• فهرست مقالات آل‌احمد

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تطبیق خویش ودیگری در«از آلمان» اثرمادام استال و «غرب‌زدگی» آل‌احمد
        ملاحت بابایاری روشتی مجید یوسفی بهزادی
        جلال آل‌احمد(1348-1302 ش) و مادام دو استال(1817-1766 م) در عرصه ادبیّات ایران و فرانسه از نویسندگان برجسته، شمرده می‌شوند که زمانه زندگی آنها از دیدگاه‌های مختلف ادبی، اجتماعی و فرهنگی همسانی‌هایی داشته و این عامل در نهایت به تقابل رمانتیسم آلمان و کلاسیسیسم فرانسه در ا چکیده کامل
        جلال آل‌احمد(1348-1302 ش) و مادام دو استال(1817-1766 م) در عرصه ادبیّات ایران و فرانسه از نویسندگان برجسته، شمرده می‌شوند که زمانه زندگی آنها از دیدگاه‌های مختلف ادبی، اجتماعی و فرهنگی همسانی‌هایی داشته و این عامل در نهایت به تقابل رمانتیسم آلمان و کلاسیسیسم فرانسه در از آلمان و غرب و شرق در غرب‌زدگی منجر شده است. یکی از وجوه مشترک این دو نویسنده، قیاس است. حضور پُررنگ نگاه بهدیگری در نوشتار این دو نویسنده، عاملی تأثیرگذار در ارزیابیخویش است. چگونگی کاربرد نظریه پی‌یر برونول(قانون ظهور) در القای اندیشه‌های آل‌احمد و مادام دو استال، هدف اصلی این پژوهش است. در این پژوهش، با تکیه بر رویکرد تطبیقی خویش و دیگری که بیانگر قرابت و تضاد میان جامعه‌ای که نگاه می‌کند و جامعه‌ای که نگاه شده است، به‌شرح و بیان این موضوع در این دو اثر می‌پردازیم و به این سوال پاسخ داده خواهد شد که چه عواملی، منجر به این اشتراکات فکری می‌گردد و این دو نویسنده را به‌هم نزدیک می‌کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - بررسی، تحلیل و مقایسۀ سرمایه‌های فرهنگی شخصیّت‌های زن در داستان‌های جلال آل احمد و سیمین دانشور؛ بر اساس نظریّۀ پی‌یر بوردیو
        سیده فاطمه یاوری رقیه رضایی حسام ضیایی
        داستان‌ها با انعکاس هنجارها و ارزش های جامعه، نقش بسزایی در بازتولید هویّت و جایگاه جنسیّتی ایفا می‌کنند. نقد متون ادبی از چنین منظری، به بازنمایی جایگاه زنان در جامعه بر مبنای دارا بودن انواع سرمایه کمک شایانی می‌کند. پژوهش حاضر، با استناد به منابع کتابخانه ای و رویکرد چکیده کامل
        داستان‌ها با انعکاس هنجارها و ارزش های جامعه، نقش بسزایی در بازتولید هویّت و جایگاه جنسیّتی ایفا می‌کنند. نقد متون ادبی از چنین منظری، به بازنمایی جایگاه زنان در جامعه بر مبنای دارا بودن انواع سرمایه کمک شایانی می‌کند. پژوهش حاضر، با استناد به منابع کتابخانه ای و رویکردی مقایسه ای و نیز، به روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی داستان‌های سمنوپزان و گنج از جلال آل احمد با داستان‌های سرگذشت کوچه و شهری چون بهشت از سیمین دانشور پرداخته و انواع سرمایۀ فرهنگی زنان را در این داستان‌ها طبق رویکرد انواع سرمایۀ پی یر بوردیو تحلیل و تفسیر کرده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که سرمایه های فرهنگی شخصیّت های زن در داستان های آل احمد و دانشور چگونه بازتاب داده شده اند؟ یافته‌های این تحقیق، با اشاره به سرمایۀ فرهنگی ناچیز زنان، بازنمایندۀ فضای مردسالار جامعۀ ایرانی است و نشان می دهد که زنان در این داستان‌ها، از روی جهالت و فقدان سرمایۀ فرهنگی، در هر مسیری قدم برمی دارند تا از مردان (حتّی مردان نابکار و مبتذل) دور نشوند و در همان جایگاه محقّر خود باقی بمانند. این زنان به همان اندک سرمایۀ فرهنگی خود قانع هستند و هیچ علامتی از خودشکوفایی در آنها دیده نمی شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - تحلیل گفتمان انتقادی داستان های جلال آل‌احمد و سیمین دانشور
        وحیده سادات واحدی زری سادات سیدرضایی
        چگونگی بازنمایی کلیشه های جنسیتی در عرصه ادبیات یکی از مهمترین مباحث تحلیل انتقادی متون ادبی است. در این میان داستانها با انعکاس هنجارها و ارزش های جامعه نقش بسزایی در بازتولید گفتمان های جنسیتی ایفا می کنند. نقد متون ادبی از چنین منظری به روشن نمودن نقش زبان در تحکیم ر چکیده کامل
        چگونگی بازنمایی کلیشه های جنسیتی در عرصه ادبیات یکی از مهمترین مباحث تحلیل انتقادی متون ادبی است. در این میان داستانها با انعکاس هنجارها و ارزش های جامعه نقش بسزایی در بازتولید گفتمان های جنسیتی ایفا می کنند. نقد متون ادبی از چنین منظری به روشن نمودن نقش زبان در تحکیم روابط سلطه و قدرت در سطح جامعه کمک شایانی می کند. پژوهش حاضر با نگاهی انتقادی و با تحلیل محتوای هشت داستان از مجموعه آتش خاموش اثر سیمین دانشور و نیز هشت داستان از مجموعه آثار جلال آل احمد، گفتمان جنسیتی را در فضای ادبیات داستانی بررسی می کند. یافته های این تحقیق بار دیگر فضای مرد سالارانه جامعه ایران را به رخ می کشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بررسی مضامین تعلیمی در سفرنامه‌های ناصرخسرو، نزاری قُهستانی، خسی ‌در میقات جلال آل‌احمد
        عبدالرضا مدرس زاده معصومه پورسید
        درون‌مایه و هدف اصلی سفرنامه‌ها انتقال تجربیات، دیده‌ها و شنیده‌های نویسنده است. نویسندگان کوشیده‌‌اند تفاوت‌های فرهنگی و مظاهر مختلف تمدن‌های هر ملت را در آثار خود نشان دهند. هرچند هدف آن‌ها بازتاب آموزه‌های اخلاقی و ایجاد اثری تعلیمی نیست، در پویش ناشناخته‌ها، عادات و چکیده کامل
        درون‌مایه و هدف اصلی سفرنامه‌ها انتقال تجربیات، دیده‌ها و شنیده‌های نویسنده است. نویسندگان کوشیده‌‌اند تفاوت‌های فرهنگی و مظاهر مختلف تمدن‌های هر ملت را در آثار خود نشان دهند. هرچند هدف آن‌ها بازتاب آموزه‌های اخلاقی و ایجاد اثری تعلیمی نیست، در پویش ناشناخته‌ها، عادات و اخلاق مردم را انعکاس می‌دهند. هدف مقالۀ حاضر یافتن آموزه‌های تعلیمی در سفرنامه‌هایی چون سفرنامۀ ناصرخسرو، اولین سفرنامۀ منثور نوشته‌شده در قرن پنجم، سفرنامۀ نزاری قهستانی از اولین سفرنامه‌های منظوم که اواخر قرن هفتم در قالب مثنوی سروده شد و بیشتر اثری تعلیمی است تا سفرنامه‌ای، و خسی در میقات جلال آل‌احمد، به‌عنوان نمونه‌ای از سفرنامه‌های معاصر، انتخاب شد که مشحون از نکات اخلاقی‌اجتماعی است. مبانی اخلاقی و اندرزی هر سۀ آن‌ها برجسته گردید. معیار گزینش این سه اثر آن بوده است‌ که توجه خوانندگان به همۀ انواع سفرنامه‌ها جلب شود؛ زیرا غالب تصور بر آن است که سفرنامه‌ها فقط به‌شکل نثر نگارش یافته‌اند. نکتۀ دیگر آنکه بزرگانی که به‌دلیل آثاری خاص مشهورند، اثرهایی هم دارند که می‌تواند در دیگر انواع ادبی بدرخشد. مهم‌ترین هدف، یافتن و معرفی ادیبانی است که آثار سفرنامه‌ای دارند. نتیجۀ پژوهش نشان می‌دهد تاکنون بخش بسیاری از سفرنامه‌ها از منظر ادب تعلیمی نادیده گرفته شده‌اند. به‌طور کلی، این آثار مصادیقی از ادبیات تعلیمی به شمار می‌روند. دستاورد بعدی آنکه ناصرخسرو بیشتر بر نکات اخلاقی در اجتماع تأکید دارد و نزاری بر رعایت اخلاق فردی؛ اما آل‌احمد اصلاح عقاید مذهبی را موجب تغییر در رفتار می‌داند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - رویکرد روشنفکرانِ سنّتی و تجدّدخواهِ ایران به شرق‌شناسی در آفاقِ مدرنیته
        علی بالی
        زمینه و هدف: در ایران، از نیمۀ دوم قرن نوزده به این‌سو، در حالی‌که روشنفکرانِ تجددخواهِ آشنا با فرهنگِ غرب، عمدتاً به مدرنیزاسیون با دیدۀ تعامل و رواداری می‌نگریستند و حتی از دستاوردهای علمی و تکنولوژیکِ آن مسامحتاً جانبداری می‌کردند؛ در دگرسو امّا، روشنفکران سنّتی و بو چکیده کامل
        زمینه و هدف: در ایران، از نیمۀ دوم قرن نوزده به این‌سو، در حالی‌که روشنفکرانِ تجددخواهِ آشنا با فرهنگِ غرب، عمدتاً به مدرنیزاسیون با دیدۀ تعامل و رواداری می‌نگریستند و حتی از دستاوردهای علمی و تکنولوژیکِ آن مسامحتاً جانبداری می‌کردند؛ در دگرسو امّا، روشنفکران سنّتی و بومی‌گرا با پشتوانه‌های نسبتاً اعتقادی، نسبت به پدیداری و کارکرد مدرنیته و طلیعۀ تجدّد، با دیدۀ تخطئه و تقابل نگریسته و آن را مصداقِ غربزدگی می‌انگاشتند. این جستار می‌کوشد تا ضمن پاسخ به این پرسش که کیفیت دو سوی رویاروییِ فکریِ دگراندیشانِ ایرانی نسبت به شرق‌شناسی و ورودِ مظاهر مدرنیسم در امتداد سدۀ بیستم چگونه بوده‌است؟، دلایل نظری و تئوریکِ این دو دیدگاه را در نگاهی به شرق‌شناسی، بررسی نماید.روش‌شناسی: رویکرد روش‌شناسانۀ این پژوهش تطبیقی و تحلیلی و مبتنی بر منابعِ کتابخانه‌ای است.یافته‌ها و نتایج: مدرنیته در سِرشت خود گزاره‌های فردیت، آزادیِ مدنی و اهمیتِ قانون را ترویج می‌کرد. به‌نظر می‌رسد رویکرد روشنفکرانِ ایرانی به شرق‌شناسی دوگانه بوده است؛ چنان‌که به موازات شیفتگیِ برخی از ترقّی-خواهان نسبت به غرب و مظاهر مدرنیته که از فرقِ سر تا نوک پا غربی‌شدن را لازمۀ توسعه و پیشرفت جامعه می-دانستند؛ همزمان روشنفکرانِ سنت‌گرای ایران، دیدگاهِ گروهِ نخست را دگربودگی، غربزدگی و توطئۀ استعمار پنداشته و هرگونه تعامل و تسامح با غرب را نفی می‌کردند. مآلاً چنین می‌نماید که در مقطعِ سال‌های منتهی به انقلاب اسلامی، گفتمانِ گروهِ متأخر، مؤثّرتر افتاد و تا سال‌ها گفتمان غالبِ جامعۀ ایران باقی ماند. پرونده مقاله