پیوند سلامت روانی و باورهای دینی از موضوعات مهم علوم روانشناسی و الهیاتی است. قرآن در آیات داستانی خود با ارائه الگوهای سلامت روانی مدعی است که کسب سلامت در سایه اعتقادات و عمل به آنها امکان پذیر است. این موضوع در پژوهشهای اندیشمندان این حیطه دارای مصادیق گستردهای می چکیده کامل
پیوند سلامت روانی و باورهای دینی از موضوعات مهم علوم روانشناسی و الهیاتی است. قرآن در آیات داستانی خود با ارائه الگوهای سلامت روانی مدعی است که کسب سلامت در سایه اعتقادات و عمل به آنها امکان پذیر است. این موضوع در پژوهشهای اندیشمندان این حیطه دارای مصادیق گستردهای میباشد. قرآن با ارائه متدولوژی خود در قصص، اثرات مثبت عمل به آموزههای دینی را در رفع عوامل متضادبا سلامت روانی را مطرح نموده است. این مقاله به روش توصیفی_تحلیلی و با استمداد از آیات و تفاسیر،شاخصههای رفتاری سلامت روان در قصص را تبیین مینماید و نتیجه میگیرد که سلامت روانی در حوزه باورهای معنوی و عمل به آنها سعادت دنیا و عقبی را برای بشر رقم خواهد زد. خودکنترلی وحفظ هیجانات و پرهیز از گناه و رفتارهای سازنده چون عبادت و تقویت فضایل اخلاقی از مهم ترین شاخصههای رفتاری سلامت روان در قصص قرآنی میباشد.
پرونده مقاله
از منظر ناشناختگرایان گزارههای دینی توصیفگر حقایق معنوی و واقعیات عینی نیستند و در برخی آراء معنادار هم تلقی نمیشوند. در این نگرش داستانهای دینی نیز اشارهای به واقعیت ندارند؛ بلکه به مقاصد دیگری بیان شدهاند. در این راستا توجه به جنبههای عملی گزارههای دینی اهمیت چکیده کامل
از منظر ناشناختگرایان گزارههای دینی توصیفگر حقایق معنوی و واقعیات عینی نیستند و در برخی آراء معنادار هم تلقی نمیشوند. در این نگرش داستانهای دینی نیز اشارهای به واقعیت ندارند؛ بلکه به مقاصد دیگری بیان شدهاند. در این راستا توجه به جنبههای عملی گزارههای دینی اهمیت بیشتری دارد. عمده متفکران اسلامی مانند علامه طباطبایی معتقد به شأن شناختی زبان دین هستند. از منظر علامه طباطبایی تمام گزارههای دینی، معنادار و حقیقی قلمداد میشوند و قصص قرآن نیز از جمله گزارههای تاریخی هستند که به عنوان اِخبار از حقایق گذشته یا تمثیل از نوع حقیقی بیان شدهاند. این نوشتار با روش توصیفی_ تحلیلی به یک سؤال اصلی پاسخ میدهد: از منظر علامه طباطبایی قصص قرآنی دارای چه شأنی در زبان دین است؟ جهت پاسخ به این سؤال اصلی، پس از بررسی شأن شناختی زبان دین از منظر متفکران اسلامی و غربی به نظرات علامه طباطبایی پیرامون زبان دین در قصص قرآنی پرداخته می-شود.
پرونده مقاله
مثنوی معنوی حاصل تطور و سیر قصهها در طول زمان است. این قصهها راه شناخت ورود به دنیای مولانا و آشناشدن با خلاقیت وی در عرصه داستانپردازی است. تفسیر کمبریج نیز از تفاسیر مهمی است که مخصوصاً از جنبه ادبی اهمیت دارد و دارای داستانهایی است که به اقتضای مطلب در جای جای کت چکیده کامل
مثنوی معنوی حاصل تطور و سیر قصهها در طول زمان است. این قصهها راه شناخت ورود به دنیای مولانا و آشناشدن با خلاقیت وی در عرصه داستانپردازی است. تفسیر کمبریج نیز از تفاسیر مهمی است که مخصوصاً از جنبه ادبی اهمیت دارد و دارای داستانهایی است که به اقتضای مطلب در جای جای کتاب پراکندهاند. این داستانها در مثنوی معنوی و تفسیر کمبریج میتوانند از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار بگیرند. در این تحقیق، مقایسهای تطبیقی میان داستانهای مثنوی معنوی و تفسیر کمبریج انجام شده است. در این امر که نوعی خوانش ارتباطی است، ارتباط دو متن را به یکدیگر آشکار میکند.
پرونده مقاله
سوره کهف از جمله سوری است که چهار قصه را در خود جای داده است: قصه اصحاب کهف ،قصه صاحب دو باغ، قصه موسی(علیه السلام) و عبد صالح، و قصه ذوالقرنین؛ با دقت در قصصسوره می توان دریافت هر قصه متشکل از شخصی تهایی است که برخی دارای نقش اصلی وپررنگ، و برخی دارای نقش فرعی و کم رنگ چکیده کامل
سوره کهف از جمله سوری است که چهار قصه را در خود جای داده است: قصه اصحاب کهف ،قصه صاحب دو باغ، قصه موسی(علیه السلام) و عبد صالح، و قصه ذوالقرنین؛ با دقت در قصصسوره می توان دریافت هر قصه متشکل از شخصی تهایی است که برخی دارای نقش اصلی وپررنگ، و برخی دارای نقش فرعی و کم رنگ هستند که در کنار، یا مقابل هم سبب حرکت ومعرفی فضای داستان شده اند. این مقاله بر آن است تا با توجه به سبک متفاوت این سوره با سورمشابه، و هم چنین اهمیت نقش قهرمان و ضد قهرمان در هر داستان، به ترسیم شخصیت ها ازدو بعد هنری و تربیتی بپردازد.
پرونده مقاله
هدف این تحقیق بررسی عناصر نمایشی در قصص قرآنی است. در ساختار اغلب داستانهای قرآن، عناصر هنری شناخته شده در ادبیات نوین داستانی، تا حدودی قابل تحلیل و ارزیابی است. در ادبیات داستانی امروز، عناصری مانند طرح و پیرنگ، حادثه، شخصیت، گفتوگو، روایت، صحنه، زاویه دید و درونم چکیده کامل
هدف این تحقیق بررسی عناصر نمایشی در قصص قرآنی است. در ساختار اغلب داستانهای قرآن، عناصر هنری شناخته شده در ادبیات نوین داستانی، تا حدودی قابل تحلیل و ارزیابی است. در ادبیات داستانی امروز، عناصری مانند طرح و پیرنگ، حادثه، شخصیت، گفتوگو، روایت، صحنه، زاویه دید و درونمایه وجود داردکه هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا مقوم داستان هستند. عنصر شخصیت نقش مهمی در داستانهای قرآن دارد و یکی از محورهای مهم داستان بهشمار میرود. این شخصیتها با توجه به پیام و هدف سوره و داستان مورد نظر، بهگونهای هماهنگ با دیگر عناصر داستانی نقش خود را ایفا میکنند. "صحنه" ظرف زمانی و مکانی وقوع حوادث داستان است.
پرونده مقاله
میقات موسی (ع) با خدا از جملۀ حکایات یاد شده در قرآن کریم در بارۀ قوم بنیاسرائیل است؛ حکایتی که از یک سو در عهد عتیق نیز با قدری تفاوت بازتاب یافته، و از دیگر سو، در ادبیات تفسیری جهان اسلام بهتفصیل مورد توجه واقع شده است. مقایسۀ تحلیلیِ میقات موسی (ع) در قرآن، عهد عت چکیده کامل
میقات موسی (ع) با خدا از جملۀ حکایات یاد شده در قرآن کریم در بارۀ قوم بنیاسرائیل است؛ حکایتی که از یک سو در عهد عتیق نیز با قدری تفاوت بازتاب یافته، و از دیگر سو، در ادبیات تفسیری جهان اسلام بهتفصیل مورد توجه واقع شده است. مقایسۀ تحلیلیِ میقات موسی (ع) در قرآن، عهد عتیق، و تفاسیر اسلامی، موضوع این مطالعه است. مباحثی چون شیوۀ طرح بحث قرآن و عهد عتیق در بارۀ دو میقات موسی و تفاوت رویکردهای بازتابیده در این دو متن مقدس، رویدادهای خاص میقات، از جمله مدت زمان اعتکاف، تکلم خدا با موسی، تقاضای رؤیت، اعطای الواح و گزینش هفتاد تن از مشایخ بنیاسرائیل، بافت اصلی این مطالعه را تشکیل میدهد. بناست که از رهگذر این مقایسۀ تحلیلی، میزان تأثیر منقولات توراتی را بر برخی از اهم مفسران مسلمان بررسی کنیم.
پرونده مقاله
قصههای قرآنی با نقشمایۀ هجرت اندک است و در همان چند نمونه نیز، موضوع مهاجرت ذیلی بر غرض الاهی در تبیین مفاهیم دینی، و در راستای رسالت انبیا ست. این قصهها از بابت برخی مفاهیم فرهنگی هم دارای اهمیت است. این که چنین قصههایی قرآنی تا چه حد با مبحث مهاجرت که در دوران معاص چکیده کامل
قصههای قرآنی با نقشمایۀ هجرت اندک است و در همان چند نمونه نیز، موضوع مهاجرت ذیلی بر غرض الاهی در تبیین مفاهیم دینی، و در راستای رسالت انبیا ست. این قصهها از بابت برخی مفاهیم فرهنگی هم دارای اهمیت است. این که چنین قصههایی قرآنی تا چه حد با مبحث مهاجرت که در دوران معاصر آن را میشناسیم، دارای ارتباط هستند و این که تا چه اندازه امکان بررسی آنها بر اساس نظریات مربوط به مهاجرت در علوم اجتماعی وجود دارد، موضوع قابل تأملی است. در میان نظریات مهاجرت، نظریۀ پارادوکس همانندی/ تفاوت در تعامل میزبان و مهاجر، همچون رویکردی فرهنگی ـ جامعهشناختی نسبت به موضوع مهاجرت، بیانگر آن است که در این تعامل، باید میزانی از همانندی و اندازهای از تفاوت حفظ شود. اما مسئلۀ مهمی که باید بدان پاسخ داد آن است که به میزان کمی یا فزونی یکی از این دو کفّۀ همانندی یا تفاوت، نتیجۀ حاصل چه اثری بر نگاه مهاجر نسبت به زادبوم پیشین خود و اقامتگاه کنونی ـ یا به بیان دیگر، موطـَن و مَهجَر ـ دارد؛ پرسشی که به نظر میرسد پیروان نظریۀ فوق تا کنون در پاسخ بدان ساکت بودهاند. بنا ست که در این مقاله با ابتنای سخن بر نظریۀ یاد شده، تلاش کنیم حکایات قرآنی مهاجرت یوسف و موسی (ع) را با موضوع تطبیق دهیم و بر همان اساس، مصداقهایی برای گونههای مختلف تعامل میزبان و مهاجر بیابیم.
پرونده مقاله
چکیده داستان های نغز و آموزنده بخش زیادی از آیات قرآن کریم را به خود اختصاص داده است و در عین حال، زنان و نقش تعیین کننده و محوری آنان در برخی از داستان های قرآنی دیده می شود. زنان در قصص قرآن به وضوح معرفی می شوند و شخصیتی مستقل دارند. بنابراین، این پژوهش با اهتمام به چکیده کامل
چکیده داستان های نغز و آموزنده بخش زیادی از آیات قرآن کریم را به خود اختصاص داده است و در عین حال، زنان و نقش تعیین کننده و محوری آنان در برخی از داستان های قرآنی دیده می شود. زنان در قصص قرآن به وضوح معرفی می شوند و شخصیتی مستقل دارند. بنابراین، این پژوهش با اهتمام به پایگاه اجتماعی زنان به قصص قرآن کریم پرداخته است. بدین ترتیب، هدف اساسی این پژوهش، شناخت پایگاه اجتماعی زنان در قصص قرآنی است که به روش کیفی از نوع تحلیل محتوای مفهومی مبتنی بر آیات انجام یافته است. متغیرهای پژوهش شامل پایگاه اجتماعی با دو مؤلفه اعتبار اجتماعی و میزان توانمندی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را آیات قرآن تشکیل می دهند و نمونه پژوهش نیز به صورت هدفمند و غیرتصادفی از میان جامعه ذکر شده انتخاب شده است. با توجه به اینکه روش انجام این تحقیق، روش کیفی از نوع تحلیل محتوای مفهومی مبتنی بر آیات می باشد، لذا برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش طبقه بندی مفاهیم و توزیع فراوانی با طبقات به تفکیک و ترسیم آن بر روی نمودار میله ای استفاده شده است. در نتیجه نیز این مطلب به دست آمد که آیات قرآن به پایگاه اجتماعی زنان پرداخته است و زنان در مؤلفه های اعتبار اجتماعی (فرمانروایی، هوسبازی وتکبر، مادری) و میزان توانمندی (اختیار و آزادی عقیده، تدبیر و چاره اندیشی) در دو کارکرد منفی و مثبت ظاهر می شوند.
پرونده مقاله
شخصیّت پردازی بانوی ایرانی در داستانها و شعرها و نمایشنامهها هنگامی مانا و پایا خواهد بود که از تراث فرهنگ ایرانی- اسلامی بهره برده باشد. در این راستا، این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که در شخصیّت پردازی بانوان در قصص قرآن کریم و داستانهای شاهنامه فردوسی از چه ز چکیده کامل
شخصیّت پردازی بانوی ایرانی در داستانها و شعرها و نمایشنامهها هنگامی مانا و پایا خواهد بود که از تراث فرهنگ ایرانی- اسلامی بهره برده باشد. در این راستا، این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که در شخصیّت پردازی بانوان در قصص قرآن کریم و داستانهای شاهنامه فردوسی از چه زمینهها و عواملی استفاده شده است؟ بر این اساس، با به کارگیری نظرگاه تطبیقی و روش توصیفی- تحلیلی در متون مذکور، چنین نتیجه گیری شده است که شخصیّت بانوان به دو دستهی بانوان نیک اندیش و بداندیش تقسیم شده است. بانوی نیک اندیش به ظواهر مادیّات و اولویّت آن متمایل نمیباشد و همچنین بر پیروی از آئینها و سنتها و اهمیّت نهاد خانواده به ویژه نقش همسر و پدر تأکید میکند. در مقابل، بانوی بداندیش دارای شخصیتی است که فقط به مادیّات و ظواهر آن تمرکز دارد و از این رهگذر، به خانواده و سنت و آئین متعهد و پای بند نمیباشد. در نهایت، شخصیّت پردازی بانوان در متون مذکور بر اساس درون مایه دوگانه مادیّ گرایی و معنویت گرایی قابل بحث هستند.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد