جهت بررسی اثر محلولپاشی اسید سالیسیلیک بر میزان اسمولیتها و رنگدانههای کلروفیل و ترکیبات کاروتنوئیدی در گیاه بادمجان تحت تنش سرما، آزمایشی در سال 1390 در دانشگاه آزاد اسلامی شیراز، به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. عوامل مورد بررسی شامل چکیده کامل
جهت بررسی اثر محلولپاشی اسید سالیسیلیک بر میزان اسمولیتها و رنگدانههای کلروفیل و ترکیبات کاروتنوئیدی در گیاه بادمجان تحت تنش سرما، آزمایشی در سال 1390 در دانشگاه آزاد اسلامی شیراز، به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. عوامل مورد بررسی شامل محلول پاشی با اسید سالیسیلیک در چهار سطح (0، 1، 2 و 3 میلیمولار) و تنش سرمایی با دو سطح (عدم سرمادهی و سرمادهی) و صفات مورد بررسی شامل محتوای پرولین، محتوای کربوهیدراتهای محلول، رنگدانههای کلروفیل b ,a و ترکیبات کاروتنوئیدی بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس تأثیر متقابل تنش سرما و اسید سالیسیلیک نشان داد در شرایط تنش سرما، محلولپاشی با اسیدسالیسیلیک 3 میلیمولار سبب افزایش محتوای پرولین و کربوهیدراتهای محلول هم در برگ و هم در ریشه شد. همچنین در شرایط عدم تنش سرما و غلظتهای صفر و 1 میلیمولار اسید سالیسیلیک، محتوای کلروفیل a و b در بالاترین میزان بود. بیشترین ترکیبات کاروتنوئیدی در شرایط عدم تنش سرما همراه با غلظتهای صفر، 1 و 2 میلیمولار اسیدسالیسیلیک مشاهده شد.
پرونده مقاله
سابقه و هدف: بخشی از تنوع زیستی و گوناگونی حیات در زیست بومهای مختلف کره زمین، متعلق به مخمرها می باشد. به دلیل اهمیت اقتصادی مخمرهای کاروتنوئیدی، زیستگاههای طبیعی و خاص آنها نیز مورد توجه است. این مطالعه با هدف جداسازی و شناسایی مولکولی مخمرهای کاروتنوئیدی تراوشات در چکیده کامل
سابقه و هدف: بخشی از تنوع زیستی و گوناگونی حیات در زیست بومهای مختلف کره زمین، متعلق به مخمرها می باشد. به دلیل اهمیت اقتصادی مخمرهای کاروتنوئیدی، زیستگاههای طبیعی و خاص آنها نیز مورد توجه است. این مطالعه با هدف جداسازی و شناسایی مولکولی مخمرهای کاروتنوئیدی تراوشات درختان کمیاب توس در منطقه مارمیشو در شمال غرب ایران اجرا گردید.مواد و روشها: این پژوهش به صورت مقطعی با نمونهبرداری از یکی از رویشگاههای طبیعی درختان توس گونه بتولا پندولادر شمال غرب ایران، استان آذربایجان غربی صورت پذیرفت. با استفاده از محیط کشت انتخابی اقدام به جداسازی مخمرها گردید. غربالگری کلنی ها برای مدت یک ماه از نظر شکل و رنگ صورتی تا قرمز صورت گرفت. در نهایت بخش D1/D2 ریبوزومی برای 19 جدایه تعیین ترادف گردید.یافتهها: از 45 سویه مخمری جداسازی شده واجد رنگدانه صورتی- قرمز، ژن ریبوزومی برای 19 جدایه توالی یابی شد. مخمرهای کاروتنوئیدی از نظر فیلوژنتیک در دسته بازیدیومایکوتا مشتمل بر جنسهای ردوتورولا، سیستوبازیدیوم، سیستوفیلوبازیدیوم، گزانتوفیلومایسس، یوستیلنتیلوما و رودوسپریدیوم قرار گرفتند.نتیجه گیری: الگوی منحصر به فرد اجتماع مخمرهای کاروتنوئیدی شکل گرفته در این کنام اکولوژیکی و قرار گرفتن جدایه ها با میزان تولید متفاوت رنگدانه در 6 جنس با توان بیوسنتز ساختارهای مختلف کاروتنوئیدی، نشان دهنده تنوع و غنای بالای اکوسیستم تراوشات درختان توس منطقه مارمیشو از نظر این گروه مخمرها است. این مطالعه اولین گزارش از تنوع مخمرهای کاروتنوئیدی در شمال غرب ایران می باشد و اجتماع متمایز سویه های مخمری بومی این زیستگاه را ارایه می نماید.
پرونده مقاله
این پژوهش بهمنظور مطالعه تاثيراکسین و جیبرلین بر گیاه افوربیا تریگونا در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي در سال 1399 در شرایط گلخانهای به اجرا درآمد. پیش تيمارهایی یک دقیقهای شامل تنظيمكنندههاي اكسيني نفتالن¬استیک¬اسید، ایندول¬بوتیریک¬اسید و ایندول استیکاسید با غلل چکیده کامل
این پژوهش بهمنظور مطالعه تاثيراکسین و جیبرلین بر گیاه افوربیا تریگونا در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي در سال 1399 در شرایط گلخانهای به اجرا درآمد. پیش تيمارهایی یک دقیقهای شامل تنظيمكنندههاي اكسيني نفتالن¬استیک¬اسید، ایندول¬بوتیریک¬اسید و ایندول استیکاسید با غللظت ۵۰۰ میلیگرم در لیتر و تيمارهایی شامل هورمونهای ژیبرلین، ایندول استیک¬اسید، ایندول¬بوتیریک¬اسید و نفتالن¬استیک¬اسید در غلظت ۲۵۰ میلیگرم در لیتر در مقایسه با هم و با گیاهان شاهد به کار گرفته شدند. وزن تر و خشک و درصد وزن خشک ساقه و ریشه، محتوای کلی رنگیزههای فتوسنتزی و مقدار ترپنوئیدهای کل اندازه گیری شد. وزن تر و خشک و درصد وزن خشک ساقه نسبت به تیمارها و پیش تیمارهای به کار رفته حساسیتی نشان نداد و تاثیرات معنیدار نبود. تیمار نفتالن ¬استیک¬ اسید بیشترین اثر مثبت را در افزایش وزن تر و خشک ریشه داشت هر چند درصد وزن خشک ریشه تحت تاثیرات معنیدار تیماری قرار نگرفت. بیشترین افزایش معنیدار در محتوای ترپنوئیدی در تیمار نفتالن¬استیک ¬اسید و پیش تیمار نفتالن¬استیک اسید و ایندول¬بوتیریک¬اسید مشاهده شد. تیمار ژیبرلین بیشترین اثرات مثبت را بر محتوای هر یک از کلروفیلهای a و b، مجموع آنها و نیز محتوای کاروتنوئیدی داشت. از نظر تاثیر بر ترکیب آنتن فتوسنتزی نیز بیشترین تاثیرات مثبت بر نسبت کلروفیل کل به کاروتنوئید در تیمارهای ژیبرلین، نفتالن¬استیک¬اسید، ایندول¬استیک¬اسید و پیش تیمار ایندول¬استیک¬اسید ملاحظه شد. همچنین تیمار ایندول¬استیک¬اسید افزایش معنیداری را در نسبت کلروفیل a به b نشان داد. همبستگی بین پارامترهای رشد با یکدیگر و نیز همبستگی محتوای کلروفیلها با یکدیگر و با کاروتنوئیدها مثبت و معن یدار بود. با اینحال همبستگی محتوای ترپنوئیدی با هیچیک از موارد دیگر معنی دار نبود. از سوی دیگر و از نقطه نظر کاربردی، بر اساس اندازهگیریهای کروماتوگرافی گازی-طیفسنجی جرمی، تیمار نفتالین-استیک-اسید در افزایش شدید محتوای ترکیب دارویی ارزشمند بیس-2-اتیل هگزیل فتالات نسبت به شاهد موثر بود.
پرونده مقاله
بهمنظور بررسی اثر کاربرد پیش تیمار پراکسیدهیدروژن و محلولپاشی مس بر برخی صفات فیزیولوژیکی و عملکرد کمی ذرت تحت تنش کمبود آب، آزمایشی به صورت کرت¬های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي با چهار تکرار طی سال¬های زراعی 97-1396 و 98-1397 در مزرعه¬ای واقع در شه چکیده کامل
بهمنظور بررسی اثر کاربرد پیش تیمار پراکسیدهیدروژن و محلولپاشی مس بر برخی صفات فیزیولوژیکی و عملکرد کمی ذرت تحت تنش کمبود آب، آزمایشی به صورت کرت¬های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي با چهار تکرار طی سال¬های زراعی 97-1396 و 98-1397 در مزرعه¬ای واقع در شهرستان باغملک اجرا شد. کرت اصلی رژیم آبیاری با 4 سطح نرمال، قطع آبیاری 40 ، 55 و 70 روز بعد از ظهور تاسل، کرت فرعی محلولپاشی مس با دو سطح شاهد و 30/0 کیلوگرم خالص در هکتار از منبع سولفات مس 50 درصد 25 روز بعد از ظهور تاسل و کرت فرعی فرعی تیمار بذر با پراکسید هیدروژن با 3 سطح شاهد،30 و 60 میلیمولار بود. نتایج نشان داد که برهمکنش سهگانه رژیم آبیاری، محلولپاشی مس و پراکسیدهیدروژن بر محتوی کلروفیل a، کلروفیل b، کارتنوئید کل، فعالیت کاتالازی، ارتفاع بوته، تعداد دانه در ردیف و عملکرد دانه در سطح احتمال یک درصد معنی¬دار بود. بیشترین ارتفاع بوته و تعداد دانه در ردیف از تیمارهای محلولپاشی مس و کاربرد 60 میلیمولار پراکسیدهیدروژن در شرایط آبیاری نرمال حاصل شد. همچنین بیشترین عملکرد دانه (07/9530 کیلوگرم در هکتار) در شرایط آبیاری نرمال و محلولپاشی مس و کاربرد 60 میلیمولار پراکسیدهیدروژن حاصل شد که نسبت به قطع آبیاری 40 روز بعد از ظهور تاسل و عدم محلولپاشی مس و عدم کاربرد پراکسیدهیدروژن حدود 42 درصد افزایش نشان داد. فعالیت کاتالازی در شرایط قطع آبیاری 40 روز بعد از ظهور تاسل و محلولپاشی مس و کاربرد 30 میلیمولار پراکسیدهیدروژن حدود 67 درصد نسبت به شرایط آبیاری نرمال و شاهد افزایش یافت. به¬طور کلی نتایج آزمایش نشان داد که محلولپاشی مس و کاربرد 60 میلیمولار پراکسیدهیدروژن در شرایط رطوبتی مناسب می¬تواند موجب افزایش مقدار کلروفیل، عملکرد دانه و در کل بهبود تولید ذرت شود.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد