از جمله نوین ترین رویکردهای نقد آثار ادبی، رویکرد شناختی میباشد. کلان استعارهها که برای درک آثار ادبی مورد نیاز هستند، از ساز و کارهای استعارههای مفهومی در این نگرش بهره می برند. در این جستار با تکیه بر مفهوم شناختی استعاره، نگارندگان قصد دارد کلان استعاره دانش را در چکیده کامل
از جمله نوین ترین رویکردهای نقد آثار ادبی، رویکرد شناختی میباشد. کلان استعارهها که برای درک آثار ادبی مورد نیاز هستند، از ساز و کارهای استعارههای مفهومی در این نگرش بهره می برند. در این جستار با تکیه بر مفهوم شناختی استعاره، نگارندگان قصد دارد کلان استعاره دانش را در اشعار بی کس و یمینی شریف به صورت تطبیقی بررسی کند. دادههای پژوهش، شعر کتاب از مجموعه شعر اینک دختری سرزمین من است(2011)، سروده بی کس و شعر کتاب خوب نوشته یمینی شریف میباشد. پرسشهای اصلی پژوهش عبارتاند از مفهوم دانش چگونه در این اشعار نمود پیدا کرده است و چگونه استعارههای مفهومی خُرد در روساخت این اشعار توسط کلان استعاره دانش انسجام یافتهاند. پژوهش حاضر بر اساس نظریات لیکاف و جانسون (1980) و کووچش(2010)، و به روش کیفی صورت گرفته است. یافتههای پژوهش نشان می دهند که استعارههای خُرد بکار رفته در روساخت این اشعار دارای زیرساختی پایهای به نام کلان استعاره دانش هستند.
پرونده مقاله
در معنیشناسی شناختی، دانش زبانی مستقل از اندیشیدن و شناخت نیست و زبان بخش جداییناپذیری از قوای شناختی ذهن تلقی میشود. همچنین در چارچوب مطالعات شناختی نگاهی میانی به استفاده زبان و دانش زبانی در نظر گرفته میشود. به اعتقاد زبانشناسان شناختی صورت و نقش دو روی سکه شناخ چکیده کامل
در معنیشناسی شناختی، دانش زبانی مستقل از اندیشیدن و شناخت نیست و زبان بخش جداییناپذیری از قوای شناختی ذهن تلقی میشود. همچنین در چارچوب مطالعات شناختی نگاهی میانی به استفاده زبان و دانش زبانی در نظر گرفته میشود. به اعتقاد زبانشناسان شناختی صورت و نقش دو روی سکه شناخته میشوند و هیچ یک اولویتی نسبت به دیگری ندارند. مقالهی حاضر به بررسی مفهوم پیشنمونهگی از منظر معنیشناسی شناختی و اهمیت پیشنمونهها در درک و تعبیر جهان خارج و اصول مقولهبندی مفاهیم زبانی میپردازد. بر اساس این نظریه، پیشنمونه عضو کانونی و بارز هر مقوله است و سایر اعضا بر حسب شباهتشان با این عضو تعریف میشوند.
در این مقاله پس از اشاره به نظریههای مطرح شده در مورد پیشنمونهگی به تأثیر این مفهوم در مقولهبندی اشاره شده و هرچند در وهلهی اول پیشنمونه مفهومی وابسته به معنی است ولی برای تعیین مقولات آوایی، صرفی، نحوی و مجموعهای از مفاهیم دیگر به پیشنمونهها وابستهایم و پیشنمونهها به عنوان ابزارهای تحلیلی به زبانشناسان شناختی کمک میکند تا بتوانند رابطه میان مفاهیم مختلف را تبیین کنند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به بررسی استعارههای مفهومی حوزه خشم در آیینه ضربالمثلهای دو زبان فارسی و ترکی میپردازد. تلاش شده است از منابع مختلف برای دو زبان مذکور، دادههای مورد نیاز از هر دو زبان استخراج و گردآوری شود. پربسامدترین نگاشتنامها در هر دو زبان مشخص و جداگانه در جدول آ چکیده کامل
پژوهش حاضر به بررسی استعارههای مفهومی حوزه خشم در آیینه ضربالمثلهای دو زبان فارسی و ترکی میپردازد. تلاش شده است از منابع مختلف برای دو زبان مذکور، دادههای مورد نیاز از هر دو زبان استخراج و گردآوری شود. پربسامدترین نگاشتنامها در هر دو زبان مشخص و جداگانه در جدول آورده شود. در کنار نگاشتنامها، پربسامدترین حوزههای مبدأ نیز شناسایی و معرفی شدند تا مشخص گردد گویشوران این دو زبان بیشتر از چه نگاشتنامها و حوزههای مبدأ برای بیان استعاری خشم استفاده میکنند. مشخص شد در زبان فارسی پربسامدترین نگاشتنام ‍[خشم آتش است] و در زبان ترکی ‍[خشم نادانی/جهل است] می باشند. دررابطه با حوزههای مبدأ نیز پربسامدترین حوزه مبدأ که برای مفهومسازی خشم بهکار میرود، بهترتیب حوزههای مبدأ "روشنایی و تاریکی" در زبان فارسی و "انسان/بدن انسان"در زبان ترکی قرار دارند که بسامد وقوع بهنسبت تعداد ضربالمثلهای بررسی شده در هر زبان آورده شد. با تحلیلهایی که صورت گرفت به نظر می رسد که هر چند تقریباً گویشوران این دو زبان از یک الگوی واحد فرهنگی برای تولید استعاره خشم استفاده میکنند اما به نظر می آید تفاوت های فرهنگی باعث تولید نگاشتنام های متفاوت نیز شده است.
پرونده مقاله
قصهها، لالاییها و ضربالمثلهای یک منطقه، خالصترین و عمیقترین احساسات، ظریفترین افکار و اندیشهها و واقعیات یک جامعه را منعکس میسازند. یکی از ویژگیهای ضربالمثلها، کاربرد کلمات معمول و مأنوس همچون اسامی حیوانات، گیاهان، میوهها، اعضای بدن و رنگها در مفاهیم ارجا چکیده کامل
قصهها، لالاییها و ضربالمثلهای یک منطقه، خالصترین و عمیقترین احساسات، ظریفترین افکار و اندیشهها و واقعیات یک جامعه را منعکس میسازند. یکی از ویژگیهای ضربالمثلها، کاربرد کلمات معمول و مأنوس همچون اسامی حیوانات، گیاهان، میوهها، اعضای بدن و رنگها در مفاهیم ارجاعی و نیز غیرارجاعی و استعاری است که اغلب با هدف برجستهساختن یک مختصۀ معنایی مثبت یا منفی در آنها و جلب نظر مخاطب به اهمیت موضوع است. هدف این پژوهش، بررسی مولکولهای معنایی نام حیوانات پربسامد در ضربالمثلهای گویش سیرجانی براساس چارچوب معنیشناسی شناختی است. بدین منظور، پس از گردآوری مجموعهای شامل 950 ضربالمثل گویش سیرجانی، تعداد 405 ضربالمثل، حاوی نام انواع حیوانات، استخراج و از این تعداد به بررسی ضربالمثلهای حیوانات پربسامد در گویش سیرجانی با رویکردی معنایی-شناختی پرداخته شد و از نام هر حیوان چند ضربالمثل ذکر گردید. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که سه حیوان اهلی و بومی شهرستان سیرجان به ترتیب خر، سگ و شتر پربسامدتر و پرکاربردتر از بقیّۀ حیوانات اهلی و وحشی در ضربالمثلها هستند. از لحاظ دلالت و کارکرد موضوعی نیز موضوعات اجتماعی، بیشتر از بقیّۀ موضوعات به کار رفته است.
پرونده مقاله
از مهمترین حوزههای زبانشناسی، معنیشناسی است که از جمله موضوعات مهم آن، مسئلۀ حوزۀ معنایی و واژگانی است. در میان اندیشمندان بزرگ این حوزه، رابین لیکاف، بهتفصیل دربارۀ ماهیت حوزۀ معنایی و واژگانی و چگونگی استفاده از آن برای خلق یا تحلیل آثار ادبی و غیرادبی هم صحبت کر چکیده کامل
از مهمترین حوزههای زبانشناسی، معنیشناسی است که از جمله موضوعات مهم آن، مسئلۀ حوزۀ معنایی و واژگانی است. در میان اندیشمندان بزرگ این حوزه، رابین لیکاف، بهتفصیل دربارۀ ماهیت حوزۀ معنایی و واژگانی و چگونگی استفاده از آن برای خلق یا تحلیل آثار ادبی و غیرادبی هم صحبت کرده است. نظریۀ معنیشناسی لیکاف، از ظرفیتی برخوردار است که میتوان از آن، در تصحیح متون نیز کمک گرفت؛ از همین رو، در این مقاله، پس از تبیین نظریۀ لیکاف، با استفاده از نظریۀ وی، به بررسی دو متن مهم عرفانی در ادبیات فارسی یعنی کشف المحجوب هجویری و فیه مافیه پرداخته شده و کیفیت کار مصححان این دو اثر، ارائه شده است. نظریۀ لیکاف در اصل بر محور دو مبحث مهم یعنی کلان مفاهیم و مفاهیم کوچکترِ مرتبط با آنها و کلانموضوعات و موضوعات کوچکتر وابسته به آنها استوار است. بر مبنای یافتههای این مقاله میتوان گفت که ایراد اصلی مصحح محترم کشف المحجوب، با نظریۀ حوزۀ معناییواژگانی قابل توضیح است. در تصحیح ایشان، نمونههای متعددی وجود دارد که نشان از عدم توجه ایشان، به ارتباط میان کلانمفاهیم و نیمهمفاهیم آنها و کلانموضوعات و موضوعات وابستۀ یک قسمت از متن کتاب است و حتی بارها نیز به تضاد قصد دچار شده و برای معنا بخشیدن به محور همنشینی کلمات، ناچار شده کلماتی خارج از کلمات موجود در نسخ خطی متن، به متن اصلی بیفزاید.
پرونده مقاله
استفاده از نظریههای مختلف زبانشناسی برای تحلیل کیفیت متون ادبی، در دهههای اخیر از مقبولیت فراوانی برخوردار بوده؛ بهویژه که با بهکارگیری این امر، افقهای نگرش تازهای در نقد متون ادبی به وجود آمده است. یکی از مهمترین حوزههای زبانشناسی، مبحث معنیشناسی است که خود چکیده کامل
استفاده از نظریههای مختلف زبانشناسی برای تحلیل کیفیت متون ادبی، در دهههای اخیر از مقبولیت فراوانی برخوردار بوده؛ بهویژه که با بهکارگیری این امر، افقهای نگرش تازهای در نقد متون ادبی به وجود آمده است. یکی از مهمترین حوزههای زبانشناسی، مبحث معنیشناسی است که خود شامل مصادیق مختلفی است. از جمله موضوعات مهم معنیشناسی، مسئلۀ حوزۀ معنایی و واژگانی است که زبانشناسان مختلف، دربارۀ این دو حوزه در آثار خود صحبت کردهاند. این نظریه را حتی در تصحیح متون فارسی میتوان به کار گرفت. این مقاله با بهکارگیری تکرار، با همآیی معنایی، تضاد معنایی و جز اینها به بررسی دو اثر تعلیمی تصحیحشده (قابوسنامه و بوستان سعدی) از سوی مرحوم یوسفی میپردازد. باتوجه به مجال مقاله میکوشد تا با این عناصر، متن تصحیحشده را واکاود و انتخاب اصح و ادق را از غیر اصح باز نماید. باهمآیی واژگانی و معنایی در این دو اثر تعلیمی بررسی شد و دلیل انتخاب نسخهبدل به متن یا متن به نسخهبدلها باز نموده شد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد