• فهرست مقالات استعارۀ مفهومی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بررسی استعارۀ مفهومی شرم در داستان های علی محمد افغانی (مورد مطالعه: شوهر آهو خانم و بافته های رنج)
        ساناز تقی پوری حاجبی کامران پاشایی فخری پروانه عادل زاده
        نظریۀ استعارۀ مفهومی، برگرفته از زبان شناسی شناختی نوعی ابزار مفهومی در جهت کشف معنای متن در حوزۀ عواطف و احساسات است که در درک مفاهیم انتزاعی، نقش مهمی را ایفا می کند. در این مقاله یکی از کاربردهای استعاره مفهومی در حوزۀ شرم، در دو داستان شوهر آهو خانم و بافته های رن چکیده کامل
        نظریۀ استعارۀ مفهومی، برگرفته از زبان شناسی شناختی نوعی ابزار مفهومی در جهت کشف معنای متن در حوزۀ عواطف و احساسات است که در درک مفاهیم انتزاعی، نقش مهمی را ایفا می کند. در این مقاله یکی از کاربردهای استعاره مفهومی در حوزۀ شرم، در دو داستان شوهر آهو خانم و بافته های رنج علی محمد افغانی به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. شرم از عواطفی است که بشر در طول تاریخ همواره آن را تجربه کرده است و با بررسی استعارۀ مفهومی آن تفاوت و شباهت فرهنگ ها در اظهار آن به دست می آید، در دو اثر افغانی در حدود 57 مورد استعارۀ مفهومی مربوط به شرم یافت شد، که اغلب با استعاره های جهانی شرم ـ که توسط کووچش ارائه شده ـ مطابق است، براساس حوزۀ مبدأ 12 اسم نگاشت، با فرآیند های جهتی، جانورانگاری، طبیعت انگاری، سیال انگاری، انسان انگاری و جسم انگاری در استعاره سازی دو داستان آمده است. از اقسام سه گانۀ استعارۀ مفهومی: 10 مورد استعارۀ جهتی، 3 مورد استعارۀ هستی شناختی و 44 مورد آن استعارۀ ساختاری است. به لحاظ مبدأ پربسامدترین حوزۀ آن آتش است که به صورت خوشه ای با گرما، گلگون شدن، آب شدن، عرق کردن آمده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - تحلیل و بررسی استعاره‌های مفهومی در مقالات شمس تبریزی
        زهرا بیاتیانی حمید رضا اردستانی رستمی فرزانه یوسف قنبری نصرالله امامی
        مقالات شمس کتابی است حاوی اندیشه‌ها و تفکرات عرفانی که شامل مباحثی دربارۀ تصوف و عرفان می‌باشد که به‌وسیلۀ مریدان شمس، جمع‌آوری شده است. نویسنده در این پژوهش به شیوۀ توصیفی - تحلیلی درصدد آن است تا به بررسی و تحلیل استعاره‌های مفهومی در این کتاب بپردازد. زبان‌شناسی شناخ چکیده کامل
        مقالات شمس کتابی است حاوی اندیشه‌ها و تفکرات عرفانی که شامل مباحثی دربارۀ تصوف و عرفان می‌باشد که به‌وسیلۀ مریدان شمس، جمع‌آوری شده است. نویسنده در این پژوهش به شیوۀ توصیفی - تحلیلی درصدد آن است تا به بررسی و تحلیل استعاره‌های مفهومی در این کتاب بپردازد. زبان‌شناسی شناختی بر تجربه‌های جسمانی در فرایندهای ذهنی و پیوند ذهن و زبان تأکید دارد. هدف از این پژوهش درک و تبیین پیوندهای ذهن و زبان شمس تبریزی در مقالات با کمک نظریۀ استعاری شناختی است. واکاوی موضوع بیانگر آن است که زبان در قالب نظام‌های استعاری به جهان‌بینی شمس، پیوندی تنگاتنگ دارد. آنچه این پیوند را مستحکم می‌سازد، نگاشته شدن طرح‌واره‌های تصاویری ذهن بر اصول کلی جهان‌بینی شمس و سامان‌یافتگی نگاشته‌های استعاری و شبکه‌های منسجم از استعاره‌ها بر محور الگوی شناختی کلان است که در نظامی از تناظرها جنبه‌های ناشناختۀ جهان‌بینی شمس را روشن‌تر می‌سازد. نگاهی کلی به استعاره‌های مفهومی در مقالات شمس نشان می‌دهد. نظام استعاری مقالات شمس، مشابه نویسندگان عارف هم‌عصر خود است. در تقریرات شمس، اتگار فقط حوزۀ مقصد، حرف و سخن است که گاهی در قالب شیئی شکستنی و گاهی در قالب یک گیاه و گاهی در ارتباط با رنگ، مفهوم‌سازی شده است به نحوی که ناخودآگاه بودن حکایت‌ها و تمرکز نداشتن شمس نسبت به یک موضوع واحد از جمله عواملی است که باعث شده سبک وی در مفهوم‌سازی‌های استعاری نسبت به دیگران متمایز گردد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تحلیل استعارۀ مفهومی نور در دفتر دوم مثنوی معنوی
        محمدزمان لاله زاری شبنم حاتم پور فرزانه سرخی
        تحقیقات لیکاف و جانسون در زمینۀ استعاره ثابت کرد که کاربردهای استعاره به حوزۀ مطالعات ادبی محدود نیست و در تفکر بشر ریشه دارد که یکی از مظاهر آن زبان است. استعارۀ مفهومی اصطلاحی است در زبان‌شناسی شناختی که همراه با الگوی مبدأ_مقصد به تبیین بیشتر استعاره‌های پیرامون ما م چکیده کامل
        تحقیقات لیکاف و جانسون در زمینۀ استعاره ثابت کرد که کاربردهای استعاره به حوزۀ مطالعات ادبی محدود نیست و در تفکر بشر ریشه دارد که یکی از مظاهر آن زبان است. استعارۀ مفهومی اصطلاحی است در زبان‌شناسی شناختی که همراه با الگوی مبدأ_مقصد به تبیین بیشتر استعاره‌های پیرامون ما می‌پردازد. مولانا در مثنوی استعارۀ مفهومی نور را ابزاری زبانی برای گسترش معانی و مفاهیم معرفتی به کار برده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش پاسخ می‌دهد که نظریۀ معاصر زبان‌شناسی شناختی چگونه با استعارۀ مفهومی نور در مثنوی مطابقت معنایی پیدا می‌کند؟ نهایتاً به این نتیجه رسیدیم که استعارۀ مفهومی نور به ذات مطلق حضرت حق، آینۀ راهنما، مرشد طریقت، شمس حقیقت، انا الحق ابرار اشاره دارد. به دلیل حجم زیاد مثنوی صد بیت نمونۀ آماری از دفتر دوم انتخاب شده که در آن واژۀ نور 122 بار به کار رفته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - تحلیلی استعاری زبانشناختی بر ضرب‌المثل‌های حوزۀ احساسی خشم در زبان های فارسی و ترکی
        بهروز ابراهیمی حیات عامری زهرا ابوالحسنی چیمه
        پژوهش حاضر به بررسی استعاره‌های مفهومی حوزه خشم در آیینه ضرب‌المثل‌های دو زبان فارسی و ترکی می‌پردازد. تلاش شده است از منابع مختلف برای دو زبان مذکور، داده‌های مورد نیاز از هر دو زبان استخراج و گردآوری شود. پربسامدترین نگاشت‌نام‌ها در هر دو زبان مشخص و جداگانه در جدول آ چکیده کامل
        پژوهش حاضر به بررسی استعاره‌های مفهومی حوزه خشم در آیینه ضرب‌المثل‌های دو زبان فارسی و ترکی می‌پردازد. تلاش شده است از منابع مختلف برای دو زبان مذکور، داده‌های مورد نیاز از هر دو زبان استخراج و گردآوری شود. پربسامدترین نگاشت‌نام‌ها در هر دو زبان مشخص و جداگانه در جدول آورده شود. در کنار نگاشت‌نام‌ها، پربسامدترین حوزه‌های مبدأ نیز شناسایی و معرفی شدند تا مشخص گردد گویشوران این دو زبان بیشتر از چه نگاشت‌نام‌ها و حوزه‌های مبدأ برای بیان استعاری خشم استفاده می‌کنند. مشخص شد در زبان فارسی پربسامدترین نگاشت‌نام ‌‍[خشم آتش است] و در زبان ترکی ‌‍[خشم نادانی/جهل است] می باشند. در‌رابطه با حوزه‌های مبدأ نیز پربسامدترین حوزه مبدأ که برای مفهوم‌سازی خشم به‌کار می‌رود، به‌ترتیب حوزه‌های مبدأ "روشنایی و تاریکی" در زبان فارسی و "انسان/بدن انسان"در زبان ترکی قرار دارند که بسامد وقوع به‌نسبت تعداد ضرب‌المثل‌های بررسی شده در هر زبان آورده شد. با تحلیل‌هایی که صورت گرفت به نظر می رسد که هر چند تقریباً گویشوران این دو زبان از یک الگوی واحد فرهنگی برای تولید استعاره خشم استفاده می‌کنند اما به نظر می آید تفاوت های فرهنگی باعث تولید نگاشت‌نام های متفاوت نیز شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - استعارۀ مفهومی «عدالت» و «ظلم» در آداب ‌الملوک‌ها با تکیه بر قابوس‌نامه، سیاست‌نامه و نصیحة ‌الملوک
        گیتا ذاکری علی رضا شعبانلو زهرا پارسا پور یوسف محمدنژاد عالی زمینی
        در فرهنگ ایرانی، همواره بر عدل و داد تأکید شده است و این موضوع در ادبیات پیش از اسلام، در قالب اندرزنامه‌ها نمود یافته است. آداب‌‌الملوک‌هایی همچون سیاست‌نامه و قابوس‌نامه و نصیحة ‌الملوک نیز تحت‌تأثیر آثار و فرهنگ پیش از اسلام نگاشته شده و همان درون‌مایه‌ها را در قالب چکیده کامل
        در فرهنگ ایرانی، همواره بر عدل و داد تأکید شده است و این موضوع در ادبیات پیش از اسلام، در قالب اندرزنامه‌ها نمود یافته است. آداب‌‌الملوک‌هایی همچون سیاست‌نامه و قابوس‌نامه و نصیحة ‌الملوک نیز تحت‌تأثیر آثار و فرهنگ پیش از اسلام نگاشته شده و همان درون‌مایه‌ها را در قالب مفاهیم و استعارات بیان کرده‌اند. پژوهش حاضر به بررسی استعاره‌های مفهومی عدالت و ظلم از دیدگاه زبان‌شناسی شناختی می‌پردازد. در این پژوهش تلاش شده است در سه آداب‌ الملوک نام‌برده، استعاره‌های مفهومی عدالت و ظلم بر مبنای نظریۀ استعارۀ مفهومی لیکاف و جانسون استخراج و بر اساس روش فرکلاف، تحلیل شود. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که بیشترین حوزه‌های مبدأ مربوط به طبیعت، اخلاق و خرد و دین است که از پس تمامی این استعاره‌های مفهومی به دو کلید مفهومی عدالت، خیر و ظلم، شر است می‌رسیم و در نهایت درمی‌یابیم که بنیان اندیشگانی چنین استعاره‌هایی، اندیشه‌های باستانی ایرانیان است که به دو مبدأ خیر و شر قائل بودند. اهمیت این مطالب در اندیشۀ دینی ایرانیان باعث راهیابی آن‌ها به کتاب‌های دینی و غیر دینی از جمله اندرزنامه‌ها و در نتیجه راهیابی به قلمرو ادبیات شد و بعدها در ادبیات دوران اسلامی به کتاب‌های ادبی و اخلاقی همچون سیاست‌نامه و قابوس‌نامه و نصیحة ‌الملوک راه یافت. مفهوم عدالت و ظلم، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین اندیشه‌های ایران کهن، در قالب استعاره‌های مفهومی‌ای که در این پژوهش آورده شد، به حیات خود ادامه داد و درون‌مایۀ فرهنگی و دینی ایرانیان باستان، به نسل‌های بعد منتقل شد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - تحلیل استعاره‌های مفهومی «عشق» در حکایت شیخ صنعان
        امید وحدانی فر صفورا انتظاری
        در این پژوهش رویکرد زبان‌شناختی استعارۀ مفهومی عشق در حکایت شیخ صنعان منطق‌الطیر عطار را با توجّه به نظریّۀ لیکاف و جانسون بررسی کرده‌ایم. به این منظور حکایت ذکر شده را به سه دورۀ شریعت، طریقت و حقیقت تقسیم کرده‌ایم و برای درک مفاهیم انتزاعی عشق به تبیین نگاشت‌های مورد چکیده کامل
        در این پژوهش رویکرد زبان‌شناختی استعارۀ مفهومی عشق در حکایت شیخ صنعان منطق‌الطیر عطار را با توجّه به نظریّۀ لیکاف و جانسون بررسی کرده‌ایم. به این منظور حکایت ذکر شده را به سه دورۀ شریعت، طریقت و حقیقت تقسیم کرده‌ایم و برای درک مفاهیم انتزاعی عشق به تبیین نگاشت‌های مورد نظر در هر دوره به روش تحلیلی ـ تطبیقی پرداخته‌ایم و نمونه‌هایی از ابیات حکایت مورد بحث را بر اساس استعارۀ مفهومی عشق مورد بررسی قرار داده‌ایم. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که عطّار برای بازنمایی عشق در حکایت شیخ صنعان از انواع استعاره‌های مفهومی بهره برده است. استعاره‌های خرد به کار رفته در روساخت این حکایت دارای زیرساختی پایه‌ای به نام عشق عرفانی هستند که آن‌ها را انسجام می‌بخشند. کلان‌استعاره‌های موجود در این حکایت نیز از نظر بسامدی در سه دسته استعارۀ هستی‌شناختی، استعارۀ جهتی، استعارۀ ساختاری قرار می‌گیرند. توجّه به استعاره‌های موجود در حکایت ذکر شده، نشان می‌دهد که استعارۀ کلان خداوند عشق است به عنوان مرکزی‌ترین استعاره است و تمام استعاره‌های خرد در تکامل این کلان‌استعاره به کار رفته‌اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - استعارة مفهومی در شعر شاعران منتخب سبک عراقی
        فریده نادری زنوز ژیلا صراطی محمد پاشائی مهترلو حسین حاجی زاده
        چکیده استعارۀ مفهومی بر پیوند بین زبان و تفکّر تأکید دارد و استعاره را پیش از آنکه امری زبانی بداند، به اندیشه مرتبط می‌داند. استعاره پیش از آنکه در قالب یک عبارت زبانی بیان شود، بر مبنای یک تفکّر ذهنی ایجاد می‌شود و از این منظر استعاره ها ابزاری برای فهم هستند. از جم چکیده کامل
        چکیده استعارۀ مفهومی بر پیوند بین زبان و تفکّر تأکید دارد و استعاره را پیش از آنکه امری زبانی بداند، به اندیشه مرتبط می‌داند. استعاره پیش از آنکه در قالب یک عبارت زبانی بیان شود، بر مبنای یک تفکّر ذهنی ایجاد می‌شود و از این منظر استعاره ها ابزاری برای فهم هستند. از جمله کارکردهایی که برای استعاره مفهومی در یک دستگاه ایدئولوژی برشمرده اند می توان به مدل سازی و تبیین، بازمفهوم سازی، پنهان سازی ایدئولوژی، عاطفی سازی نظرگاه و پرورش صمیمیّت اشاره کرد. هرچند قصد بر جستجوی این کارکردها در میان کل اشعار نیست، امّا سعی بر این است تا برای نشان دادن انعکاس ویژۀ تفکّرات شاعران از این موضوعات در بافت استعاره های مفهومی استفاده شود. مقالة حاضر بر آن است با بررسی و تحلیل شعر شاعران سبک عراقی بر اساس استعارۀ مفهومی و با روش توصیفی- تحلیلی نشان دهد، شاعرانی که از نظر عقیدتی باهم هم سو و هم‌جهتند، ایده های اصلی و افکار را از همدیگر وام می‌گیرند و بر طبق استعارۀ مفهومی مطرح در شعر الگوی شعرشان را سامان می‌دهند. سبک شاعرانی که استعاره های مفهومی همدیگر را با طرح وارۀ تازۀ ذهنی از هم اتّخاذ می‌کنند، یکسان و نزدیک به هم است. این بحث در سه سطح زبانی و بیانی و فکری تأثیرات شاعران از شعر الگو را نشان می‌دهد و همسویی و عدم هم سویی را مورد هم سنجی قرار می‌دهد. آنچه مسلّم است، شاعران این عصر در بسیاری از اشعار خود از همدیگر الگو پذیرفته اند و در یکی از سه سطح فکری و بیانی و زبانی از هم بهره مند شده اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - بررسی تطبیقی استعاره‌های مفهومی حوزۀ «رنگ» در آثار علی محمّد افغانی و کازوئو ایشی گورو
        ساناز تقی پوری حاجبی کامران پاشائی فخری پروانه عادل زاده
        چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسۀ استعاره‌های مفهومی حوزۀ رنگ در آثار افغانی و ایشی گورو (برندۀ جایزۀ نوبل ادبی 2017)، معرّفی حوزه‌های مقصد، تعیین بسامد اسم نگاشت‌ها و توصیف شباهت‌ها و تفاوت‌های استعاری حوزۀ رنگ در آثار دو نویسنده نوشته شده است. روش پژوهش توصیفی چکیده کامل
        چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسۀ استعاره‌های مفهومی حوزۀ رنگ در آثار افغانی و ایشی گورو (برندۀ جایزۀ نوبل ادبی 2017)، معرّفی حوزه‌های مقصد، تعیین بسامد اسم نگاشت‌ها و توصیف شباهت‌ها و تفاوت‌های استعاری حوزۀ رنگ در آثار دو نویسنده نوشته شده است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است و داده‌های پژوهش بر پایۀ رویکرد معناشناسی شناختی در چهارچوب باورهای نظری لیکاف و جانسون (1980) در آثار فوق مورد تحلیل قرار گرفته است. تحلیل 48 نمونة استعارۀ مفهومی رنگ با حوزه‌های مقصد ایده، بخت، بیماری، ترس، خشم، زیبایی، شادی، شرم، عشق، غم و هوس این نتیجه را به دست می دهد که بسامد اسم نگاشت شرم رنگ است، در آثار هر دو نویسنده بیش‌تر است. شباهت‌ها عمدتاً ناشی از فعالیّت‌ها، تجربه‌ها و عقاید مشابه هر دو نویسنده در کاربرد رنگ است و تفاوت‌ها مربوط به وجود زمینه‌های فرهنگی عقیدتی مختلف، بافت اجتماعی و محیط جغرافیایی متفاوت دو نویسنده می‌باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - بررسی استعارۀ مفهومی «مِی» در ادبیّات مکتب‌خانه‌ای ایران
        نسرین جبار خلجی بناب عزیز حجاجی کهجوق آرش مشفقی
        چکیده استعاره موضوعی اساسی و بنیادین در مطالعات زبان‌شناسی شناختی، ابزاری برای تفکّر، درک و شناخت مفاهیم انتزاعی است. از دستاوردهای زبان‌شناسی شناختی کشف این حقیقت است که زبان‌ها اغلب برای ملموس کردن مفاهیم انتزاعی، از استعاره های مفهومی بهره می برند. استعاره های مفهوم چکیده کامل
        چکیده استعاره موضوعی اساسی و بنیادین در مطالعات زبان‌شناسی شناختی، ابزاری برای تفکّر، درک و شناخت مفاهیم انتزاعی است. از دستاوردهای زبان‌شناسی شناختی کشف این حقیقت است که زبان‌ها اغلب برای ملموس کردن مفاهیم انتزاعی، از استعاره های مفهومی بهره می برند. استعاره های مفهومی به توضیح حوزۀ مقصد که حوزه ای انتزاعی است، از طریق حوزۀ مبدأ که حوزه ای ملموس است، می پردازند. در ادبیّات مکتب‌خانه‌ای که بخش مهمّی از ادبیّات عامّه را در بر گرفته‌ است، مِی از واژگانی است که قلمرو معنایی گسترده ای داشته و از مِیِ انگوری و عرفانی پیشی می گیرد و مفهومی انتزاعی پیدا می کند. هدف از این پژوهش که به روش مطالعۀ کتابخانه‌ای و بر اساس رویکرد توصیفی – تحلیلی صورت گرفته، شناسایی معانی استعاری و کنایی مِی در ادبیّات مکتب‌خانه‌ای ایران می‌باشد. بر این اساس آثار مکتب‌خانه‌ای منظوم و منثور از نظرگاه استعاری و با بهره گیری از آرای زبان‌شناسانی چون، جورج لیکاف و مارک جانسون مورد مطالعه قرار گرفته و 19 مورد عبارت استعاری یا نگاشت (انگاره)، درحوزۀ مِی استخراج گردیده است، که عبارتند از: غفران، بیهوشی، مسلمانی، شفا، گلستان دین، صفا، مستی، یاریگر، دوای دل، عشق، کهنه، طهور، رقص و سماع، غارتگر، زایل‌کنندۀ آدمیّت، هوشیاری، نیرومندی، رسوایی و تقدّس. وجود نوعی وحدت و هماهنگی نسبی در حوزۀ معنایی، مشخّصۀ بارز این انگاره‌هاست و ‌انگارۀ مِی عشق است. گزارۀ بنیادین متن است که ذهنیّت استعاری مِی نوشی را در متون غنایی و عاشقانۀ مکتب‌خانه‌ای بازتاب داده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - تحلیل استعارة مفهومی خدا در دیوان عطّار
        لیلا پایدار جهاندوست سبزعلیپور خدابخش اسدالهی ثوراله نوروزی داودخانی
        زبان‌شناسی شناختی یکی از شاخه‌های زبان شناسی معاصر است که نشان می دهد انسان چگونه به شناخت هستی دست پیدا کرده و آن شناخت را در زبان منعکس می‌کند. استعاره مفهومی از نظریات مهمّ زبان‌شناسی شناختی است. به واسطه نظریّۀ استعارۀ مفهومی می توان جهان فکری نویسندگان و شاعران را چکیده کامل
        زبان‌شناسی شناختی یکی از شاخه‌های زبان شناسی معاصر است که نشان می دهد انسان چگونه به شناخت هستی دست پیدا کرده و آن شناخت را در زبان منعکس می‌کند. استعاره مفهومی از نظریات مهمّ زبان‌شناسی شناختی است. به واسطه نظریّۀ استعارۀ مفهومی می توان جهان فکری نویسندگان و شاعران را واکاوی کرد. این استعاره کمک می کند تا به ‌واسطه پدیده های ملموس و شناخته ‌شده به درکی از ناشناخته ها برسیم. موضوع شناخت خدا و تعریف او همواره راهی دشوار و به مثابه بر لب تیغ راه رفتن است، امّا تحلیل استعارة مفهومی برای نویسندگان و شاعران این فرصت را فراهم می کند تا بتوانند وارد این حوزة حساس شوند. این پژوهش در چهارچوب مدل لیکاف و جانسون به بررسی استعاره ‌های مفهومی خدا در دیوان عطّار می پردازد تا نشان دهد خدا در نگاه و جهان بینی این شاعر عارف قرن ششم چگونه تعریف می‌‌شود. نتیجة بررسی نشان می‌دهد یک کلان ‌استعاره انسان ‌گونه‌انگاری وجود دارد که در دل آن چندین استعاره خُرد وجود دارد که خدا را در قالب نویسنده، نقّاش، آئینه‌بند، صنعتگر مفهوم‌سازی کرده و گاه نیز خدا را طبق سنّت اسلامی نور پنداشته و یا خورشید فرض کرده‌است. پرونده مقاله