از جمله مسائلی که از گذشته، معرف باورهای مردم یک سرزمین بوده، انواع فضاهای ایجادشده توسط آنها است که بیشتر در غالب مکانهای مذهبی نمود پیدا میکند. با توجه به اینکه ترجمان کالبدی این باورها در هر منطقه شکل متمایزی به خود میگیرد، پس چگونه است که در مواجهه با بناهای مخت چکیده کامل
از جمله مسائلی که از گذشته، معرف باورهای مردم یک سرزمین بوده، انواع فضاهای ایجادشده توسط آنها است که بیشتر در غالب مکانهای مذهبی نمود پیدا میکند. با توجه به اینکه ترجمان کالبدی این باورها در هر منطقه شکل متمایزی به خود میگیرد، پس چگونه است که در مواجهه با بناهای مختلف مذهبی عهد صفوی، حس غریبی به ناظر القا نمیشود و نوعی قرابت در کالبد و مکان آنها به چشم میآید. در این نوشتار به باورهای ملی و فرهنگی بهعنوان عوامل تأثیرگذار بر نحوۀ شکلگیری مکانهای مذهبی در اصفهان عصر صفوی پرداخته و در این راستا دو مکان مذهبی- عبادی همدوره که برگرفته از دو نوع باور دینی متفاوت میباشند، (کلیسای بیت لحم و مسجد حکیم) مورد مطالعه قرار گرفته است؛ لذا با تکیه بر منابع اسنادی، متون و همچنین حضور در مکان و مصاحبه با کارشناسان مربوط، به بررسی مراتب حضور رنگ، نقوش، تزئینات و نور که در مکتب اصفهان رویکرد بسیار مهمی دارند، درکنار نوع چیدمان و سلسلهمراتب فضایی بناهای یادشده پرداخته و با روش کیفی و با مقایسۀ تطبیقی با هدف جستجوی تأثیرپذیری این عناصر از باورهای اعتقادی و بیان موارد تأثیرپذیر در شکلگیری کالبد بناها از معماری ایرانی- اسلامی، کنکاش در مورد عناصر یادشده را هدف قرارداده است؛ در پایان به این یافته و نتایج رسیده است که چگونه نوع باورهای مردمی، یک فضای معماری را با وجود اشتراک و اختلاف مذهبی با دیگر ملتها، منحصر به فرد میآفریند و باعث پایداری و ماندگاری آن در اذهان میشود.
پرونده مقاله
اولین تلاشهای انسان در مسیر یکجانشین شدن ساخت سکونتگاههای بومی بوده و کپرها یکی از اولین نمونههای ساخته شده آنها است که تاکنون با وجود همه پیشرفتهای تکنولوژی ایجاد شده، همچنان ساخته میشود. ساخت و بهره برداری از این سازههای بومی با برگزاری برخی مراسم آیینی پیوند خو چکیده کامل
اولین تلاشهای انسان در مسیر یکجانشین شدن ساخت سکونتگاههای بومی بوده و کپرها یکی از اولین نمونههای ساخته شده آنها است که تاکنون با وجود همه پیشرفتهای تکنولوژی ایجاد شده، همچنان ساخته میشود. ساخت و بهره برداری از این سازههای بومی با برگزاری برخی مراسم آیینی پیوند خورده است؛ لذا هدف مطالعه پیشرو، بررسی شیوه ساخت این سازهها از نقطه نظر فرهنگی و با در نظر گرفتن وجوه تاثیر آن در برگزاری مراسم آیینی مربوط به آنها بوده است. پژوهش حاضر به دنبال آن بوده تا با بررسی تطبیقی این دوگونه اصیل در بستر فرهنگ پیوند آن را با فرهنگ قبایل در دوره تغییرات فرهنگی آنان بررسی کند. نمونههای موردمطالعه، خانههای علفی رایج در میان قبیله ویجیتا و مضیف ساخته شده توسط اقوام عرب میباشد، که در اقلیم مشابه گرم و خشک ساخته شده، لیکن دارای حوزه فرهنگی متفاوتاند. روش این پژوهش کیفی و میتنی بر شیوه مطالعه موردی با راهبرد تطبیقی-تحلیلی است. روند گردآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی بوده و تحلیل آن در قالب مدلهای گرافیکی و جداول تحلیل دادهها ارائه گردیده است. مطالعه و قیاس نتایج، حاکی از وجود تفاوتهایی در زمان برپایی مراسم آیینی وابسته به این ساختارها بود که ریشه آن در منابع مورد مطالعه قرار گرفت. نقطه عطف این تفاوت در پیشینه ساخت نمونههای مورد بررسی کشف و نتایج بدست آمده در قالب نمودار و جدول ارائه گردید. نتایج پژوهش نشان میدهد پس از تغییرات فرهنگ بومی قبیلهای سرخ پوستان ویجیتا و اقوام عرب، ساخت خانه علفی و مضیف به موازات فرهنگ قبیلهای آنان رو به کمرنگ شدن رفته است؛ که مبین ضرورت شناخت ریشههای پیدایش، پیشینه و جایگاه فرهنگی این گونه سکونتگاه را پیش از هرگونه سیاستگذاری و ارائه طرحهای احیایی نشان میدهد.
پرونده مقاله