مدیریت و سازماندهی در مطبوعات ایران
محورهای موضوعی : مدیریت رسانه
1 - نویسنده و عهده دار مکاتبات
کلید واژه: مدیریت, مطبوعات, مدیریت علمی, تحولات سیاسی,
چکیده مقاله :
مدیریت یکی از مهمترین کوششهای انسانی است و همه مدیران در هر رده و سازمانی وظیفه ی بنیادی طراحی و پایا نگه داشتنمحیطی را به عهده دارند که افراد در آن از راه همکاری و به گونه ای گروهی بتوانند ماموریتها و هدفهای برگزیده ای را به اجرادرآورند، مدیریت در سازمان های مطبوعاتی نیز دارای همین خصوصیات است، مدیران مطبوعاتی مانند مدیران دیگر سازمان ها باید بهاصول و پایه های مدیریت علمی اشنا بوده و بدانند که آنچه می تواند محیط سازمان را به سمت و سوی استانداردهای مطلوب بیش ببردشناخت درست و علمی از مدیریت است. تیلور و ویژگی های مدیریت علمی را در سه فاکتور خلاصه کرده است.-1 ایجاد علم واحد برای انجام هر جزء کار-2 گزینش علمی کارکنان و آموزش و تربیت آنان-3 همکاری صمیمانه مدیر با کارکنانمدیران در مرکز یک پنج ضلعی قرار گرفته اند که شاخه های آن عبارتند از : مشتریان، سازمان، خود فرد، افراد و گروه های کاری، کار(ماموریت)یک مدیر موفق، باید توجه لازم را به تمام موارد مذکور داشته و مدیریت صحیح را بر آن ها اعمال کند، منابع انسانی سازمان (افرادگروه های کاری) یکی از با ارزش ترین مقوله های این 5 ضلعی برای مدیران مطبوعاتی محسوب می شوند بنابراین مدیران اینسازمان ها بایستی با به کار بستن دانش و اطلاعات مدیریتی خود پیامدهای دلخواه و محصول کار (خبر ) مناسب را با ایجاد نوعیمدیریت اقتضایی بر این سازمان ها ایجاد نمایند.مدیریت سازمان های مطبوعاتی در حوزه ی مدیریت فرهنگی جای می گیرد و مدیران فرهنگی نیز مانند سایر مدیران باید راهکارهایموفقیت در مدیریت انسانی را شناخته و از آن بهره کافی ببرند در ضمن آنکه آنها باید بدانند در حوزه ی مدیریت منابع انسانی مدیریتافراد صاحب نظر در امور فرهنگی و بعضا سیاسی اجتماعی را به عهده دارند، افرادی که دارای اندیشه و افکار جدید و قابل طرح درسازمان برای پیشبرد اهداف سازمانی خویش هستند، مسلما مدیریت بر این افراد اگربه شکل مدیریت مشارکتی باشد می تواند بهترینراهکار برای رساندن سازمان به اهدافش تلقی شود، در مدیریت مشارکتی اعضا در تصمیماتی که در سازمان اتخاذ می شود صاحبنفوذند، استفاده از کمیسیون، جلسه، شورا بحث و مذاکرات گروهی، صندوق پیشنهادات، نظر خواهی و مراجعه به افکار و عقایدعمومی از جمله مکانیسم ها و تدابیری است که می تواند دراین نوع مدیریت به کار گرفته شود.گروهی به علت عواملی همچون سبک بالای مدیریت مشارکتی این نوع مدیریت را تقبیح کرده اند ولی به نظر می رسد با به کارگیرینظریه اقتضا اینکه یک مدیر توانا تشخیص دهد تا چه زمانی و تا چه حدی می تواند مشارکت را تشویق و به کار برد بهترین راهکارموجود است.متاسفانه بر اساس آنچه از تحقیقات و پژوهش های مختلف به دست آمده از لحاظ تاریخی، کار رسانه ای در ایران صرفا کار سیاسیتلقی شده و به عنوان یک کار حرفه ای بدان توجه نشده است چنانچه این مسئله شامل انو اعی از مطبوعات مثل مطبوعات ورزشی،علمی و... که هیچ ارتباط معناداری با مسائل سیاسی نیز ندارند مشهود است. مدیران مطبوعاتی، با به کارگیری مطبوعات به عنوان٣٠ \ مطالعات رسانهایسال هشتم/ شماره بیستم /بهار 1392وسیله ای در جهت انتقال ایده ها و افکار سیاسی خود اصول مدیریت یک سازمان فرهنگی و حرفه ای را به فراموشی سپرده و صرفا بهتبلیغ و توزیع عقاید سیاسی خود در سازمان می پردازند، آنچه آنها بدان به عنوان خبر می پردازند نه هیچ ارتباطی به علاقه عمومی نه بهعمل و نه حتی به هیجان (اصول مهم خبر) دارد، مدیران مطبوعاتی با استفاده از رانتهای اقتصادی با بهانه های مختلف نسبت به اهدافسیاسی قدرت برتر حالت جانبدارانه گرفته و وظیفه اصلی خود را که انتقال اخبار صحیح، شفاف و جامع است به فراموشی سپرده اند،بر اساس تحقیق میدانی که در بین سه روز نامه مبدا از تهران که 10 سال متوالی فعالیت داشته اند انجام گرفته است ، اکثر خبرنگارانشرایط موجود در مطبوعات ایران را از وضعیت مطلوب مطبوعات موفق دور دانسته اند آنها با پاسخهای خود مطبوعات ایران و کار درآن را صرفا سیاسی دانسته اند و نه حرفه ای همچنین عنوان کرده اند که در وضعیت موجود مدیران و سردبیران و تعصبات و نظراتشخصی خود را بر عدم تعریف وقایع ارجح دانسته اند، انها با دادن نمرات پایین به مدیریت مطبوعاتی حال حاضر ایران مهمترینمشکل مدیران مطبوعاتی را عدم اطلاع و آگاهی از مدیریت و سازماندهی علمی دانسته اند و جناحی و حزبی عمل کردن مطبوعاتمستقل را تقبیح کرده اند، خبرنگاران پاسخگو مدیریت مشارکتی را به علت اینکه کارکنان مطبوعات دارای تخصص و تجربه بالا درزمینه کار خود هستند بهترین نوع مدیریت دانسته و ادعا داشته اند که این نوع مدیریت را برای موسسات خویش می سپردند، نتایج اینتحقیقات بیانگر ان بوده است که انقلاب اسلامی تاثیر مثبتی بر نوع مدیریت مطبوعات نداشته و حتی دروازه بانی را بیشتر کرده است،حتی تحولات سیاسی جریان اصلاحات نیز جوحاکم بر مدیریت مطبوعاتی را در کشور تغییر نداده است.