مطالعهی حاضر در راستای تأثیر کاربست راهبرد ابعاد مدیریت دانش بر نوآوری سازمانی و توانمندسازی کارکنان شرکت آب جنوب شرق خوزستان صورت گرفته است. این پژوهش ازلحاظ نحوهی گردآوری دادهها توصیفی-پیمایشی و ازنظر هدف کاربردی است ابزار گردآوری آوری اطلاعات سه پرسشنامه که شامل: چکیده کامل
مطالعهی حاضر در راستای تأثیر کاربست راهبرد ابعاد مدیریت دانش بر نوآوری سازمانی و توانمندسازی کارکنان شرکت آب جنوب شرق خوزستان صورت گرفته است. این پژوهش ازلحاظ نحوهی گردآوری دادهها توصیفی-پیمایشی و ازنظر هدف کاربردی است ابزار گردآوری آوری اطلاعات سه پرسشنامه که شامل: پرسشنامه مدیریت دانش بر اساس نظریهی نوناکا (۱۹۹۵)، پرسشنامه نوآوری سازمانی جیمنز و همکاران (2008) و پرسشنامه توانمندسازی کارکنان اسپریتزر (۱۹۹5) بود روایی پرسشنامه از طریق اعتبار محتوا و با ارائه به اساتید صاحبنظر موردبررسی قرار گرفت، پایایی پرسشنامه از طریق آزمون آلفای کرون باخ، بررسی و نتایج حاصل (79/0، 84/0، 76/0) حاکی از قابلیت اعتماد این ابزار است. جامعه آماری این پژوهش بهصورت سرشماری و متشکل از کلیه کارشناسان و مدیران شرکت آب جنوب شرق خوزستان (244 نفر) در سال 1400 است. در این پژوهش، دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS در بخش توصیفی و استنباطی تحلیل و با استفاده ازآزمون های همبستگی پیرسون، آزمون تحلیل مسیر و معادلات ساختاری به بررسی فرضیههای پژوهش پرداخته شد. با استفاده از نرمافزار LISREL مدل پژوهش ترسیم شد.یافتههای پژوهش نشان داد که بین ابعاد مدیریت دانش با نوآوری سازمانی و توانمندسازی کارکنان رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد (P≤0/05). نتایج پژوهش تأثیر نوآوری سازمانی بر توانمندسازی کارکنان را نیز تائید کرد (P≤0/05). همچنین مشخص گردید نوآوری سازمانی بین ابعاد مدیریت دانش و توانمندسازی کارکنان نقش واسطهگری ایفا میکند.کلیدواژهها: ابعاد مدیریت دانش، نوآوری سازمانی، توانمندسازی کارکنان، شرکت آب جنوب شرق خوزستان
پرونده مقاله
امروزه ساختمانهای بدون کربن، به یکی از موضوعات داغ پژوهشی با هدف کاهش مصرف انرژیهای فسیلی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای در صنعت ساختمان سازی تبدیل شده است. ساختمانِ کربن صفر میتواند نمودی از کربن زدایی باشد، بدین صورت که انرژی تجدید پذیر در داخل کارگاه تولید شده و چکیده کامل
امروزه ساختمانهای بدون کربن، به یکی از موضوعات داغ پژوهشی با هدف کاهش مصرف انرژیهای فسیلی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای در صنعت ساختمان سازی تبدیل شده است. ساختمانِ کربن صفر میتواند نمودی از کربن زدایی باشد، بدین صورت که انرژی تجدید پذیر در داخل کارگاه تولید شده و به اندازه مصرف وارد شبکه میگردد. ساختمانِ با کربن صفر یعنی اینکه ساختمان به اندازه کافی انرژی تجدید پذیر تولید میکند تا هم نیاز سالیانهاش را بر طرف سازد و هم آن مقدار کربنی که در فرآیند ساخت منتشر شده را جبران نماید. به همین منظور، در این مطالعه به بررسی ریسکها و محدودیتهای پیش روی سیاست-گذاری برای ساختمانهای با کربن صفر پرداخته میشود. ابتدا با استفاده از روشهای تصمیمگیری چند معیاره شامل واسپاس، تاپسیس و رتبهبندی میانگین ریسکهای پیاده سازی سیاستهای ساختمانهای کربن صفر شناسایی و ارزیابی شده و در ادامه، پیشنهاداتی به منظور توسعه و ارتقای ساختمانهای با کربن صفر ارائه میگردد. یافتههای این پژوهش میتواند به عنوان یک راهنما برای دولتها مورد استفاده قرار گیرد. این یافتهها به سیاستگذاری و تدوین آییننامههای ساختمانی موثرتر و کارآمدتر در حوزه ساختمانسازیِ تقریبا با کربنِ صفر کمک میکند، که هدف آن کاهش انتشار کربن در صنعت ساختمان است. با توجه به رشد سریع شهرنشینی و بهبود استانداردهای زندگی، انتظار میرود که در آینده نزدیک مصرف انرژی و انتشار آلاینده های کربنی افزایش یابد.
پرونده مقاله
هدف از این تحقیق، بررسی رابطه بین مدیریت دانش با توانمندسازی روانشناختی کارکنان با میانجی گری یادگیری سازمانی در کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس بود. این تحقیق کاربردی و از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، تمامی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس به چکیده کامل
هدف از این تحقیق، بررسی رابطه بین مدیریت دانش با توانمندسازی روانشناختی کارکنان با میانجی گری یادگیری سازمانی در کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس بود. این تحقیق کاربردی و از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق، تمامی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس به تعداد 114نفر بود، که از این تعداد 93 نفر به عنوان نمونه با محقق همکاری کردند. ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامه های استاندارد مدیریت دانش( شرون لاسون ،2003)، توانمندسازی روانشناختی(اسپریتزر ،1995) و یادگیری سازمانی( نیفه،2001) بود. برای توصیف دادهها از روش های آمار توصیفی و برای تجزیه استنباطی دادهها از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون،رگرسیون و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین مدیریت دانش و یادگیری سازمانی و مولفه های آن با توانمندسازهای روانشناختی آزمودنی رابطه ی معناداری وجود ندارد. ولی بین مدیریت دانش و مولفه های آن با یادگیری سازمانی آزمودنی ها رابطه ی معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که بین مدیریت دانش با متغیر توانمندسازهای روانشناختی از طریق یادگیری سازمانی آزمودنی رابطه ی معناداری وجود نداشت.بنابراین پیشنهاد می شود که مدیران این سازمان ورزشی به منظور توانمندسازی روانشناختی کارکنان خود، شایسته است که توجه ویژه ای به متغیر های مدیریت دانش و یادگیری سازمانی داشته باشند.
پرونده مقاله
این پژوهش به دنبال اندازهگیری اثر مدیریت دانش مشتری و نوآوری بر عملکرد مالی سازمان با نقش میانجی متغیرهای سازمانی است. جامعه آماری پژوهش کلیه شعب بانکهای دولتی شهرستان اهواز است که در سال 1400 تعداد کل آنها 145 شعبه میباشد، روش نمونهگیری مورد استفاده در این تحقیق، چکیده کامل
این پژوهش به دنبال اندازهگیری اثر مدیریت دانش مشتری و نوآوری بر عملکرد مالی سازمان با نقش میانجی متغیرهای سازمانی است. جامعه آماری پژوهش کلیه شعب بانکهای دولتی شهرستان اهواز است که در سال 1400 تعداد کل آنها 145 شعبه میباشد، روش نمونهگیری مورد استفاده در این تحقیق، نمونهگیری تصادفی ساده بوده و حجم نمونه مناسب تحقیق بر اساس فرمول کوکران 105 شعبه بدست آمده است. روش تحقیق به لحاظ جمعآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی است و با استفاده از ابزار پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفته است. مفاهیم اصلی مورد استفاده در مدل مدیریت دانش مشتری، نوآوری، متغیرهای سازمانی و عملکرد مالی سازمان میباشند. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آزمونهای مدلسازی مسیری PLS با کمک نرمافزار SmartPLS-3/3 و Spss-24 به منظور بررسی ارتباط بین متغیرهای تحقیق استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که مدیریت دانش مشتری بر متغیرهای سازمانی اثر مثبت دارد و همچنین نوآوری بر متغیرهای سازمانی اثر مثبت دارد، از سوی دیگر مدیریت دانش مشتری بر عملکرد مالی سازمان اثر مثبت دارد، همینطور نوآوری بر عملکرد مالی سازمان اثر مثبت دارد و در نهایت متغیرهای سازمانی بر عملکرد مالی سازمان اثر مثبت دارد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت بر نوآوری با تاکید بر ویژگیهای هیئت مدیره به روش تحلیل عاملی است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) میباشد. جامعه آماری پژوهش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت بر نوآوری با تاکید بر ویژگیهای هیئت مدیره به روش تحلیل عاملی است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) میباشد. جامعه آماری پژوهش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به تعداد 536 شرکت بوده و با استفاده از روش نمونهگیری حذف سیستماتیک، 124 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دورهی زمانی 8 ساله بین سالهای 1392 تا 1399 مورد بررسی قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانهای بوده و دادههای مربوط برای اندازهگیری متغیرها از سایت کدال و صورتهای مالی شرکتها جمع آوری شده و در اکسل محاسبات اولیه صورت گرفته سپس برای آزمون فرضیههای پژوهش از نرم افزار استاتا استفاده شده است. یافتههای حاصل از پژوهش نشان میدهد که مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت بر نوآوری تاثیر دارد. همچنین، ویژگی های هیئت مدیره بر نوآوری تاثیر دارد. ویژگی های هیئت مدیره بر ارتباط بین مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت و نوآوری تاثیر دارد. یعنی ویژگی های هیئت مدیره، ارتباط مستقیم بین مسئولیت پذیری اجتماعی و نوآوری شرکت را تشدید می کند.
پرونده مقاله
چکیده پژوهش حاضر به بررسی تاثیر جهت گیری کارآفرینی بر نوآفرینی سازمانی شرکت از طریق نقش چابکی استراتژیک در شرکتهای دانش بنیان شهر تهران می پردازد.روش تحقیق مورد استفاده از نوع توصیفی، پیمایشی و همبستگی می باشد. همچنین جامعه آماری تحقیق حاضر شامل ، کلیة مدیران بخشهای مخت چکیده کامل
چکیده پژوهش حاضر به بررسی تاثیر جهت گیری کارآفرینی بر نوآفرینی سازمانی شرکت از طریق نقش چابکی استراتژیک در شرکتهای دانش بنیان شهر تهران می پردازد.روش تحقیق مورد استفاده از نوع توصیفی، پیمایشی و همبستگی می باشد. همچنین جامعه آماری تحقیق حاضر شامل ، کلیة مدیران بخشهای مختلف شرکتهای دانش بنیان شهر تهران می باشند.حجم نمونه بااستفاده از فرمول کوکران 88 نفر تعیین گردید و روش نمونه گیری پژوهش حاضر تصادفی ساده میباشد. داده های تحقیق با روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده و ابزار مورد استفاده پرسشنامه بوده است. روایی ابزار تحقیق با استفاده نظرجمعی از صاحب نظران و متخصصان مورد تایید قرار گرفت و پایایی تحقیق 0.895 تایید شد. داده ها نیز با بهره مندی از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار SMARTPLS تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که جهت گیری کارآفرینی بر نوآفرینی سازمانی و چابکی استراتژیک تاثیر معناداری داشته است. این در حالی است که تاثیر چابکی استراتژیک بر نوآفرینی سازمانی نیز معنادار بوده است. همچنین نتیجه فرضیه میانجی نشان میدهد متغیر چابکی استراتژیک رابطه ی بین متغیر جهت گیری کارآفرینی و نوآفرینی سازمانی را به طور معنی داری میانجی گری (افزایشی) میکند. در نتیجه فرضیه مورد نظر تایید می شود.واژگان کلیدی :جهت گیری کارآفرینی، نوآفرینی سازمانی، چابکی استراتژیک
پرونده مقاله