این پژوهش با هدف بررسی تاثیر سرزندگی تحصیلی و خودناتوان سازی تحصیلی بر رضایت از زندگی دانش آموزان متوسطه دوم با میانجیگری ادراک نوجوان از شیوه های تربیتی والدین به روش تحلیل مسیر انجام گرفت. جامعه آماری شامل دانش آموزان شهر اراک بود که در دوره دوم متوسطه مدارس دولتی رشت چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر سرزندگی تحصیلی و خودناتوان سازی تحصیلی بر رضایت از زندگی دانش آموزان متوسطه دوم با میانجیگری ادراک نوجوان از شیوه های تربیتی والدین به روش تحلیل مسیر انجام گرفت. جامعه آماری شامل دانش آموزان شهر اراک بود که در دوره دوم متوسطه مدارس دولتی رشته های ریاضی، تجربی و انسانی تحصیل می کردند و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. تعداد افراد نمونه با در نظر گرفتن احتمال افت و نقص در تکمیل پرسشنامه ها، 719 دانش آموز در نظر گرفته شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (Dehghanizadeh & Hossein Chari, 2012)، خود ناتوان سازی تحصیلی(ASHS)( Schwinger & Stiensmeier-Pelster, 2011)، رضایت از زندگی دانش آموزان(MSLSS) (Huebner, 1994) و ادراک نوجوان از شیوه های تربیتی والدین(pops)(Robbins, 1994) بود. داده های به دست آمده با روش مدل معادلات ساختاری از نوع متغییر مکنون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای بررسی برازش مدل مقادیر نسبت کای اسکوئر به درجه ی آزادی، (RMSEA)، (CFI)،(NFI)،(TLI)،(IFI) و آلفای کرونباخ گزارش شدند که حکایت از پایایی مناسب مدل داشتند. یافته ها نشان داد سرزندگی و خودناتوان سازی تحصیلی بر رضایت از زندگی و ادراک نوجوان از شیوه های تربیتی والدین اثر مستقیم و معناداری دارند. همچنین اثر مستقیم متغیر میانجی بر رضایت از زندگی تایید شد.با انجام این تحقیق میتوان با مشاهده مشکلات آموزشی یا عدم سلامت روان و تشخیص عوامل موثر بر آن در دانشآموزان، برنامههای متناسب را اجرا نمود تا رضایتمندی از زندگی در دانشآموزان افزایش یابد.
پرونده مقاله
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه فرسودگی تحصیلی و خودناتوان سازی تحصیلی با نقش میانجی هوش عاطفی بود.
روش: پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی استان خراسان شمالی در سال تحصیلی96-139 چکیده کامل
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه فرسودگی تحصیلی و خودناتوان سازی تحصیلی با نقش میانجی هوش عاطفی بود.
روش: پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی استان خراسان شمالی در سال تحصیلی96-1395 به تعداد 105 نفر بودند. بر اساس فرمول کوکران 83 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس مقطع تحصیلی انتخاب شد. ابزار پژوهش عبارت از پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران (1997)، پرسشنامه خود ناتوان سازی جونز و رودوالت (1982) و هوش عاطفی ویزینگر (1998) بود. تحلیل داده ها با استفاده از معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارSPSS 21 و PLS 3 انجام شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که فرسودگی تحصیلی و خود ناتوان سازی تحصیلی دانشجویان در حد متوسط و هوش عاطفی در حد مطلوب می باشد. فرسودگی تحصیلی رابطه مثبت با خود ناتوان سازی تحصیلی دارد یعنی تاثیر مثبت بر افزایش ان دارد. هوش عاطفی با فرسودگی تحصیلی و خودناتوان سازی رابطه منفی دارد یعنی بر کاهش آنها تاثیر دارد.
نتیجه گیری: برای کاهش خودناتوان سازی تحصیلی باید به تقویت هوش عاطفی دانشجویان پرداخت تا از این طریق فرسودگی تحصیلی نیز کاهش یابد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه انسجام خانوادگی، استقلال عاطفی و سازگاری با خود ناتوان سازی تحصیلی در دانشآموزان دختر و پسر مقطع سوم راهنمایی شهر اهواز بود. نمونه پژوهش شامل330 دانشآموز (173 دختر و157 پسر) بودند که با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. برا چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه انسجام خانوادگی، استقلال عاطفی و سازگاری با خود ناتوان سازی تحصیلی در دانشآموزان دختر و پسر مقطع سوم راهنمایی شهر اهواز بود. نمونه پژوهش شامل330 دانشآموز (173 دختر و157 پسر) بودند که با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. برای اندازهگیری متغیرها از مقیاس خود ناتوان سازی تحصیلی، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS)، مقیاس استقلال عاطفی و مقیاس همبستگی خانوادگی استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده گردید. نتایج در سطح ( p<0/001) نشان داد که بین انسجام خانوادگی (و مولفههای مختلف آن) با خود ناتوان سازی تحصیلی رابطه منفی معنی دار وجود دارد. بین استقلال عاطفی (و مولفههای مختلف آن) با خود ناتوان سازی تحصیلی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد بین سازگاری (و مولفههای مختلف آن) با خود ناتوانسازی تحصیلی نیز رابطه مثبت معنیدار وجود دارد.همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد که بین انسجام خانوادگی، سازگاری و استقلال عاطفی با خود ناتوانسازی تحصیلی رابطه چند گانه معنیدار وجود دارد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه علَی بین ترس از ارزیابی منفی، حرمت خود ناپایدار، کمالگرایی مثبت و خودناتوان سازی تحصیلی صورت گرفت. این پژوهش از نوع همبستگی بود. به همین منظور، تعداد 331 نفر از حدود شش هزار دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اندیمشک به روش نمونهگیری تصادفی چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه علَی بین ترس از ارزیابی منفی، حرمت خود ناپایدار، کمالگرایی مثبت و خودناتوان سازی تحصیلی صورت گرفت. این پژوهش از نوع همبستگی بود. به همین منظور، تعداد 331 نفر از حدود شش هزار دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اندیمشک به روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای و ساده انتخاب شدند. جهت اندازه گیری متغیرهای پژوهش، دانشجویان مقیاس خودناتوانسازی تحصیلی (جونز و رودوالت، 1982)؛ پرسشنامه کمالگرایی مثبت (تری شورت و همکاران، 1995)، نسخه کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی (واتسون و فرند، 1969) و مقیاس حرمت خود ناپایدار (هاوارد، 2017) را تکمیل کردند. ارزیابی مدل به روش تحلیل مسیر انجام شد. یافته ها نشان دادند مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردار بوده و ترس از ارزیابی منفی، حرمت خود ناپایدار و کمالگرایی مثبت به طور معنادار بر خودناتوان سازی تحصیلی اثر مستقیم دارند. علاوه بر این، با توجه به نتایج آزمون بوت استراپ، اثر غیرمستقیم ترس از ارزیابی منفی و حرمت خود ناپایدار بر روی خودناتوان سازی تحصیلی از طریق کمالگرایی مثبت نیز معنادار بود (05/0>p). بر مبنای نتایج فوق، ترغیب و ایجاد کمالگرایی مثبت در دانشجویان میتواند زمینه بروز خودناتوان سازی تحصیلی را در آنها کاهش دهد.  
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شناختی ارتقاء امید برکاهش اهمال کاری و خودناتوانسازی تحصیلی دانشجویان دانشگاه پیام نور بود که درسالتحصیلی94-93 در شهرستان بوکان مشغول به تحصیل بودند. بدین منظور از طریق نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و از طریق اجرای پرسشنامه های چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شناختی ارتقاء امید برکاهش اهمال کاری و خودناتوانسازی تحصیلی دانشجویان دانشگاه پیام نور بود که درسالتحصیلی94-93 در شهرستان بوکان مشغول به تحصیل بودند. بدین منظور از طریق نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و از طریق اجرای پرسشنامه های اهمال کاری لی و خودناتوانسازی تحصیلی تعداد 50 نفر برای متغیر خودناتوانسازی و 60 نفر برای متغیر اهمال کاری براساس بالاترین نمره انتخاب شدند و به طریق واگذاری تصادفی، نمونه های انتخابی برای هر متغیر، در دوگروه آزمایش و دو گروه کنترل گمارده شدند. سپس دو گروه درمانی (اهمال کاران تحصیلی، خودناتوان سازها) در هشت جلسۀ 60 دقیقه ای که توسط دو درمانگر آموزش دیده اجرا شد، تحت آموزش شناختی ارتقاء امید قرار گرفتند، در حالیکه گروه گواه در معرض هیچ مداخله ای قرار نگرفتند. پس از آن از همۀ آزمودنیهای گروه آزمایش و کنترل پس آزمون به عمل آمد. داده های بدست آمده با استفاده از آمار توصیفی(میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی(آزمون کوواریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس و در سطح 05/0> p برای گروههای وابسته به منظور تعیین اثر بخشی آموزش شناختی ارتقاء امید نشان داد که این کاربندی توانسته است به عنوان مداخله ای مؤثر موجب کاهش خودناتوانسازی و اهمال کاری تحصیلی دانشجویان شود
پرونده مقاله
در دوران تحصیل، دانش آموزان تلاش می کنند تا در فرایند آموزش به بهترین نحو مطالب درسی را یادگرفته و آماده ی ارزشیابی تحصیلی شوند تا بتوانند در خویش تصویری ارزشمند ایجاد نمایند در حالی که در این مسیر موانع بسیاری برای دانش آموزان وجود دارد که یکی از مهمترین این موانع دوری چکیده کامل
در دوران تحصیل، دانش آموزان تلاش می کنند تا در فرایند آموزش به بهترین نحو مطالب درسی را یادگرفته و آماده ی ارزشیابی تحصیلی شوند تا بتوانند در خویش تصویری ارزشمند ایجاد نمایند در حالی که در این مسیر موانع بسیاری برای دانش آموزان وجود دارد که یکی از مهمترین این موانع دوری از پذیرش مسئولیت عملکرد خویش و یا به عبارتی خودناتوان سازی تحصیلی می باشد. این پژوهش با هدف نقش واسطه ای راهبردهای مقابله ای بر طرحواره های ناسازگاراولیه و خودناتوان سازی تحصیلی انجام شده است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ی دوم منطقه ی 4 تهران در سال تحصیلی 99- 1398می باشد. نمونه ی این پژوهش به تعداد 200 نفر می باشد. روش نمونه گیری این پژوهش ، روش نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای بوده است. ابزار مورد استفاده پرسش نامه ی راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن(1991)، پرسش نامه ی طرحواره های ناسازگاراولیه ی یانگ (2005) و پرسش نامه ی خودناتوان سازی تحصیلی میگلی (2000) بوده است. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که طرحواره های ناسازگاراولیه بر خودناتوان سازی تحصیلی اثر مستقیم دارند و طرحواره های ناسازگاراولیه با میانجی گری راهبرهای مقابله ای بر خودناتوان سازی تحصیلی اثر غیر مستقیم ندارند.در نتیجه با شناخت طرحواره های ناسازگاراولیه و درمان آن ها می توان از استفاده ی دانش آموزان از مکانیسم معیوب خودناتوان سازی جلوگیری کرد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد