مقدمه: توزیع عادلانه پرسنل شاغل در حوزه بهداشت و درمان به ویژه پزشکان از عوامل تعیینکننده میزان دسترسی اقشار مختلف جامعه به خدمات بهداشتی و درمانی بوده و این توزیع عادلانه نقش اساسی در تحقق اهداف بلندمدت سند چشمانداز کشور در حوزه سلامت دارد. این مطالعه جهت تعیین عوامل چکیده کامل
مقدمه: توزیع عادلانه پرسنل شاغل در حوزه بهداشت و درمان به ویژه پزشکان از عوامل تعیینکننده میزان دسترسی اقشار مختلف جامعه به خدمات بهداشتی و درمانی بوده و این توزیع عادلانه نقش اساسی در تحقق اهداف بلندمدت سند چشمانداز کشور در حوزه سلامت دارد. این مطالعه جهت تعیین عوامل تاثیرگذار بر تراکم پزشکان عمومی و متخصص در شهرستانهای کشور انجام گردیده است.
روش پژوهش: این پژوهش از نوع تحلیلی بود و به صورت مقطعی انجام گردید. جامعه پژوهش شامل تمام پزشکان منخصص و عمومی استانهایی بود که دادههای آماری آنها در سال 1385 در سایت مرکز آمار ایران وجود داشت.147 شهرستان از میان کل شهرستانهای کشور به طور تصادفی انتخاب شدند. جهت تحلیل داده ها از روش حداقل مربعات معمولی با نرمافزار Eviews 6 استفاده شد.
یافتهها: مهمترین عوامل تاثیرگذار بر تراکم پزشکان عمومی به ترتیب نسبت شهرنشینی(35/1-)، تعداد تخت بیمارستان دولتی(37/0) و تعداد تخت بیمارستان خصوصی(21/0) بود و مهمترین عوامل تاثیرگذار بر تراکم پزشکان متخصص به ترتیب عبارت بودند از تعداد تخت بیمارستان دولتی(75/0)، تعداد تخت بیمارستان خصوصی(51/0) و میزان جمعیت(28/0).
نتیجهگیری: تمرکز بیشتر منابع سلامت دولتی و خصوصی هر دو منجر به تراکم بالاتر پزشک در آن ناحیه خواهد شد. توزیع پزشکان عمومی بیشتر از هرچیز تحت تاثیر دستورالعملها و بخشنامههای وزارت بهداشت میباشد.در سیاستگذاری جهت توزیع عادلانه پزشکان توجه به این نکات و همچنین میزان کششپذیری تراکم پزشکان نسبت به این عوامل سودمند و ضروری است.
پرونده مقاله
مقدمه: شناسایی اشتباه بیماران، یکی از علل ریشهای خطاهای پزشکی در بخش سلامت میباشد. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر اجرای گایدلاین شناسایی صحیح بیماران در مرکز آموزشی درمانی شهید مطهری مرودشت میباشد. روش پژوهش: این مطالعه توصیفی - تحلیلی به صورت مقطعی در ب چکیده کامل
مقدمه: شناسایی اشتباه بیماران، یکی از علل ریشهای خطاهای پزشکی در بخش سلامت میباشد. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر اجرای گایدلاین شناسایی صحیح بیماران در مرکز آموزشی درمانی شهید مطهری مرودشت میباشد. روش پژوهش: این مطالعه توصیفی - تحلیلی به صورت مقطعی در بهمن ماه سال 92 در مرکز آموزشی درمانی شهید مطهری مرودشت انجام شد. حجم نمونه شامل 50 نفر از پرسنل شاغل در بخشهای بستری و نوزادان بود که به روش سرشماری وارد مطالعه شدند و نظرات آنها از طریق پرسشنامه، مشتمل بر 15 سوال 5 گزینهای در مقیاس لیکرت جمعآوری گردید. اعتبار پرسشنامه به روش اعتبار محتوا و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ (78/0) تایید شد. دادهها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی تجزیه و تحلیل گردید. یافتهها: عوامل موثر بر اساس بار عاملی در 5 دستهعوامل مربوط به سیستم با بارعاملی 709/0، پرسنل با بارعاملی 734/0، بیمار با بارعاملی 763/0، فرایند و روش کار با بارعاملی 675/0، تجهیزات و تکنولوژی با بارعاملی 823/0 طبقهبندی شدند. نتیجهگیری: ارائه خدمات ایمن، منوط بهکاهش خطاهای شناسایی بیمار میباشد. این امر توجه مدیران بخش سلامت را به اتخاذ رویکرد مناسب جهت استقرار فرهنگ ایمنی بیمار، ایجاد فرایندهای نظارت، استقرار مدیریت خطر، تشویق در گزارش وقایع، ارتقای فرایند یادگیری و بهینهسازی تجهیزات در مراکز درمانی جهت مطابقت بیشتر با استانداردها جلب مینماید.
پرونده مقاله
مقدمه: امروزه سازمانها برای سازگاری با محیط در حال تغییر و تحول و ارائه خدمات به روز و با کیفیت، بر آموزش دورههای فناوری اطلاعات به نیروی انسانی خود تاکید میورزند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تاثیر آموزش مهارتهایICDL بر عملکرد کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود انجام چکیده کامل
مقدمه: امروزه سازمانها برای سازگاری با محیط در حال تغییر و تحول و ارائه خدمات به روز و با کیفیت، بر آموزش دورههای فناوری اطلاعات به نیروی انسانی خود تاکید میورزند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تاثیر آموزش مهارتهایICDL بر عملکرد کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود انجام شد. روش پژوهش: مطالعه حاضر از نوع پژوهشهای کاربردی است که به شیوه مقطعی در سال 1392 بر روی 300 نفر از کارکنان شاغل به روش نمونهگیری تصادفی ساده انجام شد. دادههای مورد نیاز بوسیله پرسشنامه40 سوالی گردآوری و پس از ورود در نرمافزار SPSS16 به کمک آزمون کایدو تحلیل و نتایج بصورت جداول توزیع فراوانی نمایش داده شد. یافتهها: از دیدگاه کارکنان دورههای آموزشی مهارتهای هفتگانه کامپیوتر 3/97% در میزان یادگیری، 97% بر کیفیت کاری، 3/99% بر سازماندهی محتوای آموزشی، 7/80% بر کاهش تخلفات، 95% بر بازآفرینی ذهنی،7/93% بر تغییر فرهنگ سازمانی و 98% بر عملکرد آنها موثر بوده است. اما در حیطه هزینه 100% افراد معقتد بودند که دورههای آموزشی مهارتهای ICDL بر کاهش هزینهها تاثیر اندکی داشته است. آزمون کایدو رابطه معنیداری را بین عملکرد کارکنان با جنسیت، واحد محل خدمت، تحصیلات و سن نشان نداد ولی بین عملکرد کارکنان با نوع استخدام رابطه معنیداری مشاهده شد(012/0P=). نتیجهگیری: نتایج حاکی از تاثیر مثبت آموزش مهارتهای هفتگانه بر عملکرد کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شاهرود بوده که با توجه به عدم ارائه این دورهها برای حدود 50 درصد از کارکنان، برگزاری این دورهها برای کلیه کارکنان میتواند کمک شایانی به بهبود عملکرد دانشگاه نماید.
پرونده مقاله
مقدمه: با توجه به اهمیت توصیههای داروساز در اثربخشی دارو و جایگاه داروساز در سلامت جامعه، نگرش افراد به نقش داروساز مهم است. داروساز علاوه بر توزیع دارو، به راهنماییِ مراجعین و نظارت بر وضعیت سلامت آنان میپردازد. توصیههای داروساز درباره نحوه مصرف، میزان و همچنین اث چکیده کامل
مقدمه: با توجه به اهمیت توصیههای داروساز در اثربخشی دارو و جایگاه داروساز در سلامت جامعه، نگرش افراد به نقش داروساز مهم است. داروساز علاوه بر توزیع دارو، به راهنماییِ مراجعین و نظارت بر وضعیت سلامت آنان میپردازد. توصیههای داروساز درباره نحوه مصرف، میزان و همچنین اثرات دارو، ابهام و سردرگمی افراد را بر طرف میکند و به آنان حس امنیت میبخشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر نگرش مراجعین به نقش داروساز است. روش پژوهش: این تحقیق توصیفی تحلیلی به شیوه مقطعی و با تکمیل 400 پرسشنامه در سه ماه نخست 1393 در تهران انجام گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته و روش نمونهگیری، خوشهای چند مرحلهای بود. روایی آن صوری و محتوایی و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرنباخ 0.8008 محاسبه گردید. دادهها توسط نرمافزار SPSS19تحلیل و توسط آزمون رگرسیون متغیرهای موثر شناسایی شدند. یافتهها: داروساز توانسته انتظارات 70.5 % مراجعین را در حد متوسط برآورده سازد و 50.3% مراجعین در حد زیاد از وظایف داروساز آگاهی داشته و 42.4% درحد متوسط با داروساز ارتباط برقرار کرده و 51.3% در حد متوسط به داروساز اعتماد داشتند. در نهایت 48.7% نگرش مثبتی به داروساز داشتند. نتیجهگیری: آگاهی مراجعین از وظایف داروساز، ارتباط بیشتر با داروساز ، اعتماد به داروساز و برآوردن انتظارات مراجعین، نگرش آنان را به داروساز بهبود میبخشد. بر اساس آزمون رگرسیون متغیر برآوردن انتظارات بیماران سهم بیشتری در پیشگویی متغیر نگرش داشت.
پرونده مقاله
مقدمه: مسئله افزایش بهرهوری و کارایی هزینههای سلامت برای تمامی کشورها مهم است. در راستای افزایش کارایی و بهرهوری، شناخت جایگاه فعلی و اندازهگیری کارایی در نظامهای سلامت از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مطالعه با هدف تعیین کارایی هزینههای عمومی و خصوصی سلامت در ک چکیده کامل
مقدمه: مسئله افزایش بهرهوری و کارایی هزینههای سلامت برای تمامی کشورها مهم است. در راستای افزایش کارایی و بهرهوری، شناخت جایگاه فعلی و اندازهگیری کارایی در نظامهای سلامت از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مطالعه با هدف تعیین کارایی هزینههای عمومی و خصوصی سلامت در کشورهای منطقه با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها در دوره زمانی 2005 - 2010 انجام شده است.
روش پژوهش: این مطالعه از نوع مطالعات تحلیلی - توصیفی است. در این مطالعه برای تعیین کارایی هزینههای عمومی و خصوصی سلامت از روش تحلیل پوششی دادهها (DEA) و نرمافزار GAMS استفاده شده است. متغیرهای نهاده در این مطالعه شامل هزینههای عمومی سلامت و هزینههای خصوصی سلامت و متغیرهای ستانده نیز شامل امید به زندگی، نرخ مرگ و میر نوزادان در هر هزار تولد زنده، نرخ خام مرگ و میر در هر هزار نفر، نرخ مرگ و میر کودکان زیر 5 سال در هر هزار تولد زنده و نرخ باروری کل است.
یافتهها: میانگین کارایی فنی هزینههای سلامت در بخش دولتی و خصوصی ایران به ترتیب 63/0 و 25/0 است. نتایج مقایسه میانگین کارایی هزینههای عمومی و خصوصی سلامت در کشورهای منطقه منا نشان میدهد از یک سو، میانگین کارایی هزینههای عمومی همواره بیشتر از میانگین کارایی هزینههای خصوصی بوده است. از سوی دیگر، اختلاف بین میانگین کارایی هزینههای عمومی و خصوصی سلامت در طی دوره بهبود یافته است. همچنین نتایج تحلیل حساسیت نشان میدهد که بسیاری از کشورهای مورد بررسی به عواملی نظیر امید به زندگی، نرخ خام مرگ و میر و نرخ باروری حساسیت بالایی دارند.
نتیجهگیری: کارایی هزینههای عمومی سلامت در مقایسه با هزینههای خصوصی سلامت بالاست. از اینرو بازنگری در ساختار هزینههای عمومی، باز تعریف هزینههای عمومی و توجه به جایگاه بخش خصوصی ضروری به نظر میرسد.
پرونده مقاله
مقدمه: توانایی سازمان در حفظ، بقا و سازش با محیط و بهبود این توانایی خود را میتوان به سلامت سازمانی تعبیر کرد. به نظر میرسد سلامت سازمانی و اعتماد سازمانی با یکدیگر ارتباط داشته باشند. از اینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سلامت سازمانی و اعتماد سازمانی از دیدگاه کار چکیده کامل
مقدمه: توانایی سازمان در حفظ، بقا و سازش با محیط و بهبود این توانایی خود را میتوان به سلامت سازمانی تعبیر کرد. به نظر میرسد سلامت سازمانی و اعتماد سازمانی با یکدیگر ارتباط داشته باشند. از اینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سلامت سازمانی و اعتماد سازمانی از دیدگاه کارکنان بیمارستانهای آموزشی منتخب دانشگاه علوم پزشکی اهواز صورت گرفت.
روشپژوهش: این پژوهش ازنوع توصیفی - تحلیلی بود و به صورت مقطعی در سال 1392 انجام شد. نمونه پژوهش 210 نفر از پرسنل شاغل در بیمارستانهای آموزشی منتخب (گلستان و امام خمینی) بود .دادهها با استفاده از پرسشنامههای استاندارد سلامت سازمانی هوی و فیلدمن (1996) و اعتماد سازمانی کاناواتاناچی و یو (2002) جمعآوری گردید. این دادهها با استفاده از آمار توصیفی و شاخصهای مرکزی آماری مانند میانگین و انحراف معیار نمایش داده شد و از طریق آزمون همبستگی پیرسون درمحیط SPSS19 تحلیل گردید.
یافتهها: بین سلامت و اعتماد سازمانی همبستگی معنادار ضعیف و مثبتی (23/0=r) مشاهده شد (02/0P=). بین بعد یگانگی نهادی با اعتماد سازمانی همبستگی ضعیف و منفی معناداری وجود داشت (16/0- =r و 03/0P=). بین ابعاد ساختدهی، پشتیبانی منابع، ملاحظهگری و تاکید علمی با اعتماد سازمانی همبستگی ضعیف و مثبت (29/0 <r< 16/0) معناداری مشاهده شد (035/0 <P< 001/0). بین بعد روحیه و اعتماد سازمانی همبستگی نسبتاً قوی و مثبتی یافت گردید (30/0 =r و 001/0P<).
نتیجهگیری: با توجه به همبستگی سلامت و اعتماد سازمانی، تلاش برای فراهم آوردن آموزشهای مناسب، تأمین منابع لازم، تسهیل ارتباطات، ایجاد محیطی صمیمی و حمایت از کارکنان میتواند ضمن افزایش سطح سلامت سازمانی، باعث افزایش اعتماد ایشان به سازمان گردد.
پرونده مقاله
مقدمه: دیدگاه 360 درجه هوش عاطفی یک ابزار جامع برای گزارش دادن عمیق تواناییها و نیازهای تکاملی درباره صلاحیتهای ارتباطی بین فردی و اجتماعی مهم میباشد. هدف اصلی از نگارش این مقاله تعیین همبستگی بین دیدگاه 360 درجه هوش عاطفی و نوآوری مدیران بیمارستانهای منتخب شهر تهرا چکیده کامل
مقدمه: دیدگاه 360 درجه هوش عاطفی یک ابزار جامع برای گزارش دادن عمیق تواناییها و نیازهای تکاملی درباره صلاحیتهای ارتباطی بین فردی و اجتماعی مهم میباشد. هدف اصلی از نگارش این مقاله تعیین همبستگی بین دیدگاه 360 درجه هوش عاطفی و نوآوری مدیران بیمارستانهای منتخب شهر تهران در سال 1391 بود.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ روششناسی یک مطالعه همبستگی میباشد. جامعه آماری شامل 52 نفر از مدیران پرستاری، مدیران یا معاونان اجرایی و سوپروایزرهای تعدادی از بیمارستانهای آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران شامل بیمارستانهای شهید هاشمینژاد، محب، مطهری، فیروزگر، رسول اکرم (ص)، دکتر شریعتی و حضرت علی اصغر بود. به دلیل کم بودن تعداد افراد جامعه پژوهش، نمونه گیری انجام نگرفت. ابزار جمعآوری اطلاعات در این مطالعه پرسشنامهای 100 سوالی مشتمل بر 74 سوال در زمینه هوش عاطفی و 26 سوال نوآوری بود. اعتبار پرسشنامه توسط تعدادی از اساتید و صاحبنظران رشته مورد بررسی قرار گرفت و روایی آن نیز با استفاده از روش آزمون- بازآزمون و محاسبهی میزان ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شده است. جهت تحلیل دادههای جمعآوری شده، از روشهای آماری و نرمافزار SPSS استفاده شد. آزمونهایی که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفت عبارتند از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و تی تک نمونهای.
یافتهها: میانگین نمره هوش عاطفی مدیران، 26/298 (از بیشینه 370 نمرهی قابل کسب) میباشد. مردان بطور کلی نمره هوش عاطفی بالاتری نسبت به زنان کسب کردند. میان ابعاد هوش عاطفی یعنی بعد خود مدیریتی، بعد ارتباطات و بعد مدیریت روابط با نوآوری همبستگی مستقیمی با 001/0P< مشاهده شد. یافته دیگر این پژوهش عبارت بود از اینکه بین هوش عاطفی و نوآوری هم، همبستگی مستقیم با 001/0P< وجود دارد.
نتیجهگیری: با توجه به معنادار بودن رابطه بین متغیر نوآوری با هوش عاطفی و همچنین ابعاد 3 گانه آن میتوان برای افزایش متغیر نوآوری تمرکز برنامهریزی استراتژیک را بر روی ابعاد خود مدیریتی، مدیریت روابط و ارتباطات در جهت افزایش متغیر هوش عاطفی قرار داد.
پرونده مقاله
مقدمه: مدیریت دانش نقش مهمیدر بهبود اثربخشی و کارایی سازمانها ایفا کرده است. هدف این مقالهبررسی عوامل مؤثر بر اجرای برنامههای مدیریت دانش در شبکه بهداشت و درمان شهرستان ارسنجان است.
روش پژوهش: روش پژوهش مورد استفاده توصیفی همبستگی، از نوع نظرسنجی است که از لحاظ زمان چکیده کامل
مقدمه: مدیریت دانش نقش مهمیدر بهبود اثربخشی و کارایی سازمانها ایفا کرده است. هدف این مقالهبررسی عوامل مؤثر بر اجرای برنامههای مدیریت دانش در شبکه بهداشت و درمان شهرستان ارسنجان است.
روش پژوهش: روش پژوهش مورد استفاده توصیفی همبستگی، از نوع نظرسنجی است که از لحاظ زمانی یک پژوهش مقطعی به حساب میآید. جهت گردآوری اطلاعات از پرسش نامههای مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی، قابلیتهای فناوری اطلاعات و ساختار سازمانی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان شبکه بهداشت و درمان شهرستان ارسنجان تشکیل میدهند. برای آزمون فرضیههای پژوهش از روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرمافزارهای آماری SPSS19و AMOS20نسخه 20 تحلیلها انجام شده است.
یافتهها: یافتههای حاصل از پژوهش حاضر بیانگر این است که بطور کلی فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و قابلیتهای فناوری اطلاعات عامل مؤثری در پیاده سازی سیستم مدیریت دانش در شبکه بهداشت و درمان شهرستان ارسنجان است. همچنین طبق مدل ارائه شده قابلیتهای فناوری اطلاعات دارای نقش واسطهای در ارتباط بین فرهنگ و ساختار سازمانی با مدیریت دانش میباشد. شاخص نیکویی برازش مدل GFI در این پژوهش 907/0 محاسبه شده است که حاکی از نیکویی برازش مدل میباشد.
نتیجهگیری: در خصوص ایجاد دانش و استفاده بهینه از آن در شبکههای بهداشت و درمان، مدیریت باید با فرهنگسازی و ایجاد زیرساختارهای مناسب فناوری اطلاعات بعنوان عوامل کلیدی، به پیادهسازی و بکارگیری سیستم مدیریت دانش در سازمان خود کمک کند.
پرونده مقاله