عرفان و تصوف، وحدت بخش فرق اسلامی(با تکیه بر اسرارالتوحید)
محورهای موضوعی : عرفان اسلامیشادی نعمتی 1 , تورج عقدایی 2 , نزهت نوحی 3 , محمد غلامرضایی 4
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران.
2 - گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی ،زنجان، ایران.
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران.
4 - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
تصوف اسلامی، متأثر از فرهنگ اقوامی چون عیسوی، برهمایی و بودایی با هدایت به معرفت نفس، انسان ها را به فرهنگ نوینى فرا خواند که در پرتو آن تمدنی کهن شکفته گردید. دلزدگی مسلمانان خسته از سوء استفاده های مذهبی خلفای وقت، موجب گرایش مردم به سبک و سیاقی جدید به نام «تصوف» شد. تصوف که آغوش مهر و انسانیت را به همگان گشوده بود، باور داشت هر دینی که آدمی را به انسانیت نزدیک کند، راه روشنایی و درستی است. بنابراین ابوسعید که در عصر خود پرچمدار فرهنگ آشتی و صلح بود، توانست در جریان سازی فرهنگی و اجتماعی قرن پنجم در شکل گیری نگرش صوفیانه و انسان دوستانه در اجتماع نقش بسزایی داشته باشد. جستار حاضر با روش سندکاوی، به شیوه ی تحلیلی- توصیفی، با استناد بر اسرارالتوحید، و با نظر به رویکرد «اصالت عمل»، به بررسی تأثیر اندیشه های صوفیانه و سیاست گذاری های عرفان و تصوف در اوضاع سیاسی و اجتماعی قرن پنجم می پردازد تا دستاوردهای تصوف را در جامعه ی ابوسعید واکاوی نموده و به این نتیجه برسد که آموزه های صوفیانه توانست در عمل حقیقت یابد و مسیر رشد و تعالی جامعه ی ابوسعید را هموار نماید. در این پژوهش هدف بررسی تآثیرات اجتماعی آموزه های صوفیانه شیخ میهنه در عصر اوست. کلیدواژهها: آموزه های صوفیانه، تصوف، اصالت عمل،اجتماع.