-
دسترسی آزاد مقاله
1 - دیرینه شناسی دانش و گفتمان درآمدی بر نظریه گفتمان فوکو
سید وحید عقیلی امیر لطفی حقیقت -
دسترسی آزاد مقاله
2 - پژوهشی در باب سطوح زبانی
نازنین نادری احمد ذاکریدر فایل اصل مقاله موجود استدر فایل اصل مقاله موجود است پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تأثیر قلب بر معرفت از منظر صدرا
سمیه اجلی سحر کاوندیمعرفت از نگاه ملاصدرا امری وجودی و در راستای کمال نفس است. از نگاه وی غایت معرفت خداگونه شدن و فهم اسماء و صفات الهی به واسطه علم حضوری است. با چنین تبیینی از معرفت، جایگاه وحی و شهود در کنار عقل و استدلال مشخص میشود و مثلث سه ضلعی عقل، وحی و قلب- که معرفت از نگاه ملاص چکیده کاملمعرفت از نگاه ملاصدرا امری وجودی و در راستای کمال نفس است. از نگاه وی غایت معرفت خداگونه شدن و فهم اسماء و صفات الهی به واسطه علم حضوری است. با چنین تبیینی از معرفت، جایگاه وحی و شهود در کنار عقل و استدلال مشخص میشود و مثلث سه ضلعی عقل، وحی و قلب- که معرفت از نگاه ملاصدرا مبتنی بر آن است- ترسیم میشود. قلب مرتبهای از نفس است که به دلیل ساختار تکوینی خود حالت عرشی و برزخ گونه داشته و از این رو متناسب با عالم مثال است و میتواند مدرَکات مثالی از جمله وحی و الهام را دریافت نماید. صدرا طهارت قلبی برای دریافت وحی را تنها منحصر به حضرت رسول(ص)نمیداند، بلکه معتقد است فهم آیات الهی نیز نیازمند طهارت قلبی است. اگر قلب دور از پلیدیهای معاصی و ظنون و اوهام فاسده باشد میتواند به دلیل سنخیتی که با عالم مثال دارد، از آن عالم کسب فیض نموده و الهامات رحمانی بر قلب صورت گیرد. از همین روی همواره ملاصدرا پیش از ورود به مباحث نظری و فهم بسیاری از امور علوی، خواننده را به کسب طهارت قلبی دعوت میکند. طهارت قلبیای که از نگاه وی تنها از مجرای عمل به شریعت مقدس اسلام حاصل میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - بررسی و تحلیل تعالیم تصوف بر مبنای نظریه گفتمان قدرت میشل فوکو
فاطمه الهامی عبدالغفور جهاندیده محمدریاض رئیسیتصوف به مثابه یک نهاد اجتماعی در تاریخ ایران از اهمیت فراوانی برخوردار است. اصول، قواعد و تعالیم آن دارای آیین خاصی بوده که صوفیه ملزم به رعایت آن بودهاند. تصوف به موازات تغییرات سیاسی و اجتماعی، فراز و فرودهایی داشته و دارای گرایشها و شاخههای بسیاری بوده است، اما چکیده کاملتصوف به مثابه یک نهاد اجتماعی در تاریخ ایران از اهمیت فراوانی برخوردار است. اصول، قواعد و تعالیم آن دارای آیین خاصی بوده که صوفیه ملزم به رعایت آن بودهاند. تصوف به موازات تغییرات سیاسی و اجتماعی، فراز و فرودهایی داشته و دارای گرایشها و شاخههای بسیاری بوده است، اما با همة گستردگی، همچنان میتوان آن را به عنوان یک گفتمان فوکویی در نظر گرفت. پژوهش حاضر با روش تحلیلی ـ تطبیقی در پی کشف کارکردها، ساختار و تشریح مقولة قدرت در تصوف بر پایة نظریة گفتمان قدرت فوکو است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که تصوف دارای کارکرد دوگانه است؛ از یکسو نوعی انضباط عمومی به وجود میآورد، آزادی فردی را تحت شعاع قرار میدهد و تعالیم آن، گزارههای قدرت را تقویت و تثبیت میکند؛ از سوی دیگر تصوف اگرچه درون اِپیستمة (معرفت و آگاهی) زمانة خود قرار دارد، در برخی مواقع میتواند دامنة معرفت عمومی را گسترش داده و به عنوان یک گفتمان رقیب در برابر گفتمانهای دیگر از جمله نهادِ قدرتِ حاکم مطرح شود و با توزیع قدرت و ثروت، تا حدودی هرچند اندک از خودکامگی نهادهای موازی و به خصوص نهاد حاکم بکاهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - مرگ قصیده (نگاهی به چرایی زوال قصیدۀ مدحی در دورۀ معاصر با رویکرد دیرینهشناسانۀ میشل فوکو)
عیسی امن خانی منا علی مددیقصیده اولین قالب شعری است که شاعران ایرانی در آن به طبع آزمایی پرداخته اند. علی رغم فراز و فرودها، تا عصر مشروطه این قالب (در کنار غزل و مثنوی) همواره قالبی هنجار و مشروع بوده است؛ تا اینکه با ظهور طلیعۀ تجدد و انقلاب مشروطیت به ناگاه قصیده و درونمایۀ اصلی اش، مدح، با ا چکیده کاملقصیده اولین قالب شعری است که شاعران ایرانی در آن به طبع آزمایی پرداخته اند. علی رغم فراز و فرودها، تا عصر مشروطه این قالب (در کنار غزل و مثنوی) همواره قالبی هنجار و مشروع بوده است؛ تا اینکه با ظهور طلیعۀ تجدد و انقلاب مشروطیت به ناگاه قصیده و درونمایۀ اصلی اش، مدح، با انتقادات تندی از سوی روشنفکران و شاعران این دوره چون آقاخان کرمانی، آخوندزاده، تقی رفعت و... مواجه گردید و یکباره به قالبی ناهنجار بدل گردید و رو به زوال نهاد. دلیل چنین تغییر سریعی را باید در تغییر نظام دانایی (اپیستمه) (سنتی و مدرن) جست وجو کرد؛ قصیده تنها در آن نظام دانایی قالب هنجار تلقی می شود که پیش فرض آن نظام سلسله مراتبی (هرمی) باشد. در چنین نظام دانایی ای زبان به دلیل مسیر صعودی اش (از قعر و قاعدۀ هرم به بالای آن) زبانی آرام، موافق و تملق آمیز خواهد بود؛ این گونه زبان کاملاً با قالب قصیده و درونمایۀ اصلی آن (مدح) هماهنگ است، در نتیجه در چنین نظام دانایی ای (سنتی) قصیده قالبی مشروع خواهد بود؛ اما نظام دانایی مدرن ـ که برابری اصلی ترین پیش فرض آن است ـ زبان موافق و تملق گونه را برنمی تابد و به تبع آن قصیده را نیز قالبی مشروع و به هنجار به حساب نمی آورد. به همین دلیل است که در این نظام دانایی (مدرن) قصیده و درونمایۀ اصلی اش ، مدح، به گزاره ای ناهنجار بدل می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - اعتبارسنجی ادراکات عقلی از منظر غزالی
سید باقر میرعبداللهیاینمقالهبهموضوعاعتبارسنجیادراکاتعقلیومراتبشناختازنظرغزالی،کهنقطهعزیمتنزاعاوبافیلسوفاناست،میپردازد. پرسشمقالهایناست: وقتیعقلفلسفی (شناختآزادعقلانی) ازمحدودهمعرفتیخودفراترمیرودومیکوشدباروشخود،مفهومیدینیراتبیینکند،اعتبارشتاچهحداست؟غزالیمعتقد است عقل برای شناخت چنین امور چکیده کاملاینمقالهبهموضوعاعتبارسنجیادراکاتعقلیومراتبشناختازنظرغزالی،کهنقطهعزیمتنزاعاوبافیلسوفاناست،میپردازد. پرسشمقالهایناست: وقتیعقلفلسفی (شناختآزادعقلانی) ازمحدودهمعرفتیخودفراترمیرودومیکوشدباروشخود،مفهومیدینیراتبیینکند،اعتبارشتاچهحداست؟غزالیمعتقد است عقل برای شناخت چنین اموری اعتبار کافی ندارد، زیرا این امور فراترازتوانعقلاند.عقلبایدبرایشناساییاینقسممفاهیم،بهتعبیراو،منوّربهنورنبوتشود.عقل،درنظراو،منبعمستقلشناختنیستواگربخواهدبهطور مستقلدربابگزارههایدینیسخنیبیاورد،بهماورایمرزخودپا گذاشتهاست. غزالی بحث خود راازتبیینمفهوم علمیقینی آغاز میکندوسپسباانکارعقلفلسفیوتعیینحدودارزشعقل،بهمعناییکهخوداوازآنمرادمیکند،وبیانتنگناهایکارفیلسوفان، متکلمانوصوفیه،بحث ملاکهایمعرفت راپیشمیکشد. اودرپایاننتیجهمیگیردکهشناختفلسفیابزارینیستکهبهدینداریمایاریرساندیااصلاًربطیبهآنداشتهباشد،زیراعقل،درشناختماورایخود،دچارتناقضوشکاستوواقعنمانیست.بنابراین،شرعدرتعیینبایدهاونبایدهامستقلعملمیکند. این دیدگاه غزالی با ناسازگاریهایی روبهروست که در بخشپایانیمقاله به آنها پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - بررسی رویکرد تاریخمندانه به معرفت دینی با تأکید بر نگاه تاریخی به قرآن
راضیه موحدی نیا حسام الدین ربانیتاریخینگری یکی از روشهای فیلسوفان غربی در بررسی متون دینی است که طی دهههای اخیر در میان روشنفکران مسلمان نیز رواج یافته است. در این نگرش، معرفت دینی تاریخمند تلقی شده و به هیچ وجه قابل تسری به زمانهای دیگر نیست؛ به تعبیر دیگر میان دورههای معرفتی نوعی گسست وجود دار چکیده کاملتاریخینگری یکی از روشهای فیلسوفان غربی در بررسی متون دینی است که طی دهههای اخیر در میان روشنفکران مسلمان نیز رواج یافته است. در این نگرش، معرفت دینی تاریخمند تلقی شده و به هیچ وجه قابل تسری به زمانهای دیگر نیست؛ به تعبیر دیگر میان دورههای معرفتی نوعی گسست وجود دارد. بر همین اساس قرآن که متن اصلی مسلمانان محسوب میشود نیز همواره در معرض تفاسیر و برداشتهای مختلف قرار گرفته است اما هیچکدام از این خوانشها مطلق نیست بلکه هر فهمی از این متن تاریخمند بوده و تحت تأثیر زمینههای متن در دورههای زمانی متفاوتی شکل گرفته است. طرفداران این نگرش در دنیای اسلام، تأکید میکنند که قرآن یک محصول فرهنگی و مختص عصر نزول است و نمیتواند در زمانهای بعدی نیز یک متن مرجع قرار گیرد؛ بر این اساس، باید رویکرد جزماندیشانه نسبت به هر نوع معرفت دینی متخذ از قرآن را کنار نهاد و به قةرآن بهعنوان یک پدیده تاریخی نگریست. بررسی ادعاهای طرفداران این نگرش نشان میدهد که برخی مبانی تاریخینگری مخدوش و قابل نقد است و گرچه این رویکرد در برخی تعالیم دینی و بهویژه فقهی قابل پیگیری است، چراکه در تاریخ اندیشه اسلامی و روشهای فهم در متون دینی چنین سابقهای وجود دارد، اما نمیتوان آن را به همه آموزههای دینی تسری داد و با عینک تاریخی به همه تعالیم دینی نگریست. پرونده مقاله