاندازی می کند. درنتیجه این روش می تواند پیشنهادی برای بهبود کیفیت استفاده از انرژی های طبیعی ، خصوصا نور خورشید، در ساختمان ها جهت بهینه سازی مصرف سوخت باشد.
پرونده مقاله
هدف :با توجه به تواناییهای شناختی کودکان در فضای شهری که شامل دریافت، ادراک و رفتار است ترکیب هوش هیجانی و رفتار یادگیری مسیر در فضاهای شهری برای کودکان مبنای توجه به ارزشهای مهم نظیر پردازش اطلاعات، تصمیمگیری و اجرای تصمیم است. هدف از ارائه این پژوهش بررسی تأثیر نقش چکیده کامل
هدف :با توجه به تواناییهای شناختی کودکان در فضای شهری که شامل دریافت، ادراک و رفتار است ترکیب هوش هیجانی و رفتار یادگیری مسیر در فضاهای شهری برای کودکان مبنای توجه به ارزشهای مهم نظیر پردازش اطلاعات، تصمیمگیری و اجرای تصمیم است. هدف از ارائه این پژوهش بررسی تأثیر نقش عوامل ادراکی – شناختی بر الگوهای رفتاری کودکان با تأکید بر هوش هیجانی محله سجاد می باشد لذا در ادامه به بررسی روش شناسی پژوهش پرداخته شده است. روش:روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و در این راستا بهمنظور گردآوری دادهها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه، بازدید سایت استفاده میشود که روش نمونهگیری کوکران بهصورت تصادفی و تکمیل پرسشنامه هوش هیجانی مایر و سالوی و پرسشنامه که بهصورت 5 گزینهای طراحی گردیده است. در این پژوهش از جامعه آماری 1310 نفری توسط 298 نفر از کودکانی که 10-14 سال میباشند تکمیل گردیده است. پس از جمعآوری دادهها پرسشنامههای جمعآوریشده با استفاده از نرمافزار SPSS به تحلیل پرداخته شد ، روش آزمون و بررسی فرضیات تحلیل با استفاده از آزمون کلموگروف- اسمیرنف، بررسی ضریب همبستگی میان دو متغیر، آزمون لون و تحلیل واریانس Anova تحلیل گردیده است.میزان آلفای کرونباخ حاصل از پرسشنامه0.837 در یافتههای حاصل از تحلیل کمی به نظر میرسدیافته ها: میان یادگیری مسیر کودکان و افزایش سن در هوش هیجانی ارتباط مستقیمی وجود دارد. گروه سنی 12-14 سال اعتمادبهنفس بالاتری در بروز رفتار یادگیری مسیر در محیط دارند. این گروه خودآگاهی بالاتری نسبت به گروه سنی 10-12 دارند. به میزانی که کودکان هوش هیجانی بالاتری داشته باشند سهولت بیشتری در رفتار مسیریابی در فضاهای شهری دارند.
پرونده مقاله
در کشور ایران قوانینی در جهت ساخت بناهای میان افزا در بافت تاریخی وجود ندارد از سویی برنامهی مشخصی نیز در سازمانهایی مانند میراث فرهنگی،وزارت راه و شهرسازی و دیگر سازمان های مرتبط بصورت قوانین مدون و سازمان یافته وجود ندارد و تمامی این سازمانهای نامبرده تابع قوانین م چکیده کامل
در کشور ایران قوانینی در جهت ساخت بناهای میان افزا در بافت تاریخی وجود ندارد از سویی برنامهی مشخصی نیز در سازمانهایی مانند میراث فرهنگی،وزارت راه و شهرسازی و دیگر سازمان های مرتبط بصورت قوانین مدون و سازمان یافته وجود ندارد و تمامی این سازمانهای نامبرده تابع قوانین منشور آتن هستند که این قوانین وآییننامهها بینالمللی است و به جنبه بومی توجه ای ندارد؛هرچند اجرای این قوانین در سازمانهای ایرانی باعث ایجاد نظم ساختاری در ساخت بناهای میان افزا شده است؛ اما مدت زمان زیادی است که بدون به روزرسانی و توجه به بوم مورد استفاده قرار میگیرد.الگوهای ساخت در بافت های تاریخی معرض اختلاف نظرهای فراوان در میان نظریه پردازان می باشد.در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکنیک تحلیل محتوای کیفی در ابتدا به دسته بندی الگوهای شهری در معماری بدنههای تاریخی در ساخت بناهای میان افزا در بافت تاریخی پرداخته شده است،سپس با توجه به نمونه موردی انتخابی،شهر شیراز به سنجش الگوی شهری بافت تاریخی شهر شیراز پرداخت شده است،که در آن بافت تاریخی و بناهای میان افزا مورد نقد بررسی قرار گرفته است،نتایج حاکی از آن است که ارزشهای معنایی معماری بدنه بافت تاریخی خیابان کریمخان شیراز در سطوح ارزشی آنی-ابتدایی،دارای بیشترین نمره و میانگین هستند که خود معرف این است که معنای صریح به معنای شناخت تقریباً آنی بدنه بهصورت بصری که سخت در حافظه انسان جای میگیرد،است؛اکثراً بصورت معنی فردی و خصوصی بوده و چیزی نیست که بهصورت عام در نزد همه افراد بهصورت مشترک برداشت شود؛درجه دوم اولویت سطح ارزشی متعلق به سطح کارکردی- ابزاری است،که ارتباط زیادی با الگوهای ذهنی مردم دارد؛بدنهی تاریخی خیابان کریمخان شیراز بیانگر خوبی برای محتوای درونی خود و عملکردش میباشد که موجب هماهنگی واقعیت بدنه با معنی تداعی شده در ذهن بیننده میشود.
پرونده مقاله
فضاهای خرید در شهر تبریز، در طی زمان الگوهای ساخت متنوعی را از بازار تا خیابان تجاری و در دو دهه اخیر مالها تجربه کردهاند. با توجه به اهمیت جایگاه شهروندان بهعنوان مصرفکنندگان فضاهای تجاری در تعیین مسیر استراتژیهای توسعه فضاهای خرید، هدف از انجام این پژوهش ارزیابی چکیده کامل
فضاهای خرید در شهر تبریز، در طی زمان الگوهای ساخت متنوعی را از بازار تا خیابان تجاری و در دو دهه اخیر مالها تجربه کردهاند. با توجه به اهمیت جایگاه شهروندان بهعنوان مصرفکنندگان فضاهای تجاری در تعیین مسیر استراتژیهای توسعه فضاهای خرید، هدف از انجام این پژوهش ارزیابی ترجیحات شهروندان نسبت به الگوهای ساخت فضاهای خرید شهری تعیین گردید. پژوهش حاضر با روش میدانی و از نوع موردپژوهی در سال 1401 در جامعه آماری شهروندان تبریز انجام گردید. ابتدا با انجام مطالعات میدانی الگوهای ساخت فضاهای خرید تبریز مورد شناسایی قرار گرفت. سپس برای تعیین نمونه موردی مطالعه، 15 فضای خرید از میان 8 الگوی ساخت شناسایی شده انتخاب گردید. دادههای جمعآوری شده از طریق ابزار پرسشنامه، با نرمافزار SPSS و آزمون فریدمن مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتههای حاصل از پژوهش بیانگر این است که پنج فضای خرید ولیعصر، لالهپارک، اطلس، تربیت و شریعتی (شهناز) از نظر پاسخگویان به ترتیب از اولویت بیشتری برخوردار هستند. علاقهمندی و ترجیح مردم بیشتر بهسمت فضاهای خرید با الگوی ساخت پیادهراه، مال و خیابان تجاری است. الگوهای ساخت میدانبازار، بازار زیرزمینی، پلبازار در این میان نتوانستهاند رتبه مناسبی را کسب کنند. با استناد به نتایج حاصل از پژوهش میتوان گفت بهکارگیری الگوی ساخت مال بهصورت مستقل و ایزوله از بافت شهری؛ کپیبرداری از مصادیق بینالمللی بدون هیچ گونه پیوند با زمینه و بستر موجود محسوب میشود. برای اینکه فضاهای خرید امروزی بتوانند از پس وظیفهاشان در قبال ایفای نقش بهعنوان فضای شهری به درستی برآیند لازم است که اتصالات و ارتباطات خود را با فضاهای خرید اصیل حفظ نمایند. بنابراین مکلف کردن بخش خصوصی از جانب مدیریت شهری در ساخت فضاهای خرید در اتصال با بافت شهری پیرامون از طریق الگوهای ساخت پیادهراه و خیابان تجاری، میتواند گسست ایجاده شده در تجربه خرید از شهر را ترمیم نماید.
پرونده مقاله
اشتیاق نوستالژیک برای گذر از سنت به مدرنیته(تجددطلبی) و بازگشت به گذشتهی با اقتدار و پُرشکوه(ملیگرایی)، عصارهی جهانبینی شبهرمانتیسم ایرانی در دورهی پهلوی اول را تشکیل میدهد. این جهانبینی و فلسفهی فکری که ادبیات و معماری تنها یکی از عرصههای ظهور آن بود و در حوز چکیده کامل
اشتیاق نوستالژیک برای گذر از سنت به مدرنیته(تجددطلبی) و بازگشت به گذشتهی با اقتدار و پُرشکوه(ملیگرایی)، عصارهی جهانبینی شبهرمانتیسم ایرانی در دورهی پهلوی اول را تشکیل میدهد. این جهانبینی و فلسفهی فکری که ادبیات و معماری تنها یکی از عرصههای ظهور آن بود و در حوزههای اجتماعی و سیاسی، در قالب جنبشهای روشنفکری محرک ناسیونالیسم یا ملیگرایی ایرانی به عنوان راهی به منظور یکپارچگی و توانمند ساختن ایران در حکومت رضاخان شد و موجب تبدیل ایران به کشوری دارای ثبات و امنیت پایدار شد. یکی از راههای پیادهسازی نظریه شاهنشاهی رضاخان، هنر و به ویژه، بهرهگیری از معماری بود. از این رو، پژوهش حاضر به دنبال یافتن پاسخ این سوال است که جهانبینی شبهرمانتیسم ایرانی در راستای مشروعیتبخشیدن به اقدامات تجددطلبانه حکومت پهلوی اول، چگونه و با چه شاخصها و مؤلفههایی در معماری بناهای دولتی شهر بندر انزلی تجلی پیدا کرد؟ آیا تصویر ساخته شده توسط حکومت با نظر منورالفکران همراستا بود؟ لذا پژوهش از نوع کیفی و کاربردی و با استفاده از روش تطبیقی- مقایسهای از طریق روش مطالعات کتابخانهای صورت پذیرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد در کنار گفتمان فرهنگی پهلوی در جهت تحقق رویکرد تجددگرایانهاش از طریق معماری در قالب ساخت بناهای دولتی با الگوگیری از معماری اروپائی، میبایست ساخت تصاویر ذهنی در شهروندان از طریق همراهی منورالفکران آن دوره در قالب ارایهی گزارشها و سفرنامهها را جهت ترغیب شهروندان برای نوگرایی و تجدد را هم باید در نظر بگیریم. تقریبا بعد از فرآیند تجددگرایی دوره پهلوی اول بود که شهر انزلی برای نخستین بار به عنوان تفرجگاهی برای تهرانیان درآمد که ترجیح میدادند اوقات فراغت خود را در این شهر بگذرانند تا جایی که همگی آن را فرنگستان ایران مینامیدند. با توجه به نتایج تحقیق، شاهد تحقق عصر رمانتیک شهر بندر انزلی در دوره پهلوی اول هستیم.
پرونده مقاله
با رشد و گسترش فعالیت های میان رشته ای، رویکردها و گونه های متعدد و مختلفی از آن مطرح شده اند. یکی از این رویکرد ها، رویکرد نقد آرکی تایپی می باشد که در سالهای اخیر مورد توجه پژوهشگران حوزه معماری قرار گرفته است.ساختارهای معماری به عنوان نخستین گونه های هنری، علاوه بر و چکیده کامل
با رشد و گسترش فعالیت های میان رشته ای، رویکردها و گونه های متعدد و مختلفی از آن مطرح شده اند. یکی از این رویکرد ها، رویکرد نقد آرکی تایپی می باشد که در سالهای اخیر مورد توجه پژوهشگران حوزه معماری قرار گرفته است.ساختارهای معماری به عنوان نخستین گونه های هنری، علاوه بر ویژگیهای فرهنگی، مشتمل بر اطلاعات، دانش و حتی خاطرات مربوط به نسل های پیشین است و بخشی از کارکرد آنها، انتقال داده ها و انباشت درونیات خود به نسل های آتی است. در پژوهش حاضر، بر پایه دانش میان رشته ای بین معماری و روانشناسی، آرکی تایپ ها از زوایایی متنوع، ژرف و درونی مورد بازخوانی قرار می گیرند. هدف اصلی از این تحقیق کاربست نظریات مهم روان شناختی و بینش کهن الگویی بوسیله شاخص سازی نمادهای آرکی تایپی در جهت تحلیل، پردازش و نقد اجزای معماری می باشد. بر اساس ماهیت پژوهش تحقیق، این پژوهش از نوع مروری و به روش کیفی و با استفاده از منابع مکتوب نگاشته شده است. این تحقیق با مطالعه زیربنایی بر روی آرکی تایپ ها، سعی در کشف رد پای آنها در معماری دارد و رویکردهایی را که امکان بسط و گسترش دارند، شناسایی و معرفی می کند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که معماری با در دست داشتن دو آستانه؛ نخست واقعیت ساختمانی، صنعتی و مادی و دیگر بعد انتزاعی، معنایی، ذهنی و روحانی، عرصه مناسبی برای بازتاب نمادین آرکی تایپ هاست. رویکرد میان دانشی، با هدف دستیابی به مفاهیم بنیادی در معماری، با خوانشی روانکاوانه جنبه های جدیدی ورای منظر کلی پژوهش هایی که تا کنون انجام شده است را فراهم می آورد.
پرونده مقاله