تحلیل رمان معاصر از رهگذر الگوی فرایند فردیت بر اساس آرای کارل گوستاو یونگ، از رویکردهای مهم نقد کهنالگویی است. این الگو دربارۀ جریان رشد، بالندگی و سازشی خودآگاهانه با خود درون سخن میگوید. رویکرد پژوهشی این مقاله تحلیل رمان خانۀ پریان تورج زاهدی بر مبنای الگوی فرایند چکیده کامل
تحلیل رمان معاصر از رهگذر الگوی فرایند فردیت بر اساس آرای کارل گوستاو یونگ، از رویکردهای مهم نقد کهنالگویی است. این الگو دربارۀ جریان رشد، بالندگی و سازشی خودآگاهانه با خود درون سخن میگوید. رویکرد پژوهشی این مقاله تحلیل رمان خانۀ پریان تورج زاهدی بر مبنای الگوی فرایند فردیت یونگ است، زیرا کشف این مفاهیم و میزان استفادۀ آن در نقد ادبی نوین، کاربرد بسیاری دارد. هدف اصلی این تحقیق انطباق سلوک عرفانی شخصیت رضا رضوی با الگوی فرایند فردیت یونگ است که باعث می گردد قهرمان داستان با آنیمای درون خود به وحدت برسد، جنبه های منفی روح خود را تحت کنترل در آورد و با نجات آنیمای روان خویش تولّدی دوباره یابد. این جستار با روش تحلیلی- توصیفی در پی آن است که انسان برای دست یابی به خود درون باید با کهنالگوی نقاب، آنیما یا آنیموس و سایه آشنا وبا آن ها ادغام گردد تا سرانجام بتواند به فرایند فردیت دست یابد. یافته های پژوهش نشان می دهد رضا رضوی، شخصیت اصلی این رمان، به جست وجویی در دنیای درون برای دستیابی به کمال انسانی دعوت می شود. او برای درک خویشتن، تمامی مراحل سلوک آیینی را با شناخت آنیما، دریافت راهنماییهای پیرخرد و مبارزه با جنبههای گوناگون سایۀ خود طی میکند.
پرونده مقاله
بسیاری از حرکتهای فردی و جمعی بشر نمونهای کهن در ناخودآگاه جمعی دارد و راهبر فرد به سوی هدف خاصی است. یکی از این تفکرات فرازپویی یا رسیدن به تمامیت است که امری فطری است. یونگ این تلاش و پویه یا سفر به ناخودآگاه را که فرازمانی و فرامکانی است، فرایند فردیت می نامد. این چکیده کامل
بسیاری از حرکتهای فردی و جمعی بشر نمونهای کهن در ناخودآگاه جمعی دارد و راهبر فرد به سوی هدف خاصی است. یکی از این تفکرات فرازپویی یا رسیدن به تمامیت است که امری فطری است. یونگ این تلاش و پویه یا سفر به ناخودآگاه را که فرازمانی و فرامکانی است، فرایند فردیت می نامد. این فرایند به صورت جریان صدور کهنالگوها از تاریکی ناخودآگاه جمعی به ناخودآگاه فردی، در آثار ادبی ملل جهان دیده میشود. مضمون اصلی داستان در پس آینۀ فرخزاد هم کمالجویی و فرازپویی است که در فرایندی نمادین، بیرونی و درونی، حاصل میگردد. این مقاله با روش تحلیلی نشان می دهد، طوطی (قهرمان داستان) در دورانی از مرحلۀ رشد، به پوچیِ زندگی عادی پیبرده، قوانین ساختگی را برنمیتابد، در نتیجه طی سفر، با جستجو به هویت، آگاهی و استقلال لازم دستمییابد. در این سیر و سلوک (فرایند فردیت) یا سفر روان (در ناخودآگاه)، قهرمان مجبور به شناخت شماری کهنالگو هاییست که در مراحل گوناگون این فرایند با شدت و ضعف، در داستان، پدید میآید. قهرمان برای رسیدن به تمامیت و شناخت خویشتن، نقاب دروغین شخصیت کاذب خود را کنارگذاشته و با شناخت (آنیما/آنیموس) و جنبههای مثبت و منفی آن، موفق به کشف مراحل آن میشود. سپس با راهنماییهای پیر فرزانه و مبارزه با جنبههای متعدد سایه، از مرحلۀ دشوار مرگ و تولد دوباره عبور نموده و با پیر دانا به هدایت رهپویان رستگاری میپردازد.
پرونده مقاله
فرایند فردیّت یکی از اصطلاحات یونگ و به معنی طی مراحل و مراتب رشد برای تحقق خویشتن است. سیاوش یکی از رهیافتگانی است که برای تحققّ خویشتن خویش و رهایی جامعه و انسان از تباهی، از نثار جان خویش در راه اهدافش دریغ نورزید. او در چارچوب یک تقابل جهانی، بر تناقض درون غلبه می چکیده کامل
فرایند فردیّت یکی از اصطلاحات یونگ و به معنی طی مراحل و مراتب رشد برای تحقق خویشتن است. سیاوش یکی از رهیافتگانی است که برای تحققّ خویشتن خویش و رهایی جامعه و انسان از تباهی، از نثار جان خویش در راه اهدافش دریغ نورزید. او در چارچوب یک تقابل جهانی، بر تناقض درون غلبه مییابد.
مقالهی حاضر شرح فرایند فردیّتیافتگی سیاوش و بازنمود سیر کمالی او از زادن تا مرگ است. این سیر برای طالبان سلامت نفس از چنان اهمیتی برخوردار است که از تاریخ به فرا تاریخ افکنده میشود و به اسطورهیی ماندگار تبدیل میگردد تا همهی آدمیان، فارغ از قید زمان و مکان، به او تأسی جویند.
سیاوش مثل یوسف قرآن، زیباست. این زیبایی نه تنها در ظاهر او که در باطنش نیز وجود دارد و جسم او مثل روحش پاک است. به همین دلیل حیطهی زندگیش را به ماورا گسترش میدهد. سفر میکند تا جهان تاریک ناخودآگاهی را بشناسد و آن را زیر فرمان خود درآورد. در این سفر با آنیمای خود برخورد میکند و بخش عاطفی وجود خویش را آشکار میسازد. وقتی فرایند خودشناسی و خودسازی سیاوش به اوج میرسد، برای آن که ارجمندی خود را حفظ کند، شهادت به سراغش میآید و جاودانهاش میکند.
در این پژوهش اطلاعات به روش کتابخانهیی گرد آمده و با روش تحلیلی، توصیف شده است. متن داستان سیاوش از مجموعهی دبیر سیاقی انتخاب شده و شمارههای داخل پرانتزها به این متن ارجاع میدهد.
پرونده مقاله
هدف ازپژوهش حاضر بررسی نقش کهنالگوها در دستیابی به فرایند فردیت و رسیدن به کمال در غزلیات مولانا خالد نقشبندی است. برای دستیابی به این هدف، از روش توصیفی – تحلیلی دادهها استفاده نمودهاست؛ پس از اشاره به مبانی نظری فردیت و توصیف آن در غزلیات ، به بررسی نمود کهن چکیده کامل
هدف ازپژوهش حاضر بررسی نقش کهنالگوها در دستیابی به فرایند فردیت و رسیدن به کمال در غزلیات مولانا خالد نقشبندی است. برای دستیابی به این هدف، از روش توصیفی – تحلیلی دادهها استفاده نمودهاست؛ پس از اشاره به مبانی نظری فردیت و توصیف آن در غزلیات ، به بررسی نمود کهنالگوها در دستیابی شاعر به کمال پرداختهاست. نتیجه حاکی از این است که بنمایۀ بیشتر غزلهای شاعر موردی، دیدار با آنیما برای رسیدن به فردیت است؛ در این سیر نخستین دیدار با آنیما در مرتبۀ عشق اتفاق میافتد، سپس رویارویی با سایه صورت میگیرد. دیدار با پیر خرد نیز در دیدار با جنبههای مختلف آنیما تجلی مییابد. در تبیین فرایند فردیت مولانا خالد تصویر نگارۀ نمادین ماندالا چشمگیر است. همچنین نمود جنبۀ منفی آنیما در قالب معشوق جفاکار و جنبۀ مثبت آن در قالب معشوقی است که نماد آنیمای آزادشدۀ عاشق است و توسل به او برای فرایند فردیت و بروز شهود ضروری است تا عاشق را به تکامل برساند. فرازوفرود شعر مولانا خالد و تصویرگریهای او با مرتبهای از سلوک که پیموده است رابطهای سرراست دارد واین یعنی مولانا خالد نهتنها در زندگی عادی بلکه در عالم شعر نیز سالک است و سیری بهسوی کمال دارد.
پرونده مقاله
کلیدر، یکی از برجسته ترین رمان های ادبیات فارسی است که تاکنون با رویکرد و شیوه های گوناگون مورد پژوهش قرار گرفته است. داستانی به سبک رئالیسم از زندگی اجتماعی روستایی و دهقانی که شخصیّت اصلی آن گل محمد، یکی از نمادهای ملموس فرایند فردیت شخصیّت است. در این مطالعه، با رویک چکیده کامل
کلیدر، یکی از برجسته ترین رمان های ادبیات فارسی است که تاکنون با رویکرد و شیوه های گوناگون مورد پژوهش قرار گرفته است. داستانی به سبک رئالیسم از زندگی اجتماعی روستایی و دهقانی که شخصیّت اصلی آن گل محمد، یکی از نمادهای ملموس فرایند فردیت شخصیّت است. در این مطالعه، با رویکرد و با روش تحلیل محتوایی نقد روانشناختی و با ابزار مطالعۀ کتابخانه ای بر پایۀ نظریۀ کارل گوستاویونگ - شخصیّتی بزرگ و هم ردیف با روان شناسان بزرگی چون زیگموند فروید – به فرایند شخصیّت که هماهنگی انسان با خود و رشد و تکامل او و همچنین یکپارچگی وی با خویشتن خویش است، می پردازد و مورد تحلیل قرار می گیرد؛ بنابراین، این پژوهش، در پی پاسخ به این سؤال که فرآیند فردیت شخصیّت گل محمد در رمان کلیدر چگونه اتفاق افتاده است؟ نشان می دهد که شخصیّت گل محمد، در بعد رشد و تکامل شخصیّت از طریق کهنالگویی، در پی یافتن هویّت خویش است تا بهطورکلی در مسیر رشد و تعالی همۀ جنبه های وجودی خود به مرحلۀ فردیت دست یابد.
پرونده مقاله
هرکول، رستم و اسفندیار سه قهرمان اساطیر یونان و ایراناند. وجه مشترک هر سه انجام مأموریتهای دشوار است. هرکول برای رسیدن به جاودانگی مأمور انجام دادن کار طاقتفرسا میشود. رستم برای نجات شاه کهنسال و اسفندیار نیز برای رهاییِ خواهرانش، باید از هفت خوان عبور کنند. در این چکیده کامل
هرکول، رستم و اسفندیار سه قهرمان اساطیر یونان و ایراناند. وجه مشترک هر سه انجام مأموریتهای دشوار است. هرکول برای رسیدن به جاودانگی مأمور انجام دادن کار طاقتفرسا میشود. رستم برای نجات شاه کهنسال و اسفندیار نیز برای رهاییِ خواهرانش، باید از هفت خوان عبور کنند. در این مقاله، سه عزیمت مذکور را با الگویِ فرایند فردیت تطبیق دادهایم. مطابق با نظر یونگ، کهنالگوها محتویات ناخودآگاه جمعی بشرند و در مراحلِ گوناگونِ فرایند فردیت حضور دارند. اساطیر و قصهها نیز تجلیِ لایههای زیرین و جمعی ذهن بشرند؛ بنابراین فرافکنی بسیاری از عناصر فردیت را در قصهها و اساطیر به صورت غول، اژدها، غار و... میتوان جستوجو کرد. تفاوتها و اشتراکات هر سه مأموریت افزون بر اینکه حاکی از تنوع فرهنگیِ بستر اساطیر و قصههاست، انعکاس نبرد درونی و دلمشغولیِ واحدی است که از تقاضای کمال و رسیدن به یکپارچگی شکل میگیرد. در مقالة پیشِ رو، ضمن تطبیق نظر یونگ با سازههای اساطیری هر سه مأموریت، با بررسیِ کهنگیِ رمزها و مطلوبها در هر سه داستان، گذر اسطوره به قصه نیز بررسی شده است.
پرونده مقاله
در این مقاله به بررسی داستان پیر چنگی از دیدگاه روانشناسی تحلیلی یونگ پرداختهایم. بر اساس این بررسی و تحلیل نمادهای کهنالگوی من، خود، خواب و رؤیا، سایه، نقاب، پیر دانا و ناخودآگاه فردی و جمعی، نشان داده میشود که پیر چنگی با گذر از این مراحل به یاری پیر دانا از گذرگاه چکیده کامل
در این مقاله به بررسی داستان پیر چنگی از دیدگاه روانشناسی تحلیلی یونگ پرداختهایم. بر اساس این بررسی و تحلیل نمادهای کهنالگوی من، خود، خواب و رؤیا، سایه، نقاب، پیر دانا و ناخودآگاه فردی و جمعی، نشان داده میشود که پیر چنگی با گذر از این مراحل به یاری پیر دانا از گذرگاه صعب حودآگاهی به ناخودآگاهی حرکت میکند و سرانجام به تولد دوباره و فرایند فردیت میرسد و سازش خودآگاهانهای با مرکز درونی خود مییابد و در پرده فنا و استغراق در ناخودآگاه جمعی خویش زندگی جدیدی را شروع میکند.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد