• فهرست مقالات شهرستان همدان

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - برآورد جمعیت ول حفار غربی Ellobius lutescens با استفاده از روش های فاصله ای درشهرستان همدانر
        گلنار مخفی محمود کرمی مرتضی نادری علی اکبر یالپانیان
        زمینه و هدف: آگاهی از اندازه جمعیت های جانوران برای مدیریت و حفاظت حیات وحش بسیار مهم و پیش نیاز اصلی مدیریت موثر حیات وحش است. گونه ول حفار غربی به دلیل استراتژی خاص حیات مثل زندگی زیرزمینی، کم تر مورد توجه متخصصین بوده است و با توجه به این که یکی از اطلاعات اولیه و مو چکیده کامل
        زمینه و هدف: آگاهی از اندازه جمعیت های جانوران برای مدیریت و حفاظت حیات وحش بسیار مهم و پیش نیاز اصلی مدیریت موثر حیات وحش است. گونه ول حفار غربی به دلیل استراتژی خاص حیات مثل زندگی زیرزمینی، کم تر مورد توجه متخصصین بوده است و با توجه به این که یکی از اطلاعات اولیه و مورد نیاز برای مدیریت حیات وحش برای هر گونه، تعیین فراوانی آن است، به همین منظور به برآورد جمعیت ول حفار پرداخته شده است. روش بررسی: در این پژوهش از دو روش فاصله ای (روش T مربع و روش پیت و رایپلی) استفاده شده است. این روش ها نیازمند استفاده از پلات، کوادرات و نشانه گذاری افراد نیستند و به عنوان روش های بدون پلات مشهورند.هم چنین برای تعیین اندازه نمونه از روش سیبر(1982) و برای تعیین طول کلی ترانسکت ها از فرمول بارنهام و همکاران (1980) و از نرم افزار Ecological Methodology استفاده گردیده است. یافته ها: در روش T مربع با اندازه نمونه 27=n، میزان تراکم 56 فرد در هکتار محاسبه شد که با سطح احتمال 95% دارای بازه ای در حدود 44/38 تا 8/63 (0.0039=S.E ) می باشد. در روش پیت و رایپلی، با اندازه نمونه 27=n، میزان تراکم ول حفار غربی 49 فرد در هکتار محاسبه شده که در سطح احتمال 95% دارای بازه ای در حدود 2/45 تا 6/52 (0.00076 = S.E)می باشد. نتیجه گیری: با توجه به تجمیع نتایج اخذ شده از این تحلیل ها، جمعیت ول حفار به طور متوسط 50 فرد در هر هکتار برآورد گردید که نشان دهنده تراکم بالای این حیوان نیست اما می توان آن را به عنوان گونه آفت زمین های کشاورزی در نظر گرفت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسی آلودگی فلزات سنگین در محصولات گندم (آبی و دیم) در برخی مزارع کشاورزی شهرستان همدان
        بهاره لرستانی زینب السادات هزاوه ئی
        زمینه و هدف: آلودگی خاک و محصولات کشاورزی به عناصر سنگین، به علت پیشرفت سریع صنایع و استفاده نادرست کودهای شیمیایی و دامی در زمین های کشاورزی باعث نگرانی های زیادی شده است. هدف از این پژوهش تعیین تجمع فلزات سنگین کادمیوم، سرب و روی در خاک و گیاهان گندم آبی و گندم دیم در چکیده کامل
        زمینه و هدف: آلودگی خاک و محصولات کشاورزی به عناصر سنگین، به علت پیشرفت سریع صنایع و استفاده نادرست کودهای شیمیایی و دامی در زمین های کشاورزی باعث نگرانی های زیادی شده است. هدف از این پژوهش تعیین تجمع فلزات سنگین کادمیوم، سرب و روی در خاک و گیاهان گندم آبی و گندم دیم در برخی از مزارع شهرستان همدان بوده است. روش بررسی: از خاک های تحت کشت گندم (آبی و دیم) نمونه برداری انجام یافت. نمونه‌های خاک به صورت مرکب از عمق 20-0 سانتی متر تهیه گردید. موقعیت مکانی ایستگاه های نمونه برداری توسط GPS به ثبت رسید. همچنین نمونه‌های مرکب گیاهی از بخش