ریچارد رول (1300-1349م)، عارف، عزلت گزین، نویسنده و مفسر انگلیسی کتاب مقدّس واحمد غزّالی (452-520ق)، عارف، نویسنده و واعظ ایرانی، در مهم ترین آثار خود، آتش عشق و سوانح العشاق، شرح مبسوطی از موضوع عشق به دست داده و از ماهیّتِ عشق، متعلقِ عشق، ویژگی های عاشق و اسباب و نت چکیده کامل
ریچارد رول (1300-1349م)، عارف، عزلت گزین، نویسنده و مفسر انگلیسی کتاب مقدّس واحمد غزّالی (452-520ق)، عارف، نویسنده و واعظ ایرانی، در مهم ترین آثار خود، آتش عشق و سوانح العشاق، شرح مبسوطی از موضوع عشق به دست داده و از ماهیّتِ عشق، متعلقِ عشق، ویژگی های عاشق و اسباب و نتایج عشق ورزی با مخاطبان خویش سخن گفته اند. نوشتار پیش رو با رویکرد تحلیلی- تطبیقی، نشان می دهد که اگرچه اندیشههای غزّالی و رول در بحث ماهیت عشق همپوشانی بسیار دارد، در مباحثی چون ویژگی‎های عاشق، اسباب، موانع و نتایج عشق‎ورزی تفاوت معناداری می یابد؛ از دیدگاه رول، عشق و تبلور آن در وجود عاشق جز از رهگذر بستر دین و اخلاقیات مسیحی تحقّق نمی یابد و تنها در ارتباط با خداوند، مسیح و تثلیث است که معنا و مفهوم پیدا می کند، حال آنکه از نگاه غزّالی، جنبۀ وجودشناختی و روان‎شناختی عشق در وجود عاشق پررنگ تر است و جز در رابطه با خداوند، در ارتباط با جمال و صنع الهی نیز از قابلیت تجربه برخوردار است. در مقالۀ حاضر دیدگاههای رول و احمد غزّالی دربارۀ ویژگی های عاشق کامل بهتفصیل معرّفی و با یکدیگر مقایسه شده است.
پرونده مقاله
عزلت و خلوت در بیان غزّالی و انصاری مفهومی کلّی است بدون هیچ آداب و رسوم برساختۀ صوفیه. در واقع عزلت در بیان این دو عارف روشی برای زندگی است که تا پایان عمر سالک به صورت مستمر ادامه دارد. جستار حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی به برّرسی تطبیقی جایگاه عزلت و خلوت در سیر و چکیده کامل
عزلت و خلوت در بیان غزّالی و انصاری مفهومی کلّی است بدون هیچ آداب و رسوم برساختۀ صوفیه. در واقع عزلت در بیان این دو عارف روشی برای زندگی است که تا پایان عمر سالک به صورت مستمر ادامه دارد. جستار حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی به برّرسی تطبیقی جایگاه عزلت و خلوت در سیر و سلوک عرفانی (با تأکید بر احیاء العلوم غزّالی و منازلالسّائرین خواجه عبدالله انصاری) پرداختهاست. نتیجۀ حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که غزّالی توانسته به عنوان یک عارف انزوا و دوریگزینی از مردم را به خوبی برجسته کند و نشان دهد سعادت حقیقی و واقعی در عزلت و خلوت است و فوایدی برای این عزلت همانند باقی ماندن بر ستر خدا، درمان بیماریهای جسمانی و کسب معرفت قائل شده است. انصاری نگاهی متفاوت نسبت به خلوت دارد و آن را مایۀ خودشناسی و بازگشت به خویشتن میداند، البته نقاط مشترکی همانند فواید انزوا و دوری گزیدن از مردم را برای خلوت در برابر غزّالی دارد امّا دیدگاه انصاری به صورت آگاهی و تنبّه، غربت و تفکّر بیان شده است.
پرونده مقاله
مقولۀ تأثیرپذیری و تأثیرگذاری علما و دانشمندان در بیان افکار و عقاید آنها، یکی از موضوعاتی همیشگیِ مدنظر و مطالعۀ پژوهشگران بوده است. در این مقاله نیز تأثیرپذیری مولانا جلالالدین محمد بلخی از امام محمد غزّالی در باب برخی مسائل تربیتی از قبیل تربیت تدریجی و خودشناس با چکیده کامل
مقولۀ تأثیرپذیری و تأثیرگذاری علما و دانشمندان در بیان افکار و عقاید آنها، یکی از موضوعاتی همیشگیِ مدنظر و مطالعۀ پژوهشگران بوده است. در این مقاله نیز تأثیرپذیری مولانا جلالالدین محمد بلخی از امام محمد غزّالی در باب برخی مسائل تربیتی از قبیل تربیت تدریجی و خودشناس با تکیه بر کتابهای کیمیای سعادت و احیاء علومالدین غزّالی، و مثنوی معنوی و دیوان کبیر مولانا، مورد نظر قرار گرفته است.
از آنجایی که غزّالی و مولانا بهلحاظ تاریخی وحوادث زندگی با یکدیگر قرابت دارند، در بحث تعلیم و تربیت و اصولی که این دو عارف بلندپایه به آنها اشاره کردهاند، تأثیرپذیری مولانا از غزّالی در باب مسائل تربیتی و تعلیمی درخور بررسی است. این نوشتار با روش تحلیل محتوا میکوشد تا به این سؤال، یعنی اثرپذیری مولانا در اظهار اندیشهها و افکار خود از ابوحامد غزّالی پاسخ دهد. این تحقیق نشان میدهد که مولوی در رعایت تشویق و تنبیه، ایجاد انگیزه، نظرداشت تفاوتهای شخصیتی، غور در بُعد باطنی، مهیا کردن شرایط توبه و توکل و دوری از گناه، از غزّالی تأثیر فراوان پذیرفته است تا جایی که میتوان برخی آراء مولانا را ترجمان افکار غزّالی دانست.
پرونده مقاله
مکتوبات عرفانی از ارزشمندترین نمونههای مکاتیب غیر رسمی به شمار میروند. ذوق سرشار، ذهن خلّاق و قلم پُرْراز عرفا، این نامهها را از منشآت کاتبان درباری که به فنّ ترسّل، نیک آگاه بودهاند، ممتاز ساخته است. با مطالعة این متون، ساختاری قاعدهمند و منسجم در نگارش نامهها ب چکیده کامل
مکتوبات عرفانی از ارزشمندترین نمونههای مکاتیب غیر رسمی به شمار میروند. ذوق سرشار، ذهن خلّاق و قلم پُرْراز عرفا، این نامهها را از منشآت کاتبان درباری که به فنّ ترسّل، نیک آگاه بودهاند، ممتاز ساخته است. با مطالعة این متون، ساختاری قاعدهمند و منسجم در نگارش نامهها به چشم میخورد. نگارندگان این پژوهش با بهرهگیری از روش توصیفی ـ تحلیلی کوشیدهاند، مکتوبات غزّالی، سنایی، مولانا و عینالقضات را از لحاظ ساختار و محتوای نامهها با ارائة شواهد، تحلیل و بررسی کنند. شیوة نامهنگاری، موضوع، مخاطب و به طور کلی ساختار نامههای نویسندگان مزبور از مواردی است که کمتر به آن توجه شده است؛ لذا، جای خالی این پژوهش در میان کارهای انجام شده مرتبط با مکتوبات عرفانی احساس میشود. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که ساختارهای مکاتیب عرفانی با ساختارهای مکاتیب دیوانی متفاوت است. این تفاوت در آغاز نامه، خطابها و القاب مشهودتر است؛ در رکن اصلی نامهها نیز به صراحت موارد درخواستی کاتب بیان شده است. افزون بر اینها، مکتوبات عرفا هم به لحاظ اخلاقی ـ تعلیمی و هم به جهت آموزش مبانی عقیدتی و عرفانی مشحون به اندرزها و توصیههای ارزشمند است.
پرونده مقاله
پیشانگاشت ازجمله مباحث زبان شناختی است که تفسیر یک متن مورد توجه قرار میگیرد. پیشانگاشتها در حکم پنداشتها و گمانهایی در خصوص دانش زبانی و جهانبینی نویسنده هستند که آنها را با خوانندگان احتمالیاش به اشتراک میگذارد تا اهداف ارتباطی او بهخوبی شکل گیرد. ارتباط ما چکیده کامل
پیشانگاشت ازجمله مباحث زبان شناختی است که تفسیر یک متن مورد توجه قرار میگیرد. پیشانگاشتها در حکم پنداشتها و گمانهایی در خصوص دانش زبانی و جهانبینی نویسنده هستند که آنها را با خوانندگان احتمالیاش به اشتراک میگذارد تا اهداف ارتباطی او بهخوبی شکل گیرد. ارتباط ما با متونی که در گذشته تولید شدهاند، براساس بازسازی موقعیتهای تاریخی و اندیشگانی روزگار تولید متن است. مبحث سماع نیز که از موضوعات پرمناقشه در تاریخ تصوف بهشمار میآید، در معرض ارزیابیهای متعدد و گاه ضدونقیض است و از این رو، درک پیام گویندگان و استنباط معنی ضمنی حاصل از آن منوط به درک پیشانگاشتهای گزارههای آنها خواهد بود.هدف ما در این مقاله این است که با استفاده از روش زبان شناختی ـ معنی شناختی مفهوم سماع را در آثار سلمی و غزّالی مقایسه کنیم و کارکرد پیشانگاشت را برای درک کاملتر و دقیق‎تر سیر تحول تاریخی این پدیدار عرفانی نشان دهیم. نتایج حاصل از این پژوهش به اجمال چنین است که پیشانگاشت دو دورة تکوین و اثبات را در مسیر شکلگیری و تحول عرفان و تصوف ترسیم میکند. بر این اساس، سلمی با توجه به دیدگاههای پدیدارشناختی و کلنگرانة خود به دورة نخست و احمد غزّالی با توجه به زبان و تفکر استعاری و نگرش پدیداری ـ روان شناختی خود به دورة دوم تعلق دارد.
پرونده مقاله
نظرات غزّالی در باب علم و معرفت از جهت احاطه به علوم مختلف از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله تفاوت معرفت وحیانی به عنوان یک معرفت خاص که ویژه انبیاء است در مقایسه با علوم بشری و به ویژه علوم دنیوی مشخص شده است. غزّالی با تقسیم علوم به لحاظ متعلق، روش و غایت به چکیده کامل
نظرات غزّالی در باب علم و معرفت از جهت احاطه به علوم مختلف از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله تفاوت معرفت وحیانی به عنوان یک معرفت خاص که ویژه انبیاء است در مقایسه با علوم بشری و به ویژه علوم دنیوی مشخص شده است. غزّالی با تقسیم علوم به لحاظ متعلق، روش و غایت به بیان تفاوت علوم پرداخته و برتری وحی را نشان داده است و معتقد است تنها وحی را میتوان معرفت نامید. به علاوه اینکه معرفت وحیانی از دو جهت ارزش دارد یکی اینکه معرفتی یقینی است و دوم اینکه بدون آن نمیتوان به سعادت رسید، لذا جایگزینی ندارد. با این وجود علوم دیگر را بی اعتبار نمیداند. او برای تبیین معرفت نبوی از مفاهیم فلسفی و کلامی بهره میگیرد اما معرفت نبی را در نهایت فراتر از آنها این میداند، این مقاله با اتکاء به روش تحلیلی تلاش دارد تا نگاه غزّالی را در حوزه معرفت تبیین نماید.
پرونده مقاله
چکیده
برای جهانی که همواره در پی صلح و آرامش بوده، همزیستی اهمّیّت ویژه ای دارد. تعامل و زندگی دو نفر، دوگروه، آحاد یک جامعه وحتّی دو کشور با نژاد ها و باور هایی متفاوت، به دور از هرگونه نزاع و جنگ، از دیرباز ایده آل بسیاری از سیاست مداران و صاحبان قلم و اندیشه بوده چکیده کامل
چکیده
برای جهانی که همواره در پی صلح و آرامش بوده، همزیستی اهمّیّت ویژه ای دارد. تعامل و زندگی دو نفر، دوگروه، آحاد یک جامعه وحتّی دو کشور با نژاد ها و باور هایی متفاوت، به دور از هرگونه نزاع و جنگ، از دیرباز ایده آل بسیاری از سیاست مداران و صاحبان قلم و اندیشه بوده و دغدغۀ ایجاد چنین جامعه ای منجر به ارائۀ نظر یه هایی برای خلق مدینۀ فاضله و آرمان شهر شده است. با مطالعۀ سیرالملوکِ خواجه نظام الملک و نصیحة الملوکِ امام محمّد غزّالی میتوان دریافت که این موضوع برای این دو اندیشمند نیز بسیار حائز اهمّیّت بوده است. متوجّه نقش پادشاه و تدابیر او در تحقّق امور مملکت بود و با توجّه به این که هر دو هم عصر و در زمان سلجوقیان می زیستهاند، به این مهمّ پرداخته و راهکارهایی ارائه داده اند. این مقاله بر آن است تا ضمن بازتاب فرهنگ همزیستی از نگاه وزیر خردمند عهد سلجوقیان- خواجه نظام الملک – و مدرّس و عالمی دل آگاه و عارف- امام محمّد غزّالی- تعامل پادشاه (به عنوان صاحب قدرت در رأس هرم قدرت) را با طبقات اجتماعی و دیوانی، مورد مداقّه و بررسی قرار دهد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد