مقدمه و هدف پژوهش: از جمله سیاستهای موثر و حساس توسعه شهری برای بافتهای باارزش را میتوان طرحهای مداخله در بافتهای تاریخی- فرهنگی دانست که در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، زیستمحیطی و کالبدی قابل تحلیل هستند. عدم مداخلهی بهینه در بافتهای تاریخی باع چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: از جمله سیاستهای موثر و حساس توسعه شهری برای بافتهای باارزش را میتوان طرحهای مداخله در بافتهای تاریخی- فرهنگی دانست که در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، زیستمحیطی و کالبدی قابل تحلیل هستند. عدم مداخلهی بهینه در بافتهای تاریخی باعث فرسودگی در سکونت، کالبد و عملکرد در بافت تاریخی میشود. از این رو شناسایی صحیح پهنههای بحرانی نیازمند مداخله و اولویتبندی بین پهنهها و در نهایت تعیین الگوها و روشهای مداخلهی صحیح در بافتهای تاریخی که از اهداف اصلی پژوهش حاضر است، میتواند موجب تعادل چرخه رشد و توسعه و همچنین باز زندهسازی بافت گردد.
روش پژوهش: روش تحقیق با توجه به ماهیت پژوهش توصیفی- تحلیلی است، بدین منظور در مدلسازی منطق بولین در انتخاب شاخصها و منطق فازی در درجهبندی دادهها به کمک تکنیک Spatial Statistic در نرمافزار GIS مورد استفاده قرار گرفته است.
یافتهها: اصلیترین و عمدهترین خروجی این فرآیند کاهش تعداد متغیرهای مورد استفاده در مدل و واقعیتر نمودن نتایج آن است. در انجام مدلسازی اشاره شده، جهت دستیابی به پهنههای نیازمند مداخله و اولویتبندی بین این پهنهها 3 مرحلهی تعیین لایههای مورد سنتز معیارها، الگوی تلفیق لایههای هر معیار و تعیین الگوی منتخب جهت تلفیق نهایی گرفته است.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش برای بافت تاریخی شیراز، سه پهنه را به عنوان پهنههای اصلی مداخله و عرصههای بحرانی نشان میدهد. میزان حساسیت و دقت الگوهای مداخله از حاشیه به درون بافت افزایش مییابد در نتیجه پیشنهاد میگردد، مرکز بافت به عنوان عرصه حفاظت مطلق در نظر گرفته شود و انجام کمترین تغییرات و مداخلات در روند برنامهریزی ملاک قرار گیرد. در همین راستا پیشنهاد میگردد الگوی مداخله در قسمت عمدهای از منطقه که عموماً در حاشیه بیرونی محدوده واقع شده است، نوسازی با حفظ روحیه بافت تاریخی باشد.
پرونده مقاله
چکیده
شهر اصفهان به دلیل داشتن سرمایههای فراوان ملموس و غیرملموس فرهنگی که شاخصترین و ارزشمندترین آنها در محور فرهنگی- تاریخی شهر قرارگرفتهاند و همچنین به دلیل پیوستن به شبکه شهرهای خلاق یونسکو در شاخه صنایعدستی و هنرهای سنتی، ظرفیتهای فراوانی برای توسعه دارد. ای چکیده کامل
چکیده
شهر اصفهان به دلیل داشتن سرمایههای فراوان ملموس و غیرملموس فرهنگی که شاخصترین و ارزشمندترین آنها در محور فرهنگی- تاریخی شهر قرارگرفتهاند و همچنین به دلیل پیوستن به شبکه شهرهای خلاق یونسکو در شاخه صنایعدستی و هنرهای سنتی، ظرفیتهای فراوانی برای توسعه دارد. این امر مستلزم طراحی مدلی بومی برای برنامهریزی شهر اصفهان است. پژوهش حاضر درصدد است مدل برنامهریزی شهر خلاق صنایعدستی شهر اصفهان(محور تاریخی- فرهنگی) را تدوین کند. این پژوهش، نوعی پژوهش بنیادی، عمل گرا و آمیخته (کمّی-کیفی) است. تحلیلها در سه بخش فراترکیب، تحلیل ضریب تغییرات (CV) و تحلیل عاملی اکتشافی ارائه شدهاند. در تحلیل عاملی، با برآورد درجه اهمیت شاخصها مدل کلی تحقیق با ۸ عامل معرفی شده است. درنهایت، با بررسی وضعیت فعلی محور در ارتباط با هرکدام از شاخصهای مدل و ترکیب این نتایج با نتایج تحلیل عاملی (درجه اهمیت شاخصها)، مدل بومی برنامهریزی شهر خلاق صنایعدستی محور تاریخی- فرهنگی اصفهان تدوین شده است.
پرونده مقاله
مطالعات باستان شناسی در دهه ۱۳۵۰ شمسی در دشت قزوین، با کاوش در سه محوطه مهم زاغه، قبرستان و سگزآباد وارد مرحله نوینی شد که همگان به نتایج این اقدام شادروان دکتر عزت الله نگهبان به صورت مبسوط اشاره داشته اند. این کاوش ها به رغم نتایج درخشان از دو ضعف عمده برخوردار بود چکیده کامل
مطالعات باستان شناسی در دهه ۱۳۵۰ شمسی در دشت قزوین، با کاوش در سه محوطه مهم زاغه، قبرستان و سگزآباد وارد مرحله نوینی شد که همگان به نتایج این اقدام شادروان دکتر عزت الله نگهبان به صورت مبسوط اشاره داشته اند. این کاوش ها به رغم نتایج درخشان از دو ضعف عمده برخوردار بودند که یکی از مهمترین نقیصه ها فقدان گاهنگاری درست محوطه های مورد اشاره است. همین امر موجب شد تا برخی از کاوشگران این محوطه ها در تبیین جابجایی استقرارها دچار برداشتهای عامیانه از تحولات فرهنگی شوند که من آنرا باستانشناسی شبه تاریخی ـ فرهنگی نام می نهم. استفاده از واژه باستان شناسی شبه تاریخی ـ فرهنگی بدین منظور بوده که این رهیافتها شباهت ظاهری با مکتب تاریخی-فرهنگی دارند؛ اما مشرب باستان شناسی تاریخی ـ فرهنگی خود دارای ساختار و چهارچوب مشخصی است که افرادی همانند دکتر مجیدزاده در طرح بیان و نظریاتشان از همان اندک بضاعت باستان شناسی تاریخی ـ فرهنگی نیز بهره نجستهاند. نکته دوم که ذکر آن خالی از فایده نیست، فقر نظریه پردازی در مکتب تاریخی-فرهنگی است که موجب شد این نوع از باستانشناسی فاقد هرگونه درکی جامع از چگونگی تطور فرهنگی جوامع انسانی فلات مرکزی ایران باشد. به همین دلیل وقتی به یک گونه سفالی همانند سفال آلویی در یک بستر فرهنگی جدیدتر بر خوردند، تصور کردند که قومی تازه وارد به فلات حمله نموده و با بهبارآوردن ویرانی ها باعث جابجایی عظیم استقرارها شده است. جنگ و بهکارگیری قوه قهریه علیه ساکنان بومی، نه تنها آنها را از محلهای مسکونی شان فراری داده، بلکه آنها را مجبور کرده ضمن فراموش نمودن سنن و آداب و رسومشان، حتی در استفاده از اسباب روزمره زندگی، سفالی را استفاده کنند که باب میل مهاجمان بوده است. مقاله حاضر از دو منظر نگرش و نگاه سطحی این رویکرد شبهباستانشناختی را مورد نقد و ارزیابی قرار می دهد و سعی دارد تصویر درست و علمی از باستان شناسی هزاره پنجم پ.م شمال فلات مرکزی ارائه دهد.
پرونده مقاله
چکیده
شهر اصفهان به دلیل داشتن سرمایههای فراوان ملموس و غیرملموس فرهنگی که شاخصترین و ارزشمندترین آنها در محور فرهنگی- تاریخی شهر قرارگرفتهاند و همچنین به دلیل پیوستن به شبکه شهرهای خلاق یونسکو در شاخه صنایعدستی و هنرهای سنتی، ظرفیتهای فراوانی برای توسعه دارد. ای چکیده کامل
چکیده
شهر اصفهان به دلیل داشتن سرمایههای فراوان ملموس و غیرملموس فرهنگی که شاخصترین و ارزشمندترین آنها در محور فرهنگی- تاریخی شهر قرارگرفتهاند و همچنین به دلیل پیوستن به شبکه شهرهای خلاق یونسکو در شاخه صنایعدستی و هنرهای سنتی، ظرفیتهای فراوانی برای توسعه دارد. این امر مستلزم طراحی مدلی بومی برای برنامهریزی شهر اصفهان است. پژوهش حاضر درصدد است مدل برنامهریزی شهر خلاق صنایعدستی شهر اصفهان(محور تاریخی- فرهنگی) را تدوین کند. این پژوهش، نوعی پژوهش بنیادی، عمل گرا و آمیخته (کمّی-کیفی) است. تحلیلها در سه بخش فراترکیب، تحلیل ضریب تغییرات (CV) و تحلیل عاملی اکتشافی ارائه شدهاند. در تحلیل عاملی، با برآورد درجه اهمیت شاخصها مدل کلی تحقیق با ۸ عامل معرفی شده است. درنهایت، با بررسی وضعیت فعلی محور در ارتباط با هرکدام از شاخصهای مدل و ترکیب این نتایج با نتایج تحلیل عاملی (درجه اهمیت شاخصها)، مدل بومی برنامهریزی شهر خلاق صنایعدستی محور تاریخی- فرهنگی اصفهان تدوین شده است.
پرونده مقاله
حکمروایی مطلوب به عنوان یکی از جدیدترین و در عین حال قابل اعتمادترین رویکردهای مدیریت شهری است. این رویکرد در بافتهای تاریخی شهری دارای کارکرد چند بعدی از منظر بهبود شرایط بافتهای تاریخی است چرا که منجر به حفظ هویت شهری، بهبود سیما و منظر شهری و در نهایت افزایش رضایت چکیده کامل
حکمروایی مطلوب به عنوان یکی از جدیدترین و در عین حال قابل اعتمادترین رویکردهای مدیریت شهری است. این رویکرد در بافتهای تاریخی شهری دارای کارکرد چند بعدی از منظر بهبود شرایط بافتهای تاریخی است چرا که منجر به حفظ هویت شهری، بهبود سیما و منظر شهری و در نهایت افزایش رضایت شهروندان خواهد شد. حوزه شهرداری منطقه 8 تبریز یکی از تاریخیترین مناطق شهری در بین شهرهای ایران است که تاکنون از منظر حکمروایی مطلوب شهری مورد بررسی قرار نگرفته است، لذا هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی وضعیت شاخصهای حکمروایی خوب شهری درسطح این منطقه است. ماهیت پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی بوده که به صورت توصیفی- تحلیلی واستنباطی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را ساکنین منطقه هشت و خبرگان دانشگاهی تشکیل داده است. حجم نمونه 377 نفر بوده که به روش تصادفی ساده انتخاب شدهاند. پایایی پرسشنامه برابر با 901/0 به دست آمد. تحلیل یافتههای پژوهش با استفاده از آزمونهای آماری پیرسون، رگرسیون و آنووا و همچنین اولویتبندی محلات با استفاده از روش ویکور بوده است. یافتههای پژوهش نشان داد که 15 متغیر مورد بررسی، توانایی تبیین 6/89 درصد از تغییرات واریانس مربوط به حکمروایی مطلوب شهری را دارند. همچنین نتایج آزمون آنووا نشان دهنده وجود اختلاف معناداری بین محلات هفتگانه از نظر شاخصهای حکمروایی مطلوب است. نتایج آزمون ویکور نشان داد که به ترتیب محلات بازار، شهناز، منصور، دانشسرا، مقصودیه، قره باغیها- بالاحمام ، تپلی باغ- دمشقیه در رتیه اول تا هفتم قرار دارند. در نهایت با توجه به یافتههای پژوهش پیشنهادهای کاربردی خوبی ارائه گردید.
پرونده مقاله
در واقع، هماهنگی مناسب و سازگاری اجزای کالبدی شهر، مانند نماهای شهری، قطعا میتواند به تسهیل سازماندهی مجدد محیط شهری برای هویت مند بودن بیشتر کمک کند؛ این مساله در شهرهای تاریخی ایران مانند شهر تبریز که هویت مناسبی در ساختار کالبدی خود دارند، بسیار مشهود است. امروزه، غ چکیده کامل
در واقع، هماهنگی مناسب و سازگاری اجزای کالبدی شهر، مانند نماهای شهری، قطعا میتواند به تسهیل سازماندهی مجدد محیط شهری برای هویت مند بودن بیشتر کمک کند؛ این مساله در شهرهای تاریخی ایران مانند شهر تبریز که هویت مناسبی در ساختار کالبدی خود دارند، بسیار مشهود است. امروزه، غلبه رویکردهای متناقض و نبود جهت گیری مناسب، متاسفانه باعث ایجاد نماهای شهری نامناسب و از بین رفتن هویت کالبدی در شهرهای ایران شدهاست. همچنین، فرآیند جهانی شدن و حذف تفاوتهای فرهنگی تا حد زیادی امکان ایجاد خاطرات سنتی و فرهنگی را تضعیف کردهاست. براین اساس تحقیق حاضر به دنبال شناسایی عوامل موثر بر بی هویتی کالبدی نماها در بافت تاریخی-فرهنگی تبریز است. روش تحقیق بصورت توصیفی-تحلیلی و پیمایشی بوده و از نظر هدف کاربردی است. حجم نمونه 20 نفر از خبرگان متخصص (اساتید و مدیران شهری) بوده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که از بین عوامل موثر بر بی¬هویتی کالبدی نمای بافت تاریخی-فرهنگی تبریز کمبود قوانین و ضوابط بیشترین تاثیر را داشته و سیاست-های اشتباه کمترین تاثیر را داشته است. در واقع، تحولات شهری تبریز با نبود برنامهها و اقدامات جامع، بومی و زمینهای، به طور فزایندهای هویت کالبدی نماهای شهری را بخصوص در بافت تاریخی-فرهنگی کاهش داده است. این نوع نقصها به طور خاص مشکلات جدی از قبیل عدم زیبایی، ناخوانایی، یکپارچگی کالبدی نامناسب و غیره را در نماها به همراه داشتهاست که در نهایت منجر به بی هویتی کالبدی شهر شده است.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد