نگاهی به مفاهیم ثانوی عرفانی چهره معشوق در دیوان همام تبریزی
محورهای موضوعی : عرفان اسلامیفاضل عباس زاده 1 , جلیل تجلیل 2
1 - دانشجوی دوره دکتری رشته زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران- ایران
2 - استاد تمام دانشگاه تهران
کلید واژه: چهره معشوق, دیوان همام, عرفان,
چکیده مقاله :
هر چند که همام تبریزی را در شعر سرایی پیرو سعدی و حتی شاگرد او دانسته و معشوق متحلی در قصر کلامش را نمونهای از معشوق زمینی معرفی میکنند ولی با تأمل و تدقق در اشعار او، برجستگی رگههایی از آموزههای عرفانی که بیشتر به زبان ایجاز و رمز یا مجاز و استعاره میباشد در بافت ریز نقش و لایههای زیرین کلامش نمایان میشود. به این دلیل در این جستار بر آن شدیم تا مفاهیم ثانوی عرفانی را که شاعر با اعضای چهره معشوق به قلم خیال نقش بسته بررسی کرده، معانی اتساعی عرفانی را در چند بیت از دیوان او تفسیر کنیم.
Abstract: Though Hemam Tabrizi is known to be the follower of Sa’di and even his own student, and the beloved introduced Motehalli in his words castle a sample of earthly beloved, through reflection over his poetry, there is a bas relief of the arrays of his mystical teachings that are mostly written in an encrypted and condensed and metaphoric language found in the delicately texture and underground layers of his words. That is why it is endeavored to study the secondary mystical concepts that the poet has drawn up via the elements of the beloved face out of imagination and later the extensive mystical meanings is commented out of a few verses in his divan.