مقایسه تمایزیافتگی خود و مؤلفههای آن در زنان متأهل با و بدون زمینه طلاق عاطفی
محورهای موضوعی : فصلنامه تحقیقات روانشناختی
کلید واژه: طلاق عاطفی, تمایزیافتگی خود, مؤلفههای تمایزیافتگی,
چکیده مقاله :
طلاق عاطفی یکی از آسیبهای جدی در روابطه زناشویی است. غیررسمی بودن و پنهان بودن این مسئله اهمیت پژوهشهای دقیق در این زمینه را ایجاب میکند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تمایزیافتگی خود و مؤلفههای آن در زنان متأهل با و بدون زمینه طلاق عاطفی انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع علی- مقایسه ای و از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات از نوع توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان متأهل و شاغل زنان شهر تهران بودند. از این جامعه ۳۰۰ نفر به عنوان حجم نمونه مکفی در نظر گرفته شد که پس از حذف پاسخهای مخدوش تعداد نمونه به ۲۷۷ نفر کاهش پیدا کرد. سپس نمونههای انتخاب شده به پرسشنامه تمایزیافتگی خود (DSI- R ) و طلاق عاطفی پاسخ دادند و به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل واریانس تک متغیره و چند متغیره استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که از بین مؤلفههای تمایزیافتگی سه مؤلفه "واکنش پذیری هیجانی"، "گریز عاطفی" و "هم آمیختگی با دیگران" تفاوت معناداری در زنان متأهل با و بدون زمینه طلاق عاطفی دارند اما در مؤلفه "موقعیت من" تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت. همچنین نتایج حاکی از معنادار بودن تفاوت دو گروه در تمایزیافتگی خود بود. بدین ص ورت که زنان دارای زمینه طلاق عاطفی تمایزیافتگی کمتری داشتند. تفاوت معنادار بین زنان متأهل با و بدون زمینه طلاق عاطفی در تمایزیافتگی نشان دهنده اهمیت و تأثیر این متغیرها در کیفیت رابطه زوجین است. به همین جهت بررسی تفاوتهای زوجین در این موارد در مشاورههای پیش از ازدواج و ارائه راهکارها و آموزشهای لازم به آنها میتواند نقش مؤثری در کاهش تعارضات زوجین و پیشگیری از طلاق عاطفی داشته باشد.
Emotional divorce is one of the serious harms in marital relationships. The informality and secrecy of this issue necessitate careful research in this field. The aim of this study was to compare self-differentiation and its components in married women with and without emotional divorce. This research is causal-comparative in terms of purpose and descriptive in terms of how to collect information. The statistical population of this study included all married and employed women in Tehran. From this community, 300 people were considered as a sufficient sample size, which was reduced to 277 people after removing the distorted answers. The selected samples then answered their Differentiation Questionnaire (DSI-R) and emotional divorce and univariate and multivariate analysis of variance were used to analyze the data. The results of analysis of variance showed that among the three differentiation components, "emotional reactivity", "emotional escape" and "integration with others" have a significant difference in married women with and without emotional divorce, but in the component "my situation" There was no significant difference between the two groups. The results also showed a significant difference between the two groups in their differentiation. Thus, women in the context of emotional divorce were less differentiated. Significant differences between married women with and without emotional divorce in differentiation indicate the importance and impact of these variables on the quality of the couple's relationship. Therefore, examining the differences between couples in these cases in premarital counseling and providing them with the necessary solutions and training can play an effective role in reducing couples' conflicts and preventing emotional divorce.
_||_