چکیده: هدف این پژوهش، ساخت مقیاسی برای سنجش تیپ شخصیتی (دی) و رابطه آن با بیماری کرونری قلب است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان و کارمندان دانشگاههای آزاد اسلامی و کارمندان شاغل در صنایع استان اصفهان و بیماران کرونری قلب مراجعه کننده به مطبهای تخصصی قلب بودند. نمونه چکیده کامل
چکیده: هدف این پژوهش، ساخت مقیاسی برای سنجش تیپ شخصیتی (دی) و رابطه آن با بیماری کرونری قلب است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان و کارمندان دانشگاههای آزاد اسلامی و کارمندان شاغل در صنایع استان اصفهان و بیماران کرونری قلب مراجعه کننده به مطبهای تخصصی قلب بودند. نمونه پژوهش 870 فرد بهنجار و 174 بیمار قلبی بودند که به شیوه تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. برای بررسی روایی سازه پرسشنامه مقدماتی از روش آماری تحلیل عوامل و برای آزمون فرضیه پژوهش از آزمون یو ـ من ـ ویتنی استفاده شد. همچنین برای بررسی روایی، همزمان فرم مقدماتی مقیاس D ، از پرسشنامههای تیپ شخصیتی D دنولت، سلامت روانی کلی (GHQ)، و زیرمقیاس افکار منفی تعامل اجتماعی گلاس استفاده شد. ضرایب همبستگی، از اجرای همزمان با پرسشنامههای گفته شده به ترتیب برابر با 95/0، 55/0 و 52/0، (001/0 < P) بهدست آمد. برای بررسی پایایی مقیاس ساخته شده از روشهای آلفای کرونباخ، بازآزمایی و دو نیمهسازی استفاده شد. ضرایب بهدست آمده با این روشها به ترتیب برابر با 85/0، 92/0 و 74/0، (001/0P < ) بود. نتایج تحلیل عاملی با روش مؤلفههای اصلی و چرخش از نوع واریماکس 5 عامل بهدست آمد که به ترتیب به نامهای: افسردگی، اضطراب، خشم و زودرنجی بهعنوان زیرمقیاس هیجانهای منفی و عاملهای محدودیت اجتماعی و بازداری کلامی بهعنوان زیرمقیاس بازداری اجتماعی نامگذاری شدند. مقادیر کل ارزش ویژه مقیاس 22 سؤالی برابر با 06/14، KMO (نشاندهنده کفایت نمونهگیری) برابر با 85/0 و آزمون کرویت بارتلت برابر با 59/1381، (001/0< P) بهدست آمد. نتایج مربوط به بررسی رابطه تیپ شخصیتی D و بیماری کرونری قلب نشان داد که یوـ من ـ ویتنی برابر با 85/5=z ، (001/0< P) بهدست آمد. بنابراین تفاوت بین نمرات افراد بهنجار و بیماران قلبی معنادار بود.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش بررسی رابطۀ بین مؤلفههای تیپ شخصیتی D یعنی عواطف منفی و بازداری اجتماعی با فشار روانی ادراک شده بود. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود . جامعه آماری را 11 هزار نفر از دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز تشکیل میداد که از میان آن ان 275 ن چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی رابطۀ بین مؤلفههای تیپ شخصیتی D یعنی عواطف منفی و بازداری اجتماعی با فشار روانی ادراک شده بود. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود . جامعه آماری را 11 هزار نفر از دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز تشکیل میداد که از میان آن ان 275 نفر (187 دختر و 88 پسر) به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. از آنان خواسته شد، مقیاس 16 سؤالی تیپ شخصیتی D (دنولت، 1998) و مقیاس 10 سؤالی استرس ادراک شدۀ کوهن و همکاران، 1988) را تکمیل کنند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین این دو مؤلفه، عواطف منفی میتواند فشار روانی ادراک شده را بهطور مؤثری پیشبینی کند (01/0 P < ). براساس این یافتهها، نتیجهگیری شد که افراد دارای تیپ شخصیتی D سطح بالای استرس ادراک شده را تجربه میکنند و هر دو بعد عواطف منفی و بازداری اجتماعی با فشار روانی ادراک شدۀ بالاتری همراه است.
پرونده مقاله
هدف: مطالعه حاضر باهدف تعیین اثربخشی گروهدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تواناییهای شناختی دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D انجام شد.
روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D موسسه آموزش چکیده کامل
هدف: مطالعه حاضر باهدف تعیین اثربخشی گروهدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تواناییهای شناختی دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D انجام شد.
روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D موسسه آموزش عالی علمی کاربردی جهاد دانشگاهی سمنان در سال تحصیلی 97-1396 بودند. پس از بررسی تیپ شخصیتی D در بین دانشجویان تعداد 70 نفر انتخاب و از میان آنها تعداد 30 نفر با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 90 دقیقهای تحت گروهدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. دادهها با مقیاس تیپ شخصیتی D (دنولت، 2005) و پرسشنامه تواناییهای شناختی (نجاتی، 1392) جمعآوری و با روشهای خیدو، اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرمافزار SPSS-19 تحلیل شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که گروههای آزمایش و کنترل ازنظر تأهل و مقطع تحصیلی تفاوت معناداری نداشتند (0/05<P). همچنین، گروهدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث بهبود تواناییهای شناختی و همه ابعاد آن شامل حافظه، کنترل مهاری و توجه انتخابی، تصمیمگیری، برنامهریزی، توجه پایدار، شناخت اجتماعی و انعطافپذیری شناختی شد و نتایج درمان در مرحله پیگیری نیز حفظ شد (0/05>P).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج، برنامهریزی برای استفاده از گروهدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت بهبود ویژگیهای دانشجویان دارای تیپ شخصیتی D ضروری است. درنتیجه، درمانگران و روانشناسان بالینی میتوانند از روش گروهدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در کنار سایر روشهای درمانی برای بهبود ویژگیهای شناختی استفاده کنند.
پرونده مقاله
بیماری مالتیپل اسکلروسیز یکی از شایعترین اختلالالات سیستم عصب مرکزی است. در سالهای اخیر تلاش برای شناسایی عوامل مختلف مرتبط با کیفیت زندگی در بیماران مزمن افزایش یافته است و این مساله ناظر بر این بوده که کدام عواملی شخصیتی یا فردی بر میزان رنج و یا کیفیت زندگی بیماران چکیده کامل
بیماری مالتیپل اسکلروسیز یکی از شایعترین اختلالالات سیستم عصب مرکزی است. در سالهای اخیر تلاش برای شناسایی عوامل مختلف مرتبط با کیفیت زندگی در بیماران مزمن افزایش یافته است و این مساله ناظر بر این بوده که کدام عواملی شخصیتی یا فردی بر میزان رنج و یا کیفیت زندگی بیماران مزمن جسمی تاثیر میگذارد و آیا داشتن نوع خاصی از ویژگیهای شخصیتی یا دید خاصی نسبت به بیماری قادر به پیشبینی کیفیت زندگی این بیماران است؟ هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ادراک بیماری و تیپ شخصیتی D در پیشبینی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروسیز بود. به این منظور تعداد 79 نفر بیمار عضو انجمن بیماری مالتیپل اسکلروسیزتبریز، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر ادراک بیماری، تیپ شخصیتی و کیفیت زندگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای ادراک بیماری و تیپ شخصیتیD قادرند 59 درصد از تغییرات متغیر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروسیز را به طور معنیداری پیشبینی کنند. با توجه به یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که ادراک بیماری و تیپ شخصیتی D در پیشبینی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروسیز نقش تعیینکنندهای دارند.
پرونده مقاله
سیر بالینی طیف گستردهای از بیماریهای پوستی ناشی از تعامل متقابل و پیچیده میان عوامل زیستی، روانشناختی و اجتماعی است که میتوانند مستعد کننده، تسریعکننده و یا تداومبخش آنها باشند. ﭘﺴﻮرﻳﺎزﻳﺲ ﻳﻜﻲ از ﺷـﺎﻳﻊﺗـﺮﻳﻦ ﺑﻴﻤـﺎریهای خودایمنی پوست با منشأ و پیامدهای روانتنی است چکیده کامل
سیر بالینی طیف گستردهای از بیماریهای پوستی ناشی از تعامل متقابل و پیچیده میان عوامل زیستی، روانشناختی و اجتماعی است که میتوانند مستعد کننده، تسریعکننده و یا تداومبخش آنها باشند. ﭘﺴﻮرﻳﺎزﻳﺲ ﻳﻜﻲ از ﺷـﺎﻳﻊﺗـﺮﻳﻦ ﺑﻴﻤـﺎریهای خودایمنی پوست با منشأ و پیامدهای روانتنی است که ﺑﺎ آﺳﻴﺐﭘﺬﻳﺮی ﺑـﻪ اﺳـﺘرس، اﺧﺘﻼﻻت ﻋﺎﻃﻔﻲ، و ﻣﺸکل در ﺑﻴﺎن اﺣﺴﺎﺳﺎت منفی ﻫﻤﺮاه است. بسیاری از مبتلایان پسوریازیس دچار اشکالاتی در میزان تجربه خشم و چگونگی بیان و کنترل خشم هستند. دو مولفهی شخصیت D یعنی عاطفهمندی منفی و بازداری اجتماعی ، و ناگویی هیجانی در بیماری پسوریازیس مهم به نظر می رسند. با توجه به غفلت پژوهشهای بالینی و اهتمام کافی و سازمانیافته نسبت به بررسی و بهبود عوامل روانشناختی این بیماری، ضروری است که متخصصان رشته های مرتبط با تعامل هدفمندتر و تلفیق دیدگاههای طبی و روانشناختی، به تبیین جامعتری از رخداد این بیماری برسند. همگرایی نظری و عملی متخصصان پوست، روانشناسان و روانپزشکان در حیطهی میانرشتهای سایکودرماتولوژی می تواند منجر به حفظ خدمات بهداشتی بالاتر برای بیماران پسوریازیس و همچنین دستیابی به نتایج علمی شود.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد