بررسی جامعه پذیری جنسیتی و نقش آن در جامعه پذیری سیاسی زنان (مطالعه موردی زنان فرهنگی شهر اهواز)

محورهای موضوعی : علوم اجتماعی

آزیتا زنگنه ¹ , عبدالرضا هاشمی ² , اسحق ارجمند سیاه پوش ³

1 - گروه جامعه شناسی، واحد شوشتر، دانشگاه آزاد اسلامی، شوشتر، ایران
2 - گروه جامعه شناسی، واحد شوشتر، دانشگاه آزاد اسلامی، شوشتر، ایران
3 - گروه روانشناسی، واحد اندیمشک، دانشگاه آزاد اسلامی، اندیمشک، ایران

تاریخ دریافت : 1399/09/28 تاریخ پذیرش : 1399/12/20 تاریخ انتشار : 1399/12/28

کلید واژه: اهواز, جامعه پذیری جنسیتی, نابرابری جنسیتی, زنان فرهنگی, موانع جامعه پذیری,

چکیده مقاله :

جامعه‌پذیری سیاسی زنان ، در عرصۀ سیاست و تصمیم گیری، نقش مهمی در توسعه و نوسازی هر کشور دارد و با درک اهمیت این موضوع، هر کشوری باید تلاش کند که موانع فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی مشارکت زنان را رفع کند تا زمینۀ دست یابی به رشد و شکوفایی جامعه در همۀ عرصه ها فراهم آید با توجه به اهمیت جامعه پذیری سیاسی و نقش زنان در جامعه، این پژوهش به صورت پیمایشی در جامعه هدفی متشکل از ۸۷۶۳ نفر از زنان فرهنگی شهرستان اهواز انجام شده است. داده های حاصل با استفاده روش های آمار توصیفی همچون میانگین، انحراف معیار، واریانس و جداول فراوانی و همچنین آمار استنباطی همانند آزمون همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شده‌اند. برای بررسی پراکندگی طبیعی داده‌ها از رگرسیون خطی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می‌دهد که بین جامعه پذیری سیاسی زنان و متغیر جامعه پذیری جنسیتی رابطه معناداری وجود دارد. ضریب همبستگی بین آنها 138/0می باشد و سطح معناداری آنها نیز 05/0است. پس نتیجه می گیریم که جامعه پذیری جنسیتی متفاوت زنان ، از موانع جامعه‌پذیری سیاسی محسوب می شوند.

چکیده انگلیسی:

Women's political socialization, in the field of politics and decision-making, has an important role in the development and modernization of any country, and realizing the importance of this issue, every country should try to remove cultural, social, political and economic barriers to women's participation for Achieving the growth and prosperity of society in all areas. Considering the importance of political socialization and the role of women in society, this study was conducted as a survey in a community consisting of 8763 cultural women in Ahvaz. The data were analyzed using descriptive statistics such as mean, standard deviation, variance and frequency tables as well as inferential statistics such as Pearson correlation test. Linear regression was used to investigate the natural scatter of data. Findings show that there is a significant relationship between women's political socialization and gender socialization variable. The correlation coefficient between them is 0.138 and their significance level is 0.05. Therefore, we conclude that the different gender socialization of women is one of the barriers to political socialization.