مطابقت ذهن و عین از مباحث اصلی معرفتشناسی است. فلاسفه با واسطه قرار دادن ماهیت بین ذهن و عین و بهواسطه تطابق ماهوی سعی کردهاند مسئله مطابقت در شناخت را حل نمایند؛ اما نظریه تطابق ماهوی ایراداتی با خود بههمراه دارد که درنهایت نتوانسته پاسخگوی مسئله مطابقت باشد. در م چکیده کامل
مطابقت ذهن و عین از مباحث اصلی معرفتشناسی است. فلاسفه با واسطه قرار دادن ماهیت بین ذهن و عین و بهواسطه تطابق ماهوی سعی کردهاند مسئله مطابقت در شناخت را حل نمایند؛ اما نظریه تطابق ماهوی ایراداتی با خود بههمراه دارد که درنهایت نتوانسته پاسخگوی مسئله مطابقت باشد. در مقابل آنچه میتواند با اصول فلسفی و معرفتشناختی ملاصدرا هماهنگ باشد، نظریه اینهمانی وجود عینی است که انطباق را به واقعیت علم ارجاع میدهد که ناشی از نفی ماهوی بودن علم و اخراج علم.
از مقولات ماهوی است.
پرونده مقاله
در بررسیهای انجام شده پیرامون تعیین امر اصیل در نظر شیخ اشراق، برخی قائل به اصالت ماهیت و برخی قائل به اصالت نور یا اصالت شهود شدهاند، برخی این بحث را لفظی دانستهاند و گاه نیز سهروردی اصالت وجودی معرفی شده است. ولی به نظر میرسد همچنان جای یک بررسی استدلالی که مواد چکیده کامل
در بررسیهای انجام شده پیرامون تعیین امر اصیل در نظر شیخ اشراق، برخی قائل به اصالت ماهیت و برخی قائل به اصالت نور یا اصالت شهود شدهاند، برخی این بحث را لفظی دانستهاند و گاه نیز سهروردی اصالت وجودی معرفی شده است. ولی به نظر میرسد همچنان جای یک بررسی استدلالی که مواد استدلالش را با نگاهی فراگیر به فلسفه سهروردی کسب کند، باقی است. در این راستا، تحقیق حاضر ابتدا به تحریر محل نزاع پرداخته و نشان میدهد که خصوصیات امر اصیل عبارتاند از: وحدت، عینیت و معلوم به علم حضوری بودن. در ادامه با توجه به این مقدمات، به تحلیل اموری پرداخته میشود که به عقیده برخی در فلسفه سهروردی اصالت با آنهاست و نشان داده میشود که ماهیتی که مدنظر سهروردی است امکان اصیل بودن را دارد، هرچند این امر با توجه به نگاه معرفتشناسی شیخ اشراق، در فلسفه وی محقق نشده است. سپس در ادامه، بررسی امکان اصیل دانستن نور و قول به لفظی بودنِ این نزاع را مورد توجه قرار میدهیم. نتیجه نهاییای که از این بررسی بهدست میآید این است که با توجه به اینکه سهروردی مشخصاً امری را که بتوان اصالت را به آن نسبت داد معرفی ننموده است، راهحل مناسب برای فیصله دادن به این اختلافها این است که به اصالت موجود در فلسفه سهروردی قائل شویم.
پرونده مقاله
در اندیشه فلوطین جهان از سه اقنوم احد، عقل و نفس تشکیل شده است. مهمترین این سه، اقنوم احد است و اصلیترین مسئله فلسفه فلوطین، شناخت احد و صفات و ویژگیهای اوست. دیدگاه فلوطین دراینباره دووجهی و میان سلب و ایجاب است. گاه هرگونه صفت و نامی را از احد سلب میکند تا آنجا ک چکیده کامل
در اندیشه فلوطین جهان از سه اقنوم احد، عقل و نفس تشکیل شده است. مهمترین این سه، اقنوم احد است و اصلیترین مسئله فلسفه فلوطین، شناخت احد و صفات و ویژگیهای اوست. دیدگاه فلوطین دراینباره دووجهی و میان سلب و ایجاب است. گاه هرگونه صفت و نامی را از احد سلب میکند تا آنجا که انتساب هر صفتی به او را غیرممکن میسازد و گاه اوصاف و ویژگیهای متعددی را به او نسبت میدهد. این دیدگاه متناقض سبب شده که وی را از قائلان به الهیات سلبی بهحساب آورند. اما با بررسی مبانی و استدلالهای هر یک از صفات سلبی و ایجابی روشن میگردد که سلب صفات از نظر فلوطین به سلب محدودیتها و نقصها از احد اشاره دارد. او بر اساس دو مبنای بساطت حقیقی و عینیت صفات با ذات، به صفات ایجابی احد نیز باور دارد و احد را واجد همه صفات کمالی میداند. بدین ترتیب و نیز با توجه به وجوه دیگری مانند جمع میان تشبیه و تنزیه، کثرت جهات بشری و اطلاق مقسمی تناقض در دیدگاه وی رفع میگردد.
پرونده مقاله
انتخاب محتوای تعلیم و تربیت همواره در زمره مسائل مهم مورد بحث فیلسوفان و اندیشمندان عرصه تعلیم و تربیت بوده است. این مسئله امروزه با توجه به افزایش روزافزون دانش جایگاه ویژهای پیدا نموده است و همواره این پرسش مطرح است که از میان فوج عظیم دانشهای عصر حاضر کدام دانشها چکیده کامل
انتخاب محتوای تعلیم و تربیت همواره در زمره مسائل مهم مورد بحث فیلسوفان و اندیشمندان عرصه تعلیم و تربیت بوده است. این مسئله امروزه با توجه به افزایش روزافزون دانش جایگاه ویژهای پیدا نموده است و همواره این پرسش مطرح است که از میان فوج عظیم دانشهای عصر حاضر کدام دانشها برای ارائه در نهادهای تعلیم و تربیت اهمیت دارد. پل هرست یکی از فیلسوفان برجسته قرن بیستم در انگلستان و یکی از بنیانگذاران مکتب فلسفی و تربیتی لندن، نظریه اشکال دانش را در حوزه معرفتشناسی ارائه داد و این اشکال را بهعنوان محتوای تعلیم و تربیت همگانی معرفی نمود. در این مقاله با روش توصیفیـتحلیلی، نظریه اشکال دانش هرست مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و اصول انتخاب محتوا مبتنی بر شکلگیری نظریه معرفتشناسی مذکور ارائه شده است.
پرونده مقاله
این مقاله تلاشی است برای فهم نگاه افلاطون به شعر و هنر. بهعبارتدیگر، به مناقشه میان عقل و احساس و الهام شاعرانه نظر دارد؛ آنجا که افلاطون تلاش میکند با تیغ عقل بالهای خیالانگیز شعر را ببُرد و انسان را با واقعیاتی درخور زندگی راستین روبهرو کند، بنابراین، هومر که نم چکیده کامل
این مقاله تلاشی است برای فهم نگاه افلاطون به شعر و هنر. بهعبارتدیگر، به مناقشه میان عقل و احساس و الهام شاعرانه نظر دارد؛ آنجا که افلاطون تلاش میکند با تیغ عقل بالهای خیالانگیز شعر را ببُرد و انسان را با واقعیاتی درخور زندگی راستین روبهرو کند، بنابراین، هومر که نماینده شاعران و بهگونهای سلطان آنان بهشمار میرفت را از مدینه خود بیرون میکند تا تکلیف دیگر شاعرانی که مرتبهای پایینتر از او دارند خودبهخود روشن شود. بدیهی است دشمنی افلاطون ـکه آثارش خود آینه تمامنمای هنری کمالیافته استـ با شعر معطوف به هومر یا شخص خاصی نیست. آنچه افلاطون با آن به مقابله برخاسته، فرزندان ناخلف شعر و تعابیر نابجا و نادرستی است که شاعران آن روزگار، در مقام مربیان جوانان و جامعه از مفاهیمی مانند عدالت، اوصاف خدایان، پهلوانان، داستانهای اسطورهای و... بهدست میدادند.تأثیر شگرف شعر بر شعور آدمی را بهآسانی نمیتوان انکار کرد اما باید دید برای تربیت[1] نفس آدمی و صلاح مدینه[2] کدام شعر کارآمد است و کدام باعث گمراهی. بنابراین باید پرسید: شعر یا فلسفه، کدامیک تأثیر آموزشی بیشتری بر تربیت فکری مدینه دارند؟ آیا شعر و هنر خاصی هست که مورد توجه افلاطون باشد؟ نقد افلاطون متوجه محتوای شعر است یا هنر شعر بهطور کلی مدنظر اوست؟تقابل افلاطون با شعر تلاشی است برای اثبات حقانیت فلسفه بهعنوان شریفترین هنر و بنا نهادن خشت خشت نهاد آدمی و مدینه افلاطونی بر پایه معیارهای عقلانی؛ مدینهای که حاکمان و مربیان آن فیلسوفانند نه شاعران.
[1]. paideia
[2]. polis
پرونده مقاله
شناخت و آگاهی انسان از عوامل مختلف نشأت میگیرد. موقعیتهای شغلی و اجتماعی فراتر و فروتر و مبانی و سنتهای دینی و فرهنگی و سیاسی رایج و حاکم بر جوامع، آگاهی و معرفت انسان را شکل میدهند و عملکردهای او را تعیین میکنند. در این پژوهش مهمترین رویکردهای معرفتشناختی در تار چکیده کامل
شناخت و آگاهی انسان از عوامل مختلف نشأت میگیرد. موقعیتهای شغلی و اجتماعی فراتر و فروتر و مبانی و سنتهای دینی و فرهنگی و سیاسی رایج و حاکم بر جوامع، آگاهی و معرفت انسان را شکل میدهند و عملکردهای او را تعیین میکنند. در این پژوهش مهمترین رویکردهای معرفتشناختی در تاریخ بیهقی در چهار محور اصلی: سنتهای اجتماعی و فرهنگی، ادبی، دینی و سیاسی با روش تحلیل گفتمانی، بررسی شده است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که بیهقی، با شیوههای گوناگون تلاش کرده است که مبانی معرفتی خوانندگان را با اهداف و رویکردهای خاص شکل دهد.
پرونده مقاله