امکانسنجی برنامهها و سیاستهای تأمین مسکن حداقل با تأکید بر رویکرد آمایش سرزمین (مطالعه موردی: استان آذربایجان شرقی)
محورهای موضوعی : جغرافیا و برنامه ریزی شهریمعصومه آفتابی چوان 1 , علی پناهی 2 , رضا ولیزاده 3
1 - دانشجوی دکتری جغرافیا وبرنامهریزی شهری، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
2 - استادیار گروه جغرافیا، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
3 - استادیارگروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران
کلید واژه: مسکن حداقل, برنامهریزی مسکن, آمایش سرزمین, استان آذربایجان شرقی,
چکیده مقاله :
امروزه برنامهریزی و سیاستگذاری در بخش مسکن بهویژه مسکن حداقل و قابل استطاعت برای گروههای کمدرآمد از اصلیترین و مهمترین مباحث مطالعات اقتصادی، جمعیتی و اجتماعی بهشمار میآید. در این راستا، تأکید بر رویکردهای جامع و سیستمی در برنامهریزی و سیاستگذاری مسکن ضرورتی اجتنابناپذیر میباشد. با توجه به اهمیت برنامهریزی مسکن گروههای کمدرآمد بر مبنای رویکردهای جامع، هدف از تحقیق حاضر امکانسنجی برنامهها و سیاستهای تأمین مسکن حداقل با تأکید بر رویکرد آمایش سرزمین در استان آذربایجان شرقی میباشد. روش تحقیق در مطالعهی حاضر آمیخته (ترکیب رویکردهای کیفی-کمی)، هدف کاربردی و ماهیت توصیفی- تحلیلی میباشد. همچنین جامعهی آماری تحقیق شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان حوزهی مسکن میباشد که حجم نمونه با استفاده از روش دلفی و نمونهگیری هدفمند 200 نفر برآورد گردیده است. بهمنظور تجزیه و تحلیل اطلاعات تحقیق نیز از روش حداقل مربعات جزئی در نرمافزار Smart-pls استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که رویکرد آمایش سرزمین در برنامهها و سیاستهای تأمین مسکن حداقل استان آذربایجان شرقی بهصورت کامل و جامع تحقق نیافته است. از عوامل اصلی عدم تحققپذیری رویکرد آمایش سرزمین در برنامهها و سیاستهای تأمین مسکن حداقل استان میتوان به عدم تثبیت جمعیت و جلوگیری از مهاجرپذیری بیشتر به مادرشهر تبریز، دخالت دلالان (عدم دخالت مناسب دولت) در قیمتگذاری زمین و مسکن و اجارهبها در شهرها و ایجاد مالیات مضاعف بر خانههای خالی از سکنه و عدم شناسایی دقیق و هوشمند گروههای کمدرآمد (دهکهای اول تا چهارم) و عدم شکلگیری صندوقهای مالی اعتباری خاص در راستای تسهیل در دریافت و بازپرداخت تسهیلات اشاره کرد.
Emphasizing comprehensive and systematic approaches in housing planning and policy-making is an inevitable necessity. Given the importance of housing planning for low-income groups based on comprehensive approaches, the purpose of this study is to assess the feasibility of minimal housing programs and policies, with emphasis on territorial spatial arrangement approach in East Azerbaijan province. The research method in the present study is mixed (combination of qualitative-quantitative approaches), applied purpose and descriptive-analytical nature. Also, the statistical population of the study includes managers, officials and experts in the field of housing, which the sample size is estimated using the Delphi method and purposive sampling of 200 people. In order to analyze the research information, the partial least squares method has been used in Smart-pls software. The results show that the land management approach in minimal housing programs and policies in East Azerbaijan province has not been fully and comprehensively implemented. The main reasons for the impracticability of the territorial spatial arrangement approach in minimal housing programs and policies of the province in the province can be the lack of population stabilization and preventing further immigration to the capital of Tabriz, the involvement of brokers (lack of proper government intervention) in land and housing pricing and rents in cities and taxes He also pointed to vacant houses and the lack of accurate and intelligent identification of low-income groups (first to fourth deciles) and the lack of formation of special credit funds to facilitate the receipt and repayment of facilities.
_||_