این پژوهش میکوشد بر مبنای مفاهیم و آرای برگرفته از روانشناسی فروید چهار اثر منتخب از آثار عکاسی صمد قربانزاده عکاس معاصر ایران را مورد واکاوی و تدقیق قرار دهد. روش این پژوهش به صورت کیفی است که بر مبنای مفاهیم روانشناسی فروید به توصیف و تحلیل موردی اثر هنری مبتنی بر د چکیده کامل
این پژوهش میکوشد بر مبنای مفاهیم و آرای برگرفته از روانشناسی فروید چهار اثر منتخب از آثار عکاسی صمد قربانزاده عکاس معاصر ایران را مورد واکاوی و تدقیق قرار دهد. روش این پژوهش به صورت کیفی است که بر مبنای مفاهیم روانشناسی فروید به توصیف و تحلیل موردی اثر هنری مبتنی بر دادههای برآمده از اطلاعات کتابخانهای و اینترنتی میپردازد. علت انتخاب آثار صمد قربانزاده رویکرد سورئالیسم ایشان در عکاسی است که با تکیه به مفاهیمی چون ضمیر ناخودآگاه، رؤیا، ساز وکار دفاعی در رویکرد روانشناختی فروید به صورت دلالتهای نمادین توانش خوانش و تحلیل دارد. اگرچه تحلیل روانشناختی معضلات و مشکلات را به فرد و خصوصیات و ویژگیهایش فروکاهش میدهد، اما از آنرو اهمیت دارد که در نهایت به دنبال تبیین ساختهای اجتماعی پیش میرود. این آثار ملهم از موضوعاتی چون تنهایی، بیهویتی، از دست رفتن ایمان و در نهایت مرگ است که به نحوی انسان و جوامع را درگیر کرده و ماهیت وجودی انسان در نظام امروزی جهان به چالش میکشد. در خوانش روانشناسی از آثار مورد نظر، مخاطب ضمن تجربه تازه از مواجهه با اثر هنری، به درک و شناخت درونمایه اثر و ارتباط نمادین عناصر هنری با آسیبهای فردی و جمعی دست مییابد.
پرونده مقاله
زیگموند فروید، پدرِ روانکاوی به دنبالِ تفسیرِ روانکاوانۀ تجلی ناخودآگاه نویسنده در متنِ ادبی می گشت. بدین ترتیب، اثرِ ادبی را به نیابت از نویسنده بر روی دیوانِ روانکاوی خویش می نهاد و از ورای خوانشی عمیق به جستجوی نشانه هایی از حضورِ ناخودآگاه نویسنده می گشت و متنِ ادبی چکیده کامل
زیگموند فروید، پدرِ روانکاوی به دنبالِ تفسیرِ روانکاوانۀ تجلی ناخودآگاه نویسنده در متنِ ادبی می گشت. بدین ترتیب، اثرِ ادبی را به نیابت از نویسنده بر روی دیوانِ روانکاوی خویش می نهاد و از ورای خوانشی عمیق به جستجوی نشانه هایی از حضورِ ناخودآگاه نویسنده می گشت و متنِ ادبی را به سخن وا می داشت تا پرده از اسرارِ ناخودآگاهی که هم به نویسنده تعلق داشت و هم به عنوانِ مجموعه نشانه های ناخودآگاه بشری محسوب می شد، بردارد. هنری فیلدینگ هنری رمانِ تام جونز، کودکی سرراهی را در سالِ 1749 به چاپ رسانید که ماجرای زندگی تام جونزِ سرِ راهی را به تصویر در می آورد که پسری خوش مشرب و ساده دل است و عاشقِ دخترِ همسایه شان به نام سوفیا وسترن[1] می شود. به موازاتِ آن، رمانِ آرمانس یا چند صحنه از سالنِ پاریسی استاندال، نویسنده قرنِ نوزدهمِ فرانسه نیز نمونۀ بارزی از نمایشِ تصویرهای ناخودآگاه بشری از ورای ماجرای عشقِ اُکتاو دو مالیور[2] و آرمانس دو زوهیلُف[3]تجلی می یابد. در این مقاله، در نظر داریم این دو رمان را با نگاهی روانکاوانه از دیدگاه زیگموند فروید موردِ بررسی قرار دهیم.
[1] Sophia Western
[2] Octave de Malivert
[3] Armance de Zohiloff
پرونده مقاله
هدف از نگارش مقاله حاضر بررسی اسطورۀ پدر و پسر از دیدگاه فروید در رمان پدر بی جان اثر دانلد بارتلمی و مقایسۀ آن با داستان رستم و سهراب در شاهنامه فردوسی است. برای نیل به این منظور، نویسنده این مقاله از رویکرد زیگموند فروید دربارۀ عقدۀ ادیپ در تحلیل رابطۀ پدر و پسر در ا چکیده کامل
هدف از نگارش مقاله حاضر بررسی اسطورۀ پدر و پسر از دیدگاه فروید در رمان پدر بی جان اثر دانلد بارتلمی و مقایسۀ آن با داستان رستم و سهراب در شاهنامه فردوسی است. برای نیل به این منظور، نویسنده این مقاله از رویکرد زیگموند فروید دربارۀ عقدۀ ادیپ در تحلیل رابطۀ پدر و پسر در این دو داستان سود جسته است. این رابطه در دل خانواده شکل میگیرد که در رمان بارتلمی بهخوبی ترسیم شده است. ابتدا به معرفی دانلد بارتلمی پرداخته میشود. سپس عقدۀ ادیپ در دید فروید معرفی میگردد تا بنیان نظری پژوهش فراهم شود. آنگاه، این مفهوم در رمان پدر بی جان و داستان رستم و سهراب ارائه میگردد که در نهایت با بررسی هردو اثر از دید روانشناسیِ فروید مورد مطالعه قرار میگیرد. نویسنده در این مقاله بر آن است تا با تمرکز بر اسطورۀ پدر و پسر از منظر روانشناسی فروید، ماهیّت این اسطوره را با تکیه بر متن رمان و شاهنامه به تصویر کِشد. این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی است و روش مطالعه نیز کتابخانهای.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد