• فهرست مقالات برنامه‌های توسعه

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - ارزیابی اثرات سیاست‌های دولت در توسعه‌ی اقتصادی مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان آستارا)
        فرشته عبادالهیان سیده صدیقه حسنی‌مهر رفعت شهماری اردجانی حسین اصغری
        لازمه‌ی رسیدن به توسعه‌ی ملی، ارتقاء سطح توانمندی‌های جوامع روستایی در بخش اقتصادی است. در این راستا، ارزیابی سیاست‌های موجود در راستای توسعه‌ی اقتصادی جوامع روستایی ضروری تلقی می‌گردد. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیر سیاست‌های دولت بر توسعه‌ی اقتصادی روستاها چکیده کامل
        لازمه‌ی رسیدن به توسعه‌ی ملی، ارتقاء سطح توانمندی‌های جوامع روستایی در بخش اقتصادی است. در این راستا، ارزیابی سیاست‌های موجود در راستای توسعه‌ی اقتصادی جوامع روستایی ضروری تلقی می‌گردد. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تأثیر سیاست‌های دولت بر توسعه‌ی اقتصادی روستاهای شهرستان آستارا با تأکید بر برنامه‌های چهارم و پنجم توسعه نگارش شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته (کمی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی می‌باشد. جامعه‌ی آماری تحقیق نیز شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان مسائل روستایی استان گیلان و شهرستان آستارا بوده که با استفاده از فرمول کوهن در سطح اطمینان 95 درصد، 70 نفر به‌عنوان حجم نمونه تعیین گردیده است. همچنین در راستای تحلیل اطلاعات از آزمون‌های تی تک‌نمونه‌ای و رگرسیون خطی و لگاریتمی در نرم‌افزار SPSS استفاده شده است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که میزان اشتغال در طول برنامه‌های چهارم و پنجم توسعه در روستاهای شهرستان آستارا روند صعودی، هرچند با شیب کند، داشته است. همچنین مراکز تجاری-صنعتی تحت حمایت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با رشد 56/26 درصدی طی برنامه‌ی چهارم و رشد قابل ملاحظه‌ی 7/155 درصدی در طی برنامه‌ی پنجم توسعه روبه‌رو بوده است. صنایع غذایی روستایی نیز طی دوره‌ی چهارم توسعه افزایش 5/87 درصدی را داشته است که این مقدار در طول برنامه‌ی پنجم توسعه نیز همچنان روند رو به رشد ولی با شیب کمتر را نشان می‌دهد. از طرفی بررسی 5 سیاست عمده در طول هرکدام از برنامه‌های چهارم و پنجم نشان می‌دهد که تأثیر برنامه‌ی پنجم بر توسعه‌ی اقتصادی روستاهای شهرستان آستارا به مراتب بیشتر بوده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - ارائه مدل مطلوب سیاستی ارتقاء کیفیت مسکن: با رویکرد گرندد تئوری
        محسن اسماعیلی کمال رهبری منش
        هدف از انجام این پژوهش، ارائه مدل مطلوب سیاستی ارتقاء کیفیت مسکن است. بر همین اساس در بخش مبانی نظری معیارهای برنامه‌ریزی مشارکتی، توسعه پایدار و بوم- محوری استخراج و جمع‌بندی نظری شد. این پژوهش داراي رویکردي کیفی بوده و از روش نظریه داده بنیاد (گرندد تئوري) به عنوان رو چکیده کامل
        هدف از انجام این پژوهش، ارائه مدل مطلوب سیاستی ارتقاء کیفیت مسکن است. بر همین اساس در بخش مبانی نظری معیارهای برنامه‌ریزی مشارکتی، توسعه پایدار و بوم- محوری استخراج و جمع‌بندی نظری شد. این پژوهش داراي رویکردي کیفی بوده و از روش نظریه داده بنیاد (گرندد تئوري) به عنوان روش تحقیق استفاده شده است. روش گردآوري داده‌ها، مطالعه اسناد بالادستی و مصاحبه‌هاي عمیق و باز با 15 نفر از نخبگان آگاه از موضوع مورد بحث است. مصاحبه‌ها در ابتدا به صورت اکتشافی و توصیفی بوده‌اند و به تدریج پس از انجام هر مصاحبه، کدگذاري داده‌هاي حاصل از مصاحبه‌ها انجام می‌گردید. براي تحلیل داده‌ها از روش مقایسه مداوم در طی سه مرحله کدگذاري باز، محوري و انتخابی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان داد که تئوري جوهری مدل مطلوب ارتقاء کیفیت مسکن داراي هشت مؤلفه: مکانیزم‌هاي مؤثر طراحی سیاست‌ها، برنامه‌ها و طرح‌های توسعه، مکانیزم‌هاي مالی، مکانیزم‌های نهادی-قانونی، مکانیزم‌های شفاف‌سازی ضوابط و مقررات، مکانیزم‌هاي آموزش در دو سطح نخبگان دانشگاهی و نخبگان مردمی، مکانیزم‌های ارزشی و فرهنگی، مکانیزم‌هاي اصلاح ساختار مسکن و استقرار مدل مطلوب ارتقاء کیفیت مسکن می‌باشد که توسعه و موفقیت کیفیت مسکن در گرو تعامل و ارتباط با مکانیزم‌های تعریف شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - ارتباط امنیت غذایی با جمعیت شهرنشین و برنامه‌های توسعه (مطالعه موردی: ایران)
        جلال سالم
        هدف این مقاله بررسی امنیت غذایی خانوارهای شهری در ایران و عوامل مؤثر بر آن طی سال‌های 1390 – 1362 است. بدین منظور، از الگوی سری زمانی برای ارزیابی عوامل موثر استفاده شد. نتایج نشان داد طی سال‌های مورد بررسی، امنیت غذایی خانوارهای شهری، صعودی بوده است. علی رغم بهبو چکیده کامل
        هدف این مقاله بررسی امنیت غذایی خانوارهای شهری در ایران و عوامل مؤثر بر آن طی سال‌های 1390 – 1362 است. بدین منظور، از الگوی سری زمانی برای ارزیابی عوامل موثر استفاده شد. نتایج نشان داد طی سال‌های مورد بررسی، امنیت غذایی خانوارهای شهری، صعودی بوده است. علی رغم بهبود امنیت غذایی در سطح شهرها، در سال 1390، 1/5 درصد از جمعیت شهری، کمتر از میزان استاندارد، انرژی دریافت کرده‌اند. اثر درصد جمعیت شهرنشین بر شاخص امنیت غذایی خانوارهای شهری منفی و در سطح مناسبی معنادار نیست. متغیر با وقفه تغییرات بر رشد شاخص کلی امنیت غذایی در سال آتی اثر منفی خواهد داشت؛ بدین معنا، با افزایش یک واحدی رشد شاخص امنیت غذایی در یک سال، رشد این شاخص در سال بعدی به اندازه 008/0 واحد کاهش می‌یابد. بر اساس نتایج، ثبات این شاخص و حفظ روند افزایشی آن باید اولویت برنامه‌های توسعه آتی قرار گیرد. پرونده مقاله