• فهرست مقالات عقل عملی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - مقایسه دیدگاه‌های شیخ صدوق و فخر رازی درباره‌ی مفهوم عقل از منظر قرآن کریم
        فرخنده نصیری عباس احمدی سعدی
        از منظر فخر رازی سرچشمه معرفت، نفس ناطقه انسانی است که از آن به عقل یا قوه عاقله تعبیر شده که خود به دو قوه عملی و نظری تقسیم می شود. به عقیده‌ وی عقل نظری برتر از عقل عملی است و هیچ‌گاه حکمت عملی به پای حکمت نظری نمی‌رسد. شیخ صدوق هم عقل‌گرا و هم نص‌گراست هر چند بررسی چکیده کامل
        از منظر فخر رازی سرچشمه معرفت، نفس ناطقه انسانی است که از آن به عقل یا قوه عاقله تعبیر شده که خود به دو قوه عملی و نظری تقسیم می شود. به عقیده‌ وی عقل نظری برتر از عقل عملی است و هیچ‌گاه حکمت عملی به پای حکمت نظری نمی‌رسد. شیخ صدوق هم عقل‌گرا و هم نص‌گراست هر چند بررسی آثار وی حاکی از آن است که به اصول عقل عملی کمتر اشاره مستقیم نموده و ورود به برخی مباحث و ساحات را برای عقل ممنوع شمرده با این همه اما در بسیاری موارد اصل حسن و قبح ذاتی و عقلی را در مقدمات بحث مورد عنایت قرار داده است. از نظر وی، قرآن کمالات آدمی را در قوه نظریه و قوه عملیه منحصر دانسته است. این تحقیق در صدد نشان دادن بهره گیری فخر رازی و شیخ صدوق از عقل در فهم و تفسیر معارف دینی است. شیخ صدوق کمتر از فخر رازی برای عقل در شناخت خداوند و صفاتش ارزش قائل است . شیخ صدوق عقل را یک منبع عالی برای شناخت و نیز یک دستاویز مهم و مؤثّر جهت درک مسائل دینی و نیز دفاع از امور عقلانی می‌داند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - عقل عملی در دستگاه فکری اشاعره و رابرت ادامز با تاکید بر مبانی معرفت شناختی جوسایا رویس
        رضوان نجفی
        رابرت آدامز عقل عملی و اخلاق را منوط به عقل اما منتهی به دین می¬داند، چراکه او از سویی متاثر از نظریه امرالهی و نظریه کسب اشاعره است و در نظریه وابستگی اخلاق به دین اعتقاد به منتهی شده اخلاق به دین دارد و از سویی دیگر مبنای مبانی عقل عملی خویش را حسن و قبح عقلی می¬داند. چکیده کامل
        رابرت آدامز عقل عملی و اخلاق را منوط به عقل اما منتهی به دین می¬داند، چراکه او از سویی متاثر از نظریه امرالهی و نظریه کسب اشاعره است و در نظریه وابستگی اخلاق به دین اعتقاد به منتهی شده اخلاق به دین دارد و از سویی دیگر مبنای مبانی عقل عملی خویش را حسن و قبح عقلی می¬داند. جوسایا رویس- بر ایدئالیست اخلاقی اعتقاد دارد و میان هستی¬شناسی، اخلاق، ایدئالیسم و خداشناسی توحیدی رابطه معناداری ایجاد می¬کند، ایدئالیسم اخلاقی رویس، نه همچون غزالی اخلاق را منوط به دینی خاص کرده و نه دین و اخلاق را مستقل از هم برمی¬شمارد، درواقع انسان را به صورت یک موجود استعلائی دارای معرفت پیشینی از اصول اخلاقی خوانده است. بنابراین انطباق دین و اخلاق جنبه پسینی و تاریخی نخواهد داشت، بلکه مبنای متافیزیکی و هستی شناسانه خواهد داشت. آدامز فارغ از اصالت دادن به عقل و اختیار مبنای اعتقادات خویش را طبق اصل «حس تکلیف» نسبت به دستورات واجب¬تعالی و داشتن عذاب وجدان می¬داند. اما اشاعره طبق دیدگاه «امرالهی» و «نظریه کسب» هر آنچه را که واجب¬تعالی جایز دانسته یا نهی می¬کند به ترتیب درست و نادرست و هر آنچه را که واجب¬تعالی بدان امر ¬نماید، واجب است؛ بنابراین ملاک اثبات و صدقیت هر عمل را باید براساس موازین شریعت سنجید و انسان فقط کاسب دستورات واجب¬تعالی و شرع است. اما وجه اشتراک آدامز و اشاعره این است که سعادت و کلیه¬ عملکرهای اخلاقی را منوط به دین دانسته¬اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بررسی تطبیقی عقل و دین از دیدگاه فارابی و کانت
        محسن فهیم احترام کاظمی سمیه عظیمی
        موضوع رابطه عقل و دین همواره یک مسأله اساسی و مطرح در میان متکلمان و فلاسفه مسلمان و غیره مسلمانان بوده و هست. در میان متفکران و فلاسفه اسلامی ابونصر فارابی در این رابطه نقش بسزایی دارد. زیرا پس از آشنایی مسلمانان با عقل گرایی یونان و سر گرفتن این بحث که شاید این پدیده چکیده کامل
        موضوع رابطه عقل و دین همواره یک مسأله اساسی و مطرح در میان متکلمان و فلاسفه مسلمان و غیره مسلمانان بوده و هست. در میان متفکران و فلاسفه اسلامی ابونصر فارابی در این رابطه نقش بسزایی دارد. زیرا پس از آشنایی مسلمانان با عقل گرایی یونان و سر گرفتن این بحث که شاید این پدیده محصول بیگانه باشد، فارابی بود که با اعتقاد به هماهنگی بین عقل و دین، باب جدیدی به روی فلسفه اسلامی گشود. بابی که راه را برای فلاسفه بزرگ بعدی از جمله، ابن سینا، خواجه نصیر الدین طوسی، ملاصدرا و... هموار کرد. در میان اندیشمندان و فلاسفه غرب نیز رویکرد کانت، نقطه عطفی در موضوع رابطه عقل و دین است. کانت در بحث نقادی عقل محض نظری و عقل عملی به این نتیجه می‌رسد که ازعقل نظری نمی‌توان توقع داوری درباره مسایلی هم چون خدا، نفس، اختیار و جهان داشت و اما عقل عملی از نظر او راهی به سوی موضوع خدا می‌گشاید. این تحقیق با تکیه بر روش توصیفی، تحلیلی به بررسی دیدگاه‌های این دو فیلسوف و تطبیق تفاوت‌های میان آن دو در رابطه به عقل و دین پرداخته و به تفاوت‌های از قبیل: تفاوت درباره عقل نظری و عقل عملی و رابطه آنها با دین، تفاوت در رابطه عقل با خدا، تفاوت در راه وصول به سعادت و...اشاره دارد. عقل فعال در فلسفه فارابی جایگاه ویژه‌ای دارد، به گونه‌ای که مبدأ معرفت را در عقل و دین، فیض عقل فعال یعنی فرشته وحی، جبرئیل (ع) می داند و بر همین اساس معتقد است که عقل و دین ماهیتاً یکی هستند. در صورتی که کانت وحدت کامل بین عقل و دین را رد می کند و معتقد است از طریق عقل نظری به مسائلی مثل خدا، جاودانگی نفس و جهان نمی توان رسید. پس دیگر به دنبال مسائل فرعی مثل نبوت، قبر، قیامت و ملائکه نمی‌رویم. در راه رسیدن به سعادت، فارابی شناسایی کلی و عقلی سعادت را به عهده عقل نظری می گذارد در حالی که کانت نهایت کوشش عقل نظری را توجیهی عقلانی می‌داند برای این که به گونه‌ای عمل کنیم که گویی خداوند وجود دارد. در اعتقاد به خدا، فارابی به خدای عقلانی و کانت به خدای اخلاقی معتقد است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - چیستی تعبیر «فلسفه استعلایی» کانت و شمول آن
        حبیب‌الله کاظم‌خانی مسعود امید جلال پیکانی
        تعبیر فلسفه استعلایی یکی از مهمترین و پرمحتواترین تعابیری است که کانت در توصیف فلسفه خود به کار برده است. مقاله حاضر، با اتخاذ روشی توصیفی- تحلیلی کوشیده است این تعبیر را، فارغ از شهرت و فراگیری آن، مورد بررسی و تحلیل قرار دهد و بدین طریق مضمون و محتوا و نیز دامنه شمول چکیده کامل
        تعبیر فلسفه استعلایی یکی از مهمترین و پرمحتواترین تعابیری است که کانت در توصیف فلسفه خود به کار برده است. مقاله حاضر، با اتخاذ روشی توصیفی- تحلیلی کوشیده است این تعبیر را، فارغ از شهرت و فراگیری آن، مورد بررسی و تحلیل قرار دهد و بدین طریق مضمون و محتوا و نیز دامنه شمول آن را مشخص نماید. از بررسی و تحلیل تعاریف و توصیفات کانت از فلسفه استعلایی و تدقیق در عناصر و مقوّمات اصلی آن تعاریف و نیز توجه به پیوستگی میان آن عناصر به دست می‌آید که‌ اولاً فلسفه استعلایی متضمن نقد اساسی بر عقل محض در دو وجه نظری و عملی آن است. یعنی فلسفه استعلایی، بر خلاف آنچه در بادی امر به نظر می‌رسد، هم معطوف به مباحث نظری یا فلسفه نظری کانت مانند معرفت‌شناسی، مابعدالطبیعه و ... است و هم ناظر بر مباحث عملی یا فلسفه عملی کانت از قبیل دین، اخلاق، حقوق و نظایر آن. ثانیاً مبنای شمول این فلسفه بر دو حوزه نظری و عملی، وجود زمینه مشترک میان آن دو یعنی وجود عناصر پیشین به ویژه احکام تألیفی پیشین در آنهاست. ثالثاً مشتمل بر تشکیل نظامی معمارانه مبتنی بر ایده‌ای خاص و بر حسب مفاهیم و اصول پیشین است. پرونده مقاله