معرفي نشريه
علمی
فصلنامه زیست شناسی جانوری دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان بر اساس نامه شماره 3/18/865 مورخ 1398/01/11 وزارت علوم، تحقیقات و فناوری از شماره تابستان 1396 دارای رتبه علمی - پژوهشی و با درجه ب می باشد.
نویسندگان محترم قبل از ارسال مقاله از راهنمای نویسندگان موجود در سایت استفاده نمایند.
پس از دریافت ایمیل واریز هزینه چاپ مبلغ 5000000 ریال به شماره حساب 0218760182006 شناسه 864 (سیبا بانک ملی) واریز و فیش آن را از طریق کارتابل نویسنده مسئول معرفی شده در وبسایت مجله بارگذاری و ارسال نمایید.
جهت اخذ درجه اسکوپوس، عنوان جداول، نمودارها و شکلهای مقالاتی که توسط نویسندگان محترم به فصلنامه زیست شناسی جانوری ارسال می شوند باید به دو زبان فارسی و انگلیسی بوده و اطلاعات داخل جداول، نمودارها و شکلها نیز حتما باید به انگلیسی درج شوند.
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - مقایسه پارامترهای مورفومتریک و هیستولوژیک طحال سویه های Balb/c و C57BL/6 موشهای پرورش یافته در شرایط یکسان
مرتضی عباسپور صمد فراشی بنابشماره 3 , دوره 16 , بهار 1403طحال بزرگترین اندام لنفاوی بدن است و در تصفیه خون، ذخیره گلبول¬های قرمز، حذف گلبول¬های قرمز پیر آسیب¬دیده و ایجاد پاسخ¬های ایمنی اختصاصی نقش دارد. برخی مطالعات نشان داده¬اند بافت طحال در برخی گونه¬ها تفاوت¬هایی با هم دارد. از آنجایی که موشهای دو سویه¬ی Balb/c چکیده کاملطحال بزرگترین اندام لنفاوی بدن است و در تصفیه خون، ذخیره گلبول¬های قرمز، حذف گلبول¬های قرمز پیر آسیب¬دیده و ایجاد پاسخ¬های ایمنی اختصاصی نقش دارد. برخی مطالعات نشان داده¬اند بافت طحال در برخی گونه¬ها تفاوت¬هایی با هم دارد. از آنجایی که موشهای دو سویه¬ی Balb/c و C57BL/6 در بسیاری از تحقیقات زیستی به عنوان اولین گزینه انتخاب میشوند لذا نیاز است تا تفاوتهای آناتومیکی، بافتشناسی و ژنتیکی بین آنها به دقت ارزیابی شود تا مدل¬های مطالعاتی به درستی انتخاب شوند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی خصوصیات مورفومتریک و هیستولوژیک بافت طحال در موشهای Balb/c و C57BL/6 انجام شد. 10 موش ماده Balb/c و 10 سر موش ماده C57BL/6 در شرایط یکسان در حیوان¬خانه پرورش داده شدند. سپس طحال موشها از نظر خصوصیات مورفومتریک و هیستولوژیک بررسی شد. داده¬های به دست آمده از دو گروه با روش t tset آنالیز شدند و 05/0 ˂p معنی¬دار در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد شکل ظاهری و رنگ طحال در موشها با هم تفاوت معنی¬داری ندارند. میانگین وزن طحال در موشهای Balb/c کمی بیشتر از موشهای C57BL/6 بود که از نظر آماری معنی¬دار نبود. در لام¬های تهیه شده از بافت طحال موشهای Balb/c و C57BL/6 از نظر بافت¬شناسی تفاوت قابل مشاهده¬ای بین طحال موشها تشخیص داده نشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - مطالعه رادیولوژی و هیستوآناتومیک شریان های قلبی در سگهای نژاد ژرمن شیپرد بالغ
سامان آهنی سیامک علیزادهشماره 3 , دوره 16 , بهار 1403هدف از این مطالعه بررسی شریان¬های قلبی در سگهای¬ ژرمن شیپرد بالغ بود تا از یافتههایآن به عنوان منبعی برای مقایسه بین نژادهای مختلف سگ و همچنین در تفسير نتايج و تصميمگيريهاي باليني استفاده شود. از آنجا كه اکثر تمرینات جراحی توسط دانشجویان تخصصی جراحی قلب در دانشکده چکیده کاملهدف از این مطالعه بررسی شریان¬های قلبی در سگهای¬ ژرمن شیپرد بالغ بود تا از یافتههایآن به عنوان منبعی برای مقایسه بین نژادهای مختلف سگ و همچنین در تفسير نتايج و تصميمگيريهاي باليني استفاده شود. از آنجا كه اکثر تمرینات جراحی توسط دانشجویان تخصصی جراحی قلب در دانشکدههای پزشکی بر روی عروق کرونر حیوانات به خصوص سگها صورت میگیرد، لذا نتایج این تحقیق میتواند برای این قشر نیز مورد استفاده و مفید واقع شود. در این مطالعه توصیفی- مقطعی از هشت سگ ژرمن شیپرد بالغ تلف شده (4 قلاده نر و 4 قلاده ماده) با میانگین سنی4/3 سال و متوسط وزنی 56/30 کیلوگرم استفاده شد. برای مطالعات رادیولوژی ماده حاجب سولفات باریوم به داخل شریانهای قلب تجویز شد سپس رادیوگرافی انجام شد. برای مطالعات بافتشناسی، نمونههای بافتی با هماتوکسيلين ائوزین رنگآمیزی شده و مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان میدهد که شریان کرونری چپ مابین شریان ریوی و گوشك چپ قلب قرار گرفته و به دو شریان چرخشی چپ و شریان بین بطنی پاراکونال تقسیم میشود. در یکی از نمونهها به صورت استثنایی ابتدای شریان کرونری چپ دو قسمتی بود و شریان چرخشی چپ و شریان بین بطنی پاراکونال دارای مبدأ جداگانهای بودند. شریان کرونری راست از سینوس چپ پیاز آئورت منشأ گرفته و بین شریان ریوی و گوشک راست قرار میگرفت. نتایج حاصل از بررسیهای رادیولوژی کاملاٌ با یافتههای آناتومی همخوانی داشت و موارد بیان شده در نتایج آناتومی را مورد تأیید قرار میداد. براساس یافتههای بافتشناسی گره سینوسی دارای یک شریان مرکزی بود که از شریان کرونری راست منشعب میشد. گره دهلیزی بطنی فاقد شریان مرکزی بود. نتایج دقیق به دست آمده در این مطالعه میتواند در بحث آناتومی مقایسهای عروق قلبی سگها، تفسير نتايج و ارزیابیهای باليني بیماریهای قلبی سگهای ژرمن شیپرد و نیز برای رزیدنتهای جراحی دامپزشکی و پزشکی مورد استفاده قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - بررسی اثر پيش آماده¬سازي قلبي با تمرين تناوبي شديد بر سطوح بافتي Hsp70 و آنزیم SOD به دنبال آنفارکتوس حاد میوکارد در موش های صحرایی نر
عبداله باقری احمد همت فر مهدی روزبهانی ناصر بهپورشماره 3 , دوره 16 , بهار 1403تمرینات ورزشی به¬عنوان ابزاری برای افزایش توان محافظتی قلب در برابر استرس ها محسوب می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر پيش آماده سازي با تمرين تناوبي شديد بر Hsp70 و SOD میوکارد متعاقب انفاركتوس حاد قلبی در موش¬هاي صحرايي نر است. 20 سر موش 8 هفته ای نر با نژاد چکیده کاملتمرینات ورزشی به¬عنوان ابزاری برای افزایش توان محافظتی قلب در برابر استرس ها محسوب می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر پيش آماده سازي با تمرين تناوبي شديد بر Hsp70 و SOD میوکارد متعاقب انفاركتوس حاد قلبی در موش¬هاي صحرايي نر است. 20 سر موش 8 هفته ای نر با نژاد ویستار (با میانگین وزنی 1/5±41/224 گرم) به 4 گروه کنترل، تمرین، سکته و سکته-تمرین تقسیم شدند. گروه¬های تمرینی به دو هفته تمرین تناوبی شدید در چهار بخش پرداختند. بخش اول، سه روز تمرین هر روز دو جلسه و هر جلسه شامل 4 تناوب شدید دو دقیقه ای با سرعت 35 تا 40 متر بر دقیقه که بین هر تناوب، یک وهله استراحت فعال 2 دقیقه ای با سرعت 25 تا 30 متر بر دقیقه در نظر گرفته شد. در بخش دوم، دو روز تمرین، هر روز دو جلسه تمرینی حاوی 4 تناوب فعالیت شدید 2 دقیقه ای (40 تا 45 متر بر دقیقه) و 3 تناوب استراحت فعال 2 دقیقه¬ای ( 28 تا 32 متر بر دقیقه) رسید. بخش سوم، نیز در سه روز تمرینی شامل 5 تناوب شدید (40 تا 45 متر بر دقیقه) و 4 تناوب استراحت فعال (28 تا 32 متر بر دقیقه) بود. بخش چهارم، شامل دو روز تمرینی با شدتی مشابه بخش سوم، امّا با افزایش یک تناوب فعالیت و استراحت فعال در هر جلسه همراه بود. در نهایت، Hsp70 و SOD به همراه میزان ناحیه انفارکته اندازه¬گیری شدند. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که دو هفته تمرین تناوبی شدید موجب کاهش ناحیه انفارکته قلب موش ها می شود و تغییرات معنی داری را در Hsp70 و SOD به¬دنبال انفارکتوس حاد میوکارد بین گروه های سکته-تمرین و سکته ایجاد می کند. بنابراین، دو هفته تمرین HIIT از طریق مسیرهای سیگنالی، می¬تواند از قلب در برابر آسیب ناشی از ایسکمی حاد محافظت کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - اثر درمانی تعامل سیتاگلپتین و بربرین بر کبد چرب و بیان ژن GLUT4 کبدی در موش های صحرایی نر دیابتی
ثریا مهردوست پریچهر یغمایی هانیه جعفری آزاده ابراهیم حبیبیشماره 3 , دوره 16 , بهار 1403کبد چرب سبب تجمع چربی اضافی در سلولهای کبدی میشود. بربرین دارای فعالیت¬های آنتی اکسیدانی و ضد التهابی است و سیتاگلیپتین مهار کننده DPP-4 است که عملکرد هورمون های اینکرتین را افزایش میدهد. در این تحقیق، فعالیتهای بیولوژیکی بربرین و سیتاگلیپتین برای درمان کبد چرب در مو چکیده کاملکبد چرب سبب تجمع چربی اضافی در سلولهای کبدی میشود. بربرین دارای فعالیت¬های آنتی اکسیدانی و ضد التهابی است و سیتاگلیپتین مهار کننده DPP-4 است که عملکرد هورمون های اینکرتین را افزایش میدهد. در این تحقیق، فعالیتهای بیولوژیکی بربرین و سیتاگلیپتین برای درمان کبد چرب در موشهای اسپراگ-داولی مدل دیابتی بررسی شد. اثرات درمانی سیتاگلپتین و بربرین بر کبد چرب در موشهای دیابتی شده توسط تزریق آلوکسان با تک دوز 100 میلیگرم/کیلوگرم با گروه¬بندی زیر صورت گرفت. 1: کنترل (سرم فیزیولوژی به عنوان حلال آلوکسان) ؛ 2: مدل (کبد چرب + آلوکسان) ؛3: سیتاگلیپتین (کبدچرب + آلوکسان و سیتاگلیپتین 10 میلیگرم/کیلوگرم)؛ 4: بربرین (کبدچرب+آلوکسان و 150 میلیگرم/کیلوگرم بربرین)؛ 5: بربرین/سیتاگلیپتین (کبد چرب + آلوکسان و 5 میلیگرم/کیلوگرم سیتاگلیپتین و 75 میلیگرم/کیلوگرم بربرین). پس از اتمام دوره تیمار و بافت کبد جداسازی و توزین شد. میزان تریگلیسرید و کلسترول کبدی سنجش شد. بیان ژن GLUT4 در بافت کبد با روش ریل تایم PCR اندازه¬گیری شد. سطح بیان ژن GLUT4 در گروههای تیمار در مقایسه با گروه مدل افزایش یافت که فقط در گروه تجویز توام با گروه مدل تفاوت معنیدار دیده شد (05/0 p <). میزان کلسترول کبدی در گروههای تیمار نسبت به گروه مدل کاهش معنیدار داشته است (01/0 p <). تریگلیسرید کبدی در گروههای تیمار کاهش یافت ولی فقط در گروه تجویز توام تفاوت معنیداری با گروه مدل دیده شد (05/0 p <). بربرین و سیتاگلیپتین به ویژه در تجویز توام با بیان افزایشی GLUT4 و کاهش کلسترول و تریگلیسرید کبدی اثر مطلوبی در متابولیسم لیپیدها دارند و میتوانند به عنوان یك رژیم درمانی مؤثر برای هایپرلیپیدمی و کبد چرب در نظر گرفته شوند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - اثربخشی هشت هفته تمرین هوازی بر ژنوتیپ های CT و TT پلیمورفیسم rs2070744 ژن NOS3 و تغییرات عملکرد هوازی زنان تمرین نکرده
حدیث رحیمی مانیا روزبیانی عباس صارمیشماره 3 , دوره 16 , بهار 1403پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر 8 هفته تمرین هوازی بر ژنوتیپ های CT و TT پلیمورفیسم rs2070744 ژن NOS3 و تغییرات عملکرد هوازی زنان تمرین نکرده انجام شد. بدین منظور، تعداد 29 زن غیر فعال 30 تا 45 ساله به صورت تصادفی از زنان داوطلب شهرستان شهریار انتخاب شدند. آزمودنی ها چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر 8 هفته تمرین هوازی بر ژنوتیپ های CT و TT پلیمورفیسم rs2070744 ژن NOS3 و تغییرات عملکرد هوازی زنان تمرین نکرده انجام شد. بدین منظور، تعداد 29 زن غیر فعال 30 تا 45 ساله به صورت تصادفی از زنان داوطلب شهرستان شهریار انتخاب شدند. آزمودنی ها 8 هفته تمرین هوازی با تواتر 5 جلسه در هفته و هر جلسه 30 دقیقه با شدت 55 تا 75 درصد ضربان قلب ذخیره انجام داده به¬طوری¬که در دو هفته اول با 55 تا 65 درصد ضربان قلب بیشینه، در دو هفته دوم با 60 تا 65 درصد ضربان قلب بیشینه و 4 هفته پایانی با 65 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه به تمرین پرداختند. 10 دقیقه برای گرم کردن و 10 دقیقه برای سرد کردن در هر جلسه تمرینی در نظر گرفته شد. برای تعیین میزان VO2max از آزمون 7 مرحله ای بروس، پیش و پس از تمرینات استفاده شد. سپس، از بین آزمودنی هایی که توانستند آزمون مورد نظر را بر اساس انتظار محقق اجرا کنند نمونه گیری بزاقی برای توالی یابی DNA برای تعیین ژنوتیپ ها انجام گرفت. جهت تعیین ژنوتیپ از روش RFLP استفاده شد. نتایج حاصل از بررسی داده ها با استفاده از آزمون t مستقل بررسی شد و نتایج نشان داد که میزان VO2max در مرحله پیش آزمون در زنانی که دارای ژنوتیپ CT بودند به طور میانگین قبل و بعد از مداخله ورزشی، معنی دار نبوده است (884/0 p =)، میزان VO2max در مرحله پس آزمون در زنانی که دارای ژنوتیپ TT بودند به¬طور میانگین قبل و پس از مداخله ورزشی، معنی دار نبوده است (110/0 p =). در این تحقیق نشان داده شد که بهبود معنی دار Vo2max به تفاوت های ژنوتیپی آن ها بستگی نداشت و بین ژنوتیپ های CT و TT پلیمورفیسم rs2070744 ژن NOS3 و تغییرات عملکرد هوازی زنان تمرین نکرده چاق بعد از 8 هفته تمرین هوازی رابطه معنی داری مشاهده نشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - اثر افزودن مکمل های پریبیوتیک، سینبیوتیک و فیتوبیوتیک در جیره بر عملکرد رشد، صفات لاشه، قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی و برخی فراسنجه های خونی بره های پرواری نژاد زل
مهدی سراوانی محسن حاجی پور کاوه جعفری خورشیدی سیدماکان موسوی کاشانی پروین شورنگشماره 3 , دوره 16 , بهار 1403در این تحقیق اثر افزودن مکملهای پریبیوتیک، سینبیوتیک و فیتوبیوتیک در جیره روی عملکرد رشد، صفات لاشه، قابلیت هضمظاهری مواد مغذی و برخی فراسنجه¬های خونی بره¬های پرواری نژاد زل مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از تعداد 24 رأس بره نر زل با میانگین سن حدود 5 ماه و با میا چکیده کاملدر این تحقیق اثر افزودن مکملهای پریبیوتیک، سینبیوتیک و فیتوبیوتیک در جیره روی عملکرد رشد، صفات لاشه، قابلیت هضمظاهری مواد مغذی و برخی فراسنجه¬های خونی بره¬های پرواری نژاد زل مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از تعداد 24 رأس بره نر زل با میانگین سن حدود 5 ماه و با میانگین وزن 50/0±4/25 به مدت 90 روز استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل 1-گروه شاهد (فاقد مکمل)، 2-تیمار حاوی 2 گرم مکمل پریبیوتیک ای-مکس، 3-تیمار حاوی 4 گرم مکمل سینبیوتیک بایومین ایمبو و 4-تیمار حاوی 6 گرم مکمل فیتوبیوتیک بیوهربال به ازای هر رأس بره در روز بود. نتایج عملکرد رشد نشان داد که در وزن پایان پروار، ماده خشک مصرفی، افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراک تفاوت معنیداری بین تیمارهای آزمایشی وجود داشت (05/0 > p). بیشترین وزن پایان دوره پروار، ماده خشک مصرفی و افزایش وزن روزانه در تیمار 4 گرم مکمل سینبیوتیک مشاهده شد. تیمار 6 گرم مکمل فیتوبیوتیک دارای کمترین ضریب تبدیل خوراک بود. بالاترین قابلیت هضم ظاهری ماده خشک، الیاف نامحلول در شوینده خنثی و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی در تیمار 4 گرم مکمل سینبیوتیک مشاهده شد (05/0 >p ). نتایج برخی فراسنجههای سرم خون شان داد که تفاوت معنیداری در غلظت گلوکز، کلسترول، تریگلیسرید و نیتروژن اورهای خون بین تیمارهای آزمایشی وجود داشت (05/0> p). بالاترین غلظت گلوکز در تیمار 4 گرم مکمل سینبیوتیک، پایینترین غلظت کلسترول در تیمار 6 گرم مکمل فیتوبیوتیک وجود داشت. نیتروژن اورهای خون در تیمار 4 گرم مکمل سینبیوتیک دارای پایینترین غلظت بود. تیمار 4 گرم مکمل سینبیوتیک دارای بالاترین وزن لاشه گرم، درصد لاشه گرم، وزن لاشه سرد، درصد لاشه سرد، درصد ران و درصد سردست بود (05/0> p). تحقیق حاضر نشان داد که افزودن سطح 4 گرم مکمل سینبیوتیک در جیره سبب بهبود عملکرد رشد، قطعات با ارزش لاشه و قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی در برههای پرواری زل شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - مقایسه اثر گالبانیک اسید و ژل کیتوزان بر فاکتورهای پیش التهابی در چسبندگی داخل شکمی پس از لاپاراتومی در موش صحرایی
فیروزه سقایی ملیکا منتظری مهسا رضوانشماره 3 , دوره 16 , بهار 1403چسبندگي¬هاي محوطه بطني عارضه اي شايع پس از لاپاروتومی (جراحي شكم) بوده كه مي¬تواند سبب انسداد روده، درد لگن يا نازايي شود. از آنجا که التهاب نقش موثری در القای چسبندگی داخل شکمی دارد و گالبانیک اسید واجد آثار ضد التهاب و ضد سرطان میباشد در تحقیق حاضر تاثیر آن بر مهار چکیده کاملچسبندگي¬هاي محوطه بطني عارضه اي شايع پس از لاپاروتومی (جراحي شكم) بوده كه مي¬تواند سبب انسداد روده، درد لگن يا نازايي شود. از آنجا که التهاب نقش موثری در القای چسبندگی داخل شکمی دارد و گالبانیک اسید واجد آثار ضد التهاب و ضد سرطان میباشد در تحقیق حاضر تاثیر آن بر مهار فاکتورهای پیش التهابی موثر در چسبندگی شکمی پس از لاپاروتومی مانند TNF-α و IL-1β مورد بررسی قرارگرفت. بدين منظور در رتهای نر نژاد ویستار پس از بیهوشی و باز کردن ناحیه شکم، القای چسبندگی صورت گرفت و در یک گروه 2 سی¬سی ژل کیتوزان در محلالقای چسبندگی تزریق و شکم بسته شد و در یک گروه به مدت 7 روز گالبانیک اسید با دوز 10 میلیگرم/کیلوگرم بصورت داخل صفاقی تزریق شد. در پایان 7 روز، شکم مجدداً بازو وضعیت ایجاد چسبندگی مشاهده و از محل چسبندگي نمونه برداری شد. جهت تعیین میزان بیان ژن فاکتورهای پیش التهابی TNF-α و IL-1β از روش RT-PCR استفاده شد. نتايج مطالعه نشان داد كه تزریق داخل صفاقي گالبانیک اسید همانند ژل کیتوزان به طور مؤثري باعث كاهش بروز چسبندگي داخل شكمي بعد از لاپاروتومي شد. این اثر با کاهش بیان ژن TNF-α و IL-1β در هر دو گروه همراه بود که بیانگر اثر ضد التهاب این دو ماده طبیعی میباشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - مطالعه ماهیان بومی بنی و شیربت در مزارع پرورش ماهیان گرمابی استان خوزستان از نظر آلودگی به فلزات سنگین و ارزیابی خطر برای مصرف کنندگان
محمد حمزه پور رضا سلیقه زاده بهنام پدرام مرجان مسافرشماره 3 , دوره 16 , بهار 1403فلزات سنگین به دلیل برخورداری از ماهیتی تخریب ناپذیر، زمینه ساز تهدیدی جدی برای سلامت آبزیان و همچنین انسان ها در صورت تجمع یافتن سطح غلظت بالایی از آنها در بافت موجودات آبزی هستند. به همین منظور مطالعه حاضر با هدف بررسی ماهیان بومی بنی و شیربت در مزارع پرورش ماهیان گرم چکیده کاملفلزات سنگین به دلیل برخورداری از ماهیتی تخریب ناپذیر، زمینه ساز تهدیدی جدی برای سلامت آبزیان و همچنین انسان ها در صورت تجمع یافتن سطح غلظت بالایی از آنها در بافت موجودات آبزی هستند. به همین منظور مطالعه حاضر با هدف بررسی ماهیان بومی بنی و شیربت در مزارع پرورش ماهیان گرمابی استان خوزستان از نظر آلودگی به فلزات سنگین و ارزیابی خطر برای مصرف کنندگان انجام پذیرفت. در مطالعه کنونی، سنجش غلظت سیزده عنصر (آرسنیک، کادمیوم، کبالت، کروم، مس، آهن، جیوه، منگنز، مولیبدن، نیکل، سرب، قلع و روی) در بافت عضله ماهیان بنی (Mesopotamichthys sharpeyi) و شیربت (Barbus grypus) صورت گرفت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که اختلاف معنیداری بین غلظت فلزات اندازه گیری شده در ماهیان بنی و شیربت وجود نداشت (05/0p >). یافته¬های تحقیق نشانگر این بودند که فلزات آهن و آرسنیک به ترتیب دارای بیشترین و کمترین غلظت در بافت عضله ماهیان بنی و شیربت بودند. مقایسه مقادیر فلزات سنگین اندازه گیری شده با استانداردهای بهداشتی بین المللی نشان داد که غلظت تمامی عناصر به جز سرب به طور معنیداری کمتر از حد مجاز بودند (05/0p >). غلظت سرب به طور معنیدارییشتر از حد مجاز بود (05/0p >). ارزیابی خطر بهداشتی نشان داد که مصرف روزانه و مداوم این محصولات توسط مصرف کنندگان به جز کادمیوم و سرب کاملا ایمن بوده و مخاطره ای از این نظر برای آنها وجود ندارد. میانگین غلظت تمام فلزات اندازه گیری شده به جز سرب از استانداردهای جهانی کمتر بودند. برآورد دریافت روزانه در همه فلزات به جز کادمیوم و سرب نشان داد که مصرف ماهیان شیربت و بنی در حال حاضر خطری را برای سلامتی انسان ایجاد نمیکنند، با این وجود برای پیشگیری از رخداد آلودگی احتمالی در آینده از نظر مديريتي بايد توجه بیشتری به اين آلاينده¬ها و منابع احتمالي آنها شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - بررسی پرورش کنه ی شکارگرNeoseiulus barkeri (Acari: Phytoseiidae) با استفاده از طعمه های جایگزین
مریم رضائی فریبا اردشیرشماره 3 , دوره 16 , بهار 1403كنه ی شكارگر Neoseiulus barkeri (Acari: Phytoseiidae) از شكارگرهای بومی کشور ایران است. به منظور بررسی روش های پرورش نیمه انبوه کنه ی شکارگر، از رژیم های غذایی مختلف شامل مراحل مختلف زیستی سه گونه کنه انباری Tyrophagus putrescentiae ،Tyrolichus casei و Rhizoglyphus r چکیده کاملكنه ی شكارگر Neoseiulus barkeri (Acari: Phytoseiidae) از شكارگرهای بومی کشور ایران است. به منظور بررسی روش های پرورش نیمه انبوه کنه ی شکارگر، از رژیم های غذایی مختلف شامل مراحل مختلف زیستی سه گونه کنه انباری Tyrophagus putrescentiae ،Tyrolichus casei و Rhizoglyphus robini از خانواده Acaridae و گرده های گیاهی مختلف (گرده ی ذرت و خرما) در ظروف پرورش روی اسفنج مرطوب استفاده شد. کنه های انباری با سبوس گندم به همراه مخمر و دانه گرده ذرت تغذیه شدند. تعداد کنه های شکارگر یک، دو، سه و چهار هفته بعد شمارش شد. استفاده از ظروف بزرگتر برای پرورش مناسب تر بود. در بین سه گونه شکار مورد استفاده، کنه انباری T. putrescentiae مواد غذایی بهتری برای کنه شکارگر فراهم کرد، به طوری در شمارش چهارم تعداد کنه ها به 12/17 عدد رسید. گرده ذرت به دلیل وجود ترکیبات مغذی تر و سادگی تهیه آن، برای کنه ی شکارگر بهترین گزینه است، افزایش میزان گرده و یا سبوس حاوی کنه انباری روی افزایش تعداد کنه های شکارگر تاثیری نداشت. در پرورش این شکارگر، کنه انباری T. putrescentiae به همراه سبوس گندم، مخمر و گرده ذرت توصیه می شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - شناسایی اختلالات رفتاری در گربههای مراجعه کننده به کلینیک های دامپزشکی شیراز
نسترن ورمزیار سیده ام البنین قاسمیان سید مرتضی رزاقی منششماره 3 , دوره 16 , بهار 1403گربه ها به دلیل سازگاری بیشتر، یکی از محبوب ترین حیوانات خانگی می باشند. با این حال، مشکلات رفتاری مرتبط با این گونه نیز افزایش یافته است که در برخی موارد، این اختلالات رفتاری منجر به رها شدن و مرگ حیوانات می گردد. مطالعه حاضر با هدف شناسایی اختلالات رفتاری در گربههای چکیده کاملگربه ها به دلیل سازگاری بیشتر، یکی از محبوب ترین حیوانات خانگی می باشند. با این حال، مشکلات رفتاری مرتبط با این گونه نیز افزایش یافته است که در برخی موارد، این اختلالات رفتاری منجر به رها شدن و مرگ حیوانات می گردد. مطالعه حاضر با هدف شناسایی اختلالات رفتاری در گربههای ارجاعی به کلینیک های دامپزشکی شهرستان شیراز انجام شد. مطالعه حاضر از نوع توصیفی مقطعی گذشته نگر بود که روی 140 گربه دارای صاحب ساکن در شهرستان شیراز طی سال 1400 انجام شد. اطلاعات گربه، شرایط نگه داری و اختلالات رفتاری آن ها ثبت شد. در این مطالعه، بیشترین اختلال رفتاری گربه ها به ترتیب شامل دفع نابجای ادرار (3/44 درصد)، پرخاشگری (4/36 درصد)، دفع نابجای مدفوع، (4/21 درصد)، فعالیت بیش از حد، (7/10 درصد)، چنگ انداختن خرابکارانه (3/9 درصد) بود. گربه¬های مسن تر بیشترین مقدار دفع نابجای ادرار و مدفوع را داشتند (05/0 >p ). دفع نابجای ادرار و مدفوع، پرخاشگری و چنگ انداختن خرابکارانه در گربه های نر و عقیم نشده به صورت معنی داری بیشتر از سایر گربه ها بود (05/0 >p ). همچنین، چنگ انداختن خرابکارانه و اضطراب ناشی از تنهایی در گربه هایی که در خانه در کنار گربه دیگر بودند به صورت معنی داری بیشتر از گربههایی بود که در خانه تنها بودند (05/0 >p ). تفاوتی در میزان اختلالات رفتاری دو نژاد گربه¬های موکوتاه و پرشین مشاهده نشد (05/0پرونده مقاله
-
دسترسی آزاد مقاله
11 - مهار سلولهای سرطانی پستان توسط میکرووزیکولهای حاوی دوکسوروبیسین
فاطمه اخوان عطار شیوا ایرانی مانا علومی اعظم بولحسنی لعبت گرانپایه فاطمه اطیابیشماره 3 , دوره 16 , بهار 1403سرطان پستان بیشترین علت مرگ و میر ناشی از سرطان در میان زنان در کل جهان است. بنابراین شناسایی روشهای جدید برای درمان سرطان پستان ضروری میباشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر میکرووزیکولهای حاوی دوکسوروبیسین (EV-Dox) بر روی رده سلولی MCF-7 میباشد. سلولهای بنیادی چکیده کاملسرطان پستان بیشترین علت مرگ و میر ناشی از سرطان در میان زنان در کل جهان است. بنابراین شناسایی روشهای جدید برای درمان سرطان پستان ضروری میباشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر میکرووزیکولهای حاوی دوکسوروبیسین (EV-Dox) بر روی رده سلولی MCF-7 میباشد. سلولهای بنیادی مزانشیمی از بافت چربی انسان جدا شدند. میکرووزیکولهای مترشحه از سلولهای بنیادی مزانشیمی با اولتراسانتریفوژ استخراج شدند. شکل و سایز میکرووزیکولها به ترتیب با SEM و DLS بررسی شدند. دوکسوروبیسین با روش سونیکاسیون در میکرووزیکولها بارگذاری شد. سلولهای سرطانی پستان رده MCF-7 با مقادیر 2.5، 5، 10، 20 و 40 میکرومولار از دوکسوروبیسین به مدت 24 و 48 ساعت و هم چنین با مقادیر 625/0، 25/1، 5/2، 5 و 10 میکرومولار از EV-Dox به مدت 48 و 72 ساعت تیمار شدند. IC50 براساس نتایج آزمایش MTT تعیین شد. یافته های حاصل از SEM و DLS نشان دادند که میکرووزیکولهای استخراج شده شکلی کروی با اندازه ای حدود 3/592 نانومتر داشتند. نتایج MTT نشان داد که میکرووزیکولها به تنهایی فاقد هرگونه اثر مهاری معناداری بر روی سلولهای MCF-7 هستند و میزان IC50 را برای دوکسوروبیسین و EV-Dox به ترتیب 2/2 و 4/2 میکرومولار گزارش شد. EV-Dox میتواند به عنوان یک داروی شیمی درمانی، استراتژی مناسبی برای درمان سرطان پستان باشد چرا که این مطالعه نشان داد میزان مرگ سلولی ایجاد شده ناشی از این نوع درمان بیشتر از درمان با دوکسوروبیسین است. همچنین سنجش زنده مانی نشان داد که میزان آپوپتوز ایجاد شده توسط EV-Dox (56.5 درصد) به میزان قابل توجهی بیشتر از Dox (43 درصد) میباشد (p < 0. 01). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - مقایسه اثر عصاره میکروجلبک Chlorella vulgaris با بنتونیت سدیم بر عملکرد، پاسخ ایمنی و فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی آلوده به آفلاتوکسین
سیدسامان سیف امیر فتاح محسن محمدی ساعیشماره 3 , دوره 16 , بهار 1403این مطالعه به منظور تاثیر عصاره میکروجلبک کلرلا ولگاریس (Chlorella vulgaris) با بنتونیت سدیم بر عملکرد، پاسخهای ایمنی و فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی تغذیه شده با جیره آلوده به آفلاتوکسین انجام شد. آزمایش با استفاده از تعداد 384 قطعه جوجه در قالب طرح کاملا تصادفی به چکیده کاملاین مطالعه به منظور تاثیر عصاره میکروجلبک کلرلا ولگاریس (Chlorella vulgaris) با بنتونیت سدیم بر عملکرد، پاسخهای ایمنی و فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی تغذیه شده با جیره آلوده به آفلاتوکسین انجام شد. آزمایش با استفاده از تعداد 384 قطعه جوجه در قالب طرح کاملا تصادفی به 6 گروه آزمایشی در 4 تکرار و 16 قطعه در هر تکرار تقسیم شدند. جیره-های آزمایشی شامل: 1- تیمار شاهد منفي (جيره¬هاي بدون آفلاتوكسين)؛ 2- تيمار شاهد مثبت (جيره¬هاي آلوده به 5/0 میلی گرم در کیلوگرم آفلاتوكسين)؛ 3- جیره سالم + عصاره کلرلا ولگاریس (4/0 گرم در کیلوگرم خوراک)؛ 4- جیره آلوده + عصاره کلرلا (4/0 گرم در کیلوگرم خوراک)؛ 5- جیره سالم + بنتونیت سدیم (2 گرم در کیلوگرم خوراک) و 6- جیره آلوده + بنتونیت سدیم (2 گرم در کیلوگرم خوراک) بودند. در این مطالعه فراسنجه های عملکردی، خونی و فراسنجههای ایمنی تعیین شد. نتایج پژوهش نشان داد افزودن مکمل غذایی بنتونیت و کلرلا به جیره غذایی پایه در دوره پایانی تأثیری بر افزایش وزن و مصرف خوراک نداشت، ولی در دوره آغازین رشد و کل دوره سبب بهبود افزایش وزن و مصرف خوراک در مقایسه با گروه شاهد شد (05/0 > p). اختلاف آماری معنیداری بین تیمار شاهد و تیمار آفلاتوکسین در هیچکدام از دورههای آزمایشی در زمینه ضریب تبدیل غذایی وجود نداشته است (05/0p )، ولی بنتونیت اختلاف معنیداری را با شاهد در مورد طحال، تیموس و بورس نشان نداد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - بررسی اثرات مخرب داروی نیروزای اکسیمتولون بر بافت کبد موش سوری ماده نژاد NMRI
نعیمه دهقانی حامد دانش پژوهشماره 3 , دوره 16 , بهار 1403اکسی متولون (Oxymetholone) يك استروئيد آنابوليك-آندروژنيك فعال خوراكي است. اين دارو در سال 1959 با متيله شدن كربن 17 آلفا و اشباع شدن كربن 5 آلفا تستوسترون به دست آمد. اين دارو در دوزهاي كم جهت درمان بيماريهايي نظير؛ كم خوني، كمبود رشد در كودكان، كاهش گسترش ويروس ايدز د چکیده کاملاکسی متولون (Oxymetholone) يك استروئيد آنابوليك-آندروژنيك فعال خوراكي است. اين دارو در سال 1959 با متيله شدن كربن 17 آلفا و اشباع شدن كربن 5 آلفا تستوسترون به دست آمد. اين دارو در دوزهاي كم جهت درمان بيماريهايي نظير؛ كم خوني، كمبود رشد در كودكان، كاهش گسترش ويروس ايدز در بدن و نارساييهاي قلبي استفاده ميشود. متاسفانه؛ برخي ورزشكاران از اين دارو به دليل خاصيت آنابوليكي و تأثير آن بر رشد عضلاني، به عنوان داروي نيروزا در غلظت های بالا استفاده ميكنند. در اين مطالعه تأثير داروي Oxymetholone در دوز بسيار بالاتر از حد فيزيولوژيك بدن، بر روي کبد موش سوري ماده نژاد NMRI مورد بررسي قرار گرفت. به اين منظور 12 میلی گرم/کیلوگرم/روز دارو به صورت درون صفاقي به موشهاي بالغ (45 روزه) به مدت ده روز تزريق شد. نتایج بدست آمده از تزریق درون صفاقی اکسیمتولون بر تعداد سلولهای کوپفر کبد در موشهای بالغ نشان میدهد که تعداد سلولهای کوپفر افزایش یافته که این افزایش در 001/0 >p معنيدار است. همچنین با توجه به هیستوگرامهای مربوط به تعداد سلولهای هپاتوسیت کبد، قطر سلولهای هپاتوسیت کبد و تعداد هستههای دوتایی در کبد و نتایج به دست آمده، دیده میشود که هیچ تفاوت معنیداری در مقایسه بین گروههای شم، کنترل و تجربی در 05/0 >p بوجود نیامده است. نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد مصرف مکملهای استروییدی اکسیمتولون میتواند باعث ایجاد آثار مخرب بر بافت کبد ورزشکاران شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - اثرات جایگزینی مکمل سلنیوم معدنی با نانوذرات سلنیوم بر قابلیت هضم جیره و متابولیتهای شکمبهای گوسالههای شیرخوار
محمد کریمی مهدی گنج خانلو فرهنگ فاتحیشماره 3 , دوره 16 , بهار 1403هدف از این مطالعه بررسی اثرات جایگزینی مکمل سلنیوم معدنی با ذرات نانو سلنیوم در تغذیه گوسالههای شیرخوار و اثرات آن بر قابلیت هضم مواد مغذی و ویژگیهای تخمیر شکمبه گوساله¬های شیرخوار بود. تعداد 32 راس گوساله هلشتاین تازه متولد شده با میانگین وزن بدن 35/4 ± 85/37 کیلوگرم چکیده کاملهدف از این مطالعه بررسی اثرات جایگزینی مکمل سلنیوم معدنی با ذرات نانو سلنیوم در تغذیه گوسالههای شیرخوار و اثرات آن بر قابلیت هضم مواد مغذی و ویژگیهای تخمیر شکمبه گوساله¬های شیرخوار بود. تعداد 32 راس گوساله هلشتاین تازه متولد شده با میانگین وزن بدن 35/4 ± 85/37 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار (هشت گوساله در هر تیمار) به مدت 83 روز با توجه به مصرف مکمل شیر یا آب آشامیدنی با منابع مختلف سلنیوم قرار گرفتند. تیمارهای شامل: 1- سلنیوم معدنی: ارائه 3/0 میلیگرم سلنیوم در هر کیلوگرم ماده خشک با منبع سلنیت سدیم، 2- سطح پایین نانو سلنیوم: ارائه 15/0 میلیگرم سلنیوم در هر کیلوگرم ماده خشک با منبع نانوذرات تهیه شده از سلنیوم، 3- سطح متوسط نانو سلنیوم: ارائه 3/0 میلیگرم سلنیوم در هر کیلوگرم ماده خشک با منبع نانوذرات تهیه شده از سلنیوم، 4- سطح بالای نانوسلنیوم: ارائه 45/0 میلیگرم سلنیوم به ازای هر کیلوگرم ماده خشک با منبع نانوذرات تهیه شده از سلنیوم. نتایج نشان داد قابلیت هضم پروتیئن و الیاف نامحلول در شوینده خنثی با نانوسلنیوم بهبود بخشید. غلظت نیتروژن آمونیاکی شکمبه در گوسالههای تغذیهشده با جیرههای مکمل شده با نانوسلنیوم تمایل به کاهش (08/0=p ) بصورت درجه دوم داشت که سطح متوسط آن کمترین مقدار بود. غلظت استات برای گوسالههای تغذیهشده با نانوسلنیوم در مقایسه با سلنیوم معدنی کاهش یافت (01/0>p )، در حالی که غلظت پروپیونات با تغذیه نانوسلنیوم به گوسالهها افزایش یافت (05/0>p ). نتایج این مطالعه نشان داد که نانوسلنیوم در بهبود قابلیت هضم خوراک موثر بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - تاثیر عناصر ترانسپوزونی بر بهبود بیان پروتئین نوترکیب اریتروپوئتین در سلولهای تخمدان همستر چینی
ریحانه لهراسبی سیده هدی جزایری عباس دانشی پور زهرا هلفی نژاد ربابه محمدی پریسا جاویدزاده امیر امیری یکتاشماره 3 , دوره 16 , بهار 1403در صنعت زیستداروها و تولید پروتئینهای نوترکیب به دلیل بازده پایین درج ژن هدف در ژنوم سلول میزبان و همچنین ادغام در مناطق هتروکروماتین که منجر به سرکوب رونویسی و ناپایداری بیان توالی مورد نظر میگردد، دستیابی به سلولهای دارای بیان بالا با چالش رو برو است. به منظور غل چکیده کاملدر صنعت زیستداروها و تولید پروتئینهای نوترکیب به دلیل بازده پایین درج ژن هدف در ژنوم سلول میزبان و همچنین ادغام در مناطق هتروکروماتین که منجر به سرکوب رونویسی و ناپایداری بیان توالی مورد نظر میگردد، دستیابی به سلولهای دارای بیان بالا با چالش رو برو است. به منظور غلبه بر این محدودیتها، میتوان از ترانسپوزونها که عناصر ژنتیکی متحرک بوده و با مکانیسم Cut and Paste توانایی برش و درج قطعات هدف در نواحی خاصی از ژنوم را دارا میباشند، استفاده کرد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر عنصر ترانسپوزونی PiggyBac بر میزان بیان پروتئین نوترکیب اریتروپوئتین و دست پیدا کردن به ردهی سلولی دارای بیان بالا دست می¬باشد. ابتدا توالی ژن اریتروپوئتین نوترکیب (rEPO) بهینهشده بر اساس ارجحیت کدونی سلول CHO در وکتور pOptiVECTM همسانهسازی شد. جهت ایجاد دومین وکتور بیانی، قطعهی EPO-IRES-DHFR در پلاسمید PB513B-1 درج و سپس مراحل همسانهسازی در هر دو ناقل با استفاده از واکنش Colony PCR، هضم آنزیمی و توالییابی سنگر تایید شد. جهت ایجاد لاین سلولی پایدار، هر دو وکتور به طور مجزا به سلول CHO DG44 ترانسفکت و سپس غربالگری آنها انجام شد. پس از تایید درج وکتورها درون ژنوم سلول هدف، میزان بیان ژن اریتروپوئتین در سطح رونوشت و پروتئین به ترتیب با استفاده از تستهای qRT-PCR و وسترن بلاتینگ در دو ردهی سلولی بررسی شد. نتایج حاصل از آزمایش Real-Time PCR، افزایش 188 برابری میزان رونوشت ژن اریتروپوئتین در لاین سلولی PB513B-1-EPO نسبت به pOptiVEC-EPO را نشان داد. همچنین یافتههای آزمایش وسترن بلاتینگ، سنتز و ترشح صحیح این پروتئین را تایید کرد. بررسی نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که عنصر ترانسپوزونی به صورت چشمگیری سبب افزایش بیان ژن موردنظر در سطح رونوشت شده و توانایی ایجاد ردهی سلولی با بیان بالا از پروتئین هدف را دارا است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - اثر آویشن شیرازی بر آسیب کبدی القا شده ناشی از تتراکلرید کربن بر موشهای نر بالغ نژاد ویستار
زهرا طاهرخانی اکرم عیدی پژمان مرتضویشماره 3 , دوره 16 , بهار 1403آویشن (Zataria multiflora Boiss) از خانواده Labiatae، بومی ایران است و به طور سنتی در غذاها به ویژه در طعم دهنده ماست، به عنوان محرک، چاشنی و بادشکن استفاده میشود. خواص دارویی بسیار بالای این گیاه از جمله فعالیت آنتی اکسیدانی، ضد میکروبی، ضد درد و ضد التهابی گزارش شده چکیده کاملآویشن (Zataria multiflora Boiss) از خانواده Labiatae، بومی ایران است و به طور سنتی در غذاها به ویژه در طعم دهنده ماست، به عنوان محرک، چاشنی و بادشکن استفاده میشود. خواص دارویی بسیار بالای این گیاه از جمله فعالیت آنتی اکسیدانی، ضد میکروبی، ضد درد و ضد التهابی گزارش شده است. این تحقیق با هدف بررسی اثرات محافظتی عصاره اتانولی آویشن در برابر آسیب کبدی ناشی از تتراکلریدکربن (CCl4) در موشهای صحرایی نر بالغ نژاد ویستار انجام شد. 40 موش صحرایی در 8 گروه بصورت تصادفی قرار گرفتند: گروه 1 به عنوان کنترل سالم، گروههای 4-2 فقط عصاره آویشن (50، 100، 200 میلیگرم بر کیلوگرم، گاواژ)، گروه 5 (آسیب کبدی) دریافت کننده CCl4(5/0 میلیلیتر بر کیلوگرم، درون صفاقی، دو بار در هفته) به مدت 8 هفته و گروههای 6 تا 8 عصاره آویشن (50، 100، 200 میلیگرم بر کیلوگرم، گاواژ) به همراه CCl4(5/0 میلیلیتر بر کیلوگرم، درون صفاقی، دو بار در هفته) دریافت کردند. در پایان آزمایش (28 روز)، نمونههای سرمی تهیه و کبد برای بررسیهای آنزیمی خارج شد. CCl4 به تنهایی سطح سرمی ALT، AST و ALP را افزایش داد. همچنین، تیمار CCl4 به صورت معنی داری باعث کاهش سطح آنزیم آنتی¬اکسیدانی سوپراکسید دیسموتاز ( SOD) و افزایش مالون دی آلدئید (MDA) در کبد شد. تیمار عصاره آویشن به صورت معنی داری باعث بهبود پارامترهای فوق گردید. بنابراین، نتایج نشان میدهد که آویشن به عنوان یک عامل آنتی اکسیدانی قوی در برابر آسیب کبدی ناشی از CCl4 در موشها عمل میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - بررسی مقایسه ای میزان بیان ژن نوکلئوستمین در محیط کشت دوبعدی و اسفروئیدهای چند سلولی سرطان پستان
نعیمه رضاپور وجیهه زرین پور محمد کمال آبادی فراهانی امیر آتشیشماره 3 , دوره 16 , بهار 1403مرگ و میر سرطان پستان عمدتاً به دلیل بیماری متاستاتیک است که توسط سلول های بنیادی سرطانی ایجاد می شود. نوکلئوستمین یک پروتئین هستکی متصل شونده به GTP است که در سلول های بنیادی طبیعی و تومورها بیان بالایی دارد و تصور می شود نقش مهمی در پاتوژنز و متاستاز سرطان پستان داشته چکیده کاملمرگ و میر سرطان پستان عمدتاً به دلیل بیماری متاستاتیک است که توسط سلول های بنیادی سرطانی ایجاد می شود. نوکلئوستمین یک پروتئین هستکی متصل شونده به GTP است که در سلول های بنیادی طبیعی و تومورها بیان بالایی دارد و تصور می شود نقش مهمی در پاتوژنز و متاستاز سرطان پستان داشته باشد. این مطالعه به بررسی میزان بیان این ژن به صورت مقایسه ای بین سلول های توموری اولیه و متاستاتیک در شرایط کشت دو بعدی و سه بعدی می پردازد. در این مطالعه پس از ایجاد مدل موشی سرطان پستان با استفاده از رده سلولی 4T1، سلولهای سرطانی اولیه پستان و سلولهای توموری متاستاتیک مغزی و ریوی، جدا و در محیط کشت دو بعدی و سه بعدی تکثیر شدند. با استفاده از واکنش ریال تایم پی سی آر، تجزیه و تحلیل میزان بیان ژن نوکلئوستمین به صورت مقایسه ای بین این دو محیط کشت انجام شد. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که ژن نوکلئوستمین در چرخه متاستازی در محیط کشت دوبعدی، به ترتیب 6 و 23 برابر در بافت توموری متاستاتیک ریوی و مغزی نسبت به سلول های توموری اولیه، افزایش بیان دارد. در محیط کشت سه بعدی که به منظور غنی سازی سلول های بنیادی سرطانی انجام شد، میزان بیان ژن نوکلئوستمین در سلول¬های توموری اولیه و سلول های متاستاتیک مغزی و ریوی نسبت به محیط کشت دو بعدی در هر سه گروه سلولی، به طور معنی داری کاهش بیان نشان داد. این یافتهها اطلاعات جدیدی در مورد بیان ژن نوکلئوستمین در آبشار متاستاتیک سرطان پستان و محیط کشت سه بعدی، ارائه نمود که جای بحث و بررسی بیشتر دارد. در این راستا می توان با تجزیه و تحلیل خواص مولکولی سلول های تومور متاستاتیک در طراحی استراتژی¬های درمانی هدفمند در مبارزه با متاستاز سرطان پستان بهره برد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - تأثیر دوازده هفته تمرین تناوبی با شدت بالا همراه با مکمل اسپیرولینا بر برخی آدیپوکین های جدید در مردان چاق
فریده افشه علیرضا براری آسیه عباسی دلویی ایوب سعیدیشماره 3 , دوره 16 , بهار 1403هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) همراه با مکمل اسپیرولینا روی درماتوپونتین (DPT) و TGF-β در مردان چاق بود. 44 مرد چاق به چهار گروه 11 نفری شامل کنترل، تمرین، مکمل و تمرین مکمل تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تمرین 12 هفته، هفته ای سه جل چکیده کاملهدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) همراه با مکمل اسپیرولینا روی درماتوپونتین (DPT) و TGF-β در مردان چاق بود. 44 مرد چاق به چهار گروه 11 نفری شامل کنترل، تمرین، مکمل و تمرین مکمل تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تمرین 12 هفته، هفته ای سه جلسه HIIT انجام دادند. همچنین آزمودنیهای گروه مکمل 6 گرم اسپیرولینا در روز (سه گرم صبح و سه گرم عصر) به مدت 12 هفته مصرف کردند. 48 ساعت قبل از شروع پژوهش و 48 ساعت بعد از آخرین روز تمرین خون¬گیری انجام شد و در نهایت شاخصهای یاد شده با استفاده از کیت و دستگاه الایزا اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که بین گروهها تفاوت معنیدار وجود دارد (05/0p < ). آزمون تعقیبی نشان داد که تمرین و تمرین مکمل باعث کاهش DPT و TGF-β نسبت به گروه کنترل شد (05/0p < ). پژوهش حاضر نشان داد که HIIT به تنهایی و همراه با مکمل یاری اسپیرولینا باعث کاهش سطوح DPT و TGF-β در مردان چاق شد. همچنین مصرف اسپیرولینا به همراه HIIT در مقایسه با HIIT به تنهایی دارای تاثیر بیشتری روی سطوح متغیرهای مورد بررسی بود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - اثر سطوح مختلف منگنز جیره بر فعالیت آنتی اکسیدانی، آنزیم های کبدی و بافت کبد در فیل ماهیان (Huso huso) جوان پرورشی
فاطمه همتی حسین خارا حبیب وهاب زاده رودسری رضوان اله کاظمیشماره 3 , دوره 16 , بهار 1403این تحقیق با هدف تعیین اثر مقادیر مختلف منگنز جیره بر فعالیت آنتی اکسیدانی، آنزیم های کبدی و بافت کبد فیل ماهیان (Huso huso) جوان پرورشی، از ماه مهر تا آذر 1401 در مرکز تکثیر و بازسازي ذخاير ژنتیکی ماهیان خاویاری شهید دکتر بهشتی سد سنگر شهرستان رشت در استان گیلان انجا چکیده کاملاین تحقیق با هدف تعیین اثر مقادیر مختلف منگنز جیره بر فعالیت آنتی اکسیدانی، آنزیم های کبدی و بافت کبد فیل ماهیان (Huso huso) جوان پرورشی، از ماه مهر تا آذر 1401 در مرکز تکثیر و بازسازي ذخاير ژنتیکی ماهیان خاویاری شهید دکتر بهشتی سد سنگر شهرستان رشت در استان گیلان انجام گرفت. بدین منظور 180 قطعه فیل ماهی با میانگین وزن اولیه ماهیان 05/3± 266 گرم پس از 2 هفته سازگاری با محیط پرورشی، در شش تیمار و هر تيمار با سه تكرار، با غلظت های 5 (Mn1)، 10 (Mn2)، 15 (Mn3)، 20 (Mn4) و 25 (Mn5) میلی گرم سولفات منگنز مونوهیدرات (MnSO4H2O) در هر کیلوگرم غذا و تیمار شاهد (Mn0) بدون افزودن مکمل سولفات منگنز در دو ماه انجام شد. در پایان آزمایش از هر تکرار سه قطعه ماهی انتخاب، خونگیری و از کبد آن ها جهت مطالعات بافت شناسی نمونه برداری شد. نتایج فعالیت آنتی اکسیدانی کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز بین تیمارهای آزمایشی دارای اختلاف معنی دار بود (05/0 > p) و بیشینه میزان آنها در ماهیان تیمار شاهد وجود داشت، ولی سطوح سوپر اکسید دیسموتاز اختلاف معنی داری نداشت (05/0 p)، اما آنزیم آلانین آمینوترانسفراز، فاقد اختلاف معنی دار بود (05/0 < p). همچنین آسیب های بافتی به اشکال مختلف در بافت کبد همه تیمارها، حتی شاهد (آتروفی، رکود صفراوی، دژنرسانس چربی و نکروز سلولی) مشاهده شد. بر اساس نتایج این پژوهش، سطوح 15-10 میلی گرم منگنز جیره توانست سبب بهبود فعالیت های آنتی اکسیدانی، آنزیم های کبدی و نیز کاهش آسیب های بافتی کبد در فیل ماهی جوان پرورشی شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - بررسی عیار پادتن حاصل از واکسن نیوکاسل و اثرات هیستوپاتولوژی در مرغ سبرایت
کیمیا کریمی ثانی مهدی رضائی محمد رضا حسینچیشماره 3 , دوره 16 , بهار 1403بیماری نیوکاسل یکی از مهمترین بیماریهای ویروسی پرندگان است که سالانه تلفات و خسارات فراوانی را در گله های طیور ایجاد می کند واکسیناسیون پرندگان یکی از مهمترین راهکارهای کنترل بیماری است. هدف از این مطالعه بررسی عیارپادتن حاصل از واکسن نیوکاسل و اثرات هیستوپاتولوژی در م چکیده کاملبیماری نیوکاسل یکی از مهمترین بیماریهای ویروسی پرندگان است که سالانه تلفات و خسارات فراوانی را در گله های طیور ایجاد می کند واکسیناسیون پرندگان یکی از مهمترین راهکارهای کنترل بیماری است. هدف از این مطالعه بررسی عیارپادتن حاصل از واکسن نیوکاسل و اثرات هیستوپاتولوژی در مرغ سبرایت میباشد. در این تحقیق تعداد 72 قطعه مرغ سبرایت یک روزه در قالب طرح کاملا تصادفی در دو گروه (باسه تکرار) مورد آزمایش قرار گرفتند. از روز اول تا انتهای دوره، شرایط پرورشی برای تمامی مرغهای سبرایت یکسان و تفاوت گروهها با یکدیگر تنها در برنامه واکسیناسیون علیه بیماری نیوکاسل بود. واکسیناسیون در گروه اول به صورت استفاده از واکسن کلون به صورت قطره چشمی در یک روزگی، تزریق واکسن غیرفعال نیوکاسل همراه با واکسن کلون به صورت قطره چشمی در ۸ روزگی و استفاده از واکسن اونیو به صورت آشامیدنی در ۱۵ روزگی بود. گروه دوم به عنوان گروه شاهد (بدون واکسیناسیون) در نظر گرفته شد. آزمون HI (Haemagglutination Inhibition) پس از دو نوبت خونگیری در روزهای ۲۵ و ۳۵، متعاقب واکسیناسیون برروی نمونه سرم های اخذ شده به عمل آمد. همچنین کوپ هیستوپاتولوژی از روده ها بعمل آمد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری توسط آزمون تی تست نشان داد که میانگین عیار پادتن نیوکاسل در گروه واکسینه اختلاف معنیداری با گروه شاهد داشتند (01/0 > p). همچنین نتایج موفومتری و موفولوژی واکسن نیوکاسل در بافت روده در گروههای واکسینه نسبت به گروه شاهد اختلاف معنیدار را نشان دادند (05/0 > p). این مطالعه به عنوان یک پایش و راهبرد از نظر عیار پادتن تولیدی و اثرات هیستولوژی بعد از واکسیناسیون را در گلههای سبرایت ارائه می کند. پرونده مقاله
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - بررسی مقایسه ای تأثیر عصاره های سیر، آقطی سیاه، و سیاهدانه بر تعداد گلبول های سفید و اجزای پروتئینی خون در موش آزمایشگاهی
مهرداد مدرسیشماره 3 , دوره 3 , بهار 1390گیاهان دارویی سیاهدانه ،سیر و آقطی سیاه سه گیاه دارویی شناخته شده در طب سنتی محسوب می شوند که با داشتن ترکیبات شیمیایی مؤثر در سیستم ایمنی کاربرد فراوانی در طب سنتی جهت مقابله با عفونت دارند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر مقایسه ای نقش سه گیاه مذکور در سیستم ایمنی و پرو چکیده کاملگیاهان دارویی سیاهدانه ،سیر و آقطی سیاه سه گیاه دارویی شناخته شده در طب سنتی محسوب می شوند که با داشتن ترکیبات شیمیایی مؤثر در سیستم ایمنی کاربرد فراوانی در طب سنتی جهت مقابله با عفونت دارند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر مقایسه ای نقش سه گیاه مذکور در سیستم ایمنی و پروتئین های خون است. در این تحقیقموش های نر از نژاد بالب سی مورد آزمایش به چهار گروه تقسیم شدند. گروه شاهد و گروه های تجربی 1، 2 و 3 که به ترتیب دوز mg/kg50 ، 100 و 200 از یکی از سه عصاره هیدروالکلی سیاهدانه، سیر و آقطی سیاه را بصورت یک روز در میان و به مدت 20 روز با تزریق درون صفاقی دریافت کردند. در پایان آزمایش ها، خونگیری انجام شده و جهت شمارش گلبول های سفید و الکتروفورز پروتئین های خون مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بدست آمده با استفاده از آزمون واریانس یکطرفه دانکن و در سطح اطمینان بالاتر از % 95 (05/0 andgt; P) ارزیابی شد.بررسی ها حاکی از آن است که عصاره های سیاهدانه و سیر در سه گروه تجربی قادر به افزایش تعداد گلبول های سفید می باشد. سیاهدانه میزان پروتئین های آلبومین، آلفا 1و2 و نسبت A/Gرا افزایش داده در حالی که سیر در افزایش آلفا 1 و گاما مؤثر می باشد.درحالی که آقطی سیاه عامل کاهش غلظت پروتئین گاما می باشد. دو گیاه سیر و سیاهدانه با تغییر در تعداد گلبول های سفید و میزان غلظت پروتئین های خون نظیر آلبومین، آلفا 1 و 2 و گاما در سیستم ایمنی بدن مؤثر بوده درحالی که در خصوص گیاه آقطی سیاه نتایج تأثیر مشخصی را نشان نمی دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - تاثیر نانوالیاف ژلاتین آلوئه ورا بر بیان ژن کلاژن І در پوست موش نر آزمایشگاهی پس از میکرونیدلینگ
اسداله شهرانی مریم بنانج پروین منصوری هنگامه علی بیک ناهید نیکخواهشماره 4 , دوره 13 , تابستان 1400پوست در معرض جراحات و صدمات مکانیکی است و با افزایش سن، کلاژن پوست دچار تغییرات می گردد. در ترمیم و جوان سازی پوست، از گیاهان دارویی و ژل آلوئه ورا به صورت تجربی و سنتی، استفاده می شود. در این مطالعه به تاثیر نانوالیاف ژلاتین آلوئه ورا بر بیان ژن کلاژن І پس از میکرو چکیده کاملپوست در معرض جراحات و صدمات مکانیکی است و با افزایش سن، کلاژن پوست دچار تغییرات می گردد. در ترمیم و جوان سازی پوست، از گیاهان دارویی و ژل آلوئه ورا به صورت تجربی و سنتی، استفاده می شود. در این مطالعه به تاثیر نانوالیاف ژلاتین آلوئه ورا بر بیان ژن کلاژن І پس از میکرونیدلینگ در پوست موش نر آزمایشگاهی پرداخته شد. این مطالعه، در شرایط آزمایشگاهی استاندارد انجام گرفت، موش های تحت آزمایش، میکرونیدلینگ شدند. گروه ها به مدت 48 ساعت، تحت تاثیر تیمارهای، سالین، ژل آلوئه ورا و نانوالیاف ژلاتین- آلوئه ورا قرار گرفتند. پس از نمونه برداری و تخلیص RNA بافتی، میزان بیان ژن کلاژن Іبه روشReal time PCR مورد ارزیابی قرار گرفت.نتایج بدست آمده نشان داد: به علت جراحت پوستی، بیان ژن کلاژن І در گرو ه های تحت آزمایش نسبت به گروه شاهد، کاهش معنا دار داشت. اما تیمار با ژل آلوئه ورا و نانوالیاف ژلاتین آلوئه ورا، باعث افزایش معنا دار بیان ژن کلاژن І، نسبت به گروه مدل شد. میکرونیدلینگ باعث تحریک پوست شد. گلومانان موجود در نانو الیاف به صورت تدریجی آزاد شده و با عبور از منافذ ریز پوست، با تاثیر بر مسیر MAP/ERK باعث کاهش التهاب و افزایش بیان ژن کلاژنІ در محل جراحت شد.این روش افزایش کلاژن پوست، باعث ترمیم و فرآیند جوان سازی پوست می گردد.. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - مقایسه اثر روغن دانه های کتان و سیاهدانه بر میزان آنزیم های کبدی وبرخی از فاکتورهای التهابی در موش های صحرایی نر مبتلا به کبد چرب غیرالکلی
مژگان رحیمی سید ابراهیم حسینی محمدامین عدالت منششماره 3 , دوره 12 , بهار 1399ک کبد چرب از اختلالات شایع متابولیکی است که میلیون ها نفر در جهان به آن مبتلا هستند، با توجه به عوارض جانبی بسیاری از داروهای شیمیایی که در درمان این بیماری مورد استفاده قرار می گیرند این مطالعه با هدف بررسی اثر روغن دانه های کتان و سیاه دانه بر میزان سرمی آنزیم های کبد چکیده کاملک کبد چرب از اختلالات شایع متابولیکی است که میلیون ها نفر در جهان به آن مبتلا هستند، با توجه به عوارض جانبی بسیاری از داروهای شیمیایی که در درمان این بیماری مورد استفاده قرار می گیرند این مطالعه با هدف بررسی اثر روغن دانه های کتان و سیاه دانه بر میزان سرمی آنزیم های کبدی و برخی از فاکتورهای التهابی در موش های صحرایی نر مبتلا به کبد چرب غیرالکلی انجام گردید. در این مطالعه تجربی از تعداد 40 سر موش صحرایی نر بالغ که به 5 گروه 8 تایی شامل گروه های کنترل (فاقد تیمار)، شاهد مبتلا به کبد چرب (تیمار با امولسیون چربی)، و گروه های تجربی تحت تیمار 6 هفته ای با امولسیون چربی و به ترتیب تیمار 28 روزه با 75/0 میلی لیتر بر کیلوگرم روغن کتان، 5 میلی لیتر بر کیلوگرم روغن سیاه دانه و ترکیب هر دو 75/0+5 میلی لیتر بر کیلوگرم روغن های کتان و سیاه دانه تقسیم شدند، استفاده گردید. در پایان پس از خون گیری و جداسازی سرم سطح آنزیم های آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، آلکالین فسفاتاز (ALP)، نیتروژن اوره خون (BUN)، کراتینین، پروتئین تام واینترلوکین 6 اندازه گیری و آنالیز گردیدند. نتایج نشان داد که القای کبد چرب باعث افزایش معنادار میزان اینترلوکین 6، پروتئین تام، نیتروژن اوره خون و ALP، ALT، AST و کراتینین نسبت به گروه کنترل می گردد (01/0< p). روغن های سیاه دانه و کتان به تنهایی و با هم باعث کاهش معنادار فاکتورهای فوق می گردد (01/0< p). روغن های سیاه دانه، کتان و استفاده همزمان هر دو باعث کاهش فاکتورهای سرمی ناشی از التهاب و آسیب کبدی در اختلال کبد چرب می شوند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تاثیر عصاره هیدروالکلی جفت بلوط ایرانی بر روند ترمیم زخم و کلاژنسازی در رتهای نژاد ویستار
ازاده کاکویی اکبر کریمی شیما طغیانیشماره 1 , دوره 12 , پاییز 1398داروهای گیاهی به سبب عوارض کمتر نسبت به ترکیبات شیمیایی مورد توجه پزشکان قرار دارند. در این مطالعه بلوط ایرانی یا بلوط پرسیکا با نام علمی (Quercuse persica) که در طب سنتی برای عارضه های پوستی مزمن و اگزما استفاده می شود جهت بررسی ترمیم زخم جلدی مورد توجه قرار گرفته است. چکیده کاملداروهای گیاهی به سبب عوارض کمتر نسبت به ترکیبات شیمیایی مورد توجه پزشکان قرار دارند. در این مطالعه بلوط ایرانی یا بلوط پرسیکا با نام علمی (Quercuse persica) که در طب سنتی برای عارضه های پوستی مزمن و اگزما استفاده می شود جهت بررسی ترمیم زخم جلدی مورد توجه قرار گرفته است. تعداد 30 موش صحرایی نر ویستار بالغ در 5 گروه با نگهداری تحت شرایط نرمال ازمایشگاهی و ایجاد زخمی به ابعاد 5/1×5/1 سانتی متر مربع و عمق 2 میلی متر در پشت کمر هدف درمان قرارگرفتند. گروه کنترل، گروه شم، گروه های تجربی به ترتیب عصاره ی هیدروالکلی بلوط ایراانی با دوز 250 میلی گرم بر کیلوگرم، عصاره ی هیدروالکلی با دوز 500 میلی گرم بر کیلوگرم و عصاره ی هیدروالکلی با دوز 1000 میلی گرم بر کیلوگرم می باشد. تیمار زخم ها در بازه 10 روزه ویک روز درمیان به صورت موضعی انجام ودر روزهای ششم و هشتم و دهم، نمونه های بافتی از محل زخم تهیه و پس از شستشو، تثبیت در فرمالین 10 درصد و رنگ امیزی هماتوکسیلین - ائوزین، ضخامت اپیدرم، درصد ترمیم زخم و تراکم کلاژن، ارزیابی و داده ها بانرم افزار SPSS تحلیل شد. در گروه های تجربی ضخامت اپیدرم و درصد ترمیم زخم نیز افزایش معنی داری در حد 05/0 p < و 01/0 p < داشت که نشان دهنده تأثیر عصاره ی جفت بلوط ایرانی در بازسازی زخم می باشد ولی تاثیر معنی داری درکلاژن سازی طی این مطالعه مشاهده نگردید. عصاره هیدروالکلی جفت بلوط ایرانی دارای نقش موثر در تسریع ترمیم زخم های جلدی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - اثر عصاره ی آبی گل گاوزبان (Anchusa italica) بر روی سقط جنین در موش های سوری ماده نژاد ویستار
آرزو زنگنه شهلا روزبهانی رامش منجمیشماره 2 , دوره 8 , زمستان 1394گیاه گاوزبان با نام علمی Anchusa italicaمتعلق به تیره بوراژیناسه میباشد. این گیاهان دارای ترکیبات اسید چرب و روغنهای دانهای و ترکیبات شیمیایی هستند.هرگونه خونریزی رحمی همراه با دهانه رحمی بسته و ترشحات خونی در نیمه اول حاملگی، تهدید به سقط نامیده میشود که در 50% موا چکیده کاملگیاه گاوزبان با نام علمی Anchusa italicaمتعلق به تیره بوراژیناسه میباشد. این گیاهان دارای ترکیبات اسید چرب و روغنهای دانهای و ترکیبات شیمیایی هستند.هرگونه خونریزی رحمی همراه با دهانه رحمی بسته و ترشحات خونی در نیمه اول حاملگی، تهدید به سقط نامیده میشود که در 50% موارد منجر به سقط جنین میگردد. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر عصاره آبی گلگاوزبان بر روی سقط جنین و پارامترهای مرتبط میباشد. دراین مطالعه آزمایشگاهی، 30 سرموش صحرایی ماده نژاد ویستار پس ازجفتگیری و مشاهده پلاک واژنی به طور تصادفی به 5 گروه شامل یک گروه شاهد دریافتکنندهسرم فیزیولوژی به صورت داخل صفاقی و 4 گروه تیماردریافت کننده عصارهی آبی گلگاوزبان با غلظتهای100، 200، 300 و 400میلیگرم بر کیلوگرم تقسیم شدند. تزریقاتپس از روز 7 بارداری به مدت 5 روز بصورت روزانه انجام و در روز 16 حاملگی عمل سزارین انجام شد. تعداد جنینهای جذب شده شمارش و به عنوان سقط در نظر گرفته شد و نتایج حاصله با استفاده از نرم افزار SPSSتجزیه و تحلیل گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که تزریق عصاره گل گاوزبان بر تعداد جنین جذب شده اثرگذار بوده ودارای اختلاف آماری معنادار میباشد (05/0>p). تزریق عصاره گلگاوزبان بر تعداد جنین تشکیل شده اثرگذار بوده و اختلاف آماری آن معنادار میباشد (05/0>p). تزریق عصاره گلگاوزبان بر تعداد جنین سالم مشاهده شده اثر گذار بوده است و اختلاف آماری معنادار میباشد (05/0>p). یافتههای حاصل از پژوهش نشان میدهد که عصاره آبیگاوزبان بر تعداد جنین جذب شده، تعداد جنین تشکیل شده و تعداد جنین سالم مشاهده شده اثرگذار بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - تولید یک پروتئین ناقص و بیماری کم خونی دیاموند بلاک فان در اثر یک جهش جدید بی معنی در ژنRPS19
جواد رودگرصفاری محمدمهدی فرقانی فرد وجیهه زرین پورشماره 4 , دوره 15 , تابستان 1402کم خونی مادرزادی هیپوپلاستیک یا کم خونی دیاموند - بلک فان (DBA) معمولا در سال اول زندگی رخ می دهد و بیماران مبتلا به DBA اکثرا تا سن شش سالگی زنده می مانند. به ازای هر یک میلیون تولد زنده پنج تا هفت نوزاد با این بیماری درگیر می شوند. در 85-80 درصد موارد، این اختلال ناشی چکیده کاملکم خونی مادرزادی هیپوپلاستیک یا کم خونی دیاموند - بلک فان (DBA) معمولا در سال اول زندگی رخ می دهد و بیماران مبتلا به DBA اکثرا تا سن شش سالگی زنده می مانند. به ازای هر یک میلیون تولد زنده پنج تا هفت نوزاد با این بیماری درگیر می شوند. در 85-80 درصد موارد، این اختلال ناشی از جهش ژن پروتئین ریبوزومی و در حدود 25 درصد این موارد، ژن RPS19 علت این عارضه است. نقص این ژن می تواند تعادل سلول های خونی را مختل سازد که به صورت کم خونی نرموسیتیک، کم خونی شدید و تغییر ماکروسیتیکی، همراه با کاهش رتیکولوسیت ها در مغز استخوان ظاهر می شود. بیماران به مصرف کورتیکواستروئیدها در طولانی مدت نیاز دارند. توالی یابی کل اگزوم نمونه خون بیمار مبتلا به DBA انجام گرفت. جهش بیماری زا در بیمار، خانواده وی و 30 نفر بررسی شد. ساختار سه بعدی پروتئین با استفاده از مدل سازی همسانی و برهمکنش پروتئین جهش یافته با پروتئین های دیگر در زیرواحد 40S ریبوزومی مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایش خون محیطی یک جهش را روی اگزون 3 ژن PRS19 (H42fs c.126-127 ins TA NM-00102) و ناحیه کروموزومی 19q13.2 نشان داد. این جهش به صورت اتوزومال غالب بود که طی آن آمینواسید شماره 42 هیستیدین به کدون توقف تبدیل شده و یک پروتئین کوتاه شده تولید شد. رفتار این پروتئین با ژن PRS18 در حالت های سالم و جهش یافته نشان می دهد که وقتی جهش در PRS19 روی می دهد، آمینواسیدهای Leu45، Ala46، Pro47، Tyr48، Asp49، Glu50 و Trp52 که باقیمانده های مهم متصل شونده به RPS18 هستند، دیگر در این پروتئین وجود ندارند. ازاین رو، اتصال RPS19 کوتاه شده به RPS18 به طور قابل توجهی کاهش می یابد. اگرچه به نظر می رسد که وجود این باقیمانده ها ممکن است مانع از برهمکنش RPS19 با RPS16 در حالت جهش یافته نشود، این احتمال وجود دارد که پروتئین جهش یافته آرایش فضایی پروتئین های دیگر را مختل سازد و بر برهمکنش های آن ها تأثیر بگذارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - اثرات محافظتی سولفات منیزیم بر زخم معده القاء شده با اتانول در موشهای کوچک آزمایشگاهی نژادNMRI
رویا رستمی اکرم عیدی پژمان مرتضوی شهربانو عریانشماره 4 , دوره 14 , تابستان 1401بیماری زخم معده، یک بیماری آسیب رسان به مخاط دستگاه گوارش با شیوع گسترده جهانی است. یکی از علتهای این بیماری در جوامع غربی مصرف اتانول میباشد. هدف از مطالعه حاضر، درمان این بیماری به وسیله ی پیش تیمار با سولفات منیزیم است. در این مطالعه از 66 موش کوچک آزمایشگاهی نر نژ چکیده کاملبیماری زخم معده، یک بیماری آسیب رسان به مخاط دستگاه گوارش با شیوع گسترده جهانی است. یکی از علتهای این بیماری در جوامع غربی مصرف اتانول میباشد. هدف از مطالعه حاضر، درمان این بیماری به وسیله ی پیش تیمار با سولفات منیزیم است. در این مطالعه از 66 موش کوچک آزمایشگاهی نر نژاد NMRI استفاده شد. طول دوره مطالعه 15 روز بوده است. حیوانات در 11 گروه بصورت تصادفی شامل: کنترل سالم، کنترل زخم معده (اتانول ml/kg10)، استاندارد (امپرازول 40 میلیگرم/کیلوگرم وزن بدن)+ اتانول، سالم تجربی (سولفات منیزیم 50، 100، 200 و 300 میلیگرم/کیلوگرم) و زخم معده تجربی (سولفات منیزیم با دوزهای 50، 100، 200 و 300 میلیگرم/کیلوگرم+ اتانول) تقسیم شدند. پس از اتمام دوره تیمار، میزان پارامترهای استرس اکسیداتیو در بافت معده ارزیابی بیوشیمیایی شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که میزان فعالیت آنزیم های کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز در بافت معده گروههای کنترل زخم معده در مقایسه با کنترل سالم کاهش معنی داری یافت. تیمار سولفات منیزیم در حیوانات سالم تغییر معنی داری در میزان فعالیت آنزیم های کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز در بافت معده ایجاد ننمود. تیمار سولفات منیزیم در حیوانات با القا زخم معده موجب افزایش معنی دار میزان فعالیت آنزیم های کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز در بافت معده گردید. همچنین نتایج تحقیق حاضر نشان داد که میزان مالون دی الدیید در بافت معده گروه کنترل زخم معده در مقایسه با کنترل سالم افزایش معنی داری یافت. تیمار سولفات منیزیم در حیوانات سالم تغییر معنی داری در میزان مالون دی الدیید در بافت معده ایجاد ننمود. تیمار سولفات منیزیم در حیوانات با القا زخم معده موجب کاهش معنی دار میزان مالون دی الدیید در بافت معده گردید. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که، پیش درمان با سولفات منیزیم باعث کاهش استرس اکسیداتیو و آسیب کمتر بافتی در بافت معده میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - بررسی اثر امواج الکترومغناطیسی موبایل بر هورمون پرولاکتین در موش صحرایی
خاطره صفوی نائینی زهرا ابراهیمیشماره 1 , دوره 11 , پاییز 1397در زندگی مدرن امروز کاربرد تلفن های همراه بسیار قابل توجه است. پرولاکتین هورمونی پپتیدی است که از بخش جلویی غده هیپوفیز ترشح می شود و به دلیل نقش آن در شیردهی به این نام خوانده می شود .هدف از این مطالعه بررسی اثر امواج ناشی از تلفن همراه بر میزان هورمون پرولاکتین می باش چکیده کاملدر زندگی مدرن امروز کاربرد تلفن های همراه بسیار قابل توجه است. پرولاکتین هورمونی پپتیدی است که از بخش جلویی غده هیپوفیز ترشح می شود و به دلیل نقش آن در شیردهی به این نام خوانده می شود .هدف از این مطالعه بررسی اثر امواج ناشی از تلفن همراه بر میزان هورمون پرولاکتین می باشد. در این مطالعه 35 سر موش صحرایی ماده بالغ نژاد ویستار به صورت تصادفی به 5 گروه تقسیم شدند که هر گروه شامل 7 موش صحرایی می باشد. گروه تجربی 1 و 2 که به ترتیب برای مدت 3 و 6 ساعت به مدت 7 روز در معرض امواج موبایل (در حال مکالمه) قرار داشتند. گروه شم 1 و 2 که به مدت 7 روز فقط در معرض موبایل روشن (بدون مکالمه) بودند و موش های صحرایی گروه کنترل که به مدت 7 روز هیچ امواجی دریافت نکردند. سپس نمونه سرم حیوانات، جمع آوری و هورمون پرولاکتین با روش الایزا اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSSو تست ANOVA آنالیز شدند. نتایج نشان داد که کاهش معنی داری (05/0 ≥ p) در میانگین غلظت هورمون پرولاکتین در بین گروه های کنترل و گروه 3 ساعت موبایل روشن، بین گروه کنترل و گروه 6 ساعت موبایل روشن، و بین گروه های کنترل و گروه 3 ساعت موبایل در حال مکالمه، بین گروه کنترل و گروه 6 ساعت موبایل در حال مکالمه، بین گروه 3 ساعت موبایل روشن و گروه 6 ساعت موبایل در حال مکالمه، بین گروه 6 ساعت موبایل روشن و گروه 6 ساعت موبایل در حال مکالمه مشاهده شد. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر کاهش معنی دار میزان هورمون پرولاکتین در گروه های تحت تاثیر امواج حاصل از گوشی همراه می باشد. هر چه مدت زمان قرار گرفتن در معرض امواج بیشتر باشد شدت آسیب های وارده نیز بیشتر می گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - بررسی اثر زنجبیل بر سردرد ناشی از مصرف قرصهای پیشگیری از بارداری خوراکی ترکیبی در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شیراز
خاطره صفوی نائینیشماره 3 , دوره 2 , بهار 1389رشد جمعیت همیشه به عنوان یکی از مهمترین موانع در راه توسعه کشورها می باشد. با بکار بردن برنامه های تنظیم خانواده می توان از این رشد جلوگیری کرد. قرص های پیشگیری از بارداری گروه دارویی هستند که سالانه توسط 70 میلیون زن در آمریکا مورد استفاده قرار می گیرند. قرص های فوق دا چکیده کاملرشد جمعیت همیشه به عنوان یکی از مهمترین موانع در راه توسعه کشورها می باشد. با بکار بردن برنامه های تنظیم خانواده می توان از این رشد جلوگیری کرد. قرص های پیشگیری از بارداری گروه دارویی هستند که سالانه توسط 70 میلیون زن در آمریکا مورد استفاده قرار می گیرند. قرص های فوق دارای عوارض جانبی ناخواسته ای می باشند. یکی از عوارض جانبی قرص ها سردرد است که در عده ای از مصرف کنندگان دیده می شود. این عارضه گاهی عاملی است که ادامه مصرف قرص را به مخاطره می اندازد. زنجبیل ریشه گیاهی است که دارای خاصیت آنتی اکسیدان بیشتری نسبت به ویتامین Eاست و به خنثی شدن رادیکال های آزاد کمک می کند. رادیکال های آزاد به عنوان مسبب التهاب می باشند. این پژوهش یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی بوده که با هدف تعیین اثر زنجبیل بر سردرد ناشی از مصرف قرص های پیشگیری از بارداری خوراکی ترکیبی در شهرستان شیراز انجام و نمونه های واجد شرایط پژوهش به روش مبتنی بر هدف از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. در این پژوهش تعداد 46 نفر (21 نفرگروه تحت درمان و 25 نفر گروه کنترل) همکاری داشته اند که برای آنان قبل و طی دو سیکل بعد از مصرف زنجبیل پرسشنامه از طریق معاینه و مصاحبه تکمیل شد. پرسشنامه دارای اطلاعات دموگرافیک و اطلاعاتی در زمینه هدف پژوهش می باشد. بعد از جمع آوری داده های مورد نظر، از طریق برنامه نرم افزاری آماری برای علوم اجتماعی (SPSS)مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و از طریق آمار توصیفی و استنباطی و آزمون آماری غیر پارامتریک کای اسکوئر و آزمون کوکران نتایج بدست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که در رابطه با تأثیر زنجبیل کاهش معنی داری در میزان سردرد در گروه تحت درمان (001/0Pandlt;) مشاهده شد.به نظر می رسد که زنجبیل به علت داشتن خاصیت آنتی اکسیدان قوی و ضد التهاب در بهبودی سردرد ناشی از مصرف قرص های پیشگیری از بارداری ترکیبی مؤثر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - اثر عصاره هیدروالکلی گیاه تشنه داری (Scophularia striata) در پیشگیری از زخم معده القاء شده توسط ایندومتاسین در موش صحرایی نر
شیرین فردوسی زهرا هوشمندی احسان شاهمرادیشماره 4 , دوره 9 , تابستان 1396زخم معده یک بیماری شایع است. یکی از اهداف درمانی استفاده از داروهایی با عارضه جانبی کمتر است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر آنتی اکسیدانی عصاره هیدروالکلی گیاه تشنه داری در پیشگیری از زخم معده ناشی از ایندومتاسین انجام گرفت. در مطالعه حاضر 64سر موش صحرایی نر نژاد ویستار چکیده کاملزخم معده یک بیماری شایع است. یکی از اهداف درمانی استفاده از داروهایی با عارضه جانبی کمتر است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر آنتی اکسیدانی عصاره هیدروالکلی گیاه تشنه داری در پیشگیری از زخم معده ناشی از ایندومتاسین انجام گرفت. در مطالعه حاضر 64سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به 8 گروه 8 تایی تقسیم شدند شامل: 1-گروه کنترل، تیمار با سرم فیزیولوژی 9/0 درصد و سپس 48 میلی گرم ایندومتاسین در پایان روز آخر، 2- تیمار آسکوربیک اسید 50 میلی گرم بر کیلوگرم وزن موش-ایندومتاسین، 3- تیمار امپرازول 10 میلی گرم بر کیلوگرم وزن موش-ایندومتاسین، 4- تیمار رانیتیدین 50 میلی گرم بر کیلوگرم وزن موش-ایندومتاسین، 5- تیمار عصاره گیاه تشنه داری 10 میلی گرم بر کیلوگرم وزن موش، 6- تیمار عصاره تشنه داری 50 میلی گرم بر کیلوگرم وزن موش، 7- تیمار عصاره تشنه داری 100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن موش، 8- تیمار عصاره تشنه داری150 میلی گرم بر کیلوگرم وزن موش. بعد از بررسی ماکروسکوپی، بافت معده جهت بررسی آنزیم های کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز و سوپراکسید دسموتاز مورد بررسی قرار گرفت. میزان فعالیت آنزیم کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز در تیمار عصاره تشنه داری با دوزهای 50، 100 و 150 میلی گرم بر کیلوگرم و میزان فعالیت آنزیم سوپراکسید دسموتاز در تیمار 100 و 150 میلی گرم بر کیلوگرم در مقایسه با گروه کنترل دارای اختلاف معنی دار بود (001/0p<). بررسی بافت معده نشان داد که آسیب بافتی ایجاد شده در تیمار 100 و 150 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره تشنه داری و همچنین تیمار با رانیتیدین و امپرازول نسبت به گروه کنترل دارای کاهش معنی دار است (05/0p<). گیاه تشنه داری، نقش آنتی اکسیدانی خود را از طریق افزایش آنزیم های آنتی اکسیدانی کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز و سوپراکسید دسموتاز انجام می دهد و به صورت وابسته به دوز مانع از آسیب بافت معده می شود. پرونده مقاله