• فهرست مقالات Central Iran

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - اثر نوسان قطبی بر نوسان های دما و بارش فصل زمستان در ایران مرکزی
        کمال امیدوار مهدی جعفری ندوشن
        هدف از اجرای این تحقیق پیش بینی ناهنجاری های دما و بارش زمستان( دسامبر- مارس) در ایران مرکزی با استفاده از الگوهای پیوند از دور می باشد. داده های مورد استفاده شامل نمایه نوسان قطبی و مقادیر دما( کمینه، بیشینه و میانگین) و بارش به صورت روزانه در طول 45 سال ( 2010-1965 می چکیده کامل
        هدف از اجرای این تحقیق پیش بینی ناهنجاری های دما و بارش زمستان( دسامبر- مارس) در ایران مرکزی با استفاده از الگوهای پیوند از دور می باشد. داده های مورد استفاده شامل نمایه نوسان قطبی و مقادیر دما( کمینه، بیشینه و میانگین) و بارش به صورت روزانه در طول 45 سال ( 2010-1965 میلادی) در 9 ایستگاه ایران مرکزی می باشد. پس از میانگین گیری از داده ها، سری های زمانی فصلی برای هر متغیر به صورت جداگانه ساخته شد. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که در فاز مثبت نوسان قطبی دمای زمستان در ایران مرکزی کاهش می یابد. همچنین مشخص شد تغییرات نمایه AO در فصل پاییز تا 25 درصد تغییرات دمای زمستان منطقه مورد مطالعه را توجیه می کند. به دلیل عدم وجود ضرایب همبستگی معنادار در اغلب ایستگاه های مورد مطالعه، می توان نتیجه گرفت بین نوسان قطبی و بارش زمستانه ایران مرکزی رابطه ای وجود ندارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - Paleontology and taphonomy of Kuphus polythalamius (Linnaeus 1767), Navab anticline, Central Iran
        Keyvan Khaksar Iraj Maghfouri Moghaddam
        The Burdigalian carbonate of the Central Iran contains very well-preserved specimens of Kuphus polythalamius. The tube of Kuphus polythalamius is a calcareous secretion that enables Pelecypoda to live in the mud of shallow seas. This research focusses on the Paleontolog چکیده کامل
        The Burdigalian carbonate of the Central Iran contains very well-preserved specimens of Kuphus polythalamius. The tube of Kuphus polythalamius is a calcareous secretion that enables Pelecypoda to live in the mud of shallow seas. This research focusses on the Paleontology and taphonomy of the Kuphus polythalamius of the Member F (Qom Formation) in the southeast of Kashan located in the Central Iran. The Member F is 60 meters thick and composed of medium bedded limestone. The scattering of the larger benthic foraminifera in the study area indicates the existence of the Borelis melo curdica-Borelis melo melo assemblage zone of Burdigalian age. The presence of Kuphus polythalamius among the porcelaneous foraminiferal and green algal assemblage demonstrate that carbonate generation happened in warm tropical to subtropical marine. The surface of some samples contains distinct horizons of beekite, indicating a break in sedimentation, which is expanded as a silica crust on carbonate tubes. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - The Petrology and Geochemistry of Granitoid Rocks of Troud Area in South-West of Shahrood
        Elham Shah Hosseini Afshin Ashja Ardalan Mohammad Hashem Emami Mohammad Hossein Razavi
        The area of study is located 120 Km north-east of Shahrood city. In terms of structure and geological classification, this area is located in the northern part of central Iran zone. Granitoids of Troud ranging from monzonite to granite. The main minerals of granitoids a چکیده کامل
        The area of study is located 120 Km north-east of Shahrood city. In terms of structure and geological classification, this area is located in the northern part of central Iran zone. Granitoids of Troud ranging from monzonite to granite. The main minerals of granitoids are quartz, plagioclase, and orthose. The accessory minerals are biotite, hornblende, sphene, and opaque minerals. Various textures of granular, graphic and prethite are observed in these rocks. Based on various diagrams of major and trace elements, this rock is I-type arc calk-alkaline, Meta to para-aluminous with continental origin form at subduction zone. All these characteristics, combined with low Al2O3/(FeO + MgO + TiO2) and (Na2O +K2O)/(FeO + MgO + TiO2) ratios and high Mg# values, suggest an origin through dehydration melting of alkaline mafic of lower crustal source rocks. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - Sedimentary structures and depositional environment of the Ashin Formation in Nakhlak area, Central Iran
        S. H. Vaziri
        Middle to Upper Triassic (Upper Ladinian to Lower Carnian) deep-sea sedimentary rocks crop out across a large area west of Nakhlak village, Central Iran and have been named Ashin Formation. The up to 304m thick, turbiditic, siliciclastic Ashin Formation consists of alte چکیده کامل
        Middle to Upper Triassic (Upper Ladinian to Lower Carnian) deep-sea sedimentary rocks crop out across a large area west of Nakhlak village, Central Iran and have been named Ashin Formation. The up to 304m thick, turbiditic, siliciclastic Ashin Formation consists of alternating turbiditic, thin- and medium-bedded calcareous sandstones, purple, fine-grained volcaniclastic sandstones, and mostly green and violet, very thin-bedded volcaniclastic shales that can be subdivided into three members. Ammonoids collected from members 1 and 3 of the Ashin Formation indicate a Late Ladinian to Early Carnian age for the formation. These alternations fine upwards and exhibit sedimentary structures such as graded bedding, parallel lamination (with parting lineation) convolute bedding, small-scale cross-bedding, load casts, groove casts, prod casts, flute casts, bounce casts, chevron casts, brush casts and chips and protraction traces indicating A to E parts of the Bouma cycle. Septarian nodules occur repeatedly. The lower surfaces of sandstones contain abundant trace fossils belong to the deep-sea Nereites ichnofacies. Numerous signs of strong current activity such as groove casts, flute casts and prod marks associated with trace fossils such as Paleodictyon, Protopaleodictyon, Megagrapton and Lorenzinia indicate that the Ashin Formation represents a deep marine environment. The field and petrographic studies show that the Ashin Formation was deposited in distal parts of submarine fans, on the abyssal plain. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - Fistulipora Microparallela (Yang and Lu, 1962) from Lower Permian Bryozoans of Lut Block, Central Iran
        H. Yarahmadzahi A. Ernst M.N. Gorgij
        The Fistulipora microparallela (Yang and Lu, 1962) species is described for the first time from the Sakmarian deposits of the Sarab section in Lut Block, Central Iran. This species has been reported only from the Permian (Cisuralian-Guadalupian) of the Qilianshan and Ka چکیده کامل
        The Fistulipora microparallela (Yang and Lu, 1962) species is described for the first time from the Sakmarian deposits of the Sarab section in Lut Block, Central Iran. This species has been reported only from the Permian (Cisuralian-Guadalupian) of the Qilianshan and Kankerin formations, and the Baliqliq Group (Upper Carboniferous to Lower Permian) of Western Xinjiang, China. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - کانی شناسی ،پترو گرافی و پتروژنر مجموعه آتشفشانی سهند(شمال غرب ایران)
        فرهاد پیر محمدی علی عامری احمد جهانگیری منصور مجتهدی محمت کسکین
        در منطقه جنوب شرقی تبریز،سنگهای آتشفشانی سهند با سن پلیوکواترنری در بخش شمال غربی زون ایران مرکزی رخنمون دارند.این مجموعه شاما سنگهای آذرآواری(توف و ایگنیمبریت) و گدازه ها(ریولیت،ریوداسیت،داسیت و آندریت) است که با مرز دگر شیب بر روی واحد های رسوبی با سن میوسن قرار دارد. چکیده کامل
        در منطقه جنوب شرقی تبریز،سنگهای آتشفشانی سهند با سن پلیوکواترنری در بخش شمال غربی زون ایران مرکزی رخنمون دارند.این مجموعه شاما سنگهای آذرآواری(توف و ایگنیمبریت) و گدازه ها(ریولیت،ریوداسیت،داسیت و آندریت) است که با مرز دگر شیب بر روی واحد های رسوبی با سن میوسن قرار دارد.کانی های اصلی این سنگها شامل پلاژیوکلاز و هورنبلند می باشندکه در یک خمیره ریز بلور و شیشه ای قرار دارند.بافت داین سنگ ها پورفیری است.کانی شناسی ناهمگن ،شواهد زمین شیمیایی،صحرایی و بافتی همچون بافت غربالی در پلاژیوکلازها ،حاشیه های خلیجی در تمام بلورها،زون بندی نوسانی در پلاژیوکلازها،بالا بودن مقدار کوارتز نورماتیو و حضور آنکلاوهای کاملا گرد شده نشان دهنده این مطلب است که ماگمای اولیه در حین صعود،دچار تحولات ماگمایی از جمله تفریق،تبلور بخشی،هضم و آلایش شده است.در تحول ماگمایی سنگهای آتشفشانی سهند فرایندهای (AFC)موثر بوده و این مساله با شواهد کانی شناسی و ژئو شیمیایی قابل درک است.بررسی ترکیب شیمیایی سنگهای حدواسط تا اسیدی نشان می دهد که ماگمای تشکیل دهنده سنگ های یاد شده کلسیمی-قلیایی است و در محدوده ماگمای پتاسیم متوسط قرار میگیرند.الگوی عناصر خاکی کمیاب این سنگها به شدت تفریق یافته است و فاقد بی هنجاری منفی Eu می باشد.محیط زمین ساختی این سنگ ها در محدوده کمان های ماگمایی پس از برخورد و کمان های حاشیه قاره ای فعال قرار می گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - مدلسازی رفتار عیار آهن کانسار آنومالی 12Aدر منطقه بافق، ایران مرکزی
        حسن مدنی حسین حسنی مرضیه شادمان خاکستر سعید سلطانی محمدی
        کانسار آهن آنومالی 12Aاز جمله کانسارهای آهن، در محدوده بلوک بافق در ایران مرکزی است. برای بررسی رفتار عیار آهن از دادههایحاصل از 19گمانه حفر شده در این منطقه استفاده شد. بررسیهای انجام شده نشان داد که دادههای منطقه ترکیبی از سه جامعه است، اما ازآنجا که جداسازی جوامع به چکیده کامل
        کانسار آهن آنومالی 12Aاز جمله کانسارهای آهن، در محدوده بلوک بافق در ایران مرکزی است. برای بررسی رفتار عیار آهن از دادههایحاصل از 19گمانه حفر شده در این منطقه استفاده شد. بررسیهای انجام شده نشان داد که دادههای منطقه ترکیبی از سه جامعه است، اما ازآنجا که جداسازی جوامع به صورت فیزیکی که بتواند دلایل زمینشناسی داشته باشد تقریباً غیر ممکن بود، دادههای عیار آهن به صورت یکجامعه مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور مدلهای طبیعی، لگاریتمی و لگاریتمی سه متغیره بررسی شد. مطالعات نشان داد که با تقریبکافی میتوان رفتار عیار آهن را با مدل لگاریتمی سه متغیره مدلسازی کرد پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - هیدروژئوشیمی چشمه‌های آب گرم روستای ورتون، کوهپایه اصفهان
        محمد یزدی سارا رضا حاجی پدرام ناوی
        چشمه های آبگرم ورتون که شامل دو چشمه آب گرم، مراد و امام رضا و یک چشمه آب سرد می باشد،در 12 کیلومترى روستاى ورتون از شهرستان کوهپایه و درحدود70 کیلومترى شمال خاوری اصفهان قرار دارد.مطالعات صحرائی و پتروگرافی نشان دهنده آن است که سنگ های میزبان این چشمه ها از نوع سنگ آهک چکیده کامل
        چشمه های آبگرم ورتون که شامل دو چشمه آب گرم، مراد و امام رضا و یک چشمه آب سرد می باشد،در 12 کیلومترى روستاى ورتون از شهرستان کوهپایه و درحدود70 کیلومترى شمال خاوری اصفهان قرار دارد.مطالعات صحرائی و پتروگرافی نشان دهنده آن است که سنگ های میزبان این چشمه ها از نوع سنگ آهک های ائوسن با ترکیب کانی شناسی کربنات هایی مثل کلسیت و آراگونیت همراه کانی های اکسید و هیدروکسید آهن و کانی های رسی است. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه های هیدروژئوشیمیایی، آب هر 3 چشمه منطقه جز گروه آب های خیلی شور هستند. دیاگرام شولر نشان می دهد املاح آب های منطقه بالاتر از حد طبیعی و غیر قابل شرب است. همچنین براساس دیاگرام پاپیر تیپ آب های هر سه چشمه، از نوع سولفاته و رخساره آن ها از نوع کلسیک می باشد. اندازه گیری های ژئوشیمیایی، مشخص کردن تیپ آب و مقایسه ی مقادیر بدست آمده با استانداردهای ملی و بین المللی نشان داد که مقادیر ترکیبات شیمیایی آب این چشمه ها نسبت به استانداردهای اعلام شده بیش از حد مجاز سلامتی و محیط زیست نمی باشد. این مطالعه نشان داد اگرچه این آب ها برای کشاورزی و شرب نامناسب هستند اما می توانند برای آب درمانی مفید باشند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - سنگ نگاری، ژئوشیمی و کانی زایی سرب در منطقه هزارآباد )آشتیان(
        علی رضا حدادپور راضیه محمدی هادی گلزار
        کانسار سرب هزارآباد در 5کیلومتری جنوب خاوری شهرستان آشتیان در استان مرکزی قرارگرفته است و از نظرتقسیماتزمین ساختی ایران، در کمربند ماگمایی ارومیه- دختر قرارگرفته است. واحدهای سنگی موجود در منطقه شامل آهک پلاژیکلیتیک توف سبز، لیتیک توف خاکستری روشن تا متمایل به سبز همراه چکیده کامل
        کانسار سرب هزارآباد در 5کیلومتری جنوب خاوری شهرستان آشتیان در استان مرکزی قرارگرفته است و از نظرتقسیماتزمین ساختی ایران، در کمربند ماگمایی ارومیه- دختر قرارگرفته است. واحدهای سنگی موجود در منطقه شامل آهک پلاژیکلیتیک توف سبز، لیتیک توف خاکستری روشن تا متمایل به سبز همراه سنگ آهک ماسهای، مارن قرمز تا سبز کم رنگ، کنگلومراسنگ آهک، کریستال لیتیک توف خاکستری تیره، گدازههای آندزیتی و مارن سبز، گلسنگ، شیل و سنگ آهک میباشد.سنگ میزبان کانی سازی توف ها و آندزیت های ائوسن هستند. مشاهدات صحرائی و سنگ نگاری و کانه شناسی نشانه داد کهکانه زایی در منطقه غالباً از نوع پرکننده شکستگی ها وفضاهای خالی است. علاوه بر آن، کانه زایی گاهی به صورت برش و افشاندر متن سنگ نیز دیده می شود که گسترش کمتری دارند. کانه زایی در محدوده کانسار در امتداد گسل ها صورت گرفته استبه طوری که چهار رگه کانه دار با روند خاوری- باختری را می توان مشخص کرد. گسل های کنترل کننده کانه زایی خود به وسیلهگسل هایی با روند شمال شرقی- جنوب غربی که در امتداد آبراهه ها وجود دارند جابجا شده اند. به لحاظ کانی شناسی، کانه اصلیمنطقه گالن، سروزیت و اسفالریت است که در محل گسل ها با باریت قابل مشاهده است. در این پژوهش علاوه بر مطالعاتصحرائی، پتروگرافی، به منظور مطالعات ژئوشیمیائی 40نمونه سنگی از محل رگه ها، ترانشه ها و تونل حفاری و سنگ میزبانبرداشت شد. این نمونه ها به روش ICP-MSبرای عناصری مثل Pb, Zn, Ag, As, Cd, Co, Cr, Cu, Mo, Niتجزیهشدند. پردازش داده های ژئوشیمیائی آنومالی قوی برای Pb, Znو آنومالی قابل توجه برای عناصر Cu, Ag, As, Moنشانمی دهد. براساس نتایج تجزیه ها متوسط غلظت Pbحدود ppm 34525متوسط غلظت Znحدود ppm 6108می باشد. مقادیرناهنجاری Moنیز در بعضی از نمونهها بالا است و بیشینه مقدار آن در یکی از نمونهها تا 1182گرم در تن است. نمودارهایهمبستگی نشان می دهد که بین عناصر Pbو Agو عناصر Agو Asهمبستگی قوی وجود دارد که نشان دهنده آن است کهگالن کانی میزبان این عناصر می باشد پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - Investigation of the relationship between tectonic morphological indices and seismic acceleration in Indes, Aipak, Avaj and Kushk-e-Nusrat fault zones (northwest of Saveh)
        Bahar Rezaei Nahal Mohsen PourKermani Mehdy Zare Maryam Dehbozorgi Reza Nozaem
        The northwest zone of Saveh city is located in the Indes , Kooshk e Nosrat, Avaj and Ipak fault zones. Indes, Kooshk e Nosrat, Avaj and Ipak faults are considered as the major faults in central Iran, which are also active in the Quaternary and the their last movements a چکیده کامل
        The northwest zone of Saveh city is located in the Indes , Kooshk e Nosrat, Avaj and Ipak fault zones. Indes, Kooshk e Nosrat, Avaj and Ipak faults are considered as the major faults in central Iran, which are also active in the Quaternary and the their last movements are attributed to the present time, therefore, the estimation of morphometry in order to identify the effect of active tectonics on the tectonic evolution of drainage basins seems necessary. Therefore, in this study, six important morphotectonic indices were analyzed including longitudinal gradient of the river, asymmetry of drainage basin, hypsometric integral, Drainage basin shape, the ratio of the floor width to the valley height and mountain front. In order to model the formation of basins in the studied area, Arc Hydro software (Arc GIS add ins) has been used based on data derived from a digital elevation model. Then, 6 morphotectonic indices have been compiled and classified on each of the basins. Finally the Active Tectonic Index (IAT) has been calculated, according to which the study area has been classified into 4 categories including very high, high, intermediate and low tectonic activity. According to the IAT index, 5% of the study area shows very high tectonic activity, 25% of the studied area has high tectonic activity, 65% of it has the average tectonic activity and about 5% of the tectonic activity are low. In this study, the highest level of tectonic activity can be seen in the north-eastern part of the area. In most sectors, the level of activity is high and intermediate, which is related to the activity of Kooshk-e-Nosrat, Aipak and Avaj faults.The northwest zone of Saveh city is located in the Indes , Kooshk e Nosrat, Avaj and Ipak fault zones. Indes, Kooshk e Nosrat, Avaj and Ipak faults are considered as the major faults in central Iran, which are also active in the Quaternary and the their last movements are attributed to the present time, therefore, the estimation of morphometry in order to identify the effect of active tectonics on the tectonic evolution of drainage basins seems necessary. Therefore, in this study, six important morphotectonic indices were analyzed including longitudinal gradient of the river, asymmetry of drainage basin, hypsometric integral, Drainage basin shape, the ratio of the floor width to the valley height and mountain front. In order to model the formation of basins in the studied area, Arc Hydro software (Arc GIS add ins) has been used based on data derived from a digital elevation model. Then, 6 morphotectonic indices have been compiled and classified on each of the basins. Finally the Active Tectonic Index (IAT) has been calculated, according to which the study area has been classified into 4 categories including very high, high, intermediate and low tectonic activity. According to the IAT index, 5% of the study area shows very high tectonic activity, 25% of the studied area has high tectonic activity, 65% of it has the average tectonic activity and about 5% of the tectonic activity are low. In this study, the highest level of tectonic activity can be seen in the north-eastern part of the area. In most sectors, the level of activity is high and intermediate, which is related to the activity of Kooshk-e-Nosrat, Aipak and Avaj faults. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - پژوهشی در خوانش شاخه‌های آمیختگی در فضای فردی- جمعی حیاط خانه سنتی (خانه‌های تاریخی ایران مرکزی در عهد قاجار و صفوی)
        حسنا ورمقانی
        پیکره هر اثر معماری را شاخه‌هایی خاص موجودیت می‌بخشند که نحوه سازمان‌یافتگی و آمیختگی این شاخه‌ها بر روابط خاصی که میان فضاهای اصلی و فرعی داخل بنا جاری می‌شوند، اثرگذاری دارند. شاخه آمیختگی یا مولفه ترکیبی، بخش یا جز تعیین‌کننده در موجودیتی مادی یا معنوی است که دربرگیر چکیده کامل
        پیکره هر اثر معماری را شاخه‌هایی خاص موجودیت می‌بخشند که نحوه سازمان‌یافتگی و آمیختگی این شاخه‌ها بر روابط خاصی که میان فضاهای اصلی و فرعی داخل بنا جاری می‌شوند، اثرگذاری دارند. شاخه آمیختگی یا مولفه ترکیبی، بخش یا جز تعیین‌کننده در موجودیتی مادی یا معنوی است که دربرگیرنده تمامی موجودیت‌های فیزیکی یا کالبدی بنا، محیط آن و نیز مفهوم‌هایی است که به تعیین هویت اجتماعی بنا راه می‌برند و بررسی آن در محفلی تحلیلی، راه و روال شناخت فضای معماری است. از جمله عناصر و اجزای ساختاری خانه ایرانی، حیاط است که در ساختار فضایی مسکن از جایگاه و ضرورت ویژه‌ای برخوردار بوده و از جنبه‌های اقلیمی، عملکردی، مناسبات فرهنگی و اجتماعی حائز اهمیت فراوانی بوده است. همچنین بخش زیادى از عملکردهاى خانه متاثر از آن است. پژوهش حاضر با کاربرد روش توصیفی تحلیلی، تفسیری تاریخی و پدیدارشناسانه و با تکیه بر شواهد و قرائن تاریخی، به بررسی ویژگی‌ها و ابعاد شاخه‌های آمیختگی در حیاط خانه سنتی می‌پردازد، هویت فردی-جمعی آن را استدلال می‌نماید و در این میان، خانه‌های تاریخی ایران مرکزی در عصر قاجار و صفوی را مورد بررسی قرار می‌دهد. به‌علاوه چهار خانه تاریخی متعلق به دوره قاجار در شهرهای یزد و کاشان انتخاب شده‌اند تا با مشاهدات میدانی و بررسی‌های کتابخانه‌ای سوالات پژوهش پاسخی مصداقی پیدا کنند. سوالات تحقیق مطرح می‌کنند که؛ هریک از شاخه‌های آمیختگی در حیاط خانه‌های تاریخی دارای چه ویژگی‌ها و ابعادی است؟ و چگونه می‌توان هویت فردی-جمعی حیاط خانه سنتی را بر اساس شواهد و قرائن تاریخی استدلال نمود؟ یافته‌های تحقیق نشان می‌دهند شاخه آمیختگی کالبدی ضمن پاسخگویی به نیازهای کارکردی، پدیدآورنده سایر شاخه‌های آمیختگی فرهنگی، اجتماعی، آیینی، طبیعی و تفریح و لذت است که از طریق شکل‌دادن به قلمروهای مشترک یا منفرد و مجزا، امکان انجام کارکردهای متنوع را فراهم نموده و به پدیداری هویت فردی-جمعی حیاط خانه سنتی انجامیده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - شناخت الگوهای همدید مؤثر بر دوره های ترسالی و خشکسالی در ایران مرکزی
        مهران فاطمی کمال امیدوار مهدی نارنگی فرد خداکرم حاتمی بهمن بیگلو
        هدف اصلی این پژوهش شناخت الگوهای گردش جوی، مسبب ایجاد دورههای خشکسالی ومرطوب است. به این منظور دورههای خشکسالی و ترسالی طی دوره آماری 99 ساله در سطح6 ایستگاه همدید ایران مرکزی مشخص شد. سپس با استفاده از تحلیل مؤلفه مبنا به روشماتریس همبستگی و دوران آن به روش واریمکس بر چکیده کامل
        هدف اصلی این پژوهش شناخت الگوهای گردش جوی، مسبب ایجاد دورههای خشکسالی ومرطوب است. به این منظور دورههای خشکسالی و ترسالی طی دوره آماری 99 ساله در سطح6 ایستگاه همدید ایران مرکزی مشخص شد. سپس با استفاده از تحلیل مؤلفه مبنا به روشماتریس همبستگی و دوران آن به روش واریمکس بر روی دادههای ارتفاع ژئوپتانسیل تراز099 هکتوپاسکال و فشار سطح دریا به شناسایی عناصر اصلی تشکیل دهنده جریانهای جویپرداخته شد. در ادامه با کاربرد تحلیل خوشهای به روش پیوند وارد بر روی نمرههاو مؤلفههاالگوهای گردشی موجود خشکسالی و ترسالی شناسایی گردید. بررسی مؤلفه اصلی دورهخشکسالی نشان داد بیش از 14 درصد واریانس دادههای ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 099هکتوپاسکال با گسترش کمارتفاع جنب قطبی به عرضهای پایین همراه است که باعث جنوبیشدن مناطق پرارتفاع از قبیل پرارتفاع سیبری شده و زبانه پرارتفاع یا پرفشار بر روی منطقهپژوهش تشکیل میشود که با ریزش هوای سرد، صافی هوا و بدون ابرناکی همراه بوده و باعثایجاد پایداری، کمی بارش و بروز رخداد خشکسالی میشود. نتایج تحلیل مؤلفهی اصلی دورهیترسالی نشان داد مؤلفهی نخست با بیشترین درصد ظهور نقش اصلی در میان الگوهایگردشی دارد که گام منفی آن بیانگر پرفشار قطبی و سیبری است که دارای دو الگوی چشمگاوی جداگانه میباشند و باقیمانده مؤلفهها با توجه به گامهای منفی و مثبت کانونها نشاندهنده ناپایداریهای جوی است که از سمت دریای مدیترانه و دریای سیاه و دریای سرخ بهدرون منطقه رخنه میکنند و باعث رخداد ترسالی میشوند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        13 - بازشناسی و توصیف گویش اردستانی
        قربانعلی ابراهیمی
        مقاله‌ی حاضر به بررسی و توصیف گویش اردستانی می‌پردازد. اردستان در شمال شرق اصفهان واقع شده است و با شهرهای گرمسار، کوهپایه‌ی اصفهان، شهرستان اصفهان، نائین، نطنز، آران و بیدگل همسایه است. گویش اردستانی در مجموعه‌ای همسان به‌نام گویش‌های مرکزی ایران قرار دارد. در مجموعه‌گ چکیده کامل
        مقاله‌ی حاضر به بررسی و توصیف گویش اردستانی می‌پردازد. اردستان در شمال شرق اصفهان واقع شده است و با شهرهای گرمسار، کوهپایه‌ی اصفهان، شهرستان اصفهان، نائین، نطنز، آران و بیدگل همسایه است. گویش اردستانی در مجموعه‌ای همسان به‌نام گویش‌های مرکزی ایران قرار دارد. در مجموعه‌گویش‌های ایران مرکزی، گویش اردستانی به همراه گویش‌های انارکی، بهدینی، نائینی، زفره‌ای و کلیمیان یزد و کرمان جزء گویش‌های جنوب شرقی دسته‌بندی می‌شود. گویش‌های مرکزی ایران خود در مجموعه‌ی بزرگتری به‌نام گویش‌های ایرانی غربی قرار دارد. گویش اردستانی به لحاظ آوایی از گویش‌های پیچیده‌‌‌ی ایرانی است و متأسفانه به‌جز دو مقاله‌ی خارجی از هارولد بیلی و پی‌یر لکوک تاکنون کار شایان و ارجمندی درباره‌ی آن انجام نگرفته است. این پژوهش گویش اردستانی را در سه سطح آوایی، صرفی و نحوی بررسی و توصیف می‌کند پرونده مقاله