• فهرست مقالات میانسال

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - نقش سن شناختی در مصرف منزلت گرای مصرف کنندگان میانسالِ تحصیل کرده ایرانی
        جواد عباسی محمد پوررضا
        هدف پژوهش: این مقاله با هدف بررسی نقش سنِ شناختیِ مصرف کنندگانِ میانسالِ تحصیل کرده ایرانی در مصرفِ منزلت گرای آنها به اجرا درآمده است. روش پژوهش: مقاله فوق از جهت شیوه گردآوری اطلاعات پیمایشی، از نظر بررسی رابطه بین متغیرها علی، از حیث هدف کاربردی و از نظر زمان مقطعی چکیده کامل
        هدف پژوهش: این مقاله با هدف بررسی نقش سنِ شناختیِ مصرف کنندگانِ میانسالِ تحصیل کرده ایرانی در مصرفِ منزلت گرای آنها به اجرا درآمده است. روش پژوهش: مقاله فوق از جهت شیوه گردآوری اطلاعات پیمایشی، از نظر بررسی رابطه بین متغیرها علی، از حیث هدف کاربردی و از نظر زمان مقطعی است. تعداد 400 پرسشنامه با مقیاس دهه های سنی و مقیاس لیکرت پنج مقوله ای در بین مصرف کنندگان میانسال تحصیل کرده در شهر بابل توزیع گردید. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و برای تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. نتایج پژوهش: براساس نتایج، مصرف کنندگان میانسال تحصیل کرده ای که از لحاظ شناختی احساس می کنند از سن تقویمی خود جوان تر هستند از انگیزش بیشتری برای مصرف منزلت گرا برخوردار می باشند و این رابطه به واسطه آگاهی آنها از نام و نشان تجاری و حساسیت آنها به قیمت مورد تعدیل قرار می گیرد. محدودیت های پژوهش: با توجه به قلمرو مکانی این پژوهش، نتایج به دست آمده را نمی توان به سایر شهرهای دیگر تعمیم داد. با توجه به تمرکز این پژوهش بر گروه مصرف کنندگان میانسال تحصیل کره، تعمیم این نتایج به دیگر گروه های سنی باید با دقت صورت گیرد. کاربردهای مدیریتی پژوهش: چنین پژوهشی به بازاریابان در جهت جذب مصرف کنندگان میانسال تحصیل کرده کمک خواهد نمود. بازاریابان نبایستی مصرف کنندگان سالخورده را براساس وضعیت بیولوژیکی شان سالخورده بنامند زیرا افراد سالخورده معمولاَ خود را از سن تقویمی شان جوانتر می پندارند. نوآوری پژوهش: این مقاله به بررسی نقش سن شناختیِ در مصرف منزلت گرای مصرف کنندگان میانسالِ تحصیل کرده می پردازد و با مورد توجه قرار دادن اثر میانجی گرانه آگاهی از نام و نشان تجاری و حساسیت به قیمت بر این رابطه، به بسط این پژوهش می پردازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - نقش سن شناختی در مصرف منزلت گرای مصرف کنندگان میانسال تحصیلکرده ایرانی
        جواد عباسی محمد پوررضا
        هدف پژوهش: این مقاله با هدف بررسی نقش سن شناختی مصرف کنندگان میانسال تحصیل کرده ایرانی در مصرف منزلت گرای آن ها به اجرا درآمده است. روش پژوهش: مقاله فوق از جهت شیوه گردآوری اطلاعات پیمایشی، از نظر بررسی رابطه بین متغیرها علّی (رگرسیونی)، از حیث هدف کاربردی و از نظر زم چکیده کامل
        هدف پژوهش: این مقاله با هدف بررسی نقش سن شناختی مصرف کنندگان میانسال تحصیل کرده ایرانی در مصرف منزلت گرای آن ها به اجرا درآمده است. روش پژوهش: مقاله فوق از جهت شیوه گردآوری اطلاعات پیمایشی، از نظر بررسی رابطه بین متغیرها علّی (رگرسیونی)، از حیث هدف کاربردی و از نظر زمان مقطعی است. تعداد 400 پرسشنامه با مقیاس دهه های سنی و مقیاس لیکرت پنج مقوله ای در بین مصرف کنندگان میانسالِ تحصیل کرده (60-35) در شهر بابل توزیع گردید. در این پژوهش از شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای و برای تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است. نتایج پژوهش: نتایج حاکی از آن است مصرف کنند گان میانسالِ تحصیل کرده ای که از لحاظ شناختی (ذهنی) احساسمی کنند از سن تقویمی خود جوان تر هستند از انگیزش بیشتری برای مصرف منزلت گرا برخوردار می باشند و این رابطه به واسطه آگاهی آن ها از نام و نشان تجاری و حساسیت آن ها به قیمت مورد تعدیل قرار می گیرد. محدودیت های پژوهش: با توجه به قلمرو مکانی این پژوهش، نتایج به دست آمده را نمی توان به سایر شهرهای دیگر تعمیم داد. با توجه به تمرکز این پژوهش بر گروه مصرف کنندگان میانسال تحصیل کرده، تعمیم این نتایج به دیگر گروه های سنی باید با دقت صورت گیرد. کاربردهای مدیریتی پژوهش: چنین پژوهشی به بازاریابان در جهت جذب مصرف کنندگان میانسال تحصیل کرده کمک خواهد نمود. بازاریابان نبایستی مصرف کنندگان سالخورده را بر اساس وضعیت بیولوژیکی شان سالخورده بنامند زیرا افراد سالخورده معمولا خود را از سن تقویمی شان جوان تر می پندارند. نوآوری پژوهش:این مقاله به بررسی نقش سن شناختیِ در مصرف منزلت گرای مصرف کنندگان میانسال تحصیل کردهمی پردازد و با مورد توجه قرار دادن اثر میانجی گرانه آگاهی از نام و نشان تجاری و حساسیت به قیمت بر این رابطه، به بسط این پژوهش می پردازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تأثیر 8 هفته تمرین همزمان بر سطوح آیریزین و BDNF پلاسمایی در مردان میانسال دارای اضافه وزن
        زهره کوه خیل داور خدادادی پرهام جلالی
        هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر 8 هفته تمرین همزمان بر سطوح آیریزین و عامل رشدی مشتق از مغز (BDNF) پلاسمایی در مردان میانسال دارای اضافه وزن بود. 20 مرد میانسال سالم با میانگین سنی 5/7 ± 3/51 سال به طور تصادفی به دو گروه تمرین (تعداد = 10 نفر) و کنترل (تعداد = 10 نفر) چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر 8 هفته تمرین همزمان بر سطوح آیریزین و عامل رشدی مشتق از مغز (BDNF) پلاسمایی در مردان میانسال دارای اضافه وزن بود. 20 مرد میانسال سالم با میانگین سنی 5/7 ± 3/51 سال به طور تصادفی به دو گروه تمرین (تعداد = 10 نفر) و کنترل (تعداد = 10 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین در 8 هفته برنامه تمرین همزمان شرکت کردند. برنامه تمرین همزمان شامل 10 دقیقه گرم کردن، 25 دقیقه تمرینات هوازی، 30 دقیقه تمرینات مقاومتی و 5 دقیقه سرد کردن بود. نمونه های خونی پیش از شروع مطالعه و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی جمع آوری شد و سطوح آیریزین و BDNF پلاسمایی با تست الایزا مورد اندازه گیری قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t استفاده شد. نتایج نشان داد که سطوح آیریزین و BDNF پلاسمایی در گروه تمرین در مقایسه با پیش آزمون افزایش معنی داری یافته است (0.001 ≥ P). همچنین، مقایسه بین گروه تمرین با گروه کنترل در پس آزمون حاکی از بالا بودن سطوح پلاسمایی آیریزین و BDNF در گروه تمرین همزمان بود (0.001 ≥ P). به‌علاوه، ارتباط مثبت معنی داری بین تغییرات سطوح آیریزین و BDNF پلاسمایی وجود داشت (01/0>p، 569/0=r). به نظر می رسد تمرین همزمان می تواند با تنظیم مثبت سطوح آیرزین و BDNF در مردان میانسال دارای اضافه وزن با اثرات مخرب افزایش سن و پیری مقابله نماید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - تاثیر الگوی اضطراب مرگ براساس همدلی عاطفی با میانجیگری معنویت درافراد میانسال
        فریبا بدیع نیا سیمین بشردوست
        این پژوهش با هدف تبیین الگوی اضطراب مرگ براساس همدلی عاطفی با میانجیگری معنویت درافراد میانسال بود. جامعه آماری کلیه افراد در دامنه سنی 65- 45 سال مرد و زن مراجعه کننده به خانه سلامت در سال 1397 بودند ، برای حجم نمونه از روش کلاین استفاده شدو تعداد 464 نفر به صورت نمونه چکیده کامل
        این پژوهش با هدف تبیین الگوی اضطراب مرگ براساس همدلی عاطفی با میانجیگری معنویت درافراد میانسال بود. جامعه آماری کلیه افراد در دامنه سنی 65- 45 سال مرد و زن مراجعه کننده به خانه سلامت در سال 1397 بودند ، برای حجم نمونه از روش کلاین استفاده شدو تعداد 464 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله‌ای انتخاب شدند. و پرسشنامه های اضطراب مرگ تمپلر(1970)، همدلی عاطفی باتسون(1983)ومعنویت(2009)را تکمیل کردند. با استفاده از تحلیل مسیر توسط برنامه AMOSاثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرها،بدست آمد.نتایج نشان داد ضریب مسیر مستقیم بین همدلی عاطفی و اضطراب مرگ منفی و در سطح 01/0 معنادار است(01/0>p، 223/0-=β).ضریب مسیر بین معنویت و اضطراب مرگ نیز منفی و در سطح 01/0 معنادار است(01/0>p، 482/0-=β). ضریب مسیر غیر مستقیم نیز بین همدلی عاطفی و اضطراب مرگ منفی و در سطح 01/0 معنادار بود(01/0>p، 263/0-=β). و 29 درصد از واریانس اضطراب مرگ توسط متغیرهای موجود در مدل تبیین شدند و نتیجه گیری شد که معنویت بر همدلی عاطفی و اضطراب مرگ تاثیر دارد وبه صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند. بنابراین اضطراب مرگ را باید بادید تعاملی وهمه جانبه نگریست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - ابعاد تجربۀ میانسالی در زنان
        مه سیما پورشهریاری فاطمه هاشمی گلپایگانی
        هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد تجربه میانسالی در زنان بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان میانسال مناطق یک، دو و سه شهر تهران بودند که از بین آن‌ها، با اجرای مصاحبه نیمه ساختاریافته، 12 نفر به شیوۀ نمونه‌گیری هدفمند تا به اشباع رسیدن اطلاعات، انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع کیفی چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر بررسی ابعاد تجربه میانسالی در زنان بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان میانسال مناطق یک، دو و سه شهر تهران بودند که از بین آن‌ها، با اجرای مصاحبه نیمه ساختاریافته، 12 نفر به شیوۀ نمونه‌گیری هدفمند تا به اشباع رسیدن اطلاعات، انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع کیفی و تجزیه و تحلیل آن با روش تحلیل مضمون انجام شد. محتوای مصاحبه‌ها از طریق روش بروان و کلارک و با استفاده از نرم‌افزار اطلس، کدگذاری، طبقه‌بندی و تحلیل شد و در نهایت منجر به استخراج مضمون‌ها گردید. یافته ها نشان داد که مضامین اصلی شامل شش مضمون تغییرات جسمانی، تغییر در روابط، توجه به جنبه‌های درونی، معنویت، دغدغه مالی و فرایند حل تعارض‌ها می‌باشد. با توجه به آسیب‌پذیری زنان میان‌سال و احتمال ابتلای این گروه سنی به اختلالات روانی، به نظر می-رسد پرداختن به موضوع ابعاد مهم زندگی زنان میان‌سال، نیاز است در اولویت فعالیت‌های نظام بهداشتی درمانی کشور قرار گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - پاسخ سایتوکین‌های پیش التهابی (IL-6, IL-1ß) و مقاومت انسولین به یک فعالیت هوازی طولانی مدت در افراد سیگاری میانسال
        سقا فرج تبار بهرستاق
        زمینه و هدف: راهکارهایی نظیر مداخلات ورزشی قادر به کاهش سطوح گلوکز خون و بهبود نیمرخ التهابی در حضور تداوم مصرف سیگار خواهد بود. مطالعه حاضر با هدف پاسخ سایتوکین‌های پیش التهابی (IL-6, IL-1ß) و مقاومت انسولین به یک فعالیت هوازی طولانی مدت در افراد سیگاری میانسال ا چکیده کامل
        زمینه و هدف: راهکارهایی نظیر مداخلات ورزشی قادر به کاهش سطوح گلوکز خون و بهبود نیمرخ التهابی در حضور تداوم مصرف سیگار خواهد بود. مطالعه حاضر با هدف پاسخ سایتوکین‌های پیش التهابی (IL-6, IL-1ß) و مقاومت انسولین به یک فعالیت هوازی طولانی مدت در افراد سیگاری میانسال انجام شد.مواد و روش‌‌ها: در این مطالعه نیمه تجربی، نمونه مورد مطالعه شامل 28 مرد میانسال (30 تا 45 سال) سیگاری هستند که به شیوه در دسترس در مطالعه حاضر شرکت نموده‌اند. افراد مورد مطالعه به شیوه تصادفی به گروه تجربی و کنترل(عدم شرکت در فعالیت ورزشی) تقسیم شدند. سپس گروه تجربی در یک برنامه تمرینات استقامتی به تعداد سه جلسه در هفته برای مدت 8 هفته شرکت نمودند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، نمونه‌گیری خون جهت اندازه‌گیری متغیرهای وابسته و همچنین شاخص‌های آنتروپومتریکی مجدداً از افراد مورد مطالعه به عمل آمد و توسط آزمون‌های آماری تی مستقل و وابسته با یکدیگر مقایسه شدند.نتایج: تمرینات هوازی به کاهش معنی‌دار هر یک از شاخص‌های آنتروپومتریکی، سطوح IL-1ß سرم، گلوکز ناشتا ، مقاومت انسولین و انسولین سرم در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل منجر شد. سطوح IL-6 سرم بواسطه تمرینات هوازی نسبت به گروه کنترل تغییر معنی‌داری پیدا نکرد.نتیجهگیری: 8 هفته تمرین هوازی به تعداد 3 جلسه در هفته باعث بهبود تعیین کننده‌های دیابت نوع 2 و سطوح IL-1ßدر مردان میانسال سیگاری شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - تاثیر فعالیتهای ورزشی اوقات فراغت بر کیفیت زندگی معلمان میانسال شهر تهران
        زهرا نوبخت رمضانی اسماعیل شیرین کام فریده شریفی فر
        هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر شرکت در فعالیتهای ورزشی اوقات فراغت در کیفیت زندگی معلمان میانسال آموزش و پرورش تهران بوده است. روش تحقیق توصیفی و همبستگی بوده و جامعه آماری آن کلیه معلمان میانسال شهر تهران بوده اند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه فعالیت بدنی و کیفی چکیده کامل
        هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر شرکت در فعالیتهای ورزشی اوقات فراغت در کیفیت زندگی معلمان میانسال آموزش و پرورش تهران بوده است. روش تحقیق توصیفی و همبستگی بوده و جامعه آماری آن کلیه معلمان میانسال شهر تهران بوده اند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه فعالیت بدنی و کیفیت زندگی بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد میانگین فعالیت بدنی برای معلمان میانسال آموزش و پرورش شهر تهران کمتر از حد متوسط بوده است. همچنین نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نشان داد سلامت جسمانی با فعالیت های ورزشی در محیط کار رابطه معنی داری ندارد ( 05/0 < p ، 05/0 = R ). در مقابل انجام فعالیت های ورزشی روزمره ( 01/0 > p 17/0 = R ) فعالیت های ورزشی در اوقات فراغت (01/0>p ،63/0=R )و فعالیت های ورزشی به طور کلی (01/0 > p 33/0=R ) با سلامت عمومی رابطه مثبت و معنی دار داشته اند. نتایج حاصل از رگرسیون نشان داد فعالیت بدنی بر کیفیت زندگی معلمان میانسال تاثیر داشته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - نقش واسطه‌ای راهبردهای مدیریت زندگی در رابطه بین پدیدآورندگی - راکدماندگی و بهزیستی فاعلی در میانسالی
        بهاره امیری خدامراد مومنی کامران یزدانبخش
        هدف پژوهش حاضر شناسایی نقش واسطه‌ای راهبردهای مدیریت زندگی در رابطه بین پدیدآورندگی-راکدماندگی، با بهزیستی فاعلی در دوره میانسالی بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی و جامعه‌ی آماری پژوهش شامل کلیه‌ میانسالان ساکن شهر کرمانشاه بود که از بین آنها 200 نفر (127 مرد و 73 زن) با ر چکیده کامل
        هدف پژوهش حاضر شناسایی نقش واسطه‌ای راهبردهای مدیریت زندگی در رابطه بین پدیدآورندگی-راکدماندگی، با بهزیستی فاعلی در دوره میانسالی بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی و جامعه‌ی آماری پژوهش شامل کلیه‌ میانسالان ساکن شهر کرمانشاه بود که از بین آنها 200 نفر (127 مرد و 73 زن) با روش نمونه‌گیری داوطلبانه انتخاب و به چهار ابزار مقیاس بهزیستی ذهنی (کانتریل ، 1965)، پدیدآورندگی لویولا (مک آدامز و دی سانت آوبین، 1992)، مقیاس راکد‌‌‌ماندگی (برادلی، 1997) و راهبردهای مدیریت زندگی (بالتس و دیگران، 1999) پاسخ دادند. برای تحلیل داده‌ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که پدیدآورندگی-راکدماندگی از طریق راهبردهای مدیریت زندگی با بهزیستی ذهنی رابطه دارد.بطور کلی افراد پدیدآورنده‌ای که از راهبردهای مدیریت زندگی استفاده می‌کنند در میانسالی از بهزیستی ذهنی بیشتری برخوردارند.همچنین افرادی که راکدماندگی در دوران میانسالی را تجربه میکنند کمتر از راهبردهای مدیریت استفاده میکنند که باعث کاهش بهزیستی ذهنی میشود.در نتیجه، با توجه به اهمیت بهزیستی ذهنی در میانسالان، روان‌شناسان می‌توانند با تکیه بر دو متغیر پدیدآورندگی_راکدماندگی و راهبردهای مدیریت زندگی و تلاش برای بهبود و اصلاح آنها در میانسالان و انجام مداخلات و درمان‌ها در جامعه ، گامی در جهت افزایش کیفیت این دوران بردارند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - فرسودگی شغلی میانسالی: یک رویداد تحولی بالقوه
        علی احمدی ازغندی مهناز علی اکبری دهکردی علی حسینائی
        در این پژوهش میزان و عوامل ایجادکنندة فرسودگی شغلی دورة میانسالی و مشاغل خدمات انسانی مورد بررسی قرار گرفت. 1473 نفر از افراد میانسال شاغل در بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور از هشت استان به روش نمونه‎برداری تصادفی طبقه‎ای انتخاب شدند و پرسشنامة ویژگی¬های جم چکیده کامل
        در این پژوهش میزان و عوامل ایجادکنندة فرسودگی شغلی دورة میانسالی و مشاغل خدمات انسانی مورد بررسی قرار گرفت. 1473 نفر از افراد میانسال شاغل در بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور از هشت استان به روش نمونه‎برداری تصادفی طبقه‎ای انتخاب شدند و پرسشنامة ویژگی¬های جمعیت شناختی، سیاهة فرسودگی شغلی مزلاچ (مزلاچ و جکسون، 1981) و سیاهة محقق‌ساختة عوامل فرسودگی شغلی را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند که 47 درصد از نمونة پژوهش به فرسودگی شغلی بالا، 24 درصد به فرسودگی شغلی متوسط و 29 درصد فرسودگی شغلی پایین دارند. تفاوت بین سطوح مختلف فرسودگی شغلی افراد در تمامی عوامل فرسودگی شغلی معنادار بود. تفاوت بین افراد دارای سنوات خدمت زیاد و کم در زیرمقیاس‎های فرسودگی شغلی (خستگی هیجانی، شخصیت‎زدایی و فقدان تحقق شخصی) معنادار بود، اما در مقیاس کلی فرسودگی شغلی تفاوت معنادار وجود نداشت. از بین عوامل فرسودگی شغلی اثر اضافه ¬بار شغل، مهارگری، پاداش‎ها و نظام ارزش‎ها بر میزان فرسودگی شغلی معنادار بود. تلویحات این یافته‎ها در رابطه با پیشگیری و درمان فرسودگی شغلی میانسالی به منزلة یک رویداد بالقوه در خلال فرایند تحول روان‌شناختی در بافت‎های حرفه‎ای انسانی مورد بحث قرار گرفتند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - تبیین راهبردهای گذر از بحران میانسالی: یک مطالعۀ کیفی
        معصومه اسمعیلی فاطمه قاسمی نیایی کوثر دهدست
        هدف این پژوهش کشف مؤلفهها و راهبردهای گذر از بحران میانسالی بود. در راستای این هدف، اطلاعات مورد نیاز برای پژوهش از طریق رویآورد کیفی وروش نظریۀ مبنایی با استفاده از نمونهبرداری نظری و در هر مرحله با توجه به تحلیل دادههای پیشین از بین 20 نفر از زنان و مردان میانسالی که چکیده کامل
        هدف این پژوهش کشف مؤلفهها و راهبردهای گذر از بحران میانسالی بود. در راستای این هدف، اطلاعات مورد نیاز برای پژوهش از طریق رویآورد کیفی وروش نظریۀ مبنایی با استفاده از نمونهبرداری نظری و در هر مرحله با توجه به تحلیل دادههای پیشین از بین 20 نفر از زنان و مردان میانسالی که تمایل به انجاممصاحبه داشتند، جمعآوری شد. نتایج این پژوهش بر اساس کدگذاری شامل هستۀ مرکزی شکلگیری فرایند بحران میانسالی بود که دربرگیرندة ارزیابی فرایندزندگی و مقایسه با استانداردهای شخصی و اجتماعی است. پیامدهای بحران میانسالی در سه بخش رفتاری، شناختی و عاطفی بررسی شد. مؤلفههای گذر ازبحران میانسالی در قالب سه راهبرد سازههای شخصی کارآمد و نوع نگاه انسان پیرامون قابلیتهای فردی، دستاوردهای زندگی و دورة میانسالی بحث شد ودرنهایت، عوامل زمینهساز در شکلگیری سازههای شخصی کارآمد و نوع نگاه انسان در فرایند گذر از بحران میانسالی در دو بخش راهبردهای مقابلۀ دینی وشخصیت انتخابگر و عملگرا توضیح داده شد. نتایج حاصل از این پژوهش با توجه به مشکلات و مسائل افراد میانسال در این دورة سنی، لزوم توجه درمانگرانو مشاوران را به اهمیت این فرایند برجسته میسازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - اثربخشی آموزش مقابله با اضطراب، افسردگی و حساسیت بین فردی بر سلامت روانی زنان میانسال
        میترا نیک آمال پروانه یارمحمدی نسرین شادمانفر لیلا زنگنه
        پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مقابله با اضطراب، افسردگس و حساسیت بین فردی بر سلامت روانی زنان میانسال انجام شد. آزمودنی ها با روش نمونه گیری تصادفی منظم به دو گروه، گروه آزمایش (20نفر) و گروه گواه (20نفر) در سال 1389 انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه، فرم کوتاه 3 چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مقابله با اضطراب، افسردگس و حساسیت بین فردی بر سلامت روانی زنان میانسال انجام شد. آزمودنی ها با روش نمونه گیری تصادفی منظم به دو گروه، گروه آزمایش (20نفر) و گروه گواه (20نفر) در سال 1389 انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه، فرم کوتاه 31 سؤال بسته پاسخ سلامت روانی SCL-90-Rدراگوتیس و همکاران (1973) بود. پیش آزمون به طور همزمان در هر دو گروه اجرا شد. سپس دوره آموزشی در 8 جلسه 3 ساعت در هر هفته به گروه آزمایش ارائه گردید. یک هفته بعد از اتمام برنامه ها، مجدداً از هر دو گروه به طور همزمان پس آزمون گرفته و یک ماه بعد آزمون پیگیری به طور همزمان انجام شد. به منظور تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده به عمل آمد. یافته ها نشان دادند: برنامه های آموزشی مقابله با اضطراب، افسردگی و حساسیت بین فردی بر سلامت روان زنان میانسال تأثیر مثبت دارد. هم چنین، این برنامه ها بر مؤلفه های سلامت روان ( افسردگی ، اضطراب و حساسیت بین فردی) مؤثر بود. به عبارتی، برنامه ها می تواند باعث کاهش قابل ملاحظه ی اضطراب، حساسیت بین فردی و افسردگی زنان میانسال شود و سلامت روانی را در آنها ارتقا دهد. پرونده مقاله