• فهرست مقالات برجسته‏ سازى

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - جلوه‏ هاى آشنایى‏ زدایى در قصاید خاقانى
        حسین حاجى‏ على‏لو
        در این جستار تلاش شده است زوایایى از هنر شاعرانه خاقانى براساس رویکرد صورتگرایى باز نموده شود. آنچه در این مقاله بدان رسیدیم بازگوى آن است که شاعر در بیان خود سعى داشته است که معانى جدید خلق کند و اگر هم ناچار به تکرار مضامین و مفاهیم گذشتگان بوده به زیورى دیگر از بیان، چکیده کامل
        در این جستار تلاش شده است زوایایى از هنر شاعرانه خاقانى براساس رویکرد صورتگرایى باز نموده شود. آنچه در این مقاله بدان رسیدیم بازگوى آن است که شاعر در بیان خود سعى داشته است که معانى جدید خلق کند و اگر هم ناچار به تکرار مضامین و مفاهیم گذشتگان بوده به زیورى دیگر از بیان، کلام خود را آراسته است و آن را در هیأت الفاظ و واژه ها و تصویرسازى هاى بدیع به صورت دیگر نمایش داده که این جلوه گرى رنگارنگ را عمدتا در حوزه انواع هنجارگریزى ها مى توان دید. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - هنرسازه‏ هاى زبانى سروده‏ هاى م.امید "مطالعه موردى، آخر شاهنامه"
        یعقوب کیانى شاهوندى عبدالله رضایى
        آخر شاهنامه، سومین مجموعه شعر مهدى اخوان ثالث و دربردارنده سروده هاى او در میان سال هاى (1335 تا 1338 ه .ش) است که اغلب در قالب نیمایى سروده شده اند. در این مقاله، هنر سازه هاى زبانى به کاررفته در مجموعه آخر شاهنامه بررسى مى شود؛ هدف از این بررسى، تعیین و توصیف عناصرى ا چکیده کامل
        آخر شاهنامه، سومین مجموعه شعر مهدى اخوان ثالث و دربردارنده سروده هاى او در میان سال هاى (1335 تا 1338 ه .ش) است که اغلب در قالب نیمایى سروده شده اند. در این مقاله، هنر سازه هاى زبانى به کاررفته در مجموعه آخر شاهنامه بررسى مى شود؛ هدف از این بررسى، تعیین و توصیف عناصرى است که در تشخّص و برجستگى زبانى و ادبى سروده هاى این مجموعه، مؤثّر بوده اند. در این راستا، سى ودو سروده، مطالعه و بررسى و سازه هاى زبانى تکرارشونده در آن ها دسته بندى و براساس منابع معتبر، نام گذارى شد. در این تحقیق دریافته ایم که هنرسازه هایى چون ترکیب هاى واژگانى نوساخته شاعر، قاعده کاهى نحوى، آشنایى زدایى معنایى و باستان گرایى نحوى و واژگانى در برجسته سازى ادبى این سروده ها بسیار مؤثّر بوده است. کاربرد این سازه هاى زبانى نشان مى دهد که شاعر در سروده هاى خود به تصرّف در هر دو محور جانشینى و هم نشینى زبان، گرایش و توجّه داشته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - ترفندهاى برجسته‏ سازى فعل در مثنوى معنوى
        عبدالله ولى‏ پور رقیه همتى
        مولوى اکثر قسمت هاى مثنوى معنوى را به گفته خودش، در حالت بى خودى و در اثر تلقین منِ ملکوتىِ خود سروده است و در این شرایط، که لحظات ناب یک عارف محسوب مى شود، اصالت با موسیقى و کلمات است و معانى تابع موسیقى و الفاظند و مولوى براى اصالت بخشیدن به کلمات و برجسته سازى عناصر چکیده کامل
        مولوى اکثر قسمت هاى مثنوى معنوى را به گفته خودش، در حالت بى خودى و در اثر تلقین منِ ملکوتىِ خود سروده است و در این شرایط، که لحظات ناب یک عارف محسوب مى شود، اصالت با موسیقى و کلمات است و معانى تابع موسیقى و الفاظند و مولوى براى اصالت بخشیدن به کلمات و برجسته سازى عناصر زبانى و بالطبع، تأثیرگذارى عاطفىِ مضاعف از شگردها و ترفندهاى مختلف بهره مى گیرد. در این میان، مبحثِ فعل و شیوه برجسته سازى آن در مثنوى معنوى یکى از جالب توجه ترین موارد مى باشد که مولوى به شکل هاى گوناگون از جمله، تصرفات صرفى و نحوى، حذف، تأثیرپذیرى از گویش و لهجه و... این شگرد را عملى مى کند. این شگردهاى هنرى از جنبه هاى مختلف، منطبق با نظریات نقد زیبایى شناختى صورتگرایان است. از آنجایى که مثنوى معنوى، تاکنون کم تر بر پایه نظریه هاى جدید نقد ادبى مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است و با توجه به این که مکتب فرمالیسم جریان نوپایى است که در اوایل قرن بیستم در روسیه پدیدار شد و در دوره هاى گذشته برخى از علماى بلاغت اسلامى نیز به اصول صورتگرایان نظیر لفظ و فرم، بیش از معنى اهمیت مى دادند، بنابراین نگارندگان قصد دارند در این مقاله براى تبیین جنبه هاى هنرى مثنوى معنوى، "مبحث فعل" را از دیدگاهى فرمالیستى بررسى نمایند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - نقد ساختارى خسرو و شیرین نظامى با رویکرد به فرایند برجسته‏ سازى
        فرشته ناصرى
        یکى از مهم ترین عناصرى که در سبک شناسى شعر مطرح است، ساختار زبانى شعر است؛ ویژگى هایى که بر مبناى ساختار آوایى، واژگانى و نحوى زبان استوار است. در مقاله حاضر، کوشش شده است که به سبک شناسى ساختارى منظومه "خسرو و شیرین" نظامى، که یکى از مهم ترین آثار ادب غنایى فارسى است، چکیده کامل
        یکى از مهم ترین عناصرى که در سبک شناسى شعر مطرح است، ساختار زبانى شعر است؛ ویژگى هایى که بر مبناى ساختار آوایى، واژگانى و نحوى زبان استوار است. در مقاله حاضر، کوشش شده است که به سبک شناسى ساختارى منظومه "خسرو و شیرین" نظامى، که یکى از مهم ترین آثار ادب غنایى فارسى است، بپردازیم. بنابراین، محوراصلى بحث در تحلیل این منظومه، آن است که بدانیم نظامى در ساختار زبانى شعر خود از چه تمهیداتى بهره برده تا بتوان کلام او را بر اساس اصول ساختارگرایان مورد تحلیل ساختارى (فرمالیستى) قرار داد یا به تعبیر دیگر چطور توانسته از زبان عادى فاصله گرفته و زبان شعرى را بیافریند. و براى خلق شعر غنایى در منظومه "خسرو و شیرین" فرایند برجسته سازى و آشنایى زدایى در شعر وى چگونه نمود پیدا مى کند. پرونده مقاله