های خوراکی گیاهان یاد شده جمع آوری شد. غلظت قابل جذب عناصر سنگین با استفاده از روش DTPA عصاره گیری شد. آزمایش در غالب طرح مستقل کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. غلظت فلزات سنگین مورد مطالعه (سرب، روی و کادمیوم) با استفاده از دستگاه ICP varion710 در آزمایشگاه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان قرائت گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین غلظت کادمیوم به ترتیب در خاک گندم آبی و دیم 61/4 ،60/1 میلی گرم بر کیلوگرم و در گیاه گندم آبی و دیم 29/2 ، 86/1 میلی گرم بر کیلوگرم و دارای تفاوت معنی داری در سطح 05/0 با استانداردهای مجاز می باشد همچنین میانگین غلظت سرب در خاک گندم آبی و دیم به ترتیب 60/4، 66/4 میلی گرم بر کیلوگرم می باشد که دارای تفاوت معنی داری با استانداردهای مجاز نیست و در گیاه گندم آبی و دیم 26/12، 84/12 میلی گرم بر کیلوگرم بود که دارای تفاوت معنی داری در سطح 05/0 است. میزان روی به ترتیب در خاک گندم آبی و دیم 12/32، 26/21 میلی گرم بر کیلوگرم و در گیاه گندم آبی و دیم 99/13، 58/11 میلی گرم بر کیلوگرم بود و فاقد تفاوت معنی داری با استانداردهای مجاز است. بحث و نتیجه گیری: نتیجه این بررسی نشان داد با توجه به مقدار شاخص خطر پذیری برای دو عنصر کادمیوم و سرب بیش تر از 1 می باشد، این دو عنصر با پتانسیل بیش تری می توانند به عنوان عامل خطر برای سلامتی انسان در ناحیه مورد مطالعه محسوب شوند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - پهنه بندی سرب، کروم، کبالت، مس و نیکل در خاک سطحی شهرستان همدان با استفاده از GISو زمین آمار
        پریسا فرزانه علیرضا سفیانیان فرامرز معطر
        یکی از مهم ترین آلاینده های خاک، فلزات سنگین می باشند. افزایش سطوح آن با توجه به پایداری آن ها در محیط زیست، منجر به جلب توجه محققان در دهه های اخیر شده است .سه هدف از این مطالعه، تعیین توزیع مکانی سرب، کروم، کبالت، مس و نیکل در خاک سطحی شهرستان همدان می‌باشد. بدین منظ چکیده کامل
        یکی از مهم ترین آلاینده های خاک، فلزات سنگین می باشند. افزایش سطوح آن با توجه به پایداری آن ها در محیط زیست، منجر به جلب توجه محققان در دهه های اخیر شده است .سه هدف از این مطالعه، تعیین توزیع مکانی سرب، کروم، کبالت، مس و نیکل در خاک سطحی شهرستان همدان می‌باشد. بدین منظور با استفاده از روش نمونه برداری سیستماتیک ، نمونه های خاک سطحی از عمق (cm 20 0) برداشت گردید و غلظت فلزات سنگین و برخی پارامترهای خاک از جمله pH و درصد شن، سیلت و رس در نمونه های خاک آنالیز شد. برای پهنه بندی غلظت فلزات سنگین از روش‌های زمین آماری استفاده گردید و با کمک آنالیز همبستگی مکانی عناصر مختلف از طریق روش‌های توابع شعاعی پایه، کریجینگ معمولی و روش معکوس وزنی فاصله پهنه‌بندی شدند. دقت روش‌ها با استفاده از خطای قدر مطلق میانگین و خطای بایاس میانگین مقایسه شد و روشی که دارای بالاترین میزان دقت بود برای تهیه نقشه فلزات سنگین خاک مورد استفاده قرار گرفت. نقشه های توزیع کروم، کبالت و سرب با استفاده از توابع پایه شعاعی، مس با استفاده از روش معکوس وزنی فاصله، نیکل با استفاده از کریجینگ معمولی با مدل نمایی تهیه شدند. مطابقت نقشه های به دست آمده در مناطقی با بیشترین میزان غلظت عناصر کروم، کبالت و نیکل با سنگ بستر آذرین و دگرگونی نشان داد زمین شناسی از مهمترین فاکتور مؤثر بر غلظت این عناصر می باشد. بیشترین غلظت سرب در محدوده شهر همدان که از روی هم‌گذاری نقشه کاربری اراضی و توزیع غلظت سرب مشخص شد، سرب در منطقه توسط ساختار زمین شناسی، فعالیت‌های کشاورزی و همچنین آلودگی شهری کنترل می‌شود. در حالی که عنصر مس از سنگ بستر نشات می‌گیرد، اما مصرف بی رویه کودهای شیمیایی در فعالیت‌های کشاورزی نیز می تواند موجب افزایش مقدار این عنصر در خاک گردد پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - متناسب‌سازی ساختارفضایی کاربری‌زمین با بهره‌گیری از شبکه‌عصبی پرسپرسترون چندلایه در شهرستان همدان
        ناصر شفیعی ثابت فرانک فیض بابایی چشمه سفیدی
        پیشینه و هدف حفاظت از منابع طبیعی به‌ویژه زمین و کاربری آن از دیرباز موردتوجه و بررسی بوده است. در واقع می‌توان گفت به این دلیل که کاربری زمین در گذر زمان تغییرات بسیاری را تجربه کرده است که این تغییرات دارای اثرات مستقیم و فراوان بر اکوسیستم و محیط بوده و به‌تبع آن پیا چکیده کامل
        پیشینه و هدف حفاظت از منابع طبیعی به‌ویژه زمین و کاربری آن از دیرباز موردتوجه و بررسی بوده است. در واقع می‌توان گفت به این دلیل که کاربری زمین در گذر زمان تغییرات بسیاری را تجربه کرده است که این تغییرات دارای اثرات مستقیم و فراوان بر اکوسیستم و محیط بوده و به‌تبع آن پیامدهای گوناگونی را در پی داشته است، ازجمله این پیامدها می‌توان به تغییر کاربری زمین متأثر از گسترش شتابان شهرنشینی و اثرات آن بر الگوی کاربری زمین در محیط اطراف و درنهایت قطعه‌قطعه شدن اراضی در این مناطق اشاره داشت. بر همین اساس در بسیاری از مواقع تبدیل کاربری زمین از حالت طبیعی خود به کاربری‌های انسان‌ساخت دارای پیامدهای بازگشت‌ناپذیری بوده که در جهت کاهش پیامدهای این امر می‌توان به متناسب‌سازی ساختار کاربری زمین پرداخت. تناسب‌زمین به هم‌خوانی ظرفیت‌های یک قطعه زمین و کاربری موجود در آن اطلاق می‌شود، و ازآنجاکه تخصیص نامتناسب کاربری زمین و عدم توجه به تغییرات آن دارای پیامدهای بسیاری نظیر جدایی گزینی اجتماعی-اقتصادی، فرسودگی محیطی و از بین رفتن منابع است. بنابراین تصمیم‌گیری‌ها در زمینه مدیریت زمین و منابع همواره باید به صورتی هدایت ‌شوند که با منافع جامعه و محیط طبیعی تعارض نداشته باشند، در این راستا یکی از راه‌های مؤثر برای کنترل و به حداقل رساندن آسیب‌ها و پیامدهای تغییر کاربری اراضی، متناسب‌سازی ساختار آن است، به صورتی که بر اساس ویژگی‌های منابع زمین و قابلیت‌های آن، زمین می‌تواند تحت توزیع مکانی و آرایشی منطقی‌تری قرار گیرد. هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی و پهنه‌بندی میزان تناسب ساختار کاربری‌اراضی با قابلیت‌های موجود در محدوده شهرستان همدان و همچنین بررسی میزان کارایی روش شبکه عصبی پرسپرسترون چندلایه در زمینه متناسب‌سازی ساختار کاربری اراضی در این شهرستان است.مواد و روش ها بر اساس پیشینه پژوهش و با توجه به معیارهای اثرگذار در زمینه متناسب‌سازی ساختار کاربری‌اراضی، شاخص‌های گوناگونی برگزیده شد که شامل؛ 12 شاخص کاربری زمین، شیب، میانگین دما، میانگین بارش، میانگین رطوبت، میانگین سرعت باد، زمین‌شناسی، نوع خاک، فاصله از رودخانه، فاصله از چاه‌ها، فاصله از جاده‌های اصلی و نوع پوشش گیاهی بوده است. سپس با استفاده از بازدید میدانی، ثبت نقاط دارای تناسب کاربری به‌عنوان نقاط تعلیمی انجام گرفت. پس از آماده‌سازی لایه‌های شاخص‌های مذکور به استانداردسازی این لایه‌ها در محیط نرم‌افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی پرداخته شد و در مرحله بعدی شبکه عصبی پرسپرسترون چندلایه با استفاده از الگوریتم پس از انتشار با واردکردن لایه‌های مؤثر بر متناسب‌سازی ساختار کاربری زمین به‌عنوان ورودی و استفاده از یک‌لایه میانی فاصله از نقاط متناسب از نظر ساختار کاربری زمین، این شبکه با ساختار 1-10- 12 به منظور متناسب‌سازی ساختار کاربری زمین در محدودۀ شهرستان همدان اجرا شد. از 35 درصد از کل پیکسل‌های تصویر فاصله از نقاط متناسب کشاورزی به عنوان نقاط تعلیمی در سه دسته؛ بخش نخست (70 درصد) برای آموزش شبکه، بخش دوم (15 درصد) برای متوقف‌کردن محاسبات در زمانی که خطا درحال افزایش است و از بخش سوم (15 درصد) برای راستی آزمایی شبکه استفاده شد و در نهایت به ترسیم نقشه نهایی تناسب زمین اقدام گردید، لایه بدست آمده دارای ارزشی بین 0 و 1 بود که به پنج کلاس تناسب اراضی تقسیم بندی شد.نتایج و بحث در پژوهش حاضر پس از شناسایی عوامل مؤثر بر ساختار کاربری زمین و متناسب‌سازی ساختار آن و تهیه لایه‌های هر یک از آن‌ها، به استانداردسازی لایه‌های مذکور اقدام شد. سپس با استفاده از بازدید میدانی، ثبت نقاط دارای تناسب کاربری به‌عنوان نقاط تعلیمی انجام گرفت بدین ترتیب به متناسب‌سازی ساختار کاربری‌زمین توسط مدل شبکه عصبی پرسپرسترون چندلایه با تعداد تکرار 58 اقدام گردید. نتایج حاصل از صحت سنجی شبکه عصبی و لایه خروجی حاصل از آن بیانگر دقت بالای شبکه در متناسب سازی ساختار کاربری زمین بوده به صورتی که مقادیر جذر میانگین مربعات خطا (RMSE)، خطای مطلق (MAE) و ضریب همبستگی (R2) در فرایند اجرای شبکه به ترتیب برابر با 0.19، 0.21، و 0.89 بود، که خود بیانگر دقت بالای شبکه در اجرای فرایند متناسب‌سازی هستند.. در آخر میزان تناسب اراضی به 5 کلاس کاملاً نامناسب، تاحدودی نامناسب، نامناسب، تاحدودی مناسب و کاملاً نامناسب تقسیم‌بندی شد و نتایج حاصله نشان داد که بیشترین مساحت مناطق را به ترتیب اراضی تا حدودی مناسب و کاملاً مناسب با 32.62 و 28.13 درصد از کل مساحت محدوده را در برگرفته‌اند.نتیجه گیری بخش عمدۀ مساحت منطقه از نظر عوامل تأثیرگذار در جهت انجام فعالیت‌های کشاورزی مناسب نبوده و در این محدوده اغلب کاربری‌های شهری، اراضی کاملاً بایر و غیرقابل کشت، اراضی کوهستانی و سنگلاخی و مراتع بی‌کیفیت قرارگرفته‌اند که به‌صورت عمده در نواحی غرب و جنوب غرب محدوده شهرستان همدان وجود دارند. همچنین در این محدوده، اراضی که از نظر تناسب دارای موقعیت تاحدودی مناسب و کاملاً مناسب بوده‌اند ازنظر 12عامل اثرگذار در بهترین شرایط به‌منظور انجام فعالیت‌های کشاورزی و باغی قرار گرفته و بهترین مکان برای توسعه فعالیت‌های کشاورزی محسوب می‌شوند. بدین‌سان، در جهت دگرگونی شرایط کاربری زمین به‌سوی روند مناسب تر، ضمن توجه به برنامه‌ریزی یکپارچه شهری ـ روستایی برای شهر همدان و سکونتگاه های پیرامونی آن، توجه به برنامه ریزی کاربری زمین به‌گونه‌ای مناسب در برنامه‌ها و طرح‌های روستایی ـ شهری توصیه می شود. زیرا، گسترش شتابان شهر همدان و فضاهای پیراشهری آن، چالش های پرشماری در راستای تناسب زمین ایجاد کرده است. به گونه ای که حدود 23.1 درصد اراضی آمادگی لازم برای دگرگونی به شرایط نامناسب و کاملاً نامناسب را دارند. 32.62 درصد کاربری‌زمین هم در معرض دگرگونی به شرایط نیمه‌مناسب است. بر بنیاد آنچه گفته شد کنترل، نظارت، و هدایت ساخت‌وسازها و جلوگیری از گسترش بیش‌ازپیش افقی شهر همدان و فضاهای پیرامونی آن به‌وسیله دست‌اندرکاران شهری و روستایی (مدیریت محلی)، به‌سوی زمین‌های مرتعی و کشاورزی پیشنهاد می شود. بیشترین میزان مساحت از اراضی در این محدوده مربوط به اراضی تا حدودی مناسب و کاملاً مناسب و کمترین مساحت نیز متعلق به اراضی نامناسب و تا حدودی نامناسب بوده است. بنابراین می‌توان گفت که شهرستان همدان در حال حاضر ازلحاظ تناسب اراضی در وضعیتی نیمه مناسب قرارگرفته که در صورت برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌های درست در آینده این وضعیت می‌تواند روند مطلوب‌تری را پیش رو داشته باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - مکان یابی مناطق مستعد توسعه گردشگری در شهرستان همدان
        گلنار مخفی نسیم رونیاسی سهیل سبحان اردکانی علی اکبر یالپانیان
        این پژوهش، شناسایی نواحی مستعد توسعه گردشگری طبیعت در شهرستان همدان را مد نظر دارد امکان سنجی نواحی مستعد طبیعت گردی با استفاده از مدل طبیعت‌گردی مخدوم انجام شد. این مدل یک مدل خطی ریاضی چند مجهولی می‌باشد و برای شناخت قابلیت‌ها و توانمندی‌های بوم شن چکیده کامل
        این پژوهش، شناسایی نواحی مستعد توسعه گردشگری طبیعت در شهرستان همدان را مد نظر دارد امکان سنجی نواحی مستعد طبیعت گردی با استفاده از مدل طبیعت‌گردی مخدوم انجام شد. این مدل یک مدل خطی ریاضی چند مجهولی می‌باشد و برای شناخت قابلیت‌ها و توانمندی‌های بوم شناختی سرزمین کاربرد دارد. هر یک از پیراسنجه‌های ارائه شده در مدل از قبیل شکل زمین، خاک شناسی (حاصلخیزی خاک، بافت خاک و ...)، پوشش گیاهی (تراکم، فرم رویشی گیاهان و ...)، مناطق حفاظت شده، وضعیت اقلیمی(توزیع دما، سرعت باد و...) و دبی آب به طور جداگانه بررسی و برای هر یک نقشه رقومی تهیه گردید. لایه‌های فوق طبق هدف مورد نظر و براساس داده‌های پیشنهادی طبقه‌بندی شد. پردازش، جمع‌بندی و ارزیابی داده‌ها با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و ویرایش 3/9 نرم‌افزار ArcGIS و با توجه به عملگرهایAND ،OR و NOT صورت گرفت و در نهایت نقشه‌های پهنه‌بندی نواحی مستعد گردشگری طبیعت شهرستان همدان تولید شد. بدین ترتیب از کل مساحت منطقه 22/37% به تفرج متمرکز طبقه یک، 25/60% به تفرج متمرکز طبقه دو، 9/0 درصد به تفرج گسترده طبقه یک و 63/1 درصد به تفرج گسترده طبقه دو تعلق گرفت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - مکانیابی اراضی مسکن در شهرهای اقماری با روش AHP نمونه موردی: شهر مریانج همدان
        محمد رحمانی فیروزه شاپوری
        زمین به عنوان یک ثروت تجدید ناپذیر در شهر یکی از اصلی ترین موضوعات مورد توجه مدیران و برنامه ریزان شهری است و در این میان مسکن به دلیل یک نیاز اساسی در ابعاد مختلف برای شهروندان از اهمیت بسیاری برخوردار است، لذا تأمین زمین و مکانیابی اراضی توسعه مسکن در یک افق بلند مدت چکیده کامل
        زمین به عنوان یک ثروت تجدید ناپذیر در شهر یکی از اصلی ترین موضوعات مورد توجه مدیران و برنامه ریزان شهری است و در این میان مسکن به دلیل یک نیاز اساسی در ابعاد مختلف برای شهروندان از اهمیت بسیاری برخوردار است، لذا تأمین زمین و مکانیابی اراضی توسعه مسکن در یک افق بلند مدت از ضرورت های اساسی محسوب می گردد. دراین پژوهش محقق با یک تحقیق میدانی از طریق مشاهده اراضی موجود در شهر به کسب اطلاعات اسنادی در خصوص نیازهای مسکن در یک افق 20 ساله در شهر گل تپه از شهرهای اقماری همدان پرداخته است و با تعیین معیارهای انتخاب اراضی مسکن با استفاده از روش AHP به عنوان یکی از روش های چند معیاره در مکان گزینی اراضی توسعه مسکن، مکان، مساحت و قطعات مورد نیاز اراضی مورد نظر را در این شهر مشخص می نماید. ضمناً نتایج این مطالعه نشان داد در شهر مریانج تمایل عمده ساکنین در رسیدن به دسترسی محور اصلی است و ساخت و سازهای جدید شهر در این شرایط انجام گرفته و همۀ گزینه های پیشنهادی نیز در راستای رسیدن این شهر به دسترسی محور همدان-کرمانشاه می باشد که پیشنهاد اساسی محقق محدود کردن خط محدوده شهر و جلوگیری از دسترسی به این محور به هدف ایجاد امنیت پیاده وسواره است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - Analyzing the Role of Agricultural Beneficiaries in Sustainable Management of Natural Resources and Environment (Case of Hamadan County)
        مسعود سامیان رضا موحدی الهام انصاری مسعود اسدی
        The countries' economy is basically dependent on both human and the natural resources so that social development of each country depends on them directly or indirectly. Nonetheless, some problems including the rapid growth of the population, unsustainable and unplanned چکیده کامل
        The countries' economy is basically dependent on both human and the natural resources so that social development of each country depends on them directly or indirectly. Nonetheless, some problems including the rapid growth of the population, unsustainable and unplanned exploitation, and lack of public awareness of development and reclamation rules have given an increase to the degradation process of these resources. So, one of the basic requirements to achieve the sustainable agriculture and rural development is sustainability in natural resource management and its protection. It should also be noted that public participation in natural resource management plays an important role in the prevention of this destructive process. The problem propels the aim of this research to determine the measure of agriculture beneficiaries’ role and importance in sustainable management. This research is an analytical - descriptive study which has a survey approach in collecting data. The statistical population consisted of 208 agriculture beneficiaries in villages around Hamadan city. Results showed that farmers could be classified into three groups: 34 percent in unsustainable group, 54 percent in moderately sustainable group and 12 percent in sustainable group. Also, multivariate regression showed that the variables of personal, extension and education, economics, policy and institutional and social activities could explain 79 percent (R2=0.791) of natural resources’ changes in agricultural sustainable management. پرونده مقاله