امروزه برنامهریزی و سیاستگذاری در بخش مسکن بهویژه مسکن حداقل و قابل استطاعت برای گروههای کمدرآمد از اصلیترین و مهمترین مباحث مطالعات اقتصادی، جمعیتی و اجتماعی بهشمار میآید. در این راستا، تأکید بر رویکردهای جامع و سیستمی در برنامهریزی و سیاستگذاری مسکن ضرورتی ا چکیده کامل
امروزه برنامهریزی و سیاستگذاری در بخش مسکن بهویژه مسکن حداقل و قابل استطاعت برای گروههای کمدرآمد از اصلیترین و مهمترین مباحث مطالعات اقتصادی، جمعیتی و اجتماعی بهشمار میآید. در این راستا، تأکید بر رویکردهای جامع و سیستمی در برنامهریزی و سیاستگذاری مسکن ضرورتی اجتنابناپذیر میباشد. با توجه به اهمیت برنامهریزی مسکن گروههای کمدرآمد بر مبنای رویکردهای جامع، هدف از تحقیق حاضر امکانسنجی برنامهها و سیاستهای تأمین مسکن حداقل با تأکید بر رویکرد آمایش سرزمین در استان آذربایجان شرقی میباشد. روش تحقیق در مطالعهی حاضر آمیخته (ترکیب رویکردهای کیفی-کمی)، هدف کاربردی و ماهیت توصیفی- تحلیلی میباشد. همچنین جامعهی آماری تحقیق شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان حوزهی مسکن میباشد که حجم نمونه با استفاده از روش دلفی و نمونهگیری هدفمند 200 نفر برآورد گردیده است. بهمنظور تجزیه و تحلیل اطلاعات تحقیق نیز از روش حداقل مربعات جزئی در نرمافزار Smart-pls استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که رویکرد آمایش سرزمین در برنامهها و سیاستهای تأمین مسکن حداقل استان آذربایجان شرقی بهصورت کامل و جامع تحقق نیافته است. از عوامل اصلی عدم تحققپذیری رویکرد آمایش سرزمین در برنامهها و سیاستهای تأمین مسکن حداقل استان میتوان به عدم تثبیت جمعیت و جلوگیری از مهاجرپذیری بیشتر به مادرشهر تبریز، دخالت دلالان (عدم دخالت مناسب دولت) در قیمتگذاری زمین و مسکن و اجارهبها در شهرها و ایجاد مالیات مضاعف بر خانههای خالی از سکنه و عدم شناسایی دقیق و هوشمند گروههای کمدرآمد (دهکهای اول تا چهارم) و عدم شکلگیری صندوقهای مالی اعتباری خاص در راستای تسهیل در دریافت و بازپرداخت تسهیلات اشاره کرد.
پرونده مقاله
سالهاست که موضوع طراحی مسکن حداقل جهت تأمین مسکن برای اقشار کم درآمد خصوصاً در کشورهای با اقتصاد آسیبپذیر مورد توجه قرار گرفته است اما غالب مدلهای ارائه شده در زمینه مسکن حداقل در راستای تأمین صرف نیازهای فضایی حداقل میباشد و به بقای همزمان سیستمهای اکولوژیک پاسخی چکیده کامل
سالهاست که موضوع طراحی مسکن حداقل جهت تأمین مسکن برای اقشار کم درآمد خصوصاً در کشورهای با اقتصاد آسیبپذیر مورد توجه قرار گرفته است اما غالب مدلهای ارائه شده در زمینه مسکن حداقل در راستای تأمین صرف نیازهای فضایی حداقل میباشد و به بقای همزمان سیستمهای اکولوژیک پاسخی نمیدهد. بررسی وضعیت موجود جزیره مینو در این پژوهش مشخص میکند که با توجه به درامد پایین ساکنان این جزیره، رشد جمعیت و نیاز به تأمین مسکن ارزان، ساخت و سازهای مغایر با ضوابط افزایش چشمگیری داشته است که این موضوع موجب قطع درختان و همچنین تخریب محیط زیست طبیعی گردیده است. این پژوهش درصدد است تا با تبیین میزان تأثیر شاخصهای استطاعتپذیری و سازگاری با محیط زیست بر طراحی مسکن حداقل اکولوژیک از دیدگاه ساکنان جزیره مینو، شاخصهای با اهمیت دردستیابی به طراحی مسکن حداقل سازگار با محیط زیست را برحسب اولویت رتبهبندی نماید. در این تحقیق برای جمعآوری دادهها ازروش کتابخانهای و میدانی و پرسشنامه استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد از دیدگاه ساکنان از میان شاخصهای استطاعتپذیری و سازگاری با محیط زیست توجه به کاشت و نگهداری فضای سبز اندازه فضای داخلی ، حداقل فضای غیر ضروری و مشارکت نهادهای مردمی از میزان تأثیر بیشتری در طراحی مسکن حداقل اکولوژیک برخوردار هستند. که با توجه بیشتر به این شاخصها در فرایند طراحی میتوان تا حدودی موانع تحقق مسکن حداقل اکولوژیک را برطرف ساخت همچنین به نظر می رسد شاخص مشارکت نهاد های مردمی بعنوان یک شاخص با اهمیت در حال حاضر مورد توجه قرار نمی گیرد که باید به منظوردستیابی به هدف شرایط مورد نیاز تحقق آن فراهم گردد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد