زمینه: تفکر خلاق بهعنوان پدیدهای پیچیده و چندبعدی کارایی دانشآموزان را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف: هدف از انجام این پژوهش توسعه و اعتبار یابی الگوی تعاملی آموزش خلاقیت در درس علوم تجربی دوره اول متوسطه و تأثیر آن بر پرورش خلاقیت دانش آموزان از طریق مطالعه ترکیبی در س چکیده کامل
زمینه: تفکر خلاق بهعنوان پدیدهای پیچیده و چندبعدی کارایی دانشآموزان را تحت تأثیر قرار میدهد. هدف: هدف از انجام این پژوهش توسعه و اعتبار یابی الگوی تعاملی آموزش خلاقیت در درس علوم تجربی دوره اول متوسطه و تأثیر آن بر پرورش خلاقیت دانش آموزان از طریق مطالعه ترکیبی در سال تحصیلی 97-98 بود. روش: پژوهش حاضر یک پژوهش آمیخته بوده که از دو بخش تشکیلشده است. بخش اول طراحی الگوی آموزش خلاقیت برای درس علوم تجربی بوده و بخش دوم، اثربخشی بر پرورش خلاقیت بود. در بخش کیفی از روش مصاحبه نیمهساختمند استفاده شد. در بخش کمی که هدف آزمایش تأثیر الگوی طراحیشده بر خلاقیت دانش آموزان دوره اول متوسطه بود؛ با استفاده از یک طرح نیمه آزمایشی(پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل) از بین دانش آموزان دوره اول متوسطه شهر کرج (75نفر) بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. الگوی تعاملی آموزش خلاقیت در هردو گروه و در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون با ابزار مقیاس خلاقیت تورنس برای سنجش خلاقیت برای درس علوم تجربی مورد مقایسه قرار گرفتند. برای تجزیهوتحلیل دادهها در بخش کیفی بعد از پیادهسازی بحثها روی کاغذ، کدگذاری باز (خواندن خط به خط دادهها، استخراج مفاهیم و جملات اصلی، تشکیل مقولات و طبقات اولیه)، کدگذاری محوری (طبقهبندی دادهها، مشخص نمودن زیر مقولهها، تشکیل طبقات نهایی)، کدگذاری انتخابی (پیوند مقولهها به یکدیگر) مقولهها استخراج شد. در بخش کمی، از روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. در بخش آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار، کوچکترین و بزرگترین و در بخش آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس یک متغیره و آزمون تعقیبی بهمنظور مقایسه زوجی گروهها با کمک نرمافزار SPSS-21 استفاده گردید. یافتهها: در بخش کیفی نتایج تحقیق منجر به طراحی تعاملی آموزش خلاقیت شد که نتایج در بخش کمی تحقیق نشان داد که الگوی طراحیشده موجب پرورش خلاقیت در گروه آزمایششده است. بحث و نتیجهگیری: پیشنهاد میشود که از الگوی تعاملی آموزش خلاقیت طراحیشده بهعنوان روشی مناسب برای دستیابی دانش آموزان به خلاقیت بهره گرفته شود
پرونده مقاله
هماهنگی استراتژیک، ابزاری اساسی برای سازماندهی و استاندارد کردن فعالیت ها و عملیات بخش های مختلف سازمان بهمنظور ایجاد یک کلیت واحد و منسجم است. در این پژوهش هماهنگی استراتژیهای ارتباطات با استراتژی منابع انسانی و تأثیر آن بر عملکرد مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آم چکیده کامل
هماهنگی استراتژیک، ابزاری اساسی برای سازماندهی و استاندارد کردن فعالیت ها و عملیات بخش های مختلف سازمان بهمنظور ایجاد یک کلیت واحد و منسجم است. در این پژوهش هماهنگی استراتژیهای ارتباطات با استراتژی منابع انسانی و تأثیر آن بر عملکرد مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری واحدهای پژوهشی هستند که دارای گزارش عملکرد در طی سه سال اخیر بوده و با پژوهشگر همکاری کردهاند. روش شناسی تحقیق، روش ترکیبی است که در بخش کیفی برای تحلیل پاسخ های 107 نفر از روش تحلیل محتوا استفادهشده و در بخش کمی، اطلاعات پرسشنامه بسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهند گونه 3 استراتژی (محافظهکارانه)، گونه 1 استراتژی منابع انسانی (سرباز وفادار)، گونه 3 استراتژی ارتباطات (موافق سازی)، گونه 1 تأمین نیرو (سنتی)، گونه 3 آموزش و توسعه (کاربردی)، گونه 2 ارزیابی عملکرد (همانندسازی)، گونه 3 جبران خدمت و پاداش (عملکردی)، گونه 3 روابط کارکنان (تعهدی)، گونه 3 ارتباطات درونسازمانی (دوستانه) و گونه3 ارتباطات برونسازمانی (تکنیکی) بیشترین فراوانی را در بین مؤسسات پژوهشی داشته اند. یافته های حاصل از تحلیل واریانس تک عامله و چند عامله نشان می دهند که هماهنگی استراتژیک بر عملکرد مؤسسات پژوهشی مؤثر است.
پرونده مقاله
تعهد یکی از پیش بینی کننده های مهم تمایل افراد برای ماندن در ازدواج و عاملی تعیین کننده در طول مدت و کیفیت آن است. با توجه به اهمیت عوامل فرهنگی در این زمینه، هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش الگوهای تعاملی و رفتارهای مراقبتی افراد متاهل در پیش بینی تعهد زناشویی آنان بود. برای چکیده کامل
تعهد یکی از پیش بینی کننده های مهم تمایل افراد برای ماندن در ازدواج و عاملی تعیین کننده در طول مدت و کیفیت آن است. با توجه به اهمیت عوامل فرهنگی در این زمینه، هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش الگوهای تعاملی و رفتارهای مراقبتی افراد متاهل در پیش بینی تعهد زناشویی آنان بود. برای این منظور، 120 نفر از افراد متاهل شهر تهران به صورت دردسترس از هر یک از 5 منطقه تهران (شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز) انتخاب و از نظر تعهد زناشویی، تعامل زوجین و رفتارهای مراقبتی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل نشان داد که الگوی ارتباطی مثبت و منفی بین همسران، توانایی پیش بینی تعهد اخلاقی و شخصی را دارد. همچنین رفتار مراقبتی حفظ نزدیکی و حساس، توانایی پیش بینی تعهد اخلاقی، و رفتار مراقبتی حساس و وسواس گونه، توانایی پیش بینی تعهد شخصی را دارند. به علاوه، الگوی ارتباطی مثبت و منفی، رفتار مراقبتی حساس و رفتار مراقبتی کنترل کننده، توان پیش بینی تعهد اخلاقی را دارند، و رفتار مراقبتی حفظ نزدیکی و الگوی ارتباطی مثبت، توان پیش بینی تعهد شخصی را دارند. نتایج پژوهش نشان داد که الگوهای ارتباطی و سبک مراقبتی افراد متاهل که بر مبنای سبک دلبستگی آنها شکل می گیرد، نقش مهمی در میزان تعهد زناشویی آنان دارند. بنابراین می توان با تقویت الگوهای ارتباطی و رفتارهای مراقبتی مثبت در روابط زوج به تقویت تعهد شخصی و اخلاقی آنها کمک کرد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد