هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه تأثیر دو تنظیم کننده رشد گیاهی (اسید جیبرلیک و کینتین) بر جوانهزنی بذر و رشد اولیه گیاهچهها و تحمل شوری در دو رقم کیمیا و محلی شیروان است.مواد و روشها: دو آزمایش جداگانه برای بررسی پاسخ ژنوتیپهای مختلف عدس به تنش شوری اِعمال شده با نمک (N چکیده کامل
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه تأثیر دو تنظیم کننده رشد گیاهی (اسید جیبرلیک و کینتین) بر جوانهزنی بذر و رشد اولیه گیاهچهها و تحمل شوری در دو رقم کیمیا و محلی شیروان است.مواد و روشها: دو آزمایش جداگانه برای بررسی پاسخ ژنوتیپهای مختلف عدس به تنش شوری اِعمال شده با نمک (Nacl) تحت تیمارهای مختلف از تنظیمکنندههای رشد اسید جیبرلیک (GA3) و کینتین انجام شد. در هر کدام از این آزمایشها 32 تیمار در سه تکرار بررسی گردید. آزمایش اول به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه فاکتور، ژنوتیپ (محلی و کیمیا)، شوری (0، 60، 120 و 180 میلیمول) و اسید جیبرلیک (0، 2، 4 و 6 میلیگرم در لیتر) انجام شد. آزمایش دوم نیز به همین صورت با سه فاکتور، ژنوتیپ (محلی و کیمیا)، شوری (0، 60، 120 و 180 میلیمول) و کینتین (0، 2، 4 و 6 میلیگرم در لیتر) انجام شد. در شرایط کاملاً سترون، تعداد 35 بذر به هر واحد آزمایشی (پتری دیش 9 سانتیمتری) اختصاص یافت و با تیمارهای مختلف، فوقالذکر آبیاری شد. هر کدام از آزمایشهای فوق با 98 پتریدیش انجام شد و کل دو آزمایش شامل 196 پتریدیش بود. پس از آن ظروف به اتاق رشد انتقال یافت و در دمای °C1±25 و فتوپریود 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی نگهداری شد.نتایج: ژنوتیپ کیمیا بیشترین میانگین را در بررسی صفات (وزن خشک، ریشهچه به ساقهچه، طول ریشهچه، طول کل گیاهچه و درصد جوانهزنی) به خود اختصاص داده است و بهترین ژنوتیپ از نظر حداکثر میانگین در بررسی صفات (محتوای نسبی آب، محتوای آب بافتی، طول ساقهچه، تعداد ریشهچه و درصد جوانهزنی) مربوط به ژنوتیپ ایلام میباشد.نتیجهگیری: آنالیز آماری صفات بررسی شده در مرحله جوانهزنی و رشد گیاهچهها نشان داد که شوری منجر به کاهش میزان سرعت جوانهزنی و رشد گیاهچهها در هر دو رقم گردید. اثرات بازدارنده نمک در رشد گیاهچههای رقم محلی شیروان به طور معنیداری بیشتر از رقم کیمیا بود که در واقع بیانگر تشابه وضعیت تحمل به شوری در مراحل جوانهزنی و گیاه کامل در این دو رقم میباشد. اسید جیبرلیک باعث افزایش سرعت جوانهزنی، در هر دو رقم شد، اما ژنوتیپ کیمیا بیشترین میانگین را در بررسی صفات (طول ریشهچه، طول کل گیاهچه، نسبت ریشهچه با ساقهچه) به خود اختصاص داد. ولی ژنوتیپ محلی شیروان بیشترین میانگین را در بررسی صفاتی چون (محتوای نسبی آب، محتوای آب بافتی، طول ساقهچه، تعداد ریشهچه) به خود اختصاص داد. روند کاهش رشد ریشهچه، ساقهچه در قیاس با شاهد در اثر تیمار اسید جیبرلیک نشان دهنده حساسیت بیشتر رقم محلی به این ماده تنظیم کننده رشد بود. برهمکنش معنیداری بین سطوح مختلف شوری و اسید جیبرلیک مشاهده گردید، به این معنا که پاسخ رشدی گیاهچهها تحت اثرات توأمان شوری و اسید جیبرلیک متفاوت بود.
پرونده مقاله
در مدیریت بهزراعی ذرت، علاوه بر تأمین بذر هیبرید مناسب، عوامل دیگری از جمله هورمونهای گیاهی نیز اهمیت دارند از این رو این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر نوع بذر هیبرید و کاربرد برگی هورمونهای جیبرلین و کینتین بر شاخصهای رشدی، بیوشیمیایی و عملکردی ذرت در شهرستان اهواز در چکیده کامل
در مدیریت بهزراعی ذرت، علاوه بر تأمین بذر هیبرید مناسب، عوامل دیگری از جمله هورمونهای گیاهی نیز اهمیت دارند از این رو این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر نوع بذر هیبرید و کاربرد برگی هورمونهای جیبرلین و کینتین بر شاخصهای رشدی، بیوشیمیایی و عملکردی ذرت در شهرستان اهواز در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی بهصورت اسپلیتپلات طی دو سال زراعی با چهار تکرار انجام شد. هیبریدهای ذرت دانهای شامل سینگلکراس 704 (دیررس)، 616 (متوسطرس) و 71AS (متوسط رس) به عنوان فاکتور اصلی و محلولپاشی کینتین/جیبرلین در سه سطح صفر، 200/150 و 400/300 پیپیام به عنوان فاکتور فرعی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بود که اثر ساده نوع هیبرید و محلولپاشی کینتین/جیبرلین بر ارتفاع بوته، قطر ساقه، وزن خشک اندام هوایی، وزن هزاردانه، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد دانه، شاخص برداشت، کلروفیلهای a، b و کل و درصد پروتئین دانه از نظر آماری مؤثر بود. همچنین، اثر متقابل محلولپاشی کینتین/جیبرلین در هیبرید بر روی ارتفاع بوته، قطر ساقه، وزن خشک اندامهوایی، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد دانه، شاخص برداشت، کلروفیلهای a، b و کل ودرصد پروتئین دانه و اثر متقابل هیبرید در محلولپاشی کینتین/جیبرلین در سال بر شاخص سطح برگ هیبریدهای مختلف ذرت تأثیر معنی دار آماری داشت. نتایج نشان داد بیشترین مقادیر صفات مورد بررسی در هر دو سال زراعی در سینگل کراس 704 ذرت و پس از محلولپاشی جیبرلین/کینتین به نسبت 200/150 پیپیام بهدست آمد. نسبت جیبرلین/کینتین 200/150 پیپیام در همه هیبریدها، تأثیر بهتری بر صفات مختلف مورفولوژیکی و بیوشیمیایی داشت. بیشترین عملکرد بیولوژیکی، عملکرد دانه و شاخص برداشت که صفات بسیار مهمی هستند، مربوط به رقم سینگل کراس 704 همراه با محلولپاشی هورمونها به نسبت 200/150 پیپیام بود. با توجه بهنتایج بهدست آمده، استفاده از هیبرید سینگل کراس 704 ذرت و محلولپاشی آن با جیبرلین و کینتین به نسبت 200/150 پیپیام می تواند مورد توجه باشد.
پرونده مقاله
پرایمینگ بذر روشی است که در آن بذر پیش از قرار گرفتن در بستر کشت و مواجهه با شرایط محیطی، به لحاظ فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی آماده جوانه زنی می شود. در این راستا، دو آزمایش جداگانه به منظور ارزیابی اثر پرایمینگ بذرهای مریم گلی کبیر با باکتری های افزاینده رشد گیاهی و مواد چکیده کامل
پرایمینگ بذر روشی است که در آن بذر پیش از قرار گرفتن در بستر کشت و مواجهه با شرایط محیطی، به لحاظ فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی آماده جوانه زنی می شود. در این راستا، دو آزمایش جداگانه به منظور ارزیابی اثر پرایمینگ بذرهای مریم گلی کبیر با باکتری های افزاینده رشد گیاهی و مواد تنظیم کننده رشد گیاهی به صورت طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه علوم باغبانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد میانه انجام در سال 1394 شد. تیمارهای پرایمینگ زیستی شامل 15 باکتری افزاینده رشد گیاهی از جنس های Herbaspirillum، Azotobacter، Azospirillum، Flavobacterium و Pseudomonas و پرایمینگ هورمونی شامل جیبرلیک اسید و کینتین در غلظت های 50 و 100 میلی گرم بر لیتر به همراه هیدروپرایمینگ و شاهد (بدون پرایم) بود. پس از اعمال پرایمینگ، تعداد 25 عدد بذر در هر پتری دیش قرار داده شده و بذرهای جوانه زده به صورت روزانه شمارش گردید. همه شاخص های جوانه زنی مورد بررسی، به جز میانگین زمان جوانه زنی و ضریب سرعت جوانه زنی روزانه تحت تأثیر پرایمینگ زیستی قرار گرفتند. پرایمینگ زیستی با Azotobacter 12 موجب کاهش درصد، سرعت و متوسط جوانه زنی روزانه بذر شد و فقط سرعت جوانه زنی روزانه افزایش یافت. در پرایمینگ هورمونی، تمام شاخص های جوانه زنی تحت تأثیر تیمارها قرار داشتند و کاربرد مواد تنظیم کننده رشد موجب کاهش ضریب سرعت جوانه زنی و افزایش میانگین زمان جوانه زنی گردید. همچنین، کینتین در غلظت 100 میلی گرم بر لیتر موجب کاهش درصد، سرعت و متوسط جوانه زنی روزانه بذر شد و فقط سرعت جوانه زنی روزانه را افزایش داد.
پرونده مقاله
این تحقیق به منظور بررسی اثرات محلول پاشی هورمونهای اکسین و سیتوکینین بر فاکتورهای رشد و محتوای رنگیزه های فتوسنتزی در گیاه آدنیوم اوبسوم انجام شد. آزمایش در قالب طرح کامل تصادفی در۸ تیمار و یک گروه شاهد با ۴ تکرار ،درطی ۸ مرحله محلول پاشی بر سطح اندام هوایی اجرا شد. تی چکیده کامل
این تحقیق به منظور بررسی اثرات محلول پاشی هورمونهای اکسین و سیتوکینین بر فاکتورهای رشد و محتوای رنگیزه های فتوسنتزی در گیاه آدنیوم اوبسوم انجام شد. آزمایش در قالب طرح کامل تصادفی در۸ تیمار و یک گروه شاهد با ۴ تکرار ،درطی ۸ مرحله محلول پاشی بر سطح اندام هوایی اجرا شد. تیمارهای اعمال شده شامل۲ نوع هورمون اکسین، IAA و IBA درغلظت ۲۰۰ mg/l و ۲ نوع هورمون سیتوکینین، BAP و KIN درغلظت ۴۰۰ mg/l بصورت مستقل و ترکیبی بودند. صفات مورد ارزیابی شامل سطح برگ، تعدادجوانه های جانبی، تعداد گل، وزن تر و وزن خشک اندام هوایی و ریشه، محتوای کلروفیلهای a و b و کاروتنوئید بود. بر اساس نتایج حاصل، تیمارهای مختلف دارای BAP و نیز تیمارهای KIN و IAA+KIN سطح برگ را افزایش دادند. بیشترین افزایش نیز مربوط به تیمار توام IAA+BAP بود. هرچند اعمال تیمارهای هورمونی تاثیر معنی داری بر طول اندام هوایی نداشت ولی به جز تیمارهای IBA و IBA+BAP، سایر تیمارها طول ریشه را افزایش دادند. تیمار IBA+BAP و به ویژه تیمار IAA+BAP موجب افزایش معنیداری در تعداد جوانه های جانبی شدند. وزن تر ساقه نیز تحت تاثیر تیمارهای IBA+BAP، IAA+BAP و IAA افزایش معنیدار داشت اما وزن خشک ساقه تنها در تیمار IAA+BAP افزایش نشان داد. تیمارها بر وزن تر ریشه بی تاثیر بودند ولی وزن خشک آن در همه تیمارها به جز IAA و IBA+KIN افزایش یافت. هرچند بیشترین تعداد گل، بدون اختلاف معنیدار با شاهد در تیمار IBA+KIN حاصل شد. تیمار های مستقل یا ترکیبی BAP تعداد گل را کاهش دادند. محتوای کلروفیلهای a و b تحت تیمار IAA+BAP و تیمارهای واجد KIN افزایش یافت. تیمار IBA+BAP نیز محتوای کلروفیلb را افزایش داد. محتوای کاروتنوئیدی تحت تاثیرات تیماری قرار نگرفت. از نظر مورفولوژیکی نیز تیمار IAA+BAP به طور آشکار بر شکل برگها، ظاهر رگبرگها و ریخت عمومی گیاه تاثیر گذاشت.
پرونده مقاله
در این پژوهش تعیین بهترین محیط کشت برای اندامزایی ساقهای و انتخاب مناسبترین جدا کشت از دانه رستهای هندوانه ابو جهل مورد بررسی قرار گرفته است. برای به دست آوردن دانه رستهای استریل بازدارندگی پوسته ای دانه در اسید سولفوریک غلیظ به مدت 20 دقیقه بر طرف شد. بعد از شستشو ب چکیده کامل
در این پژوهش تعیین بهترین محیط کشت برای اندامزایی ساقهای و انتخاب مناسبترین جدا کشت از دانه رستهای هندوانه ابو جهل مورد بررسی قرار گرفته است. برای به دست آوردن دانه رستهای استریل بازدارندگی پوسته ای دانه در اسید سولفوریک غلیظ به مدت 20 دقیقه بر طرف شد. بعد از شستشو با آب مقطر استریل دانهها به محیط کشت استریل منتقل شدند. 20 روز بعد، از دانه رستها قطعات کوچک (لپه، جوانه انتهایی، محور زیر لپه و ریشه) تهیه و به محیط کشت پایه MS با تیمارهای هورمونی مختلف منتقل شدند. تمامی جدا کشتها تولید کالوس کردند و فقط جوانه انتهایی با تیمار IAA و کینتین برابر با 1 میلیگرم در رلیترتولید کالوس کرده سپس به جوانه و شاخه تمایز یافت. برای تعیین مناسبترین محیط کشت ؛ دو محیط کشت در نظر گرفته شد. محیط کشت پایه MS با تیمار IAA و کینتین برابر با 1 میلی گرم و محیط کشت پایه MS، ویتامین 2 برابر محیط پایه MS و تیمار بنزیل آمینو پورین 2 میلیگرم در لیتر به همراه نفتالن استیک اسید 1/0 میلیگرم در لیتر. جوانه انتهایی از محیط کشت استریل جدا شد و در این دو محیط کشت قرار گرفت. طرح بر پایه بلوک کاملاً تصادفی انجام شد. جمع آوری دادهها درچهار مرحله انجام شد. قابلیت تولید کالوس در محیط کشت با تیمار بنزیل آمینو پورین به همراه نفتالن استیک اسید نسبت به محیط کشت IAA و کینتین بیشتر بود. در محیط کشت با تیمار IAA و کینتین با مقادیر برابر شاخه زایی و افزایش طول شاخهها معنی دار بود. در محیط کشت با تیمار بنزیل آمینو پورین به همراه نفتالن استیک اسید سبب تمایز کالوس به شاخه شد ولی شاخهزایی و افزایش طول شاخهها معنیدار نبود.
پرونده مقاله
خشکی از جمله تنشهای محیطی است که بهعنوان مهمترین عامل محدود کننده رشد و تولید گیاهان در اکثر نقاط جهان شناخته شده است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر سطوح مختلف خشکی بر شاخصهای مورفوفیزیولوژیکی گیاه Cucurbita maxima L. به شکل مستقل و نیز به همراه کاربرد کینتین در دو غلظ چکیده کامل
خشکی از جمله تنشهای محیطی است که بهعنوان مهمترین عامل محدود کننده رشد و تولید گیاهان در اکثر نقاط جهان شناخته شده است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر سطوح مختلف خشکی بر شاخصهای مورفوفیزیولوژیکی گیاه Cucurbita maxima L. به شکل مستقل و نیز به همراه کاربرد کینتین در دو غلظت به شکل محلول پاشی بر میزان پارامترهای رشد، رنگیزههای فتوسنتزی و قندهای محلول و نامحلول برگ و ریشه بود. جهت رسیدن به این هدف، آزمایشی گلدانی در محیط باز بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در قالب 9 تیمار با 4 تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. در مرحله رویشی سه سطح از تنش خشکی شامل ظرفیت 3/2 زراعی معادل تنش ملایم و 3/1 ظرفیت زراعی معادل تنش شدید خشکی به همراه کاربرد دو غلظت از کینتین شامل 2 و 4 میلیگرم در لیتر به شکل محلول پاشی بر اندام هوایی گیاهان اعمال شد. نتایج نشان داد که تنش خشکی موجب کاهش پارامترهای رشد، نشاسته ورنگیزههای فتوسنتزی و کاربرد کینتین منجر به افزایش معنیداری در آنها شد. از سوی دیگر تنش خشکی قندهای محلول را افزایش داد در حالی که کاربرد کینتین موجب کاهش پارامترهای نامبرده شد. در مجموع کاربرد کینتین در این تحقیق توانست بهطور قابل توجهی از اثرات منفی خشکی بر گیاه مورد تحقیق بکاهد.
پرونده مقاله
در این پژوهش، اثر تنظیم کنندههای رشد گیاهی در تکثیر شاخهها و ریشهها از جوانههای انتهایی P.bistorta مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با استفاده از تیمارهای کینتین در سه غلظت 1، 2 و 3 میلیگرم در لیتر و بنزیل آدنین در غلظت 1/0، 2/0 و 3/0 میلی چکیده کامل
در این پژوهش، اثر تنظیم کنندههای رشد گیاهی در تکثیر شاخهها و ریشهها از جوانههای انتهایی P.bistorta مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با استفاده از تیمارهای کینتین در سه غلظت 1، 2 و 3 میلیگرم در لیتر و بنزیل آدنین در غلظت 1/0، 2/0 و 3/0 میلیگرم در لیتر و استفاده همزمان بنزیل آدنین با نفتالین استیک اسید که در آن بنزیل آدنین در سه غلظت 2/0، 3/0 و 4/0 میلیگرم در لیتر و نفتالین استیک اسید در دو غلظت 1/0 و 2/0 میلیگرم در لیتر با 3 تکرار به صورت جداگانه در محیط کشت موراشیگ و اسکوگ انجام گردید. گیاهچهها با استفاده از روش کشت جوانههای انتهایی در محیط کشت موراشیگ و اسکوگ در شرایط نوری و دمایی مناسب تکثیر شدند و پس از گذشت یک ماه، گیاهچهها به رشد کافی رسیده و جهت ریشهزایی آماده شدند. آزمایش دوم گیاهچههای تکثیر شده در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با استفاده از تیمار ایندول بوتیریک اسید در چهار غلظت 5/0، 1، 5/1 و 2 میلیگرم در لیتر با 3 تکرار به صورت جداگانه به منظور ریشه زایی قرار گرفتند. پس از گذشت 45 روز که گیاهچهها به طور کامل ریشه دار شدند. سپس به گلخانه منتقل و در گلدان کشت گردیدند و به دنبال آن عملیات داشت (آبیاری، کودهی و سمپاشی) در گلخانه انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه دادهها نشان داد که اعمال تنظیمکنندههای رشد در غلظتهای مختلف، سبب تولید شاخه، برگ و ریشه با اندازههای مختلف گردید. BA در سطح 1/0 میلیگرم در لیتر بیشترین تاثیر را در تولید شاخساره و برگ داشت و تلفیق BA+NAA تقریبا در اکثر موارد کمترین تاثیر را روی تولید شاخه و برگ داشتند. IBA در سطح 5/0 و 1 میلیگرم در لیتر سبب افزایش طول ریشه و در سطح 5/0 میلیگرم در لیتر روی تعداد ریشهها اثر گذاشت.
پرونده مقاله
پرایمینگ بذر روشی است که در آن بذر پیش از قرار گرفتن در بستر کشت و مواجهه با شرایط محیطی، به لحاظ فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی آماده جوانه زنی می شود. در این راستا، دو آزمایش جداگانه به منظور ارزیابی اثر پرایمینگ بذرهای مریم گلی کبیر با باکتری های افزاینده رشد گیاهی و مواد چکیده کامل
پرایمینگ بذر روشی است که در آن بذر پیش از قرار گرفتن در بستر کشت و مواجهه با شرایط محیطی، به لحاظ فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی آماده جوانه زنی می شود. در این راستا، دو آزمایش جداگانه به منظور ارزیابی اثر پرایمینگ بذرهای مریم گلی کبیر با باکتری های افزاینده رشد گیاهی و مواد تنظیم کننده رشد گیاهی به صورت طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در آزمایشگاه علوم باغبانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد میانه انجام در سال 1394 شد. تیمارهای پرایمینگ زیستی شامل 15 باکتری افزاینده رشد گیاهی از جنس های Herbaspirillum، Azotobacter، Azospirillum، Flavobacterium و Pseudomonas و پرایمینگ هورمونی شامل جیبرلیک اسید و کینتین در غلظت های 50 و 100 میلی گرم بر لیتر به همراه هیدروپرایمینگ و شاهد (بدون پرایم) بود. پس از اعمال پرایمینگ، تعداد 25 عدد بذر در هر پتری دیش قرار داده شده و بذرهای جوانه زده به صورت روزانه شمارش گردید. همه شاخص های جوانه زنی مورد بررسی، به جز میانگین زمان جوانه زنی و ضریب سرعت جوانه زنی روزانه تحت تأثیر پرایمینگ زیستی قرار گرفتند. پرایمینگ زیستی با Azotobacter 12 موجب کاهش درصد، سرعت و متوسط جوانه زنی روزانه بذر شد و فقط سرعت جوانه زنی روزانه افزایش یافت. در پرایمینگ هورمونی، تمام شاخص های جوانه زنی تحت تأثیر تیمارها قرار داشتند و کاربرد مواد تنظیم کننده رشد موجب کاهش ضریب سرعت جوانه زنی و افزایش میانگین زمان جوانه زنی گردید. همچنین، کینتین در غلظت 100 میلی گرم بر لیتر موجب کاهش درصد، سرعت و متوسط جوانه زنی روزانه بذر شد و فقط سرعت جوانه زنی روزانه را افزایش داد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد