تبیین جامعه شناختی موانع توسعه با تاکید بر توسعه اجتماعی- فرهنگی (مورد مطالعه: شهر بیله سوار)
محورهای موضوعی : در این فصلنامه موضوعات جامعه شناختی در اولویت چاپ هستند و موضوعات نزدیک به جامعه شناسی در اولویتهای بعد قرار می گیرندقادر دولتخواه اجیرلو 1 , طاهره میرساردو 2 * , عبدالرضا ادهمی 3
1 - دانشجوی دکتری رشته جامعه شناسی توسعه اقتصادی- اجتماعی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - دانشیار و عضو هیات علمی گروه مدیریت، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
3 - دانشیار و عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
کلید واژه:
چکیده مقاله :
توسعه مستلزم تغییر است و توسعه ای که به پیشبرد جامعه می اندیشد، بدون ایجاد تغییرات عمیق در ساختارهای اجتماعی- فرهنگی به وجود نخواهد آمد. مقاله حاضر به تبیین موانع توسعه شهر بیله سوار با تاکید بر توسعه اجتماعی- فرهنگی و درک و تفسیر افراد درگیر و بومی این منطقه از توسعه می پردازد. روش تحقیق این پژوهش کیفی و از نظریه زمینه ای برای تحلیل و ارائه داده ها استفاده شده است.در این پژوهش اطلاعات مشاهده ای و اسنادی توسط محقق گردآوری و اطلاعات مصاحبه ای نیز با اساتید دانشگاه، مدیران و افراد صاحب منصب خبره در حوزه اجتماعی و فرهنگی شهرستان جمع آوری شده است. برای تعیین افراد مورد مصاحبه، از روش نمونه گیری کیفی- هدفمند و اشباع نظری استفاده شد. بر اساس یافته ها، شرایط علی ، بافت قومی و قبیله ای، عدم نخبه گرایی، وابستگی به دولت و ضعف سرمایه اجتماعی شناسایی شد. ضعف سرمایه فرهنگی، عدم کارایی و اثربخشی و فقدان روحیه فزونخواهی بعنوان شرایط مداخله گر انتزاع گردید. مشکلات اکولوژیک و پایین بودن میزان سرمایه گذاری هم در شرایط بستری یا زمینه ای طبقه بندی شده اند. توسعه نامتوازن بعنوان مقوله هسته این مطالعه انتزاع گردید و تعارض با وضع موجود و سازگاری با شرایط حاکم بعنوان مقوله تعامل یا راهبرد که تداوم توسعه نیافتگی ، کیفیت پایین زندگی ساکنان و مهاجرت پیامدهای چنین کنش ها و واکنش هایی است. نتایج تحلیل داده های پژوهش حاضر و مدل زمینه ای ارایه شده نشان می دهد که مردم شهر بیله سوار علل توسعه نیافتگی را به مثابه توسعه ای ناموزون و ناهماهنگ تفسیر می کنند که این عناصر ناموزون به طور کلی و در امتداد با یکدیگر باعث شده اند پدیده ای به نام توسعه نیافتگی در این شهر به وجود آید.
Development requires change, and development that seeks to improve the society will not occur without profound changes in socio-cultural structures. The present article explains the obstacles to the underdevelopment of the city of Bilesavar by emphasizing socio-cultural development and the understanding and interpretation of the people involved and natives of this region of development. The study method of this research is qualitative and grounded theory has been used to analyze and present the data. In this research, observational and documentary information was collected by the researcher and interview information was provided with 14 university professors, managers and experts in the social and cultural areas of the city have been collected. To determine the interviewees, qualitative-purposeful sampling method and theoretical saturation logic were used. Based on the findings, the causal conditions of this study were identified as ethnic and tribal context, lack of elitism, dependence on government and weakness of social capital. Ecological problems and low investment are also classified in terms of inpatient or underlying conditions. Unbalanced development, which includes other categories, was abstracted as the core category of this study, and conflict with the status quo and adaptation to the prevailing conditions as a category of interaction or strategy that perpetuates underdevelopment, poor quality of life and migration, consequences of such actions and reactions. The results of data analysis of the present study and the proposed background model show that the people of Bilesavar interpret the causes of underdevelopment as uneven and uncoordinated development that these unbalanced elements in general and along with each other have caused the phenomenon.
_||_