توسعۀ صنعت گردشگری برای کشورهای در حال توسعه که با معضلاتی همچون نرخ بیکاری بالا، محدودیت منابع ارزی و اقتصاد تکمحصولی مواجه هستند، دارای اهمیت فراوانی است. اقتصاد کشور ما نیز اتکای شدیدی به درآمدهای حاصل از صادرات نفت خام داشته است. بنابراین، پیشبینیها و تحلیلهای ق چکیده کامل
توسعۀ صنعت گردشگری برای کشورهای در حال توسعه که با معضلاتی همچون نرخ بیکاری بالا، محدودیت منابع ارزی و اقتصاد تکمحصولی مواجه هستند، دارای اهمیت فراوانی است. اقتصاد کشور ما نیز اتکای شدیدی به درآمدهای حاصل از صادرات نفت خام داشته است. بنابراین، پیشبینیها و تحلیلهای قابل اعتماد برای یک برنامهریزی کارآ در صنایع مرتبط با بازار گردشگری، ضرورت تام دارد. هدف اصلی این پژوهش، تخمین تابع تقاضای خارجیان برای گردشگری در ایران و اندازهگیری میزان تأثیرگذاری متغیرهای تولید ناخالص جهانی، نرخ ارز رسمی، شاخص قیمت مصرفکننده و قیمت نفت بر تقاضای گردشگری در ایران است. در این بررسی، از روش الگوی خود توضیح با وقفههای گسترده و با کمک آزمون ریشۀ واحد دیکیفولر تعمیم یافته و آزمون همجمعی جوهانسون و آزمون ARDL استفاده کردیم. درنهایت، به این نتیجه رسیدیم که در بلندمدت، متغیرهای تعداد گردشگر خارجی واردشده به ایران، قیمت نفت، شاخص قیمت مصرفکننده و تولید ناخالص داخلی جهانی، مثبت و معنا دار بوده و متغیر نرخ ارز، منفی و معنادار است. کشش قیمتی تقاضا در بلندمدت، باکشش و متغیر نرخ ارز رسمی و تولید ناخالص داخلی جهانی بیکشش است و باتوجه به کشش درآمدی گردشگری کالای ضروری است.
پرونده مقاله
در چهارچوب نظریۀ نمایندگی، تعارض منافع بین مدیران و سهامداران، ناشی از آن است که اهداف این دو گروه الزاماً همسو نیستند. مدیریت سود ازطریق اقلام تعهدی حسابداری، نمونهای از انحراف مدیران از منافع سهامداران است که ممکن است، اعتبار گزارشهای مالی را تضعیف کند و از این طر چکیده کامل
در چهارچوب نظریۀ نمایندگی، تعارض منافع بین مدیران و سهامداران، ناشی از آن است که اهداف این دو گروه الزاماً همسو نیستند. مدیریت سود ازطریق اقلام تعهدی حسابداری، نمونهای از انحراف مدیران از منافع سهامداران است که ممکن است، اعتبار گزارشهای مالی را تضعیف کند و از این طریق، منافع سهامداران را به خطر بیندازد؛ و حتی باعث اخلال در بازار اوراق بهادار شود. ساختار مالکیت از سویی میتواند برای مدیریت سود انگیزه ایجاد کند و از سوی دیگر، میتواند مدیریت سود را محدود کند. در این مقاله، درپی پاسخ به این پرسش هستیم که آیا تفاوت در ساختار مالکیت و به بیان مشخصتر، تمرکز مالکیت، میزان مدیریت سود را دستخوش تغییر میکند؟
برای این منظور، بهطور تجربی و با استفاده از یک مدل رگرسیونی، رابطۀ بین تمرکز مالکیت و مدیریت سود را در نمونهای از شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سالهای 1391 و 1392 بررسی میکنیم. در این بررسی، نشان داده میشود که بین مدیریت سود و برخی از معیارهای تمرکز مالکیت، رابطهای معنادار و غیرخطی وجود دارد. از مهمترین یافتههای بررسی حاضر که نتایج سیاستی قابلتوجهی دارد، این است که بین درصد سهام شناور آزاد شرکت و اقلام تعهدی اختیاری شرکتی رابطۀ غیرخطی بهشکل حرف یو انگلیسی برعکس وجود دارد. یعنی، ابتدا با افزایش درصد سهام شناور آزاد شرکت، اقلام تعهدی اختیاری افزایش پیدا میکند. پس از آنکه درصد سهام شناور آزاد شرکت سطح بیشینهای را رد کرد، با افزایش این متغیر، اقلام تعهدی اختیاری کاهش مییابد. این موضوعی است که باید چرایی آن بهصورت نظری تبیین شود.
پرونده مقاله
از آنجا که مدیران، همواره بهدنبال جلب رضایت تأمینکنندگان سرمایۀ شرکتها هستند، سعی میکنند، اطلاعات منتشره، منطبق با تمایلات آنان باشد. درنتیجه، بهنظر میرسد، وجود بیثباتی و عدم شفافیت سود، ریسک سقوط قیمت سهام را تحتتأثیر قرار میدهد. شفافیت اطلاعات مالی، همواره ب چکیده کامل
از آنجا که مدیران، همواره بهدنبال جلب رضایت تأمینکنندگان سرمایۀ شرکتها هستند، سعی میکنند، اطلاعات منتشره، منطبق با تمایلات آنان باشد. درنتیجه، بهنظر میرسد، وجود بیثباتی و عدم شفافیت سود، ریسک سقوط قیمت سهام را تحتتأثیر قرار میدهد. شفافیت اطلاعات مالی، همواره بهعنوان یکی از مؤثرترین متغیرها در تعیین استراتژی سرمایهگذاری در بازارهای مالی مطرح بوده است. سرمایهگذاران برای رسیدن به هدف خود که همانا کسب بازدۀ مطلوب از سرمایهگذاری خود است، نیازمند آناند که اطلاعات بهطور شفاف و همگن و در زمان مناسب، دراختیار آنها قرار گیرد. یکی از مواردی که بهتازگی در ایران مطرح شده و در انتخاب و خرید سهام مورد توجه سرمایهگذاران قرار گرفته است، میزان سهام شناور آزاد شرکتها است. در این پژوهش، گزارشگری مالی غیرشفاف و تأثیر آن بر قیمت سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، با درنظرگرفتن سهام شناور آزاد در دورۀ زمانی 1386 تا 1393، بررسی شده است. درمجموع، 458 مشاهده برای دورۀ پژوهش استفاده شد که ازطریق روش نمونهگیری حذف سیستماتیک درمجموع تعداد 118 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار، بهعنوان نمونۀ آماری پژوهش، انتخاب شد.
برای جمعآوری مبانی نظری پژوهش، از روش کتابخانهای و برای جمعآوری اطلاعات آماری، از صورتهای مالی و یادداشتهای همراه آن استفاده شده است. تجزیه و تحلیل دادهها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام میشود. بهعلاوه، برای تجزیه و تحلیل دادهها و استخراج نتایج پژوهش، از نرمافزارهای Excel و Eviews8 استفاده شده است. این پژوهش دارای یک فرضیه است که برای آزمون آن، از مدل رگرسیون لجستیک استفاده میشود. نتایج پژوهش نشان میدهد که بین گزارشگری مالی غیرشفاف و ریسک سقوط آتی قیمت سهام در شرکتهایی با سهام شناور آزاد پایین، رابطۀ معنیداری وجود دارد.
پرونده مقاله
سرمایهگذاران، استفادهکنندگان و تحلیلگران مالی علاقهمندند اطلاعات بیشتری دربارۀ هموارسازی سود در شرکتهای سرمایهپذیر کسب کنند. یکی از تکنیکهای حسابداری که بهتازگی در شرکتها استفاده میشود، هموارسازی سود[1] بهعنوان یکی از الگوهای مدیریت سود است. این امر، توجه زیا چکیده کامل
سرمایهگذاران، استفادهکنندگان و تحلیلگران مالی علاقهمندند اطلاعات بیشتری دربارۀ هموارسازی سود در شرکتهای سرمایهپذیر کسب کنند. یکی از تکنیکهای حسابداری که بهتازگی در شرکتها استفاده میشود، هموارسازی سود[1] بهعنوان یکی از الگوهای مدیریت سود است. این امر، توجه زیادی را در ادبیات حسابداری به خود جلب کرده است و نشاندهندۀ یک عمل آگاهانه ازسوی مدیریت برای کاهش نوسانات است. در این راستا، سعی کردهایم هموارسازی سود را در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار، بررسی و آن را با موارد مشابه هموارسازی در سالهای قبل مقایسه کنیم و ببینیم که شرکتها تا چه حد از هموارسازی سود استفاده کردهاند. بنابراین، کوشیدهایم در یک بازۀ زمانی 9ساله(1388-1380)، هموارسازی را بررسی کنیم. برای این منظور، با استفاده از فرمول نمونهگیری تصادفی طبقهای، 132 شرکت از شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بهعنوان نمونه انتخاب شد.
برای بیبشترکردن شباهت نمونۀ انتخابی به جامعه، ابتدا شرکتهای جامعه به گروههایی براساس طبقهبندی سازمان بورس اوراق بهادار طبقهبندی شد؛ آنگاه به نسبت شرکتهای موجود در هرگروه، اعضای نمونه از گروههای مختلف انتخاب شدند. برای تفکیک شرکتهای هموارساز و غیرهموارساز، از مدل ایکل(ضریب پراکندگی تغییرات دورهای سود به فروش) استفاده شد. برای این منظور، ما هموارسازی را در هر سه سطح سود خالص، سود عملیاتی و سود ناخالص بررسی کردیم و شرکتهایی را که حداقل در یکی از سطوح سود مورد نظر، اقدام به هموارسازی کردهاند، بهعنوان هموارساز سود معرفی، و با نتایج قبلی مقایسه کردیم که بر این اساس، از بین شرکتهای عضو نمونه، تعداد شرکتهای هموارساز 78 و تعداد شرکتهای غیرهموارساز، 54 مورد بود که نسبت به پژوهشِ قبلی، افزایش اندکی را نشان میدهد. نتیجه اینکه بهتازگی به پدیدۀ هموارسازی سود در هر سه سطح توجه میشود.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش، بررسی رابطۀ دورۀ تصدی حسابرس با کیفیت افشا است . نمونۀ این پژوهش، شامل 94 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار، در طی سالهای 1384 تا 1392 است. ازلحاظ نظری، دورۀ تصدی ازطریق تأثیر بر کیفیت و استقلال حسابرسی میتواند بر کیفیت افشای اطلاعات تأثیر بگذارد چکیده کامل
هدف از این پژوهش، بررسی رابطۀ دورۀ تصدی حسابرس با کیفیت افشا است . نمونۀ این پژوهش، شامل 94 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار، در طی سالهای 1384 تا 1392 است. ازلحاظ نظری، دورۀ تصدی ازطریق تأثیر بر کیفیت و استقلال حسابرسی میتواند بر کیفیت افشای اطلاعات تأثیر بگذارد. برای سنجش متغیر کیفیت افشا از امتیازهای متعلق به هر شرکت استفاده میشود. این امتیازها ازسوی سازمان بورس اوراق بهادار تهران و ازطریق اطلاعیۀ کیفیت افشا و اطلاعرسانی مناسب استخراج شده است. از این رو، هدف ما در این پژوهش، بررسی رابطۀ بین دورۀ تصدی حسابرس و کیفیت افشا با بهرهگیری از تحلیل رگرسیون خطی چندگانه و تفکیک دورۀ تصدی حسابرس به دو دورۀ کوتاهمدت و بلندمدت است. نتایج پژوهش، بر وجود یک رابطۀ مثبت و معنادار بین دورۀ تصدی حسابرسی و کیفیت افشا دلالت دارد. به عبارت دیگر، با افزایش دورۀ تصدی حسابرس، کیفیت افشای اطلاعات افزایش مییابد.
پرونده مقاله
امروزه، سازمانهای تولیدی و خدماتی، میزان رضایت مشتری را بهعنوان معیاری مهم برای سنجش کیفیت کار خود قلمداد میکنند و این روند همچنان در حال افزایش است. در حال حاضر، باتوجه به اهمیت حیاتی که صنعت بیمه در رشد و شکوفایی اقتصاد کشورها دارد، نیاز به آن اجتنابناپذیر است. بر چکیده کامل
امروزه، سازمانهای تولیدی و خدماتی، میزان رضایت مشتری را بهعنوان معیاری مهم برای سنجش کیفیت کار خود قلمداد میکنند و این روند همچنان در حال افزایش است. در حال حاضر، باتوجه به اهمیت حیاتی که صنعت بیمه در رشد و شکوفایی اقتصاد کشورها دارد، نیاز به آن اجتنابناپذیر است. بر این اساس، در این پژوهش، عوامل مؤثر بر رضایتمندی بیمهگذاران بیمۀ عمر در شرکت بیمۀ نوین را با استفاده از مدل سروکوال بررسی میکنیم. این مدل، یکی از متداولترین مدلهایی است که در زمینۀ ارزیابی کیفیت در بخش خدمات بهکار گرفته میشود. روش انجام این پژوهش، توصیفی ـ پیمایشی است.
روش نمونهگیری در پژوهش حاضر، تصادفی ساده است و جامعۀ آماری، بیمهگذاران بیمۀ عمر شرکت بیمۀ نوین در شهر تهران و تعداد نمونه 361 نفر از افراد جامعه است. نتایج پژوهش، با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری، بررسی و دادهها نیز با استفاده از نرمافزار SPSS و SMART PLS تجزیه و تحلیل شده است. نتیجۀ حاصل از این پژوهش، بیانکنندۀ این موضوع است که بعد فیزیکی بر رضایتمندی بیمهگذاران بیمۀ عمر تأثیری نداشته است و سایر ابعاد مدل سروکوال بر رضایتمندی بیمهگذاران بیمۀ عمر در شرکت بیمۀ نوین تأثیرگذار بوده است. همچنین، یافتههای پژوهش نشان میدهد که در 4 بعد از ابعاد مدل سروکوال، بین کیفیت مورد انتظار و کیفیت ادراکشدۀ بیمهگذاران از خدمات، شکاف وجود دارد؛ که بیشترین شکاف مربوط به بعد همدلی و کمترین شکاف، مربوط به بعد قابلیت اطمینان است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تصمیمگیریهای قوۀ قضاییه، مقننه و مجریه با توانگری شرکت بیمه در بخش بیمۀ جانی شخص ثالث در سال 1393 است. بنابراین، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفیـ پیمایشی است. جامعۀ آماری این پژوهش، شامل کارشناسان و مدیران صنعت بیمه، با تعداد 260 نفر بود چکیده کامل
پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تصمیمگیریهای قوۀ قضاییه، مقننه و مجریه با توانگری شرکت بیمه در بخش بیمۀ جانی شخص ثالث در سال 1393 است. بنابراین، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفیـ پیمایشی است. جامعۀ آماری این پژوهش، شامل کارشناسان و مدیران صنعت بیمه، با تعداد 260 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 150 نفر درنظر گرفته شده است. روش نمونهگیری پژوهش، تصادفی ساده است. برای بررسی تأثیر تصمیمگیریهای قوۀ قضائیه، مقننه و مجریه، با توانگری شرکت بیمه در بخش بیمۀ جانی شخص ثالث، از پرسشنامۀ محققساخته که دارای شش مؤلفه و 15 گویه، با مقیاس پنج درجهای لیکرت بود، استفاده شد.
پایایی پرسشنامه، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 87 % تعیین شد که نشاندهندۀ پایایی مناسب ابزار اندازهگیری بود. پس از جمعآوری دادهها، تجزیه و تحلیل آنها در دو سطح توصیفی و استنباطی، با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد، تعیین سقف تعهدات بیمهگر(تعیین و اعلام میزان دیه) ازسوی قوۀ قضائیه، تفسیر قوانین ازطریق قضات در رسیدگی به دعاوی بیمهگذاران و بیمهگر، روند کند و طولانیبودن پروندههای خسارت، تعیین و تغییرات قوانین بیمه ازطریق قوۀ مقننه، تعیین سقف حق بیمه و شرایط بیمهنامهها، قراردادها و خسارات پرداختشدۀ قوۀ مجریه در توانگری شرکت بیمه، در بخش بیمۀ جانی شخص ثالث، تأثیر بهسزایی دارد. ولی تعیین سهم و عوارض تحمیلی ازطریق قوۀ مقننه به شرکتهای بیمه در توانگری شرکت بیمه، در بخش بیمۀ جانی شخص ثالث تأثیر ندارد.
پرونده مقاله